محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845232261
كتاب انديشه - تفكيك دين و فلسفه
واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: كتاب انديشه - تفكيك دين و فلسفه
كتاب انديشه - تفكيك دين و فلسفه
حامد زارع:فارابي را شايد بتوان تنها فيلسوف ايران زمين دانست. چه اينكه پس از فارابي دوران امتناع فكر آغاز ميشود و هيچ يك از متفكران بعد از او، توانايي تشخيص و تفكيك امر فلسفي از امر ديني را پيدا نميكنند و بدين ترتيب زوال انديشه شروع ميگيرد! فارابي از اين جهت در جايگاه مهمي ايستاده است. انتشار كتاب «زندگي و انديشه حكيم ابونصر فارابي» توسط دكتر نصرالله حكمت دستاويزي بود تا بار ديگر جايگاه فارابي مورد تدقيق قرار گيرد. سراي اهل قلم ميزبان محسن كديور و نجفقلي حبيبي بود تا با حضور نصرالله حكمت، نويسنده كتاب به نقد و بررسي كتاب «زندگي و انديشه حكيم ابونصر فارابي» بپردازند. نكته قابل ذكر آنكه تا روز پيش از برگزاري جلسه قرار بر حضور رضا داوري اردكاني نيز بود اما به دلايلي وي موفق به حضور در جلسه نقد و بررسي نشده بود. دكتر نصرالله حكمت در ابتداي جلسه با اشاره به عدمحضور دكتر داوري، خود را شاگرد وي دانست و افزود «من خدمت ايشان برگه امتحاني زياد دادهام و نمره گرفتهام و اين جلسه براي من يك جلسه امتحان بود و ميخواستم يكبار ديگر از ايشان نمره بگيرم اما ميسر نشد» وي در مورد كتاب تازه خود گفت: «اين اثر در حوزه تاريخ فلسفه اسلامي اولين گام من است و البته گامهاي ديگري ميخواهمبردارم. واقعيت اين است كه ما با تاريخ فلسفه اسلامي، آنچنانكه بوده است، آشنا نيستيم. آنچه در مورد فلاسفه مسلمان و تاريخ فلسفه اسلامي موجود است، عمدتا يا مطالعات مستشرقان است يا مستند به مطالعات مستشرقان است. به اعتقاد من سرزمين فلسفه و عرفان اسلامي، سرزمين سوخته و متروك و غبار گرفته است و كمتر كسي بدانجا قدم نهاده و مطالعات جدي انجام داده ! اين انگيزه باعث شد كه بنده به تاريخ فلسفه اسلامي مشغول شوم و گام نخست در اين مسير فارابي بود. در اين گام نخست من به زندگي فارابي پرداختهام و در گام بعدي، در كتاب «نقش خيال در فلسفه فارابي» من به انديشه فارابي پرداختهام.»
حكمت در بخش ديگري از سخنان خويش ضمن بيان اين نكته كه تاريخ زندگي فلاسفه و متفكران را به حال خود رها كرده است، درحاليكه همه جزئيات زندگي حكما و سلاطين را آورده است، گفت: «بنده در حد توان خودم تلاش كردهام آنچه از دست تاريخ رها شده است ! را در پژوهش خود بياورم. البته روزنه خيال را هم گشودهام.» وي سپس اشاراتي كوتاه به انديشه فارابي كرد و صحبتهاي ابتدايي خود را به پايان برد. محسن كديور كه در فارابي پژوهي در سالهاي اخير جهدهاي فراواني داشته است به عنوان منتقد كتاب سخنان خود را پس از نويسنده كتاب اينچنين آغاز كرد. «با توجه به قلت آثار درباره فلاسفه ما، بايد به هر اثري در اين زمينه خوش آمد گفت، چه سطحي باشد، چه ترويجي و چه آكادميك. در مورد فارابي، كتابهاي دكتر داوري، بهترين كتاب در سطح آكادميك به زبان فارسي است، اما دكتر حكمت براي مباحث خود سطح دومي را انتخاب كردهاند كه آن سطح مخاطب عمومي است. البته در اين كتاب به قديميترين آثار تاريخي در مورد فارابي نيز رجوع شده است.» كديور سپس مباحث خود را مثل كتاب مورد بررسي، در سه بخش زندگي، آثار، انديشه جاي داد و تقسيم كرد.
