حوادث - متهم به قتل دختر 20ساله: به مقتول علاقه زيادي داشتم

واضح آرشیو وب فارسی:آفتاب: حوادث - متهم به قتل دختر 20ساله: به مقتول علاقه زيادي داشتم
حوادث - متهم به قتل دختر 20ساله: به مقتول علاقه زيادي داشتم

گروه حوادث: مرد ميانسالي كه روز دوشنبه به اتهام قتل دختر 20ساله‌اي دستگير شده بود روز گذشته در جريان بازپرسي‌ها ادعا كرد كه به مقتول علاقه زيادي داشته و همين علاقه باعث اين جنايت شده است. ساعات ابتدايي روز دوشنبه مرد ميانسالي با كلانتري 128 تهران‌نو تماس گرفت و گفت: من دختر مورد علاقه‌ام را به قتل رسانده‌ام و در حال حاضر جسد اين دختر در خانه من است. پس از اظهارات اين مرد تيم ويژه‌اي از كارآگاهان روانه قتلگاه شدند. بازپرس پس از حضور در خيابان پيروزي خيابان زاهد گيلاني وارد خانه شماره دو شد. او پس از حضور در خانه با جسد بي‌جان دختر حدودا 20ساله‌اي روبه‌رو شد كه به نظر مي‌رسيد بدون هيچ مقاومتي و براثر خفگي جان سپرده است. بدين‌ترتيب تحقيقات از صحنه قتل و همچنين مرد ميانسالي كه در محل حادثه حضور داشت، آغاز شد. اين مرد 47ساله كه رضا نام دارد در خصوص قتل سمانه كه 20 سال سن داشت، گفت: حدود شش سال پيش از همسرم جدا شدم، پس از آن با سمانه آشنا شدم، من و او حدود پنج سال با هم دوست بوديم. شب حادثه با او درگير شدم و با طنابي كه در خانه داشتم او را خفه كردم. پس از اظهارات رضا جسد سمانه به پزشكي قانوني انتقال داده شد و متهم 47ساله به دادسراي جنايي پايتخت انتقال داده شد. رضا در خصوص قتل سمانه گفت: حدود پنج سال است كه با مقتول رابطه داشتم. سمانه و خانواده‌اش تحت پوشش كميته امداد بودند و در اين مدت من سمانه را از هر نظر حمايت مي‌كردم. حتي او بارها به خاطر شرايط بد خانوادگي‌اش از خانه فرار كرده بود اما من كاري كردم كه او باز هم به خانه بازگردد. پس از گذشت مدتي من به سمانه علاقه ‌شديدي پيدا كردم و قصد داشتم با او ازدواج كنم. اما متاسفانه او به جز من با افراد هم‌سن و سال خودش رابطه غيراخلاقي برقرار مي‌كرد و همين موضوع هم باعث شد تا من به شدت عصباني شوم. شب حادثه از او خواستم تا دست از كارهايش بردارد تا با هم زندگي مشتركي را آغاز كنيم اما او مخالفت كرد. من هم به شدت عصباني شده و كنترلم را از دست دادم. به انباري رفتم و طنابي را برداشتم، سپس طناب را دور گردن سمانه انداختم و خفه‌اش كردم. پس از قتل هم طناب را در يكي از مخزن‌هاي زباله در خيابان پيروزي انداختم. سمانه زماني كه 13ساله بود از سوي همسر خواهرش مورد تجاوز قرار گرفته بود. همين موضوع هم باعث مي‌شد تا او از خانه فرار كند. من تنها مي‌خواستم به او پناه دهم اما به اين دختر دل بستم.
چهارشنبه 6 شهريور 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آفتاب]

[مشاهده در: www.aftabnews.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 76]