محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846456114
مشاهیر هنر
واضح آرشیو وب فارسی:پی سی سیتی: مرور 50 سال نقاشیهای عباس کاتوزیان
http://www.tebyan.net/image/big/1387/01/119831152354104195322897225215228118199225.jpg
نمایشگاهی از آثار استاد عباس کاتوزیان نقاش 85 ساله پیشکسوت ایرانی در نگارخانه اصلی فرهنگسرای نیاوران دایر خواهد شد.
در این نمایشگاه قریب به یکصد اثر از طراحیها و نقاشیهای «عباس کاتوزیان» ارائـه میشود که مروری بر نقاشیهای 50 سال اخیر وی خواهد بود. برخی از آثار این نمایشگاه برای نخستــین بار در معرض دید عموم قرار میگیرد.
به گزارش روابط عمومی فرهنگسرای نیاوران «استاد عباس کاتوزیان» در سال 1302 در تهران متولد شد و چنانکه خود می گوید «تا آنجا که یاد دارم نقاشی کردم و نقاش بودم. همیشه در تار و پود طراحی تلاش کردم و غرق در رنگ ها بوده ام»
وی که هنرجوی هنرستان کمال الملک بود و بعدها در سال 1322 نایب رییس این هنرستان نیز شد، تنها نقاش ایرانی ست که در سال 1352 آثارش در کنار آثار استاد کمال الملک در مجلس شورای ملی به معرض تماشا قرار گرفت.
وی 5 نمایشگاه در آمریکا، دو نمایشگاه در پاریس، یک نمایشگاه در لندن، 27 نمایشگاه انفرادی در تهران و 9 نمایشگاه در آبادان برپا کرده است. برخی از آثار این استاد نقاش در موزههای آستان قدس رضوی، موزه بوداپست، موزه سلطنتی اروپا و ... به یادگار مانده است.
آخرین نمایشگاه وی به سال 1378 برمیگردد که در همین فرهنگسرای نیاوران برپا شده بود. خود استاد می گویـد: «آنقدر نقاشی کرده ام که شمار دقیقشان را به خــاطر ندارم در دوره ای سیزده چهارده ساله از زندگیام آنقـــدر انرژی برای کارکردن داشــتهام که روزی یک تابلو میساختم (میکشیدم) شاید بیش از 600 اثر خلق کردهام که حداقل یک چهارم آنها بدن انسان بوده است.»
عباس کاتوزیان که در زمینه نقاشی رئال و فیگوراتیو شهره است در این نمایشگاه آثاری را عرضه می کند که حکایت از عدم پایبندی وی به سبک های متداول نقاشی ست. او خود میگوید: «قائل به سبک خاصی نیستم. این سوژه و انگیزه نقاشی ست که شکل اثر را تعیین می کند.»
تنوع موضوعی تابلوهایی که عباس کاتوزیان با خود به فرهنگسرای نیاوران خواهد آورد بسیار چشمگیر است. علاوه بر پرتره ها که شمارشان بیش از دیگر آثار است و در آن میان آنها حضرت موسی (ع)، زرتشت، شهریار و ... دیده میشوند آثار بدیع و تأثیرگذاری عرضه میشود که از همدردی استاد نقاش با اقشار ضعیف جامعه حکایـت می کند. اعتیاد، فقر و ... دستمایه خلق آثاری شده اند که کمتر از سوی وی در نمایشگاهها عرضه شده است.
کاتوزیان در این نمایشگاه تابلوهایی حماسی از دلاوریهای مردان و زنان این سرزمین نیز ارائه خواهد کرد. تابلوهایی درباره دفاع مقدس و ... استاد خود میگوید: «عشق من ایران و آیینها و سنتهای این سرزمین کهن است. تاریخ حفظ استقلال این سرزمین را سعی کردهام عاشقانه بر بومهای نقاشیام روایت کنم»
نمایشگاه نقاشیهای عباس کاتوزیان ساعت 17 پنج شنبه 22 فروردین 87 افتتاح میشود و تا سوم اردیبهشت 87 دایر خواهد بود. علاقهمندان میتوانند همه روزه از ساعت 10 تا 19 (روزهای تعطیل 14 تا 19) از آن دیدن كنند.
منبع : همشهری
گزارش سفر هفت هنرمند جهانی كه هفت ماه گذشته را در ایران سر كردند.
