قديمي ترين مبارز لبناني:آينده از آن مقاومت است

واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: قديمي ترين مبارز لبناني:آينده از آن مقاومت است
اشاره
«انيس نقاش» تحليلگر مسائل استراتژيك لبنان و از قديمي ترين مبارزان آرمان رهايي قدس شريف است.
وي سال ها دركنار مبارزان فلسطيني و براي احقاق حقوق اين مردم مظلوم مبارزه كرده و هنوز نيز دست از فعاليت برنداشته است.
خبرگزاري فارس با وي گفت وگويي درباره حزب الله، مسئله فلسطين و وضعيت حماس انجام داده كه از نظرخوانندگان مي گذرد:
¤ مهمترين اهداف نيروهاي حزب الله كدامند؟
همانگونه كه شهيد عماد مغنيه خطاب به نيروهاي حزب الله اين مطلب را تكرار مي كرد مهمترين هدف و استراتژي نهايي كه خداوند آن را تعيين كرده نابودي دشمنان اسلام است و در حال حاضر مهمترين دشمن اسلام اسراييل است، لذا بايد اين كار صورت بگيرد و راه و روش آن را نيز خود خدا نشان داده است.
تسليم در برابر قضا و قدر الهي، حزب الله را دراين راه پيروز خواهدكرد. هدف نهايي براي مقاومت كاملا مشخص است و آنها هميشه به دنبال انتخاب بهترين استراتژي براي نابودي رژيم صهيونيستي هستند.
حزب الله در انجام اين هدف بسيار جديت و پشتكار دارد و مانند نيروهاي فتح و ديگر سازمانهاي چريكي نيست كه با يك ضربه از كار خود دست بكشد. نابودي كامل اسراييل به معناي از بين بردن تك تك افراد ساكن در اسراييل نيست بلكه به اين معناست كه دولت اسراييل نيز همان گونه كه شوروي و يا حكومت آپارتايد آفريقاي جنوبي از بين رفت، از بين برود.
در شوروي و آفريقاي جنوبي مردم كشته نشدند بلكه تفكرات حاكم بر آنها تغيير كرد در اسراييل نيز چنين اتفاقي خواهد افتاد و صهيونيسم از ميان خواهد رفت.
¤ اگر اسراييل تمام مناطق اشغالي در دست خود را به مقاومت بازگرداند چه خواهدشد؟
از لحاظ استراتژي روند حزب الله تغيير خواهدكرد. زيرا مقاومت دو روش را دنبال مي كند: آزادي مناطق جنوب لبنان كه دراختيار دشمن است و دفاع از موجوديت لبنان كه نمونه آن را در جنگ 33 روزه نشان داد و ثابت كرد كه نيروي نظامي قابلي را در اختيار دارد و مي تواند به جاي ارتش ناتوان لبنان از هويت اين كشور دفاع كند.
زماني كه اسراييل متوجه ضعف ارتش لبنان مي شود و به اين نتيجه مي رسد كه توان مقاومت را ندارد، آنگاه قادر خواهدبود درتمام مسائل سياسي، اقتصادي و فرهنگي لبنان دخالت كند. اما وقتي مقاومت قدرت خود را نشان مي دهد رژيم صهيونيستي توان دخالت در امور اين كشور را نخواهد داشت و ديگر نمي تواند براي لبنان تهديدي به شمار آيد.
اگر اسراييل از شبعا و سرزمين هاي ديگرخارج شود استراتژي اول كه آزادي سرزمين بود نيز پايان خواهد پذيرفت و حزب الله استراتژي دفاع از لبنان را دنبال خواهدكرد، زيرا ارتش لبنان توان دفاع از اين كشور را ندارد.
¤ رژيم هاي عربي در طول جنگ 33 روزه عليه حزب الله موضع گرفتند، برخورد مردم با اين جريان چه بود؟
اعراب بعد از جنگ 33 روزه متوجه شدند كه رفتار دولت هايشان بسيار نادرست بوده و به همين دليل به مقاومت تمايل پيدا كردند اما چون تشكيلات مناسبي ندارند قادر به انجام كاري نيستند، علت اين مسئله هم ناتواني وجود سيستم هاي ابتدايي است كه در كشورهاي عربي توسط رژيم هاي آنها برقرارشده است و معلوم نخواهدشد كه چه زماني در داخل اين كشورها تحول اساسي صورت خواهدگرفت.
