واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: طرح پزشك خانواده در گفتگو با وزير بهداشت، درمان و آموزش پزشكي به مناسبت روز پزشك: ارتقاي نظام سلامت وامدار پزشك خانواده
جام جم آنلاين: وزير بهداشت معتقد است پزشك خانواده، نگاه ارتقايي به نظام سلامت دارد كه اين ارتقا وامدار تلاش پزشكان و تيم سلامت در اين بخش است.
به اعتقاد او هر چند كه در نگاه عامه علاقه به اين رشته به مسائل اقتصادي هم گوشه چشمي دارد و در باور عامه مردم، پزشكان جزو افراد پولدار و ثروتمند جامعه هستند اما تنها 5 درصد از پزشكان كشور داراي توانايي مالي زياد هستند و 95 درصد باقيمانده حتي درآمدهاي كمتر از500هزار تومان دارند.
به اعتقاد او در اين وضعيت كار طبابت خارج از مباحث اقتصادي تعريف ميشود خصوصا براي پزشكاني كه در طرحهايي نظير پزشك خانواده با تلاش مستمر و دائمي به ارائه خدمت مشغول هستند.
دكتر لنكراني اميدوار است با حذف رابطه مالي بين بيمار و پزشك و رضايت توامان پزشك و بيمار وضعيت به شكلي شود كه پزشكان تنها به طبابت مشغول باشند وبيماران از وضعيت نظام سلامت و بهداشت به رضايت مطلوبي برسند.
طرح پزشك خانواده از ابتدا تاكنون چه روندي را طي كرده است؟
عنوان پزشك خانواده به طور صريح در قانون برنامه چهارم توسعه آمده است، در واقع در اين قانونبرنامه پزشك خانواده با محور ارائه يك بسته خدماتي در حوزه بهداشت و درمان به جمعيت مورد نظر، مورد تاكيد قرار گرفته است.
اين بسته خدماتي نيز در بحث نظام مراقبت، كنترل بيماريها، بيماريابي، غربالگري و بطور كلي خدمات جامع حوزه بهداشت و درمان با اولويت ارائه بهنگام اين خدمات تعريف شده است. البته الزامات اجرايي آن بطور صريح در قانون برنامه چهارم توسعه عنوان نشده است.
ماده 89 قانون برنامه چهارم توسعه متولي اصلي نظام سلامت مبني بر سطحبندي خدمات به منظور منطقي و عادلانهسازي دسترسي مردم به خدمات بهداشتي درماني و ماده 91 همين قانون با تاكيد بر استقرار بيمه سلامت با محوريت پزشك خانواده و نظام ارجاع است. در بودجهبندي سال 84 نيز بحث توسعه بيمه روستاييان فرصتي شد براي توجه به نظام ارجاع كه به ظاهر به هم مربوط نبودند.
براي اجراي ماده 91 قانون برنامه نيز مجلس هفتم با تصويب اعتبار لازم براي اجراي برنامه بيمه سلامت روستاييان و عشاير در واقع به وزارت بهداشت براي ايجاد يك فرصت در راستاي اجراي توام برنامه بيمه روستاييان و پزشك خانواده امكان داده شد البته از آنجايي كه براي اجراي اينبرنامه مسوول واحدي انتخاب نشده بود و همه امور آن بين دو دستگاه مختلف تقسيم شد، عليرغم اين كه هدف و اولويت رسيدن به اهداف اينبرنامه بود، در اين مسير مشكلات هم وجود داشت.
البته اين مشكلات به معناي منتفي شدن برنامهها نبود و اهداف و برنامهها در راستاي تلاش انجامشده پيشرفت رو به جلو داشته است.
در حال حاضر با حضور حدود 6 هزار پزشك عمومي در اينبرنامه، توجه به نظام ارجاع ارائه خدمات در سطوح مختلف و بصورت منطقي و بهنگام در اولويت است. در واقع توجه ما به بحث پزشك خانواده به معناي كاهش هزينهها نيست بلكه ما از منابع خود با مديريتي كه ميتوانيم در سيستم ارجاع و پزشك خانواده انجام دهيم، امكان استفاده بهتر و خدمات مناسب و بموقع و با كيفيت بهتر را ايجاد ميكنيم.
