واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > خاورمیانه - سفیر اسبق کشورمان در لبنان معتقد است که به رسمیت شناختن فلسطین شاید تنها افق ضعیفی باشد که بتواند تغییرات قابل توجهی را در معادله فلسطین-اسراییل بوجود آورد. زهرا خداییجدیدترین پیشنهاد مذاکره میان فتح و حماس در حالی مطرح شد که طی ماههای اخیر برخی کشورهای آمریکای لاتین اقدام به شناسایی دولت فلسطین در مرزهای 1967 کردند.این حرکت هر چند در ابتدا با واکنش آمریکا و اسراییل روبرو شد اما با افزوده شدن تعداد کشورهایی که به این حرکت ملحق شدند،روزنهای هر چند کوچک در بنبست موجود ایجاد شد.بدون شک در صورتی که گروههای فلسطینی بتوانند اختلافات درون گروهی خود را حل کنند،اهرمهای جهانی از جمله به رسمیت شناختن فلسطین برای تعدیل مطالبات طرف اسراییلی و همچنین احتمال تسری آن به سایر کشورهای جهان می تواند به عنوان بخشی از معادلات در نقشه صلح، معادله فلسطین-اسراییل را دگرگون نماید. خبر در گفتگو با محمد ایرانی،سفیر اسبق ایران در لبنان به بررسی آخرین تحولات در روند فلسطین پرداخته است. چند روزی است که زمزمههای مذاکره میان فتح و حماس به گوش میرسد.این مذاکرات در چه فضایی و با چه هدفی صورت میگیرد؟شاید بهتر باشد بگوییم که هدف از طرح مذاکره میان فتح و حماس، عدم حصول نتیجه و توقف مذاکرات میان طرف اسراییلی و تشکیلات خودگردان بود.کما اینکه از همان ابتدا مشخص بود که اسراییل تمایلی به استمرار گفتگو و واگذاری امتیاز ندارد.بر همین اساس به رغم اینکه به لحاظ حقوقی توسعه این شهرکها در مناطق اشغالی 1967 اقدامی غیرقانونی است،اما آنها با تأکید بر استمرار شهرکسازی که در واقع بحثی حاشیهای در مذاکرات بود به هدف موردنظر خود دست یافتند.به طوری که طرف اسراییلی این مطالبه را در محور مذاکرات خود با طرف فلسطینی قرار داد و زیرکانه این مذاکرات را به چالش کشیده و متعاقبا آن را به توقف کشاند.پر واضح است که اصرار بر این مطالبه برنامهای از قبل تعیین شده بود.در مقابل این زیادهخواهی طرف اسراییلی، کمیته پیگیری عربی در قاهره رأی به توقف مذاکرات تشکیلات خودگران با طرف فلسطینی داد. آیا این تصمیم معقولانهای بود؟این اقدام کمیته پیگیری عربی موجب شد که طرف رسمی فلسطینی این اقدام را نوعی مقاومت در مقابل فشارهای بینالمللی و خواستههای اسراییلی و حتی پیروزی در روند مذاکرات به حساب آورد. اما واقعیت آنست که وضعیت موجود در بهترین حالت به معنای بازگشت به دور قبلی مذاکرات یعنی نشست آناپولیس(در سه سال پیش) است. نکته دیگری که باید به آن توجه داشت آنست که شرایط موجود چندان با خواسته طرف اسراییلی در تعارض نیست و حتی مطلوب آنهاست، چرا که با توقف مذاکرات، شهرکسازیها به سرعت در مناطق اشغالی 67 ادامه پیدا میکند و اتفاقا نتانیاهو محبوبتر و شهرایط بهتری را در داخل اسراییل پیدا خواهد کرد کمااینکه نظرسنجیها نیز این مسئله را تأیید میکند.اما دو اتفاق در صحنه داخلی فلسطین در شرف وقوع است که حائز اهمیت است.اول رویکرد دولتهای مختلف در سطح بینالملل نسبت به اعلام شناسایی دولت فلسطین در داخل مرزهای 1967 است که تا الان قریب به 108 کشور اقدام به شناسایی دولت فلسطین کردهاند. آیا باید این شناسایی را سرآغاز تحولات مهم دانست؟شناسایی دولت فلسطین تحول مهمی است.اما از آنجایی که رأی نهایی برای شناسایی رسمی فلسطین را شورای امنیت سازمان ملل صادر میکند، این امر میتواند اهرم فشاری برای تحقق آن باشد. در صورتی که این اقدام به نتیجه مورد انتظار نرسد نمیتوان چندان خوشبینانه به آن نگاه کرد و امیدوار بود که اعضای شورای امنیت به ویژه آمریکا این اقدام را به نتیجه برسانند.