¤ قدرت امنيتي و توان اطلاعاتي حزب الله چگونه حاصل شده است؟
اطلاعات مقاومت دونوع است، دفاعي و هجومي. كه همان حفاظت اطلاعات است و جمع آوري اطلاعات نيز به آن اضافه مي شود. سيستم حفاظت اطلاعات حزب الله به گونه اي است كه هركسي را به راحتي به عنوان عضو نمي پذيرد. حزب الله بعد از بررسي ها و تحقيق هاي گوناگون، افراد موردنظر خود را انتخاب و بعد تربيت مي كند. اين عمل هرچند وقت يك بار صورت مي گيرد و حتي نزديكترين افراد به مقاومت نيز بايد گزينش شوند. اين كار در مورد افرادي مانند هادي نصرالله (پسر سيدحسن نصرالله) در زمان ورودش به حزب الله انجام شد. مسئولان حفاظت اطلاعات حزب الله او را خواستند و درمورد او تحقيق كردند. او با لبخند پاسخ داد: «من پسر سيدحسن نصرالله هستم. در جوابش گفته شد مهم نيست. اطلاعات شخصي ات را بنويس.»
هادي نصرالله پيش پدر خود مي رود و به او مي گويد: پدر شما دستور داديد كه من را اذيت كنند و اجازه ورود به گروه را به من ندهند. سيدحسن نصرالله در پاسخ گفت: سيستم مقاومت اين گونه است بايد جوابگو باشيد. سيد هادي نصرالله مجبور شده بود 14 صفحه در مورد خود بنويسد. شناخت مقاومت نسبت به شخصيت هادي نصرالله كامل بود ولي مي خواستند مطمئن شوند كه با چه كساني دوستي دارد و با چه افرادي رفت و آمد مي كند. با ايجاد چنين سيستم مستحكمي، به هيچ وجه عوامل اسراييل نمي توانند در حزب الله نفوذ كنند.
نكته بعدي ايجاد نفوذ در بين گروهها و سيستم هاي اطلاعاتي رژيم صهيونيستي است، كه حزب الله از طريق راههاي مختلف آن را انجام مي دهد. حزب الله ازطريق سيستم هاي مخابراتي و آموزش زبان عبري توانسته قدم هاي بزرگي براي كسب اطلاعات بردارد. اما تا به حال صهيونيست ها نتوانسته اند حتي يك مرتبه صداي سيد حسن نصرالله را در پشت تلفن ضبط كنند و اين به دليل استفاده از راههاي اطلاعاتي- امنيتي است كه حزب الله توانسته با موفقيت براي خود به وجود بياورد.
¤تشكيلات سازمان اطلاعاتي رژيم صهيونيستي (موساد) مدعي است كه از توان بالايي برخوردار است پس چطور در برابر حزب الله نتوانست كاري انجام دهد؟
زيرا مقاومت محكم كار مي كند و داراي يك شبكه قوي و قابل كنترل است به همين دليل هيچ گاه اسرائيل نمي تواند موفق شود. يكي از دلايل ضعف سيستم اطلاعاتي رژيم صهيونيستي اين است كه در طول جنگ نتوانست از مكان سيدحسن نصرالله اطلاعي به دست آورد اما سيدحسن در اين جنگ به راحتي مي توانست با نيروهاي خود در خط مقدم جبهه ارتباط برقرار كند و حتي به آساني دستور دهد كه به فلان نقطه چه تعداد موشك بزنند.
¤شهيد ابو جهاد مرد شماره دو ساف بود و در رختخوابش ترور شد و اسرائيل نشان داد كه هر وقت اراده بكند مي تواند مخالفان خود را از ميان بردارد. اينطور نيست؟
نه اين گونه نيست، ابوجهاد در يك ويلاي مشخص در تونس زندگي مي كرد. 15پليس تونسي از منزل او محافظت مي كردند. شبي كه او ترور شد اين پليس ها را به بهانه مانور از آنجا منتقل كرده بودند. اين نشان مي دهد كه دولت تونس نيز در ترور او شريك بوده است.
آن شب خبرنگار خارجي از قبل براي مصاحبه با ابوجهاد هماهنگ كرده بود و در همان ملاقات هم او ترور شد. اين عمليات به هيچ وجه به صورت محرمانه نبود. وقتي آمريكا خواست كه او را از ميان ببرد به راحتي اين كار انجام شد، زيرا ابوجهاد تنها دو محافظ داشت يكي به عنوان راننده و ديگري كه سرايدار منزل او بود.