دكتر محسن كديور كتاب «زندگي و انديشه حكيم ابونصر فارابي» را مجموعا كتاب خوشخواني دانست كه براي خواننده متوسط در نظر گرفته شده است و موارد دشوار آن اندك است. وي همچنين آسانيابي كتاب را از محاسن آن دانست و رجوع به آثار اوليه در مورد فارابي را از حسنهاي ديگر اين پژوهش نام برد. بررسي شهرهايي كه فارابي در آن تحصيل يا تدريس داشته است و ذكر مختصري از تاريخ و جغرافياي آن شهرها نيز از ديگر ويژگيهاي كتاب دكتر حكمت دانسته شد. كديور با اشاره به اينكه اين كتاب براي ساختن يك فيلم در مورد فارابي نوشته شده است افزود: «البته اگر قرار شود فيلمي از روي اين كتاب ساخته شود، بايد بگوييم آيا بر اساس الگوي فيلم شهريار ساخته ميشود يا فيلم روزگار قريب؟ به نظر ميرسد نكاتي كه در كتاب بدانها اشاره رفته است، به روايت رسمي از انديشه فارابي نزديكتر است». اولين نقد جدي كديور به حكمت در مورد عدمتوجه به آثار و تحقيقات مستشرقين بود كه مولف كتاب نيز در آغاز سخنان خود به آنان تاكيد كرده بود ! كديور با بيان اينكه نظر منفي مولف بر مستشرقين بر كل كتاب سايه افكنده است، از به كار بردن واژه «مستشرقين» اجتناب كرد و به جاي آن از عبارت «مطالعات بينالمللي درباره فارابي» استفاده برد. وي افزود: «مگر مستشرقين چه گفتهاند كه به آنها توجه نميشود؟ اگر بخواهيم بدون تعارف با هم سخن بگوييم، امروز كسي نميتواند در مورد فارابي سخني بگويد مگر اينكه تحقيقات 30 ساله اخير درباره فارابي را به زبان انگليسي، فرانسوي و آلماني خوانده باشد. تعدد و كيفيت اين كارها با كارهاي فارسي زبان قابل قياس نيست. من نميدانم چگونه ميتوان اشتراوس، اشنايدر و روزنتال را ناديده گرفت. به خصوص پرفسور محسن مهدي كه بزرگترين فارابيشناس معاصر است و مقاله وي در مورد زندگي فارابي در فرهنگنامه احوال فيلسوفان در سال 1970 در نيويورك چاپ شده است و اين مقاله يك مقاله اصلي است در توضيح فارابي كه مولف كتاب ناديده گرفته است.»