پزشك خانواده در حال حاضر اين توان را دارد كه بيمار را در مسير صحيح درمان قرار دهد. آن قسمتي از بيماري كه در توان خود پزشك است، تشخيص ميدهد و درمان ميكند، آن قسمتي كه نياز به ارجاع سطوح بالاتر شامل سطوح خدمات تخصصي و فوقتخصصي دارد نيز در مسير درست ارجاع داده ميشود.
در حال حاضر جمعيت تحت پوشش اينبرنامه به چه رقمي رسيده و وضعيت چگونه است؟
در حال حاضر بيش از 23 ميليون نفر از جمعيت روستايي و شهرهاي زير 20 هزار نفر تحت پوشش پزشك خانواده هستند. البته تعدادي از جمعيت روستايي تحت پوشش ساير بيمهها هم هستند. دربرنامه پزشك خانواده مهمترين بخش ارائه خدمات در سطح اول انجام شده است.
پزشكان مستقر در اينبرنامه از طريق ايجاد پرونده سلامت خانوار نگاهشان به جمعيت تحت پوشش نگاه بيمارگونه نيست بلكه همه امور بهداشت و سلامت افراد را مورد توجه و ارزيابي قرار ميدهند.
در واقع در صورتي كه افراد تحت پوشش اينبرنامه بيمار ميشوند، پزشك خانواده از پيشزمينه بيماري فرد مطلع است و اين مساله در خصوص تشخيص و درمان تاثير بسزايي دارد.
عليرغم اين كه مديريت دوگانه در اجرايبرنامه پزشك خانواده در روند اجراي آن گاهي با چالشهايي مواجه ميشود، براي برطرف كردن نقاط ضعف اينبرنامه بايد با بازنگري درست ارتباط ميان سطح اول و سطوح ارجاع بالاتر به شكل هماهنگتري صورت گيرد.
البته نگاه به بيمه روستايي از ابتدا به اين شكل بود كه تجربه جديدي براي محقق شدن نظام ارجاع و پزشك خانواده و توسعه اين بيمه مبتني بر پزشك خانواده انجام شود كه درهمين خصوص نقاط قوت و ضعف را مشخص كردهايم.
بحث اجراي سيستم ارجاع و پزشك خانواده در شهرها از ابتداي امسال قوت بيشتري گرفته است. اجراي اين برنامه چگونه است؟
اجراي سيستم ارجاع و پزشك خانواده در شهرها كمي متفاوت است و اين تفاوت كار را پيچيده ميكند. در جوامع شهري افراد بيمههاي متعددي دارند و خدمات را از جاهاي مختلفي دريافت ميكنند و رقابت بيشتري وجود دارد.
در سطح شهرها با بسيج شدن همه دستگاههاي ذيربط با هدف ارائه خدمات به همه قشرها خصوصا قشرهاي كمدرآمد با عمق بخشي به سطوح اول و ايجاد ارتباط با سطوح بالاتر ارجاع ميتوانيم به افزايش كيفيت خدمات بينديشيم.
البته حضور و همكاري بخش خصوصي براي اجرا شدنبرنامه پزشك خانواده و ارجاع در شهرها، مورد توجه وزارت بهداشت است.
در واقع ما در شهرها به دنبال اين نيستيم كه تصدي امور را به سيستم دولتي واگذار كنيم بلكه به دنبال اين هستيم كه سيستم خصوصي را نظاممند كنيم و به مسير قانونمندي سوق دهيم.
در خصوص كنترل هزينهها در اجراي اينبرنامه در شهرها نيز، فرض بر اين است كه كانون هزينهها در نظام سلامت از هزينههاي بستري به هزينههاي مراجعات سرپايي تغيير يافته كه با استفاده از پزشك خانواده و سيستم ارجاع ميتوانيم جلوي اين هزينههاي زايد را بگيريم. مثلا يك بيمار به چند پزشك مراجعه ميكند و يا بر همين اساس به چند آزمايشگاه براي آزمايش مراجعه ميكند. در حالي كه با تقويت نظام ارجاع ميتوان جلوي اين هزينهها را گرفت.