¤ روابط داخلي و خارجي حزب الله چگونه است؛ همه حزب الله را به عنوان يك حزب مقاومت و داراي فعاليت هاي نظامي مي شناسند، آيا حزب الله روابطي فراتر از اينها با خارج دارد؟
حزب الله روابط خارجي بسيار قدرتمندي با احزاب و نيروهاي سياسي و گروه هاي مردمي دارد و از حمايت هاي معنوي بي نظيري حتي از داخل آمريكا و اروپا و آمريكاي لاتين و دولت هاي اسلامي برخوردار است، اما حزب الله نيازي به كمك مبارزان و حمايت خارجي ندارد، زيرا شمار زيادي رزمنده و امكانات گسترده اي در اختيار دارد؛ حمايت سياسي جمهوري اسلامي ايران و سوريه، پشتيبان مهمي براي آن است و تكميل استراتژي منطقه تكامل يافته مهمترين مسئله را تشكيل مي دهد، بنابراين حزب الله در چارچوب استراتژي فردي و جداگانه، حركت نمي كند، بلكه در چارچوب استراتژي منطقه اي- بين المللي حركت مي كند و براوضاع منطقه اي و بين المللي تأثير مي گذارد.
¤ در دومين سالگرد پيروزي حزب الله در جنگ ژوئيه 2006 در برابر رژيم صهيونيستي قرار داريم؛ آيا احتمال تغيير استراتژي دفاعي، سياسي حزب الله وجود دارد؟
حزب الله همواره استراتژي دفاعي و نظامي را تغيير مي دهد و با استراتژي جديد خود، اسرائيل را غافلگير مي كند؛ آنچه مي توانم بگويم اينكه اگر جنگ جديدي رخ دهد، اسرائيل غافلگير خواهد شد، زيرا تاكتيك ها، شيوه ها و سلاح ها هرگز مانند جنگ 33روزه نخواهد بود و در نتيجه، دشمن با غافلگير كننده هاي جديدي غافلگير خواهد شد.
¤مهمترين تهديدها و چالش هايي كه لبنان و منطقه با آن روبه رو هستند؟
مهمترين تهديدها و چالش هايي كه لبنان و منطقه با آن روبه رو هستند مناقشه مذهبي و طايفه اي است، يعني امروز دشمن تنها با بمب و موشك و هواپيما حمله نمي كند، بلكه با توطئه هايي كه نام آن جنگ هاي داخلي است، مي خواهد، قوميت هاي عرب و كرد، شيعه و سني را از هم جدا كند دشمن مي كوشد ميان شيعه و سني بحران ايجاد كند، تلاش مي كند تا ميان اعراب بحران به وجود آورد و به ويژه اينكه سوريه و لبنان از هم جدا باشند و بنابراين مهمترين خطر، اين توطئه هايي است كه خواهان فروپاشي منطقه و ورود آن در جنگ هاي كوچك است تا اسرائيل به عنوان تنها دولت قدرتمند باقي بماند.
براي مقابله با اين توطئه ها، اولا بايد خطر صهيونيستي آمريكايي را براي همه روشن كرد كه آنها دشمن اول همه مردم منطقه هستند؛ ثانيا بازگشت به وحدت اسلامي كه علما، مبلغان و سياستمداران بايد اين مأموريت را انجام دهند؛ ثالثا، برنامه كاملي براي توسعه منطقه تبيين كرد، زيرا نمي توان بدون برنامه از وحدت سخن گفت، بايد براي دستيابي به اهداف مشترك، توسعه و امنيت مشترك، وحدت و يكپارچگي و تلاش مشترك داشته باشيم.
¤برخي رسانه هاي عربي از احتمال ورود دولت لبنان به مذاكرات غيرمستقيم و يا مستقيم با رژيم صهيونيستي سخن مي گويند؛ آيا ممكن است روزي چنين اتفاقي بيفتد؟
در حال حاضر چنين موضوعي بسيار بعيد است و اعتقادي به وقوع آن ندارم، زيرا مجموعه اي از قطعنامه هاي بين المللي درباره لبنان و اسرائيل وجود دارد كه اين رژيم را به عقب نشيني از مناطق اشغالي لبنان ملزم كرده است، بنابراين لبنان مجبور نيست براي بازپس گيري حقوقش وارد مذاكره شود، اسرائيل بايد اين قطعنامه هاي بين المللي را اجرا كند.
