واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: جامعه > دیدگاه ها - دیگر شیر یارانه ای در برخی استانها توزیع نمی شود و تاثیرات سوء قطع یارانه شیر بر سلامت ایرانیان، قابل محاسبه نیست. تنها در دو فاکتور، هزینه بیماریهای ناشی از مصرف اندک شیر، 25 میلیارد دلار می شود امیدسلیمی بنی: مشاور مدیر عامل صنایع شیر ایران می گوید فعالان صنعت شیر در آستانه بحران قرار دارند. به گفته حسین چمنی، وضعیت فعلی مبهم بودن حفظ یا تداوم یارانه شیر و یا پرداخت نقدی این یارانه ها، باعث شده که فعالان این عرصه، در فضایی که به تعبیر وی "گنگ و مبهم" است گام بردارند و نتوانند برنامه ریزی کنند. این کارشناس صنعت تغذیه می گوید در برخی استانها، تولید کنندگان تصمیم گرفته اند توزیع شیر یارانه ای را قطع کنند و به صورت آزاد محصولات خود را عرضه کنند که بدون تردید موجب اختلال در سلامت شهروندان می شود، زیرا آنها فرهنگ استفاده از شیر همه گیر نیست. در صورت پرداخت نقدی یارانه شیر هم، این پول تبدیل به لبنیات نمی شود و سر سفره ها نخواهد رفت. گفتگوی مفصل خبرآنلاین با حسین چمنی را در ادامه می خوانید: گزارشهایی درباره افزایش قیمت شیر یارانه ای منتشر شده، آیا شما قیمت شیر یارانه ای خود را افزایش داده اید؟ خیر، قیمت شیر یارانه ای هیچ وقت تغییر نکرده است. مشکل افزایش قیمت شیر یارانه نبود، چون شیر یارانه ای در مقطعی قطع شد و درصد زیادی از عرضه آن کاهش پیدا کرد، برخی از شرکتها چاره ای نداشتند و شیر خود را به صورت آزاد به بازار عرضه کردند. برخی از دوستان رسانه ای برداشت اشتباه کردند که قیمت شیر رایانه ای افزایش پیدا کرده است، ولی بعد که مجددا عرضه شیر یارانه ای شروع شد، همان شیری را که آزاد عرضه می کردند، با قیمت یارانه ای دادند. در اصل، شیر یارانه ای هیچگاه تغییر قیمت نداشته، بلکه تغییر عرضه داشته. یعنی تغییر به سمت کاهش رفته؟ بله. این مسئله چه تاثیری بر سلامت جامعه دارد؟ این چیزی نیست که بشود در دو سه ماه ارزیابی کرد. سرانه پایین شیر در کشور ما، عوارض زیادی مانند پوکی استخوان، بیماریهای لثه و دندان و کوتاهی قد و کم شدن بهره هوشی را در پی داشته و آثار آن در بلند مدت قابل بررسی است و در کوتاه مدت نمی توان این عوارض را رصد کرد. شما قبلا گفته اید در صورت قطع یارانه ها از صنایع شیر، تغییر در قیمتها به وجود می آید. الان 5 ماه است قانون هدفمندی اجرا شده و شما قیمتهایتان را تغییر نداده اید. آیا در حال ضرر دادن هستید؟ دولت تا پایان اردیبهشت پذیرفته بر اساس قرار سال قبل یارانه شیر را بدهد. ما حدود 30 درصد از فاکتورهای هزینه هایمان افزایش را داشتیم که حاملهای انرژی و حمل و نقل از اساسی ترین آنها هستند. مجموعا در این فاکتورها، 30 تا 40 درصد هزینه ها افزایش پیدا کرده است. شیر خام 70 درصد از قیمت تمام شده محصولات لبنی است. شیر خام فعلا تغییر قیمت پیدا نکرده و این وسط دامداران متضرر می شوند. 30 درصد مابقی هزینه ها دستخوش تغییر شده اند. دستمزد نیروی انسانی، حاملهای انرژی که چندین برابر شده، حمل و نقل به خاطر اینکه حجم کالاهای لبنی زیاد و کالاها کم ارزش هستند، افزایش زیادی داشته است. تاکید ما همیشه این بود که دوره گذر کوتاه شود، بسته های حمایتی دولت، وعده داده شد، ولی چیزی پرداخت نشد. الان 5 ماه از اجرای طرح گذشته و فکر می کنیم فضا اینقدر آرام هست که درباره یارانه شیر تصمیم گرفته شود. کارگروهی که برای این مسئله تشکیل شده در ماه های گذشته هیچگاه فرصت پیدا نکرده به پیشنهادهایی که داده شده، توجه کند. 5 ماه زمان کمی نیست؟ به چه دلیل تصمیم گیری نشده؟ حالا یا سرشان شلوغ است و یا مسایل برای آنها هم مبهم است، فرصت نکرده اند به این مسئله بپردازند. این مسئله در سلامت جامعه چه تاثیری خواهد گذاشت؟ متولی سلامت، دولت است و جزء وظایف حاکمیتی اوست. نگاه وزارت بهداشت این است که کاهش مصرف شیر ضررهای جبران ناپذیری برای سلامت جامعه به همراه دارد. آمار برخی بیماریهای ناشی از کاهش مصرف شیر، رسما اعلام شده، مثلا یکی از شاخصها، دندانهای پوسیده افراد جامعه است. به طور متوسط هر ایرانی دو دندان پوسیده دارد. یعنی 150 میلیون دندان در این کشور پوسیده شده که برای ترمیم هر دندان حداقل باید 100 هزار تومان صرف کرد. یک محاسبه ساده نشان می دهد 15 میلیارد دلار فقط باید برای ترمیم پوسیدگی دندانها که از عوارض کاهش مصرف شیر و کلسیم بدن است، کنار گذاشته شود. شما برای صنعت شیر چقدر یارانه داده اید؟ سالانه 680 میلیارد تومان، یعنی 680 میلیون دلار. دولت البته این میزان را تصویب کرد و 300 میلیون دلار بیشتر پرداخت نکرد. این است که می گوییم این صنعت بسیار زیربنایی است. در بحث پوکی استخوان، گفته می شود سالانه 10 میلیارد دلار، هزینه پوکی استخوان می شود. 2 میلیون خانم ایرانی در معرض شکستگی استخوانها هستند، یعنی عبور کرده اند از مرحله پوکی استخوان و وارد حوزه شکستگی شده اند. ذخیره کلسیم بدن ایرانیان بسیار کم است و وارد دوره سی سالگی می شوند. به هر حال این دو فاکتور نشان می دهد 25 میلیارد دلار باید صرف تنها دو عارضه از عوارض متعدد کاهش مصرف سرانه شیر شود. یعنی تولید ناخالص ملی ما صرف این می شود که دوا و درمان کنیم، درد بکشیم و بیمارستان بسازیم. بعد هم کهنسالی که دچار مشکل پوکی استخوان و شکستگی می شود، 50 درصد این افراد، تا آخر عمر زمینگیر می شوند. کسانی که مجبورند از آنها نگهداری کنند، حداقل ماهی دو روز را باید کامل در اختیار آنها باشند، این یعنی صرف منابع ملی برای جلوگیری از مشکلات ناشی از کمبود مصرف شیر. افتخار نیست برای یک کشوری که من این همه دارو تولید می کنم؟ این دارو چه می کند؟ سلامت را که تضمین نمی کند؟ تنها بیماری را رفع می کند، یعنی ما افراد سالم را از دست می دهیم و مجبور می شویم برای نیروی بیماری که از کار هم افتاده است، هزینه کنیم تا سلامتش برگردد. این دیگر، بازی دوسرباخت می شود. دو بیماری شاخص دهان و دندان و پوکلی استخوان در آمار و ارقام آمده، ولی کوتاهی قد و کاهش بهره هوشی از عوارضی است که در عدد و رقم نمی آید. وقتی شیر کم مصرف شود، میانگین بهره هوشی پایین می آید. ناچاریم وارد کننده علم باشیم. آقای چمنی، بگذارید بحث دیگری را باز کنم. نظرسنجی ما درباره نحوه پرداخت یارانه نقدی شیر نشان می دهد بیش از 50 درصد کاربران سایت ما می گویند ترجیح می دهند یارانه شیر را نقدی دریافت کنند. شما موافق این دسته نیستید؟ شما یک سئوال دیگر از مردم بپرسید: شما ترجیح می دهید بروید در مدارس تحصیل کنید یا سالی 2 میلیون به شما بدهیم و خودتان هر جا صلاح می دانید تحصیل کنید و ما هم مدارس را تعطیل می کنیم؟ بیش از نود درصد مردم می گویند پول را بدهید. این سئوال از اصل غلط است. وقتی فرهنگ مصرف غلط است، ما اجازه داریم این سئوال را بپرسیم؟ ولی دولت که هزینه یارانه نان را ماهی 5 هزار تومان به هر فرد می دهد. این هم غلط است؟ در برخی از کشورهای دنیا، طرح شیر مدرسه وقتی اجرا می شود، تمام هزینه ها را از والدین می گیرندو به هر قیمتی مواظبت می کنند حداقل شیر مصرف شود و بر آن نظارت می شود. به زور پول شیر را می گیرند و شیر به بچه ها می دهند. می بینید که در کشورهای اروپایی این کار را می کنند چون شیر مسئله بسیار مهمی است. موضوع شیر با نان متفاوت است، چون نه تنها نان مصرف می شود، بلکه مصرف آن بیش از استاندارد است. شما مخالف پرداخت نقدی یارانه شیر هستید؟ چون فرهنگ مصرف ما مشکل دارد، بله، شیر را با نان نمی شود مقایسه کرد و مثال زد. سرانه مصرف استاندارد شیر در دنیا بالای 300 لیتر در سال است، در کشور ما، 80 لیتر. در حالی که سرانه مصرف نان ما، 2 برابر استاندارد جهانی است. نان، جزء غذای اصلی ما است. همه می گوییم دولت روی فرهنگسازی مصرف شیر سرمایه گذاری کند، بعد همه قیمتهای لبنیات را آزاد کند. شیر مستقیما با سلامتی سر و کار دارد. بدون نعمت سلامتی، تمام دارایی ها مفهوم خود را از دست می دهد. وظایف حاکمیتی ایجاب می کند به اصلاح امور و نگهداری از سلامت انسانها و حفظ کرامت ایرانیان بپردازد. بهترین راه حفظ کرامت انسانی، حفظ سلامت اوست. اگر سلامت را از دست بدهیم، می بینیم که چه وضعیتی برای انسان به وجود می آید. جاهایی باید این خط کش را بگذاریم. منافع کل جامعه ایجاب می کند در سیاستگذاریها، برخی نظمها را برقرار کرد. آیا ترجیح می دهید آب پاکی را یک باره روی دست شما بریزند و بگویند یارانه نمی دهیم؟ ببینید، ما می گوییم شفاف سازی بشود. ما شفاف شدن را به روزمره گی ترجیح می دهیم، حتی قطع یارانه شیر را هم به این وضعیت ترجیح می دهیم. فکر می کنیم نظام وقتی تصمیم می گیرد، بر اساس مدیریت صحیح، تصمیم می گیرد، نه اینکه خودش و مردم متضرر شوند. پرداخت نقدی ساده ترین راه است، ولی بهترین نیست. همه متخصصین می گویند در شرایط فعلی، به دلیل فرهنگ نادرست مصرف شیر، یارانه نقدی شیر تبدیل به شیر نمی شود. واقعیت این است که مردم حاضر نیستند برای سلامت خود هزینه کنند و شیر بنوشند. بحث شیر، بحث عمیقی است. ما بحث صنفی نمی کنیم. موضوع سلامت مردم است و در درجه بعد، چرخه اقتصاد ملی در این بعد کلان که اصلا با هیچ صنعت دیگری قابل مقایسه نیست. شما می توانید تبعات قانون هدفمندی برای صنایع شیر پیش بینی کنید؟دقیق نمی شود آمار داد. در بخش لبنیات، در یک استان، 100 هزار دامدار وجود دارد. در کل کشور 3 میلیون نفر هستند. اینها می گویند اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، ما خورد می شویم، نابود می شویم، باید دامهای خود را به کشتارگاه بفرستیم. یک دامداری از ابتدایی که گوساله وارد آن می شود تا زمانی که به بهره برداری برسد، 5 سال طول می کشد، ولی در یک هفته، مجبور می شوند دامها را به کشتارگاه بفرستند. لذا می ارزد به این صنعت با توجه به مسایل اقتصادی و تاثیر آن بر سلامتی جامعه، رسیدگی بیشتری شود. هزینه ها برای دامداران و فرآوری کنندگان افزایش یافته و با هر گونه افزایش قیمتی مخالفت می شود. این به معنای لطمه دیدن تولید است. تولید باید سودآور باشد تا سرمایه های عظیم مردم در مقابل توان اندک دولت، به کمک تولید بیاید. صنعت شیر افتخارش این است که بیش از 95 درصد سرمایه اش را از بخش خصوصی تامین کرده، برای تداوم سرمایه گذاری، سودآور کردن صنعت یک ضرورت است. 45/233
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 680]