واضح آرشیو وب فارسی:فارس: با ذخيره انقلاب « مدارا » هم نشد چه رسد به « مروت »
ع ـ وارسته
بر اساس گزارشي كه چندي پيش (87 5 22 ) روزنامه خراسان آن را منتشر كرد رييس مجلس خبرگان و رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام در جمع فعالان اقتصادي خراسان رضوي فرمودند : « مدت مداراي مجمع تشخيص با دولت نهم در زمينه نظارت بر اجراي سياست هاي اصل 44 قانون اساسي به پايان رسيده است » .
آيت الله هاشمي رفسنجاني به نقل از مقام معظم رهبري گفتند : « معظم له در ابتداي فعاليت دولت نهم از ما خواستند مدتي با اين دولت مدارا كنيم . »
ايشان در ادامه درباره چگونگي نظارت مجمع توضيحاتي ارائه كرده افزودند : « مي توانيم بگوييم اين مدت تمام شده است . »
آقاي هاشمي رفسنجاني با اشاره به اين كه هم دولت خاتمي و هم دولت فعلي نظارت مجمع را برنتافته اند گفت : مجلس هفتم و هشتم هم گفته اند نمي توانيد ما را مورد نظارت قرار دهيد . وي همچنين بيان داشته اند : « هميشه گفته ايم در مورد اجراي اصل 44 از قانون فاصله داريم . »
و اخيرا به دنبال اين سخنان آقاي هاشمي رفسنجاني آقاي دكتر الهام سخنگوي دولت نهم طي يادداشتي كه در روزنامه دولتي ايران با عنوان « مروت و مدارا » منتشر شد نسبت به سخنان ايشان واكنش نشان داده نوشتند :
« سخن اخير آقاي هاشمي رفسنجاني اين بيت حافظ را تداعي مي كند :
آسايش دوگيتي تفسير اين دوحرف است
با دوستان « مروت » با دشمنان « مدارا »
بر اين پايه به نظر مي رسد آقاي هاشمي اعترافي جالب نموده اند و آن اين كه نگاهشان به دولت آقاي احمدي نژاد نگاه به دشمن بوده است و به خاطر آسايش خود « مدارا » پيشه كرده اند و اينك به سمت توبه از اين مدارا تمايل يافته اند! »
آقاي الهام سپس تامل در چند نكته را ضروري شمرده و پرسش هايي را بدينگونه مطرح كرده اند :
1 ـ دشمني با دولت آقاي احمدي نژاد بر چه پايه اعتقادي و سياسي مبتني است و بر محور كدام مصلحت نظام استوار است طبيعي است كه امام جمعه موقت و رييس مجلس مجتهدان (خبرگان ) براي رفتار خود بايد حجت شرعي داشته باشند !
جناب آقاي دكتر الهام وزير محترم داد گستري ! حضرت عالي حتما به ياد داريد كه در سال 86 به مناسبت سالروز سوم تير در مسجد اميرالمومنين قم فرموديد :
« در دوران سازندگي ثروت اندوزي دنياگرايي بي توجهي به جامعه و فقر كولاك مي كرد! »
و نيز در پاسخ به اظهارات آيت الله هاشمي رفسنجاني مبني بر اينكه « خطر جدي است » گفتيد :
« متاسفانه برخي براي اينكه عظمت جمهوري اسلامي ايران در سايه رهبري و مردم و تدبير رييس جمهور شكل نگيرد و ايران منفعل شده و لذت ها به كام مردم خوش نيايد با اين گونه ادبيات مي خواهند افكار عمومي را متوحش كنند! »
اكنون پرسش ما اين است كه اين اظهارات شما در آن روزها بر چه پايه اعتقادي و سياسي مبتني بود و بر محور كدام مصلحت دولت استوار ! بديهي است سخنگوي دولت و وزير دادگستري و ديگر اعضاي دولت نهم و حاميان آن نيز براي چنين اظهاراتي بايد حجت شرعي داشته باشند.