در مجموع شناسایی فلسطین از سوی 108 کشور(از جمله کشورهای اروپایی) نشان دهنده آنست که در شرایط فعلی که اسراییل حاضر به توقف شهرکسازی نیست، این اقدام مخالفت با دیدگاههای نتانیاهوست که به رغم قطعنامههای روشن شورای امنیت نسبت به تخلیه نیروهای اسراییلی از مناطق 67 همچنان بر شهرک سازی در این مناطق اصرار دارد. و دومین تحول؟دوم تحولاتی است که در درون تشکیلات خودگردان در حال وقوع است: یکی تضعیف و کنار گذاشتن محمد دحلان عنصر امنیتی و قدرتمند تشکیلات خودگردان توسط محمود عباس و در مقابل برقراری تماس و ملاقات با برخی چهرههای شاخص و قدیمی جنبش فتح مثل فاروق قدومی. حضور محمد دحلان به دلیل پیشینه منفی در تشکیلات خودگردان همواره مورد اعتراض صحنه داخلی فلسطین و همچنین کمیته مرکزی سازمان آزادیبخش بوده است. او اقدامات خودسرانهای همچون تطمیع پلیس و همچنین آموزش نیروها برای کودتا را در کارنامه خود دارد. با کشف این پروندهها به رغم نزدیکی دحلان به رییس تشکیلات خودگردان، محمود عباس در حال کنار زدن اوست. مجموع این تحولات در بلندمدت میتواند گامی به جلو در صحنه رسمی فلسطین باشد. آیا باید منتظر نتایج مثبتی از درون مذاکرات فتح و حماس باشیم؟محمود عباس در مذاکرات با حماس به این نکته واقف است که باید جبهه داخلی تشکیلات خودگردان را تقویت کند تا بتواند در مقابل حماس امتیازاتی را به دست آورد. اینکه مذاکرات به کجا خواهد کشید و چه نتایجی را به دنبال خواهد داشت، به دلیل نوع موضوعاتی که در دستور کار دو گروه قرار دارد و همچنین اختلافات عمدهای که شامل مباحث امنیتی و همچنین نوع رابطه تشکیلات خودگردان با اسراییل است، نمیتوان افق روشنی را برای آن متصور بود. نقش قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای تا چه میزان دخیل است؟تعهد جامعه بینالملل نسبت به فلسطین، استمرار مذاکرات است،اما تداوم شهرکسازیها ،عقبنشینی و شکست آمریکا در متقاعد کردن اسراییل همگی نشاندهندۀ آنست که جامعه بینالملل به خصوص آمریکا در وضعیت ضعیفتری نسبت به گذشته قرار دارد و همین امر به اسراییل برای دستیابی به هدفش که همانا توقف مذاکرات و استمرار شهرکسازی است،کمک خواهد کرد.شاید بتوان این مسئله را برای اسراییل در کوتاه مدت دستاورد مثبت تلقی کرد. آینده این روند را چگونه پیشبینی میکنید؟آیا باید این مسئله را به خود بقبولانیم که اسراییل تحت هیچ شرایطی شهرکسازی را متوقف نمیکند، کمااینکه در طول نیم قرن گذشته نیز وضعیت به همین منوال بوده است.پیشبینی آینده کمی دشوار است اما در نگاهی کلی باید گفت در حال حاضر هر دو طرف تلاش میکنند که در صحنه بینالملل یارگیریهای جدیدی صورت دهند.در حوزه داخلی نیز به لحاظ شکلی با توجه به حضور اسراییل در مناطق اشغالی آنها تقریبا کنترل همه امور را در دست دارند. لذا تغییر این وضعیت امری دشوار است. اما چنانچه روند شناسایی اسراییل استمرار پیدا کند و کشورهای مختلف بتوانند شناسایی خود را به اسراییل تحمیل کنند،در صحنه بینالملل افقهای روشنی برای رسمیت یافتن فلسطین باز خواهد شد و پس از آن میتوان امیدوار بود که موضوع خروج نیروهای اسراییلی از اراضی اشغالی 67 با قدرت بیشتری نسبت به حال ادامه یابد. بنابراین به رسمیت شناختن فلسطین شاید تنها افق ضعیفی باشد که بتواند دولت خودگردان را از وضعیت فعلی نجات دهد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 257]