یك هنرمند زیست محیطی انگلیسی که سالهاست در تقابل با سیاستهای مصرفگرایی غرب در یک "خانه-درخت" زندگی میكند، برای آنكه به اذعان خود ایران را بدون پردهی تبلیغات غرب ببیند به ایران آمده تا اثر محیطی اجرا کند.
به گزارش ایسنا، بنجامین هیوت - هفتمین میهمان خارجی مركز بینالمللی پردیس است كه از هفت ماه گذشته تا امروز برای آفرینش و اجرای هنر محیطی به ایران آمدهاند.
بنجامین هیوت این روزها در ایران - تهران زندگی میکند؛ او مجسمهسازی است که بیشتر نقش برجستههای سنگی میسازد و گفته میشود كه از خانوادهای اصل و نصبدار و متمول است. خودش میگوید: من تجارت خوبی داشتم، اما ناکامی در عشق و تقابل با زندگی مصرفی و سرمایهداری موجب شده که زادگاهم لندن را ترک و به" ولز" در غرب بریتانیای کبیر بروم.
او بالای یک درخت 500 ساله بلوط، خانهای کوچك احداث كرده و همانجا زندگی میکند. این خانهی کوچک هشت متر از سطح زمین ارتفاع دارد و برق آن از انرژی خورشید تامین میشود و در داخل آن بخاری هیزمی وجود تعبیه شده است. این خانه بالکن كوچكی هم دارد و بنجامین گویا با کاشت سیفیجات در اطراف این درخت نیازش را بر طرف میكند.
وی میگوید، در این "خانه درخت" احساس خوبی دارد. به هنگام وزش باد خانهاش همانند ننو تکان میخورد و او طبیعت را با تمام وجود احساس میكند.
او تصریح دارد: ساخت این خانه بالای درخت در قوانین انگلستان غیرقانونی است. اما توجیه من اینست که این خانه یک مجسمه است و زندگی من در آن یک هنر اجرا.
http://www.tebyan.net/image/big/1386/10/62239189160452374621310822818621976229192176.jpg
بنجامین ادعا میكند که پیش از این به مدت 10 سال در تقابل با سیاستهای مصرفگرایی غرب از مواد غذایی تاریخ گذشته استفاده کرده است. او این عمل را انسانی و بازیافت موادی میداند که میشود آنها را مصرف کرد.
بهزعم او، درج تاریخ برای هر کالا یا مواد غذایی ضرورت ندارد و در شرایط بسیار متغیر کالایی بسیار دیرتر و یا شاید هم سریع تر فاسد شوند. اما چرا تاریخ معینی قید میشود، دلیلش سلطه سرمایهداری برای کسب مالیات بیشتر و دسترسی ارزان به کار کشاورزان است.
وی دربارهی تجربهاش در ایران میگوید: اینکه شما [ایرانیها] - با احساسات و چشمتان تشخیص میدهید که آیا این مواد غذایی قابل خوردن است یا نه، بسیار خوب است. از طرف دیگر تنوعطلبی غرب منجر به تولید مواد غذایی همچون ماستهای میوهای متنوعی شده که با اضافهکردن نگهدارندهها و طعمهای مصنوعی زود فاسد میشوند و این دلیلی برای اصراف است.
http://www.tebyan.net/image/big/1386/10/372497414674717716126321192614823420341.jpg
بنجامین برای سفر به ایران انگیزههای متفاوتی را بیان میکند. دوری از عادات بدی که جزو زندگی روزمره در فرهنگ عمومی غرب است، مورد اشارهی او بهشمار میرود.
وی تاكید دارد: من ایران را در پس پرده تبلیغات غرب دیدهام که چهرهای غیر واقعی و مخدوش از آن ارایه میدهند. این خیلی دشوار است که متوجه شوید که شما ما را یک همپیمان و شریک آمریکا ببینید؛ ولی واقعیت این است كه ما عروسکی بیش نیستیم!
بنجامین در حال حاضر در کارگاه نادعلیان مشغول حجاری است؛ آنها پروژهی مشترکی را در طبیعت ایران اجرا خواهند کرد.
احمد نادعلیان - مدیر مركز بینالمللی پردیس گفت: هنر حجاری بنجامین برای من عامیانه و معمولی است، اما نوع زندگی و انگیزه سفر او به ایران مرا تحت تاثیر قرار داد.
