واضح آرشیو وب فارسی:مردم سالاری: رويكردي بر انجمن هاي اسلا مي دانشگاه
تاسيس دانشگاه به عنوان يك نهاد آموزشي مدرن، در طول هشت دهه اخير به مهمترين آوردگاه مدرنيته تبديل شده حضور دانشجويان به عنوان جوانان آرمان گرا، تحول طلب و ترقي خواه واستادان به عنوان منابع مولد علم و سامان دهنده آموزش و پژوهش نوين نقش اساسي به دانشگاه بخشيده است و دانشگاه توانسته آن طور كه شايسته است در تصميم سازي هاي و سياست هاي كلي كشور نقش آفرين باشد.
آنچه در اين ميان حائز اهميت است نحوه مواجهه احزاب و دانشجويان با يكديگر در سال هاي اخير بوده كه گاهي برخي گلا يه ها يا حركت هاي نادرست منجر به بروز سو» تفاهم و جدال هاي خاصي شده است. در اين ميان نقش انجمن هاي اسلا مي دانشجويان واتحاديه انجمن هاي اسلا مي دانشجويان را به عنوان با سابقه ترين و با پشتوانه ترين نهاد دانشجويي بايد در نظر گرفت.
به نظر مي رسد بررسي رويكرد انجمن هاي اسلا مي دانشجويان كه در شرايط حاضر يكي از تشكل هاي رسمي غير رسمي در دانشگاه ها هستند به مقوله سياست و فراز و نشيب هاي دهه هاي گذشته از يك سو و تحليل و برخوردهاي ايجاد شده در دانشگاه ها از سوي ديگر مي تواند ما را در تعريف درستي از شرايط آينده ياري رساند.
نام انجمن اسلا مي دانشجويان شامل 3 بخش انجمن، اسلا مي و دانشجويان است.لذا به نظر مي رسد 3 اصل تشكيلا ت، اسلا م و دانشگاه مهمترين اجزاي تفكيك ناپذير هويتي انجمن ها باشند.
«انجمن» به فعاليت شورايي، احترام به حقوق ديگران و پرهيز از خود محوري و نفي ديگران از ضروريات فعاليت در قالب انجمن هاي اسلا مي است. كلمه «اسلا مي» هويت ديني انجمن دانشجويان را هويدا مي سازد. واژه «دانشجويان» نيز بيانگر دانشجويي بودن فعاليت هاست و اين كه همه امور از تصويب تا اجرا بايد توسط دانشجوها انجام شود. ويژگي دانشجويي فعاليت ها از زواياي ديگري نيز مي تواند مهم باشد. تغيير موازنه اختلا فات دانشجويي با استفاده از پتانسيل هاي غير دانشجويي و نهادهاي حكومتي و مديريتي، موضوعي خلا ف اخلا قي و مشي دانشجويي است.
با توجه به 3 اصل گفته شده، شايد بتوان معيارهاي هويتي انجمن ها را تاكيد بر تحول خواهي مبتني بر روشنفكري ديني دانست البته به گونه اي كه نه شاخصه دانشجويي باعث تضعيف ماهيت ديني شود، نه تاكيد بر ماهيت ديني، دانشجويي بودن انجمن ها را با چالش مواجه سازد و نه دانشجويي يا ديني بودن منجر به رفتارهاي خلا ف تشكيلا ت مانند تخريب شخصيت، اخراج اعضا از انجمن ها و ... شود كه البته الزام به هر 3 اصل كار آساني نخواهد بود به علا وه تمامي تاكيدها بايد صادقانه و با لحاظ موقعيت افراد و شرايط فعلي فضاي سياسي فرهنگي دانشگاه ها صورت پذيرد.
هم اكنون بيش از يك سده از تاسيس نخستين احزاب، تشكل ها وانجمن هاي ايراني مي گذرد.
به جرات مي توان گفت تقريبا هيچ يك در طول تاريخ موجوديت شان جايگاه و كاركرد واقعي خود را نيافتند، فقدان حركت و عدم پويايي آنان ناشي از عدم تداوم آن بود و شايد بتوان اين مساله را رابطه اي دو طرفه ناميد. اما آنچه در اين ميان اصل اساسي است تنها تشكل سياسي مستقل منتقد و مظلوم دانشجويي «انجمن اسلا مي» مي باشد كه علي رغم گذشت بيش از 60 سال از بدو تاسيس همواره محل گفت وگو و تبادل افكار درجهت ايجاد تحرك و شادابي و نشاط آفريني روزافزون بوده، گرچه فراز و نشيب هاي فراواني را برخود ديده و ضربه هاي مهلكي بر پيكره اش وارد شده اما طي ساليان اخير خط فكري ثابت اكثريت اعضاي آن رهنمون ساختن جنبش دانشجويي به سوي مرزهاي نوين بوده و همواره استوار بر قامت خويش با اتكا به پتانسيل عظيم و تحركات دانشجوي ايستاده و در خط مقدم مبارزه با فقر و فساد و ظلم و ستم بوده انجمن اسلا مي را مي توان از فعال ترين و گسترده ترين انجمن ها در ايران ناميد كه در دهه 20 تشكيل شد.
در اين ميان انجمن هاي اسلا مي دانشجويان در زمره نخستين انجمن هاي اسلا مي محسوب مي شوند كه قدمتي قريب به 65 سال - بيش از 2 برابر حاكميت فعلي دارند و كارنامه اي پربار ره آورد تلا ش اعضاي آن طي ساليان متمادي است.
انجمن اسلا مي دانشجويان اولين بار در سال 1321 در دانشكده پزشكي دانشگاه تهران تاسيس شد و سپس در ساير دانشگاه ها و دانشكده ها و مراكز عالي كشور بوجود آمد.
برگزاري سخنراني و انتشار كتاب و نشريه از فعاليت هاي اصلي اين انجمن ها بوده و دو مجله «فروغ علم» و «گنج شايگان» به وسيله اين انجمن ها منتشر شد. پس از تاسيس انجمن اسلا مي دانشجويان به ترتيب انجمن اسلا مي مهندسين 1336 و انجمن اسلا مي پزشكان 1337 براي نخستين بار تاسيس شد.
حال پس از شكل گيري دولت نهم شاهد ناهماهنگي و تضاد و در مقابل آن واكنش هاي سنگين با تشكل هاي منتقد دانشجويي از جمله انجمن اسلا مي بوديم.
آنچه در اين ميان حائز اهميت است اين كه به هرحال انجمن ها زنده اند و نفس مي كشند.
وظيفه سنگيني كه بر دوش دانشجويان جديد الورود حس مي شود حمايت و ادامه رسالت انجمن هاي دانشجويي مي باشد.
چرا كه هيچ مكاني جز انجمن را جهت دفتر افكار خود و ديگران نخواهند يافت. گذشته از همه اين مسائل انجمن بهترين جايگاه جهت پي گيري خواست هاي صنفي دانشجويان مي باشد .
اين كه انجمن هاي اسلا مي دانشجويان آخرين پايگاه دانشجويان در دانشگاه است شايد شعاري سطحي به نظر برسد اما با توجه به حجم فعاليت هاي دانشجويي در دانشگاه ها آيا به راستي مي توان آينده اي را بدون حضوراين تشكيلا ت 65 ساله در دانشگاه پويا و مدرن متصور شد؟
يکشنبه 3 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مردم سالاری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 51]