به نظر كديور، فارابي داراي يك سواد فقهي اصولي بود و تنها در منطق و فلسفه داراي تبحر نبود، بلكه به عمق علوم ديني نيز پي برده بود. وي ديدگاه فارابي در فقه را يك ديدگاه استثنايي در تاريخ تفكر و فلسفه اسلامي دانست بهطوري كه وي فقيه را مستنبط در فروع نميداند بلكه فقيه را مجتهد در دين ميداند، چه اصول چه فروع. كديور انتقاد ديگر خود را به مولف و كتابش متوجه اين نكته كرد كه مولف ادعا كرده است فارابي زبان يوناني و سرياني را نميدانسته است و اينچنين پاسخ داد كه به سبب اعتبار قول محسن مهدي، مطمئنا فارابي يوناني و سرياني يا يكي از اين دو را ميدانسته است. وي همچنين پارههايي از كتابهاي فارابي را آورده است و نتيجه گرفته است كه فارابي به يوناني اشراف كامل داشته است. محسن كديور براي اثبات احاطه فارابي به زبان يوناني و سرياني افزود: «فارابي بعد از اينكه نزد يوحنا منطق ميخواند، به قسطنطنيه ميرود و هشت سال تحصيل فلسفه نزد فلاسفه يوناني ميكند و بعد از آن به بغداد ميرود. اين نكتهاي است كه بهطور كلي در كتاب دكتر حكمت مورد غفلت قرار گرفته است.» وي فارابي را نخستين مسلماني دانست كه برهان ارسطو را مطالعه كرده است و با ارجاع به پژوهشهاي پرفسور محسن مهدي گفت: «مهدي بررسي كرده است و نشان داده است كه تاريخ ترجمه برهان ارسطو، متاخر بر زمان تحصيل فارابي است. پس فارابي نزد يوحنا يوناني يا سرياني يا هر دو را آموخته است.» پس از بيان اين نكات، كديور بحث اصلي و علمي خود را در بخش دوم و سوم ارائه كرد و در مورد آثار و آراي فارابي، نقدهاي جديتري را به كتاب وارد دانست. وي ضمن برشمردن چندين مورد از كتاب شناسيهاي بينالمللي كه در مورد فارابي انجام يافته است، سخنان خود را در بخش دوم (آثار فارابي) با اين سوال آغاز كرد كه مولف محترم چه ملاكها و سنجههايي داشته است كه از 100 اثر فارابي، 12 اثر را به صورت اجمالي و 4 اثر را به صورت مفصل مورد بررسي قرار داده است؟ كديور مدعي شد كه مهمترين آثار فارابي در هيچيك از اين 16 اثري كه معرفي شده است وجود ندارد. (مثل احياء اصول الدين)
دكتر كديور نقصان نابخشودني كتاب را عدمتوجه به فلسفه سياسي فارابي ذكر كرد و اين نقصان را مثل آن يافت كه شخصي در مورد مسكويه بنويسد اما به فلسفه اخلاق هيچ اشارهاي نكند ! كديور با بيان اينكه منحصر به فرد بودن فارابي به خاطر فلسفه مدنياش است، نويسنده را به خاطر عدمتوجه به فلسفه مدني و سياسي فارابي مورد سرزنش قرار داد و گفت: «نظريه سعادت چه در اخلاق و چه در سياست مدن، عمود خيمه فارابي است و چگونه ميتوان از آن گذشت. درباره رهبري جامعه، آداب مدينه و فلسفه سياسي و مدني، فارابي كلي حرفهاي گران دارد كه هيچ ذكري از آن به ميان نيامده است. آيا رفتن به پابوس سيدالشهدا و نرفتن آن براي ما مهم است يا اينكه منظر كلي فلسفي فارابي را بدانيم !» كديور با اشاره به پژوهشهاي داخلي در مورد فارابي به آثار دكتر داوري در زمينه فلسفه مدني فارابي و آثار دكتر طباطبايي در زمينه فلسفه سياسي فارابي متوجه شد و گفت: «دكتر حكمت به ما بگويد بعد از سيدجواد طباطبايي و رضا داوري چه سخن تازهاي در اين كتاب براي مخاطب متوسط دارد؟