تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 20 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):سه چيز است كه هر كس نداشته باشد نه از من است و نه از خداى عزّوجلّ. عرض شد: اى ر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1814807447




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

چطوري با مامانم حرف بزنم.... : دل مشغولیهای روزمره


واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: سلام به دوستاي گلم فكركنم تاحالا ديگه منو خوب شناختيد من سالمه 4سال با آقا پسري دوست هستم حالا ايشون با خانوادشون صحبت كردن كه واسه خواستگاري بيان من ميخوام قبلش با مامانم حرف بزنم راجبش ولي روم نميشه بعد هم نميدونم چه جوري سر صحبت رو باز كنم
البته از رابطه ما خبردارن ها ولي اينو چطور به مامانم بگم

berg نوشته است:
خانمی سلام امیدوارم شخص مورد نظر خوشبخت کنه حرف همان طور که از دل می اید به دل هم می شینه هیچکس محرم تر از مادر نیست خیلی ساده ومحترمانه  امیدوارم موفق باشی

دوست جونم ممنون بابت پاسخت
خيلي هم با هم خوبيم ها ولي اصلا روم نميشه باهاش صحبت كنم
همش فكرم مشغوله

سلام مهتاب جونم.من تجربه خودم رو میگم برات .گلم میتونی از اون آقا پسر بخوای که در صورتیکه تمایل به ازدواج و خواستگاریت داره مادرشون با منزلتون تماس بگیرن برای آشنایی و تنظیم وقت برای خواستگاری رسمی.

Taranom24 نوشته است:
سلام مهتاب جونم.من تجربه خودم رو میگم برات .گلم میتونی از اون آقا پسر بخوای که در صورتیکه تمایل به ازدواج و خواستگاریت داره مادرشون با منزلتون تماس بگیرن برای آشنایی و تنظیم وقت برای خواستگاری رسمی.

عزیزم بهترین کار همینه. صبر کن بعد از تماس اونا با مادرت حرف بزن. اینطوری ایشون خودش پیشقدم میشه. خوشبخت باشی عزیزم.

مهتاب جان منم با بهارک و ترنم جون هم عقیده ام
گلم انشالا که خوشبخت شی

مرسي از نظرات تك تك تون
 من فكرميكردم اگه قبلش باهاشون صحبت كنم بهتره

مهتاب جون نوشته است:
مرسي از نظرات تك تك تون
 من فكرميكردم اگه قبلش باهاشون صحبت كنم بهتره
عزیزم مهتاب جون خودت بهتر مامانت رو میشناسی و روحیشون رو میدونی.
ولی من اون روشی که گفتم هم برای خودم هم برای دوستام جواب داده.
ایشالا خوشبخت بشی گلم

خوشبخت بشی خانومی
اولش سخته رو غلطک بیفته حل حلههههههههه

وای مهتاب میتونم بفهمم الان چه حس و حالی داره خیلی شیرینه قدر این لحظاتتو بدون . منم چیزی به مامان نگفتم البته میدونست که باهم دوستیم ولی در مورد خواستگاری چیزی نگفتم یعنی خودمم نمیدونستم یه روز که همینطور تو خونه نشسته بودیم مامان شوشو زنگید و با مامان قرار گذاشت منو میگی خیلی تعجب کرده بودم خودمم سور گرفته بودم انگار که زیاد برام مهم نیست ولی تو دلم قند آب میشد................ ای یادش بخیر

nafas241 نوشته است:
وای مهتاب میتونم بفهمم الان چه حس و حالی داره خیلی شیرینه قدر این لحظاتتو بدون . منم چیزی به مامان نگفتم البته میدونست که باهم دوستیم ولی در مورد خواستگاری چیزی نگفتم یعنی خودمم نمیدونستم یه روز که همینطور تو خونه نشسته بودیم مامان شوشو زنگید و با مامان قرار گذاشت منو میگی خیلی تعجب کرده بودم خودمم سور گرفته بودم انگار که زیاد برام مهم نیست ولی تو دلم قند آب میشد................ ای یادش بخیر

 واي كجاش شيرينه همش فكرم مشغوله نميدونم چكاركنم اصلا نميتونم تشخيص بدم چه كاري بده چه كاري خوب
 آره mahtab6جون خيلي سخته

برای منم اون موقع ها سخت بود اما الان که بهش میفکرم واسم شیرینه.انشالله خوشبخت بشی خانوم گل.

چطورمثل شماصورتک بزارم گلم؟؟؟

مهتاب جونم چيكار كردي با خواستگاري ؟ به مامانت گفتي بلاخره ؟

مهتاب جان چی کار کردی؟ نتیجه چی شد؟

ريما جون نوشته است:
مهتاب جان چی کار کردی؟ نتیجه چی شد؟

 آره دوست جونا گفتم به مامانشالا بعد عيد فطر ميانالبته ما خودمون 2تايي راجب همه چي حرف زديم و تصميم هامون رو هم گرفتيمخواستگاري ما فقط من باب آشنايي خانواده هاست






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آشپز آنلاین]
[مشاهده در: www.ashpazonline.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 323]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن