واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: اقتصاد - اكتشاف نفت اقتصاد ايران را دگرگون كرد
اقتصاد - اكتشاف نفت اقتصاد ايران را دگرگون كرد
گروه اقتصاد:شبكه خبري بيبيسي در گزارشي كه در هفته گذشته در سايت اين شبكه قرار گرفته است با اشاره به كشف اولين حوزههاي نفتي خاورميانه در ايران در 100 سال گذشته و توليد نفت با كمك آنها براي حداقل 70 سال اخير به بررسي وضعيت گذشته و كنوني صنعتي نفت ايران پرداخته است. قديميترين حوزهاي كه در اين گزارش به آن اشاره شده است، حوزهاي است كه در جنوب غرب ايران و در مسجدسليمان واقع شده است. اين شهر هماكنون نيز با خطوط لوله انتقال گاز و ترمينالهاي تجاري نفت و گاز احاطه شده است و شهري نفتي در ايران محسوب ميشود. اما طي اين 100سال تغييرات زيادي درايران ايجاد شده است كه به زعم بيبيسي بزرگترين آنها خروج انگليس از صنعت نفت ايران بوده است. اين خروج 50 سال گذشته اتفاق افتاد و سبب شد تا شركت انگليسي - ايراني نفت تحت كنترل ايران درآيد. به اذعان بيبيسي، انگليس براي امتياز 60سالهاش فقط 40 هزار پوند و سهم كوچكي از سود را به ايران پرداخت كرد و تا به امروز اين مسئله منبع ناراحتي گسترده ايرانيان از انگليس به شمار ميرود.
حضور انگليس
در اين گزارش سخني از حجتالله غنيميفرد عنوان شده است. وي كه هماكنون معاونت سرمايهگذاري شركت ملي نفت ايران را بر عهده دارد در مورد تاريخچه حضور انگليس در صنعت نفت ايران ميگويد: «هيچ انگليسي منصفي وجود ندارد كه به بخشي از تاريخ انگليس در ايران افتخار كند و متاسفانه فعاليتهاي شركت بريتيش پتروليوم در تمامي آن سالها براي ايران فاجعهآميز بود.» در آن سالها هزاران نفر از كاركنان نفت خارجي در اين منطقه در جنوب غرب ايران مستقر بودند. اكنون خود ايرانيها در آن خانههاي ويلايي به سر ميبرند و باشگاه گلفي كه زماني غربيها در آن استراحت ميكردند به يك پايگاه ارتش تبديل شده است. در واقع در ميادين نفتي جنوب غرب ايران به ندرت يك فرد خارجي ديده ميشود. در منطقه آزادگان، ايرانيها توسعه يك ميدان جديد گسترده نفتي را به دست گرفتهاند. اين ميدان نفتي قرار بود توسط ژاپنيها توسعه يابد ولي بعد از تشديد تحريمها از طرف غرب، ژاپن از ادامه همكاري با ايران خودداري كرد. در اين گزارش آمده است: «ايران همچنان حدود 5درصد از نياز نفتي جهان را تامين ميكند. بنابراين انزواي چنين صنعت نفت بااهميت و تاثيرگذاري ميتواند تبعات مخربي براي اقتصاد جهاني و صنعت نفت به همراه داشته باشد.» آمريكاييها از سال 1979 يعني از زمان انقلاب اسلامي ايران، تحريمهايي را عليه ايران اعمال كردهاند و شركتهاي اروپايي براي سرمايهگذاري در ايران بيتمايل شدهاند. شركت فرانسوي توتال يك شركت فرانسوي است كه اخيرا طرحهاي خود را در زمينه نفت به حالت تعليق درآورده است و گفته است نميتواند ميلياردها دلاري را كه براي تامين مالي طرحهاي خود نياز دارد در ايران به دست آورد. اين در حالي است كه شركتهاي چيني، روسي و هندي در حال ورود به داخل ايران هستند. اما برخي ميگويند حضور اين شركتها هنوز نميتواند خلاء را پر كند. بيبيسي در ادامه گزارش خود با توجه به انزواي خودخواسته صنعت نفت ايران مينويسد: «ايرانيها به شركتهاي غربي اعتماد ندارند و همين مسئله همكاري نفتي با ايران را مشكل ميكند. عملكرد شركت بريتيش پتروليوم در اين زمينه موثر است.» اين گزارش ميافزايد: «البته فقط تاريخ مربوط به دوران حضور انگليس در ايران نيست كه موجب شده ايرانيها به سرمايهگذاري غربيها در فعاليتهاي نفتي مظنون باشند بلكه عوامل ديگري نيز در اينباره نقش دارند. در جنگ ايران و عراق از سال 1980 تا 1988 صدام حسين صنعت نفت ايران را مورد هدف قرار داد و اين مسئله موجب شد تا توليد نفت ايران كاهش يابد. بدون شك صدام در انجام اين كار از حمايت غرب برخوردار بود.» همچنين برخي از بزرگترين ميدانهاي نفتي ايران در كنار مرز ايران و عراق قرار دارند و تقريبا در معرض ديد نيروهاي انگليسي و آمريكايي هستند، بنابراين تا حدودي اين ظن و شك ايرانيها قابل درك است. بر اساس اين گزارش فقدان فناوري در برخي از فعاليتهاي مربوط به نفت، گاز و پتروشيمي از جمله فقدان فناوري منجمد كردن گاز به فعاليتهاي ايران در زمينههاي نفت، گاز و پتروشيمي صدمه وارد كرده است. بر اساس اين گزارش حتي غنيميفرد كه يك مليگراي وفادار است اين مسئله را ميپذيرد كه ايران به همكاري بيشتر بينالمللي نياز دارد. غنيميفرد ميگويد: «ما مايل به تعامل با دنيا هستيم، ما خيلي خوشحال خواهيم بود كه بخشي از نياز انرژي اروپا را تامين كنيم به اين شرط كه اين يك معامله دو طرفه باشد. يعني اطلاعات، علوم و تخصص اروپايي را به ايران منتقل كنيم و از اين علوم براي توسعه بيشتر صنايع بهره ببريم.» غنيميفرد در پاسخ به اين سوال كه چه كسي بيشترين ضرر را از نبود تعامل متحمل خواهد شد، ميافزايد: خيلي راحت ميتوان گفت كه بسياري از كشورهاي اروپاي غربي بيشترين ضرر را متحمل خواهند شد و زماني كه كشورهاي اروپايي از انرژي كافي برخوردار نباشند در طولانيمدت صدمه ميبينند. اما با وجود ارزش بالقوه صنعت نفت و گاز در جهان و در ايران در مورد ميزان سودآوري اين صنعت براي ايران ترديدهاي زيادي وجود دارد. شهر مسجدسليمان كه صد سال است عرضه نفت ايران را بر عهده دارد بسيار فقير است و استانداردهاي صنعتي در اين شهر بسيار پايين است. اين در حالي است كه در اثر رشد قيمت نفت اين كشور ماهانه 5/7 ميليارد دلار آمريكا از تجارت نفت به دست ميآورد. اما با وجود اين درآمد كلان تورم و بيكاري در كشور ايران رو به افزايش است و ترديدهاي موجود در مورد تاثير ثروت نفتي ايران روي زندگي مردم و اقتصاد كشور را بيشتر ميكند. بيژن خواجهپور يكي از اعضاي شركت مشاوره عطيه ميگويد وجود پولهاي كلان نفتي سبب شده است تا سياستهاي مورد استفاده دولت تغيير كند. اين پولها رابطه دولت با مردم را تغيير داده است زيرا هماكنون دولت ايران براي اداره خود و كشور نيازي به ماليات ندارد. هماكنون بسياري از ايرانيان معتقدند وجود نفت در ايران سبب عقبماندگي اقتصاد كشور شده است زيرا اتكا به درآمد نفتي مانع از توسعه اقتصادي، اجتماعي و صنعتي در كشور شده است. خواجهپور در انتها گفت: «من زياد اطمينان ندارم ايران بدون داشتن نفت نيز نميتوانست شرايط كنوني را داشته باشد زيرا ايران بدون نفت منابع زياد ديگري را مورد استفاده قرار ميداد كه سبب توسعه اقتصادي كشور ميشد و وابستگي ايجاد نميكرد.» بيبيسي در پايان گزارش خود به وزنه استراتژيك ايران به دليل دارا بودن ذخاير عظيم نفت و گاز اشاره ميكند و ميافزايد: از نقطه نظر غرب، نفت اهميت استراتژيك به ايران داده است و با توجه به بهاي هر بشكه نفت كه بيش از يكصد دلار است تحريمهاي سنگين عليه ايران ميتواند اقتصاد جهاني را به خطر اندازد. براساس اين گزارش نفت ايران همچنان به تاثيرگذاري خود بر اين كشور و دنيا ادامه ميدهد.
يکشنبه 3 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 96]