در خصوص تامين بودجه و اعتبار براي اجرايبرنامه با چه مشكلات و مباحثي روبهرو بوديد؟
همانطور كه گفتم از آنجايي كه اينبرنامه متولي واحدي ندارد براي مسائل تامين اعتبار اين دوگانگي اعتبار مشكلاتي را ايجاد ميكند.
از طرفي،برنامههاي كلاني مثل اينبرنامه نياز به سرمايههاي اوليه و شفاف دارند.
مثلا در طول 2ساله اخير بودجه بيمه روستايي هيچ رشدي نداشته است و اين مساله از جمله مشكلات ما محسوب ميشود، خصوصا كه معتقديم در چنينبرنامههاي كلاني در نهايت اين هزينه بيشتر به سوددهي منجر ميشود.
با برطرف كردن مشكلاتي نظير محدوديتهاي منابع و واقعي كردن تعرفهها و قيمتها ميتوان بهتر به برنامه و اهداف رسيد.
توجه به اين مساله هم حائز اهميت است كه امكان گردش مالي و فروش خدمات در چنينبرنامههايي مناسب و قابل توجه نيست در واقع بايد اين نگاه جابيفتد كه سرمايهگذاري در بخش سلامت واقعا سرمايهگذاري هزينه نيست و ما هرچقدر سرمايهگذاري كنيم. باعث ميشود جامعه سالمتر، قويتر و فعالتري را داشته باشيم.
برهمين اساس بايد با واقعي كردن ارزش خدمات و حمايت از مناطق محروم كه معمولا بازدهي عالي ندارند، به يك نگاه جديد در اين بخش برسيم.
شاخصهاي رشد نظام سلامت از ابتداي اجراي اينبرنامه چيست؟
به طور خلاصه بايد بگويم كه تمامي شاخصهاي بهداشتي ما در كشور شاهد رشد چشمگيري بوده است.
به عنوان مثال تغيير در شاخص مرگ و مير مادران باردار زمان طولانياي را ميطلبد، اما در برخي استانها ما شاهد كاهش 50 درصدي نيز بودهايم و به طور متوسط مرگ و مير مادران در كل كشور حدود 18 درصد نسبت به قبل از اجرايبرنامه كاهش داشته است.
علت آن هم اين بود كه پزشك و ماماهايي كه در اينبرنامه حضور يافتند، مراحل اول زايمانهاي پرخطر را شناسايي و مسير ارجاع آن را مشخص ميكردند و يا در بحث مرگ و مير نوزادان زير يك ماه شاهد تغييرات اساسي هستيم.
قبل از اجرايبرنامه، در كل جوامع روستايي حدود 2700 پزشك به صورت نيمهوقت داشتيم. هماكنون اين ميزان به 6 هزار پزشك افزايش يافته است، با دسترسي آسان و همگاني. يابه طور مثال ميتوان به غربالگري بيماريهاي مزمن همچون بيماري قند و فشار خون كه دو بيماري مهم و زمينهساز بيماريهاي ديگر هستند اشاره كرد. بعد از اجرايبرنامه پزشك خانواده، اين غربالگري بسيار مطلوبتر در جوامع روستايي انجام شده است.
به جرات ميتوانيم بگوييم كه جوامع روستايي ما از نظر شناسايي بيماري قند و فشار خون خيلي جلوتر از جوامع شهري هستند. چون اغلب آنها دسترسي آساني به پزشك دارند و بيماري آنها خيلي بهتر و زودتر شناسايي ميشود حتي مسائل پيچيدهتري مثل كنترل قند خون و بيماريهاي قلبي نيز يكي از شاخصهايي است كه رشد داشته است.
در اين مدت مشخص شده است كه در آن قسمت از جامعه روستايي كه زير پوشش پزشك خانواده است، قند خون خيلي بهتر كنترل شده است. در جامعه شهري شايد فرد هر دو سه ماه يك بار براي كنترل قند خون خود مراجعه كند ولي افراد جامعه روستايي به طور مرتب تحت نظر و آموزشهاي لازم قرار دارند.
البته اين موارد به اين معنا نيست كه اينبرنامه مشكلي ندارد. مشكلات عمده ما در حال حاضر، ارتباط سطح اول با سطح دوم و سوم است و اينكه اين ارتباط بايد صحيحتر و دقيقتر انجام شود.
شنبه 2 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 164]