›› عضو هيات علمي موسسه حكمت و فلسفه با نگاهي دوباره به آثار فارابي كه در كتاب دكتر حكمت مورد بررسي قرار گرفته است، دو سوم آثار فارابي به كلي مورد غفلت قرار گرفته شده دانست و سوال كرد كه آخر چگونه ميتوان سياست مدنيه و تحصيل السعاده فارابي را نديد؟
دكتر محسن كديور در ادامه انتقادات خود و رونمايي از كاستيهاي كتاب «زندگي و انديشه حكيم ابونصر فارابي» بحث «فرهنگ واژگان» را مطرح كرد. وي گفت: «هر فيلسوفي فرهنگ واژگان مشخصي دارد. در كتاب دكتر حكمت واژههايي آمده است كه در هيچيك از آثار فارابي نيامده است ! با فصوص الحكم هر رايي به فارابي منتسب شود، من قاطعا آن را رد ميكنم، زيرا اصلا معتبر نيست.» كديور نقيصه جدي ديگري كه كتاب را به زير سوال برده است، اثرشناسي دانست و اضافه كرد: «زبانهاي خارجي و كتابهايي كه به زبانهاي خارجي نوشته شده است، اصلا رويت نشده است. حتي چنين به نظر ميآيد كه برخي آثار خود فارابي نيز مطالعه نشده است. به اين دليل كه مولف در كمال ناباوري يكجا ميگويد كه فارابي فلسفهاي مستقل از فلسفه يونان آورده است. اما خود فارابي در صفحه آخر تحصيل السعاده ميگويد كه ما دو نوع فلسفه داريم؛ فلسفه ساختگي و فلسفه واقعي و براي شناخت فلسفه واقعي بايد فلسفه يوناني و آثار افلاطون و ارسطو را خواند. فارابي بر خلاف ادعاي دكتر حكمت خود را وامدار فلسفه يوناني ميداند. نميتوان كه به بهانه اينكه بخواهيم راه جديدي به غير از آنچه مستشرقان باز كردهاند باز كنيم، هر حرفي بزنيم!»
كديور در مورد بخش سوم كتاب كه به انديشه و آرا فارابي پرداخته است، گفت: «اي كاش واژه انديشه را از روي جلد كتاب حذف ميكردند، چراكه فقط دو راي فارابي آورده شده است. وحدت فلسفه و تقارب دين و فلسفه. البته هر دو هم صحيح است و اگر آثار مستشرقين به ويژه شوآن را بررسي ميكردند، مطمئنا مويدهاي بيشتري پيدا ميكردند اما مولف روي خوشي به مستشرقين و آثار و تحقيقات آنها نداده است. اما گذشته از اين فارابي در فلسفه نظري و عملي نظرات و آرا بسيار مهمتري دارد.» به باور كديور نويسنده در كتاب خودش فارابي را از مقام يك فيلسوف عقل گرا به جايگاه يك متكلم و متاله تقليل داده است و روايت مولف از فارابي، قرائت نزديكي با روايت رسمي از انديشه فارابي دارد. كديور با انتقاد از بياعتنايي حكمت به فلسفه فارابي گفت: «در منطق مگر ميشود بدون بحث تصور و تصديق از فارابي گذشت كه 9 جز را به دو جز كاهش داد. فارابي اولين كسي است كه وجود و ماهيت را از منطق وارد فلسفه كرد. فارابي فيلسوف است نه متكلم ! بحث دين و فلسفه متاخر است بر بحثهاي اصيل فلسفي و فارابي فلسفه را متقدم بر دين ميداند. چراكه يك فيلسوف قوه عاقلهاش بر قوه تخيلش غلبه دارد.