اين از بعد نظري، اما از بعد عملي، من اعتقادم اين است كه ميان ما و اسرائيل، چالش بزرگي وجود دارد كه ممكن است حداقل آن، جنگ هاي جديدي باشد كه اسرائيل تلاش مي كند تصوير بازدارندگي مخصوص خود را بازيابد، اما شكست خواهد خورد و اين چيزي است كه ما را از مذاكره مجدد با اسرائيل دور خواهد كرد و وقتي اسرائيل در چنين وضعيت متزلزلي قرار دارد؛ ما حتي ملزم به مذاكره با اين رژيم نيستيم.
¤در مراحل تشكيل دولت وحدت ملي، شاهد دخالت هاي فراوان خارجي در تشكيل دولت بوديم، علت آن را توضيح دهيد.
پيش از تشكيل دولت روشن بود كه دولت وحدت ملي به معناي آن است كه براي مخالفان و حزب الله نقش اساسي در تصميم گيري ها خواهد داشت، بنابراين ايالات متحده آمريكا، فرانسه و برخي كشورهاي عربي به ويژه عربستان و مصر با اين مسئله مخالف بودند، زيرا آنها خواهان دور شدن حزب الله از تصميم گيري هاي سياسي بودند، اما اشتباهي كه دولت سينيوره با دو تصميم غلط و حمله به مقاومت و شبكه ارتباطي آن مرتكب شد؛ منجر به درگيري جزئي در لبنان شد كه در موازنه هاي قوا منعكس شد و نشان داد كه دولت نمي تواند به اين سياست ادامه دهد.
كنفرانس دوحه آنها را مجبور كرد با تشكيل دولت وحدت ملي كه خواسته مقاومت و مخالفان بود موافقت كنند، فرانسه به سبب تغيير موازنه هاي قوا و كشورهاي عربي كه به آن راضي نبودند، اما تسليم شدند. قطر از آن استفاده كرد زيرا ناظر آن بود، اما كشورهاي عربي ديگر مخالف آن بودند و شكست خوردند؛ شكست آنها تنها در لبنان نبود، اين شكست سبب تضعيف آنها در منطقه شد.
¤مزارع شبعا و تپه هاي كفرشوبا همچنان در اشغال رژيم صهيونيستي است؛ آيا احتمال وقوع جنگ براي بازپس گيري آن همان طور كه ميشل سليمان رئيس جمهور لبنان به آن اشاره كرده، وجود دارد؟
همانگونه كه رئيس جمهور لبنان در فرانسه گفت، فرصت چند ماه براي سازمان ملل متحد وجود دارد كه براي آزادي مزارع شبعا از طريق فعاليت سياسي عمل كند؛ و اگر اين مسئله از راه سياست محقق نشود؛ راه حل نظامي آماده است و ممكن است از اين راه صورت گيرد. امروز آمريكا واسرائيل و اروپا بايد براي سازمان ملل متحد انتخاب كنند به اينكه آيا خواهان راه حل از طريق اجراي قطعنامه هاي بين المللي يا اينكه خواهان راه حل از طريق جنگ هستند. در ماه هاي آينده خواهيم ديد، اما در لبنان تقريبا اين اجماع درباره حق لبنان براي بازپس گيري اين اراضي با تمام شيوه ها وجود دارد.
¤ آينده منطقه بعد از تبادل اسيران لبناني چگونه خواهد بود؟
آينده منطقه نيز به گونه اي است كه يك جنگ ديگر بين حزب الله و اسرائيل به وجود خواهد آمد و امكان اينكه سوريه نيز وارد اين منازعه بشود زياد است. همايش كشورهاي مديترانه كه در تركيه برگزار شد، سعي كردند سوريه را به اسرائيل نزديك كنند اما موفق به اين كار نشدند. زيرا اسرائيل ضعيف شده است و قدرت سابق را ندارد. سوريه نيز براي اين نبرد عجله اي ندارد. اوضاع داخلي فلسطين نيز مي تواند تاثيرگذار باشد و شكل مبارزه نيز تغيير خواهد كرد.
يكي از نتايج مثبت جنگ 33 روزه اين است كه سوريه ديگر از اسرائيل ترسي ندارد. آنها از تجربيات حزب الله در اين جنگ استفاده كامل را برده اند. اوضاع به گونه اي شده كه رژيم صهيونيستي اعلام كرده، جنگ با سوريه خيلي مشكل تر از حزب الله خواهد بود، زيرا تعداد سلاح ها و موشك هاي سوريه از حزب الله بيشتر است.
¤ اگر همه مواضع سرزميني و اختلافات با رژيم صهيونيستي حل شد و اعلام شود كه مقاومت بايد سلاح خود را به زمين بگذارد چه اتفاقي خواهد افتاد.