او تاكید كرد: انگیزه مشترک همهی هنرمندانی كه در طول این مدت به ایران سفر كردند، این بوده است كه میخواهند خودشان ایران را بفهمند.
http://www.tebyan.net/image/big/1386/10/2391524124153195111182165242243140638206123.jpg
وی گفت: میشل هالیسمن - هنرمند آمریکایی - مدتی قبل درخواست خود را برای سفر به ایران اعلام كرده و علاقه دارد در صورتیكه بتواند روادید دریافت كند، مجموعهای از آثار هنریش را در ایران خلق كند. در فصل بهار گذشته دو هنرمند هلندی بهنامهای "رولینا نل" و "پل جیسن" به ایران آمده و با اقامت در پردیس آثار هنری خود را خلق کردند.
رولینا نل و پل جیسن با یک ماه اقامت در خانه پدری نادعلیان در محله پیروزی چیدمان محیطی اجرا كردند.
نادعلیان اضافه كرد: هنرمند عراقی، محمد عبدالله، که در 16 سال گذشته در هلند، آلمان، اسپانیا و انگلستان زندگی میکرده است، به ایران آمد و به مدت یک ماه میهمان ما بود. در مدت اقامت در ایران محمد عبدلله چیدمانهایش و اجرایهای محیطیاش را در جمع هنرمندان جوان ارایه داد و آثارش در جمع دانشجویان هنر مورد بحث و بررسی قرار گرفت. پاییز گذشته نیز هنرمند بلژیکی "ژان فرانسوا پیرسون" به ایران آمد.
بنا بر این گزارش، "محمد عبدلله" بههمراه نادعلیان در طبیعت ایران عکاسی و طراحی تهیه کرد. در حاشیه طرحها یاداشتهایی مینوشت که روند سفر و این ملاقات را گزارش میکرد. سفرنامههای او تاكنون به صورت چند کتاب منتشر شدهاند.
http://www.tebyan.net/image/big/1386/10/26124110101840237163441881771302544444216.jpg
دو میهمان آلمانی پردیس ایران را ترک كردند هنرمند انگلیسی از راه رسید
دومین جشنواره هنر محیطی میزبان چند هنرمند بینالمللی بود. شاخصترین میهمان جشنواره سال جاری "برنارد بوب" - موسس و بنیانگذار گروه نمایش آنتاگون - بود. برنارد 17 سال پیش گروه نمایش آنتاگون را تاسیس کرده است. این گروه که بیش از 20 نفر عضو دارد در 17 سال گذشته در گوشه و کنار دنیا اجراهای متعددی داشته اند.
احمد نادعلیان که بهعنوان میهمان ویژه در دومین جشنواره حضور داشت دربارهی چگونگی حضور برنارد بوب عنوان كرد: قبل از جشنوارهی سال جاری، پریسا کریمی، از اعضای گروه آنتاگون با من تماس گرفت و گفت که به واسطه اینترنت با مرکز پردیس آشنا شده و قصد دارند که بههمراه برنارد بوب که راهی ایران شده، از مرکز بین المللی پردیس بازدید و در جشنواره محیطی آن شرکت کنند.
وی افزود: پریسا کریمی که پدر و مادر ایرانی دارد در آلمان متولد شده و فارق التحصیل رشته رسانهیی تصویری و صوتی است و بهعنوان عضو گروه آنتاگون کارهای چند رسانهیی و مستندسازی آن را انجام میدهد.
نادعلیان اضافه کرد: از آنجا که زمستان فصل مناسبی نبود که مرکز پردیس در پلور را ببینند، از برنارد بوب و پریسا کریمی دعوت کردم که در جشنواره خلیج فارس مشارکت کنند. در طول جشنواره آنها برای هنرمندان جوان کارگاه نمایش ترتیب دادند. در یکی از شبها نمونه اجراهای گروه آنتاگون و فیلمی از پریسا کریمی برای هنرمندان جشنواره به نمایش درآمد و پرسش و پاسخ صورت گرفت.
http://www.tebyan.net/image/big/1386/10/255253239131198149157151551361832527011069.jpg
این مدرس دانشگاه تاكید كرد: از ویژگی کار آنها این است که اجراهایشان در فضاهای عمومی اجرا میشود. بسیاری از اجراهای آنها توام با نمایشهای پنهان است که بیننده واقعه با نمایش را اتفاق تلقی میکند. علاوه بر موارد بالا گروه آنتاگون به میزان زیادی از فناوری جدید و هنر چند رسانهیی استفاده میكنند.
برنارد بوب و پریسا کریمی دو روز بعد از پایان جشنواره در بندر عباس برای هنرمندان جوان هرمزگان کارگاه نمایش تشكیل دادند؛ آنها علاوه بر بندر عباس از جزیره قشم و شهرهای اصفهان، شیراز و چند شهر در شمال ایران سفر كردند.
طبیعت ایران بهشت دست نخورده است
برنارد بوب دربارهی آثار هنرمندان، به خبرنگار ایسنا گفت: کارهایی که ما در جشنواره هرمزگان دیدم فوقالعاده بودند. او طبیعت ایران بهشت دست نخورده است.
او قصد دارد سال آینده گروه آنتاگون را برای اجرا به ایران بیاورد. برنارد بوب و پریسا کریمی پس از یک ماه اقامت در ایران روز گذشته ایران را به مقصد آلمان ترک کردند.
زندگینامه جلال ذوالفنون (1316)
http://www.tebyan.net/image/big/1386/12/12217117224614624599881561516970157123214182.jpg
جلال ذوالفنون در سال ۱۳۱۶ در آباده متولد شد. در کودکی با خانواده به تهران آمد، تار پدر و ویلن برادرش او را با موسیقی آشنا کرد و از ده سالگی به سه تار پرداخت.
برای ادامه موسیقی به هنرستان موسیقی ملی رفت، در آنجا سه تار چندان مورد استفاده نبود و او اجباراً تار را برگزید، با سازهای دیگر چون ویلن نیز آشنا شد و آن را نزد برادرش محمود ذوالفنون آموخت و در این حال سه تاررا همچنان می نواخت. در هنرستان از رهنمودهای مرحوم موسی خان معروفی در زمینه تکنیک سه تار برخوردار گشت و به این ترتیب هشت سال آموزش وی در هنرستان به فراگیری سه تار، تار و ویلن گذشت.
همزمان با تأسیس رشته موسیقی دانشکده هنرهای زیبا به آنجا راه یافت و با چهره های شاخص موسیقی ایران نظیر مرحوم نورعلی خان برومند و دکتر داریوش صفوت آشنا شد. این آشنایی به وی امكانی داد تا شناخت تازه ای از موسیقی اصیل و امکانات وسیع سه تار به دست آورد. از این زمان بود كه وی تمركز و توجه خود را بر آموختن و گسترش این ساز معطوف ساخت.
در ادامه راه از روشهای اساتیدی چون مرحوم صبا و مرحوم ارسلان خان درگاهی و همچنین راهنماییهای ارزنده دکتر صفوت بهره فراوان یافت.
پس از اتمام دانشکده در همان جا و نیز مرکز حفظ واشاعه موسیقی ملی به تدریس سه تار پرداخت.
حضور در این مرکز موهبت کسب فیض از محضر اساتیدی چون سعید هرمزی و یوسف فروتن را برایش به همراه داشت.
پس از انقلاب ذوالفنون در چند حیطه تأثیر گذار بود ، ابتدا آشنا ساختن عموم مردم با ساز د رقالب همكاری هایی كه با شهرام ناظری و برخی دیگر از هنرمندان داشت كه اوج آن انتشار آلبوم گل صدبرگ و آتش در نیستان با شهرام ناظری و آلبومی از نگاه یاران با صدای صدیق تعریف بود. برخی از آثار ذوالفنون همانند پرواز و پرنیان به صورت آلبوم تكنوازی سه تار نیز منتشر شدهاند.
حیطه دیگر تدوین كتابی برای آموزش سه تار به جوانان علاقه مند به موسیقی اصیل ایرانی و ساز سه تار بود كه تالیف وی در این زمینه سهمی جدی در فراگیر ساختن این ساز ایفا كرد.
از ذوالفنون كتاب «گل صدبرگ» كه مجموعه ای از نوشت ها و خاطراتش درباره موسیقی است به بازار كتاب راه یافته است.
وی با اغلب هنرمندان طراز اول كشور همكاری جدی و مستمر داشته است و اخیراً هم به همكاری با داریوش خواجه نوری و اجرای آثار مشترك با این هنرمند پرداخته است.
منبع : همشهری
بنان و موسیقی آوازی
http://www.tebyan.net/image/big/1386/12/2432647145147515941478519518912635220226.jpg
22سال از درگذشت استاد غلامحسین بنان گذشته است اما همچنان سیر موسیقی آوازی ایران رو به افول است.
