اگررازی را بدانید چطوری می گویید : با همسرم مشکل دارم چون ...

واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: راز رو که نباید گفت!

شاید نوشتن یک نامه کامل و مفصل بتونه کمک کنه.
تو نامه می شه خودت رو معرفی کنی و حتی می شه بدون نام و پنهانی باشه. ولی خدا کنه که در مورد خیانت اشتباه نکرده باشی. چون ممکنه زندگیشون بهم بریزه.

برملا كردن راز ديگران كار درستي نيست. در شرايطي كه مطمئن باشي اين كارو مي كنه و اين باعث از هم پاشيدن زندگيشون ميشه به نظرم بايد به يكي كه بزرگتره بگي راهنماييش كنه كه دست از اين كار برداره
اگه مستقيما به خانومه بگي خيلي اثرات بدي داره ممكنه باعث هزار و يك اتفاق ناخواسته بشه
كلا توي موقعيت حساسي قرار گرفتي

به نظر من بهتره که شما چیزی نگید.ولی‌ اگه همسر اون آقا از نزدیکانتونه و براتون مهم که بدونه اولا باید مدرکِ مستدلّی داشته باشید که اون آقا نتونه زیرش بزنه،ثانیا بهتره به خود اون آقا بگید . بگید که شما در جریانید و ازش بخواید خودش به زنش بگه وگرنه خودتون به زنش میگید. بهتره خودشون این مسئله‌رو حل کنن. ممکن هم هست که همسر اون آقا بو برده باشه ولی‌ نخواسته باشه به روی خودش بیاره یا حفظ آبرو کرده یا.... من اگه جایِ شما بودم فراموش می‌کردم و هیچی‌ نمیگفتم.

چرا ما باید به خودمون حق دخالت در زندگی دیگران رو بدهیم؟
اصلا ربط این مسئله به ما چیه؟
چرا فکر می کنیم می تونیم ناجی زندگی دیگران باشیم؟
چرا فکر می کنیم با بیان کردن این راز و انداختن خودمون و شاید چندین نفر دیگه وسط زندگیشون باعث بهبود این وضع خواهیم بود؟
اون آقا و همچنین همسرشون درگیر یک تجربه هستند ...اینکه چه درسی می گیرند و آیا اصلا درسشون رو می توانند فرا بگیرند یا نه...یا این که بارها و بارها براشون تکرار خواهد شد ..و این مشکل کاملا مربوط به اونهاست و شما با داخل کردن خودتون و دخالت در مسئله مسیر زندگی و یادگیری اونها رو تغییر می دهید و به طور حتم مانع یک تجربه با ارزش خواهید شد
به جای زوم کردن و اترژی گذاشتن برای دیگران این فرصت رو به خودمون بدهیم و کاستی های خود را ببینیم ...شاید نفر بعدی خود ما باشیم ( حالا نه لزوما به این شکل)

با ارز پوزش دوستانی که گفتن نباید به خانم اون آقا گفته بشه اگه این اتفاق برای خودتون بیفته و بفهمید کسی یا کسانی از اطرافیانتون قضیه رو میدونستن و به شما نگفتن واقعا چه حالی پیدا میکنید ؟از دست اونا ناراحت نمیشین؟
به نظر من باید وحتما قضیه رو به خانم اون آقا گفت حالا ایشون چه تصمیمی میگیرن خودشون میدونن ولی این حقشونه که قضیه رو بدونن هر چه زودتر بهتر چون معلوم نیست اگه دیر بشه ممکنه کار از کار بگذره و مشکلات حادتر بشه

من رازي بدونم اونم از اين مدل رازها كه ممكنه زندگي رو بهم بريزه نميگم چون اگه يهو زنديگشون خراب بشه از اون بدتر قلبه ديگه يهوي

شوك بهش وارد بشه سكته اي چيزي خدايي نكرده خودكشي و.... من كه نميگم چون اگه هر اتفاقي بيفته خودمو مقصر ميدونم