محسن كديور در پايان سخنان خود ضمن اشاره به اين نكته كه هر چه در مطالعه اين كتاب جلوتر رفته است انتظارات بيشتري برده است گفت: «پس از بستن كتاب دو مطلب به نظر خواننده خواهد رسيد:
1) چرا نويسنده اين مقدار به فلسفه سياسي بيمهري كرده است؟
2) چرا تحقيقات بينالمللي (مستشرقين) به هيچ انگاشته و آنها را سبك داشته است؟
علياصغر حكمت كه اشكالات عديده كديور بر كتاب خويش را شنيده بود در آغاز سخن خويش، همه انتقادات دكتر محسن كديور را ذيل يك مطلب جمعبندي كرد و آن اينكه تمام چيزهايي كه كديور به آنها اشاره كرده است همان چيزهايي است كه مستشرقان ميگويند و اينكه او قصد نداشته است در پارادائم مستشرقان پژوهش كند و به خويش زحمت داده و در فضاي ديگري كاركرده است. حكمت گفت: «من عمدا فلسفه سياسي را مطرح نميكنم زيرا كه اين دلخواه مستشرقان است در حاليكه تمام حرف مستشرقان اين است كه بگويند ما در انديشه و تفكر حرفي نداريم اما به اعتقاد من داريم. فارابي با تفكر خود فلسفه اسلامي را از فلسفه يوناني جدا كرده و هموست كه عظيمترين سخن را درباره متافيزيك گفته است.» وي معتبر ندانستن فصوص الحكم را كه كديور آن را مطرح كرد ناشي از تشكيكي دانست كه مستشرقين وارد كردهاند. همچنين مدعي شد اگر كه فارابي اسولوژي را از ارسطو نميدانست، باز هم الجمع بين رايالحكمين را مينوشت. دكتر علياصغر حكمت همچنين مطرح كردن بحثهايي همچون به پابوس سيد الشهدا رفتن فارابي را افتخار خود دانست و انتقاد كديور را برخواسته از نوعي تبليغات و هوكشي خواند ! وي در بخش ديگري از سخنان خود گفت: «براي فارابي دو شخصيت قابل احترام هستند: 1) فيلسوف 2) پيامبر. براي اينكه اين دو نفر در جستوجوي حقيقت و ابلاغ آن به ديگران هستند. فارابي در پروژه اول خويش سخن از يكي بودن دين و فلسفه ميزند. او از طريق عقل به همان حقيقتي ميرسد كه پيامبر از طريق وحي و «عقل فعال» را مطرح ميكند. در اين فضاست كه فارابي از وحدت فلسفه سخن ميگويد و الجمع را مينويسد كه عظيمترين اثر در فلسفه اسلامي است. اما فارابي از اين پروژه ميگذرد چراكه افلاطون و ارسطو در اصول با هم تفاوت دارند. به همين خاطر از عقلانيت نظري عبور ميكند و عقلانيتي را مطرح ميكند كه بر اساس آن فصوص الحكم را مينويسد و اين پروژه دوم، پروژه عبور از عقلانيت يوناني است» وي در پايان سخنان خويش شرط اول قدم را در مطالعه فارابي كنار گذاشتن مطالعات مستشرقان دانست چراكه آنان مغرضانه در تحقيقات خود ظاهر ميشوند و ميخواهند با تحقير ما، فارابي را يك حاشيهنويس معرفي كنند.
نجفقلي حبيبي نيز كه به جاي دكتر داوري در جلسه نقد حاضر شده بود و نتوانسته بود همه كتاب را مطالعه كند در سخنان كوتاهي، كنار گذاشتن تحقيقات مستشرقين را باعث محكومي خويش دانست و گفت: «من از مولف ميخواهم بپرسم كه در اين كتاب چه نوآوريهايي شده است و چه حرفهاي نويي زده شده است». پس از اظهار نظرهاي كوتاه حبيبي، محسن كديور كه پاسخ انتقادات عديده خود را نشنيده بود و از نحوه جوابگويي علياصغر حكمت هم رنجيده بود، اجازه خواست تا دو نكته را مطرح كند. وي در بيان نكته اول گفت: «الان عدمحضور دكتر داوري برايم فهميدني است و نكته دوم آنكه انديشه رسمي كاملا به اين توجيحات نياز دارد و حالا فهميدم كه چرا سيما فيلم نوشتن اين فيلمنامه را به ايشان سپرده است» كديور ناديده گرفتن پژوهشهاي ديگران را از سرناداني دانست و افزود: «اگر در كشوري زندگي ميكنيم كه زير خاموشيهاي ممتد برق ميخواهد جهان را مديريت كند، بايد هم درباره فارابي اينچنين كتاب نوشته شود.»
دوشنبه 4 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[مشاهده در: www.donya-e-eqtesad.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 362]
-
گوناگون
پربازدیدترینها