در اين حالت حزب الله تاكتيك دفاعي را اجرا خواهد كرد. روزي كه جنوب لبنان آزاد شد، مقاومت اعلام كرد شبعا نيز به ما تعلق دارد. در حال حاضر هفت شهرك در فلسطين اشغالي وجود دارد كه جزو اين منطقه محسوب مي شود و هر لحظه امكان مطرح كردن اين موضوع از طرف مقاومت مي رود. من خودم اين مطلب را دنبال كرده ام. 10450 كيلومتر مربع كه جزو نقشه لبنان به حساب مي آيد و چون در سال 1948 اسرائيل آن را اشغال كرده بود، لبنان مي تواند براي تصاحب آن ادعا كند. دومين نكته اين كه مقاومت براي دفاع از لبنان هميشه خود را آماده مي كند تا هر لحظه براي موجوديت آن احساس خطر كرد بتواند پاسخگو باشد.
¤ چرا گروه هاي مخالف حزب الله در مورد خلع سلاح اين حزب موضع قبلي خود را از دست داده اند؟
افرادي مانند جنبلاط كه از مخالفان سرسخت حزب الله به شمار مي آمدند در حال حاضر شعار مقاومت سر مي دهند زيرا آنها متوجه شده اند كه آمريكا در عراق پيروز نخواهد شد. فرانسه نيز با سوريه در حال مذاكره است. زيرا متوجه شده پيروزي كه درجنوب لبنان رخ داده نشانگر قدرت حزب الله و مقاومت است.
گروه هاي داخلي لبنان هم متوجه شدند كه آمريكا در باتلاق منطقه گير افتاده و توان خروج از آن را ندارد. قدرت حزب الله بعد از جنگ 2006 تغيير كرده است. اسرائيل اعلام كرده كه اين قدرت چهار برابر شده است، من در زمان شنيدن اين خبر خنده ام گرفت. زيرا معتقدم قدرت نظامي و پشتيباني مردمي حزب الله بيش از 10 برابر شده است و كسي قادر به برابري با مقاومت نيست. چند هفته پيش نيز باراك در جمع افسران ارشد نظامي اسرائيل اعلام كرده «تعداد موشك هاي حزب الله به رقم 40 هزار فروند افزايش يافته و برد آنها تمام فلسطين را پوشش خواهد داد از نظر دقت نيز به گونه اي است كه حتي اتاق كار من در وزارت دفاع را نيز مي تواند مورد حمله قرار دهد.»
¤ چرا حماس به حزب الله در طول جنگ 33 روزه كمكي نكرد؟
حماس اعلام كرد كه مي تواند كمك كند، اما حزب الله به هيچ وجه نپذيرفت، زيرا به قدرت خود ايمان داشت و نمي خواست گروه هاي فلسطيني كه آن روزها خيلي مشكل داشتند بيشتر از اين تحت فشار قرار بگيرند. در حال حاضر نيز قدرت حماس چند برابر شده است به طوري كه مقامات اسرائيلي اعلام كرده اند در جنگ آينده سه جبهه وجود دارد لبنان، سوريه و حماس. اين نشان دهنده افزايش قدرت حماس است. اساسا در آن مقطع حزب الله چون داراي امكانات نظامي مناسبي بود هيچ احتياج به كمك حماس نداشت و خطاب به آنها اعلام كرد: حماس سلاح خود را براي حمايت از فلسطين حفظ كند.
¤ جنگ بعدي در منطقه چه زماني رخ خواهد داد؟
جنگ در آينده حتمي است و زمان شروع آن را فقط خدا مي داند، زيرا جواب مقاومت به ترور عماد مغنيه حتمي خواهد بود.
¤ ترور شهيد مغنيه مي تواند ضربه اي جبران ناپذير براي حزب الله محسوب شود؟
خير - زيرا حزب الله به يك مدرسه تبديل شده. امروز فردي كه به جاي شهيد مغنيه انتخاب شده است كمتر از او نيست و شايد بتوان گفت كه توان استراتژيك او شايد از عماد مغنيه هم بيشتر باشد. شهيد مغنيه هر آنچه كه مي دانست به افراد ديگر حزب الله نيز منتقل كرده است.