در دین مبین اسلام اعتراف به گناه خودش یه گناهه.
در ضمن گفتن راز مردم هیچ وقت خوب نبوده.... مگر اینکه به کسی ضرر بزنه.
مثلا شما میفهمید همکارتون دزده و داره به صحاب مغازه دزدی می کنه .
اما شاید اونکسی که داره به شوهرش خیانت میکنه بعد از یه مدت بر گرده.. میدونید چقدر بد میشه اگه به جای این اتفاق طلاق بگیرن ؟

بالاخره باید گفت یا نه؟؟؟بهش فکر نکرده بودم اصلا

به نظرم سر بسته به طرف بگید که بیشتر مواظب زندگیش باشه . براش یکی دوتا مثال از آدمهایی که نمی شناسه و شبیه موضوع خودشون هم هست رو بیارید . بگید چون دوستش دارید بابت نصیحت اینا رو بهش می گید چون نمونه های اینجوری جدیدا زیاد دور و برتون دیدید. اگه خود خانومه در جریان باشه و دلش بخواد که سر درد و دلش باز میشه .
اگه در جریان باشه و دلش نخواد بفهمید چیزی نمی گه اما مطمئن میشه که واقعا این مسئله وجود داره و دیگه خودش می دونه .
اگه در جریان نباشه ممکنه شکش ببره و بره بررسی کنه و خودش متوجه بشه که خبری هست .
اگه هم کلا از بیخ عرب باشه که هیچی .

بچه ها الان تو قضیه خودم اگه بدونم کسی میدونست و به من نگفته حلالش نمیکنم میشه ادم از طرف غیر مستقیم نظرشو در این مورد بپرسه .یعنی بگه اگه همچین اتفاقی یه جایی رخ بده به نظرت چکار باید کرد بهتره بگم یا نه؟
البته بازم میگم به نظر من باید گفت

منم فکر میکنم اگر در حد یه اشاره یا مثلا سربسته گفته بشه خیلی بهتره. یا مثلا اگر خونشون بودیم و یه تلفن مشکوک به اون آقا میشد، توجه خانم رو به اون تلفن جلب کنیم، ولی مستقیما هیچی نگیم. ممکنه اگر خود خانمه میدونسته، تا حالا به خاطر حفظ آبرو هیچی نمیگفته. ولی الان اگر حس کنه بقیه میدونن، قضیه رو علنی میکنه و مساله ای که میتونست برگشت داشته باشه، به خاطر علنی شدنش به طلاق برسه.

خب باید بگم اگه من باشم نمی گم به هیچ طریق .

راستشو بخواید همه میان رازاشونو به من میگن چون من هیچی یادم نمیمونه که بخوام بگم

راستش گفتنش سخته ولی به نظر من اگر بخوام به کسی بگم یه جوری سر بسته از دیگران که این مورد پیش اومده میگم که حواستو جمع کن ولی این زمانی که کاملا اطمینان داشته باشم مثلا همسایه ما یه دوست داشت طلاق گرفته با یه پسر 7 ساله باور کنین دوست شوهر من با زن و یه دختر هر روز به ما سر میزد تنها و بعد میگفت این انرژی درمانی رو دوره دیدم میرفت پیش همسایه ما که مریض بود اون زنه هم همیشه بود اولش برام مهم نبود بعدا دیدم نه و به خانمش تلفن کردم و به یه جوری بهش گفتم این شوهرت دوره ای چیزی دیده اونم ساده گفت نه بابا دو دفعه رفته کلاس به شوخی گفتم وا این که همسایه ما رو خوب کرده یهو گفت برا چی میاد گفتم از من نشنیده بگیر ولی هر دو روز اینجاست گفت به من نگفته بود فرداش رفتم پیش همسایه مون اون خانمه با یه لباس جلف بود به دونه رو در واسی با اخم بهشون گفتم این اقا زن و بچه داره توی اپارتمان جای این کارها نیست یهو گفت من دارم میرم امریکا کارم درست نشده گفتم به سلامتی همون شد دیگه دوست شوهرم پیداش نشد و هر بار هم که میبینمش میگم امریکا چی شد

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آشپز آنلاین]

[مشاهده در: www.ashpazonline.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 294]