آقاي دكتر! پرسيده ايد :
« 2 ـ آيا اين نگاه با جهت گيري مقام معظم رهبري يكي است گوينده پايان دهنده به روش مدارا رئيس مجلس خبرگان رهبري است و توجه به همگوني مباني او با مباني رهبري موضوع بسيار مهمي است كه نمي توان از كنار آن گذشت . اگر مباني يكي است اين همه تفاوت از چه روست اگر تا اين حد متفاوت است خبرگان را چه خواهد شد »
در اينجا پرسش ما هم اين است : آيا نگاه شما و دوستانتان با جهت گيري مقام معظم رهبري يكي است كافي است سخنان خود را در كنار سخنان مقام معظم رهبري كه در پايان دولت آقاي هاشمي خطاب به ايشان ودولتش فرمودند بگذاريد و مقايسه اي داشته باشيد و تفاوت نگاه ها را دريابيد و ببينيد كه در دولت سازندگي فقر كولاك مي كرد يا كشور با 51 درصد كسربودجه و ذخيره صفر ارزي حقيقتا بازسازي شد ! لطفا با دقت بخوانيد :
« من فراموش نمي كنم روزهاي بعد از جنگ در آن جلسه اي كه به دستور امام تشكيل شد چند نفري براي طرح خطوط اصلي بازسازي كشور نشستيم ; به نظر خودمان آرزوهاي بزرگي را در آن نوشته ها آورديم بحث كرديم و تصور نموديم كه ان شاالله در طول چندين سال انجام گيرد. آنچه در اين هشت سال رياست جمهوري شما اتفاق افتاده از آنچه كه آن روز ما آرزو داشتيم بيشتر است و حقيقتا كشور بازسازي شد . » (مرداد 1376 )
آقاي دكتر! در پرسش سوم خود آورده ايد :
« 3 ـ اگر اين سخنان نه از سوي رييس مجمع تشخيص و رييس مجلس خبرگان و امام جمعه موقت كه از سوي يك رقيب انتخاباتي است تفكيك اين جايگاه ها از يكديگر و تفكيك شخصيت واحد و قبول اعتبارات مختلف براي يك فرد را بايد قائل شويم . در آن صورت آيا چنين تفكيك شخصيتي با عدالت كه لازمه دو حوزه خبرويت اجتهادي مجلس برگزيننده رهبري و خطيب جمعه است مغاير نخواهد بود »
اكنون از شما مي پرسيم :
اگر اين سخنان نه از سوي سخنگوي دولت مهرورز و منادي عدالت و وزير دادگستر كه از سوي يك مخالف و رقيب است تفكيك اين جايگاه ها از يكديگر و تفكيك شخصيت واحد و قبول اعتبارات مختلف براي يك فرد را بايد قائل شويم . در آن صورت آيا چنين تفكيك شخصيتي با عدالت كه لازمه دو حوزه « دادگستري » و سخنگويي دولت جمهوري اسلامي است مغاير نخواهد بود
برادر عزيز و گرامي آقاي الهام ! از آقاي هاشمي پرسيده ايد :
« 4 ـ چرا مدارا آيا مدارا با كاركردهاي زير :
ـ ايستادگي در برابر زورگويي هاي استكباري و تبديل كشور به يك قدرت برخوردار از فناوري هسته اي تبديل تعهدات غيرقانوني و تركمانچاي گونه به عزت و اقتدار !
ـ افشاي پديده دروغين هولوكاست و جهاني شدن ترديد در مباني غرب ساخته براي توجيه ايجاد رژيم اشغالگر قدس
ـ و.... »
در پاسخ حضرت عالي بايد گفت :
1 ـ اينگونه سخن گفتن در مورد فناوري هسته اي و به نحو زيركانه به نفع دولت نهم مصادره كردن آن كه از ره آوردهاي بيست و چندساله و از افتخارات نظام است زيبنده دولت عدالت محور نيست .
2 ـ آقاي الهام ! زماني كه زبان ما نمي چرخيد نام فلسطين را ادا كنيم آيت الله هاشمي رفسنجاني در دوران طاغوت شكنجه گر و حامي سرسخت اسرائيل به اردن سفر مي كند و از آقاي « اكرم زعيتر » نويسنده كتاب « سرگذشت فلسطين » مجوز ترجمه آن را مي گيرد و به فارسي برمي گرداند و به خاطر آن بارها سخت ترين شكنجه را متحمل مي شود.
شما افشاي پديده هولوكاست را از ويژگي ها و از افتخارات خود شمرده ايد اكنون براي برخي اين پرسش مطرح است كه چرا مساله هولوكاست از دستور كار شما خارج شده و ديگر در مجامع عمومي طرح نمي شود !
و به بقيه كاركردها نمي پردازيم چرا كه هم از حوصله افراد خارج است همه را بخوانند و هم كم و بيش همه از واقعيت ها آگاهند و خود مورد به مورد تفسيرش مي كنند.
در پايان از باب مشت نمونه خروار به شما توصيه مي كنم به نوشته ها و به تعبير بهتر فحش نامه هاي خانم رجبي (يا خانم الهام ) در مورد آيت الله هاشمي رفسنجاني مراجعه كنيد تا معلوم شود كه دشمني چيست و مدارا كدام است !
سه شنبه 5 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 116]