¤ آينده مسئله فلسطين را چگونه مي بينيد با توجه به اينكه متاسفانه هر از چند گاهي درگيري هايي در نوار غزه و كرانه باختري ميان فلسطيني ها رخ مي دهد؟
برخي مشكلات امنيتي در نوار غزه به وجود آمد كه تاسف بار است، زيرا نفس درگيري ميان فلسطيني ها چيز خوبي نيست، اما اين مسئله منعكس كننده و بازتاب وضعيت نابسامان عمومي فلسطين است، زيرا رهبران تشكيلات خودگردان فلسطين، مسئله فلسطين را به سوي آينده نامعلوم و ناشناخته پيش مي برند؛ ابومازن به خاطر مذاكرات، مذاكره مي كند و هيچ قدرتي در مذاكرات ندارد واحتمال تحقق هيچ هدفي دراين مذاكرات وجود ندارد.
امروز ثابت شده است كه تمام وعده هاي جرج بوش به اينكه پيش از پايان رياست جمهوري وي، شاهد دو دولت خواهد بود، به سرابي تبديل شده است و روشن شده است كه اسرائيل خواهان حل نهايي نيست؛ زيرا با مذاكره درباره قدس و حق بازگشت و ترسيم مرزها موافقت نمي كند، بنابر اين طرح تشكيلات خودگردان فلسطين، شكست خورده است و محمود عباس به بن بست رسيده است.
ابومازن هم در مذاكرات و هم در اداره تشكيلات خودگردان، شكست خورده است، زيرا نوار غزه از كنترلش خارج شده است و كرانه باختري هم در معرض تهديد قرار دارد. ابومازن دو گزينه بيشتر ندارد يا اينكه به وحدت ملي بازگردد و دستانش را به سوي حماس دراز كند و يا اينكه نقش وي و نقش فتح پايان خواهد يافت، زيرا آينده در فلسطين از آن مقاومت است كه حماس رهبري آن را به عهده خواهد گرفت.
¤ چرا آمريكا اصرار دارد به اينكه معاهده سازش ميان تشكيلات خودگردان و اسرائيل منعقد خواهد شد، با وجودي كه مذاكرات صلح شكست خورده است؟
اظهارات مقام هاي ايالات متحده آمريكا معمولا اظهارات سياسي است و هيچ اراده اي در وراي آن براي اجرا وجود ندارد. آمريكا اوضاع اعراب را متشنج مي كند و هيچ اراده اي براي فشار بر اسرائيل براي صلح ندارد. از همه چيز مي ترسد و اين پيش بيني ها از اول وجود داشت كه اين مذاكرات بي نتيجه خواهد بود و امروز روشن شده است كه اين مذاكرات نتيجه اي نداشته است؛ به معناي آنكه آن چيزي كه آمريكايي ها مي گويند درست نيست، اين كشور ضعيف است و قادر به اجراي آن نيست.
¤ درگيري هاي اخير كه از سوي اسرائيل برنامه ريزي شده دام خطرناكي است كه پيش روي حماس قرار دارد، اين جنبش چگونه مي تواند خود را از اين خطر بر هاند؟
اگر حماس اقدامي براي كنترل اوضاع و خاتمه درگيري ها انجام نمي داد؛ امنيت و نظم دچار اختلال مي شد و درگيري و هرج و مرج و ترور ادامه مي يافت كه اين به نفع مقاومت و فلسطين نيست. همانگونه كه در لبنان اتفاق افتاد؛ يعني حزب الله و مخالفان نمي خواستند كه درگيري هاي هفتم مي در بيروت و خارج از آن رخ دهد، اما اين مسئله ناگزير اتفاق افتاد، زيرا از يك خط قرمز عبور شده بود.
در نتيجه حماس اين كار را انجام داد ولي در عين حال حماس بايد گروه ها را به وحدت ملي دعوت و درها را به روي گفت وگو باز كند، حماس نمي خواهد ديگران را ناديده بگيرد؛ بلكه خواهان كاهش مشكلات و خسارت ها در فلسطين است و معتقدم رويكرد و سياست حماس همچنان خوب است، زيرا همچنان خواهان وحدت ملي و تشكيل دولت وحدت ملي و بازگرداندن فلسطين به مسير مقاومت است.
حماس نگفته است خواهان حذف و ناديده گرفتن ديگران است؛ مگر در صورتي كه ديگران با اسرائيل يا آمريكا براي تضعيف مقاومت و از بين بردن آن همكاري كنند.
من به آينده ملت فلسطين اطمينان دارم زيرا آينده از آن مقاومت است.
دوشنبه 4 شهريور 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: کيهان]

[مشاهده در: www.kayhannews.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 119]