موسیقی آوازی ایران آسیب پذیر ترین حوزه موسیقی ایرانی است و به همین علت هم هست که پس از درگذشت خوانندگان برجسته ای چون بنان،تاج اصفهانی،ادیب،اقبال آذرو...هنوز هیچ جایگزینی برای این سبک های متفاوت به وجود نیامده است و به نظر می رسد بار موسیقی آوازی ایران تنها بر دوش استاد شجریان قرارگرفته است.
شاید شرایط و اقتضائات روزگار،نبود آموزش کلاسیک،بالارفتن سرعت زندگی ومسائلی از این دست را بتوان ازمهمترین عوامل افت و افول موسیقی آوازی ایران را برشمرد اما عامل مهم دیگری هم هست که به مدیریت کلان موسیقی کشور و بی توجهی دستگاه ها و نهاد های موسیقایی به اهمین آواز در موسیقی ایرانی باز می گردد.
فردا هشتم اسفند،بیست و دومین سال درگذشت استاد غلامحسین بنان است؛اواز اساتید بلامنازع موسیقی آوازی ایران به شمار رفته وآثاراو قطعااز ماندگارترین آثار موسیقی آوازی ایران محسوب می شو؛وی دراردیبهشت ماه سال 1290 خورشیدی در تهران به دنیا آمد. پدرش کریم خان بنان الدله نوری و مادرش دختر شاهزاده محمد تقی میرزارکن الدوله بود.
از شش سالگی بنا به توصیه استاد نی داود به خوانندگی و نوازندگی ارگ و پیانو پرداخت و در این راه از راهنمایی های مادرش که پیانو را بسیار خوب می نواخت بهره ها گرفت، اولین استاد او پدرش بود و دومین استاد، مرحوم میرزا طاهر ضیاءذاکرین رثایی و سومین استادش مرحوم ناصرسیف بوده اند.
بنان در سال 1321 خوانندگی را در رادیو آغاز کرد،از سال1321 صدای غلامحسین بنان، همراه با همکاری عده یی از هنرمندان دیگر از رادیو تهران به گوش مردم ایران رسید و دیری نگذشت که نام بنان زبانزد همه شد و شیفتگان فراوانی در سراسر کشور پیدا کرد.
بنان نه تنها در آواز قدیمی و کلاسیک ایران استاد بود، بلکه در نغمات جدید و مدرن ایران نیز تسلط کامل داشت. تصنیف زیبا و روح پرور «الهه ناز» او بهترین معرف این ادعا می باشد.
غلامحسین بنان از ابتدا در برنامه های گلهای جاویدان و گلهای رنگارنگ و برگ سبز شرکت داشته که ره آورد این همکاری ها دهها برنامه گلهای جاویدان، گلهای رنگارنگ و برگ سبز می باشد.و برنامه های متعدد و گوناگون دیگری که از این خواننده بزرگ و هنرمند به یادگار مانده است.
وی هشتم اسفندماه سال 1364 خورشیدی در بیمارستان ایرانمهر قلهک در گذشت..
منبع : مهر
قصهگوی ناب تصویرها
http://www.tebyan.net/image/big/1386/10/17770172114162361079129208214412618024282.jpg
«سلطان صاحبقران» كه به جرأت میتوان نام شاهكار بر آن نهاد یكی از ماندگارترین سریالهای تلویزیونی ایران است؛ مجموعهای از نقش، بازی ، ادبیات ، موسیقی، نقاشی، تاریخ، سیاست، هنر و فرهنگ این مرز و بوم كه در تركیبی هوشمندانه چشم و گوش و عقل را به ضیافتی غریب از هنر هفتم میبرد.
«سلطان صاحبقران» به ظاهر درباره ناصرالدین شاه قاجار و سیره و سلوك او میبایستی به تصویر درآمده باشد اما چنانچه روال سینمای مرحوم علی حاتمی است، نمایشی از پارادوكسهای تراژیك فرهنگی-تاریخی این سرزمین بهنظر میرسد، با همه شیرینی و تلخی و غم و شادیهایش.
تابلویی است از قصهگویی ناب ایرانی با لحن و بیان خاطرهانگیز علی حاتمی. قصه سلطانی كه از یك سو دل در گرو عشق دارد و از دیگر سو بسته تخت و سلطنت و تبعات خشونتبار آن است. تراژدی همیشه آدمهای درگیر سیاست و قدرت و داستان ملیجكی كه خاموش نظارهگر قربانیان كارزار آن میشود.
قصه سلطانی كه حسرت وزیر به قتل رسیدهاش را میخورد و روزگارانی را كه به سعایت زورپرستان و زرمندان به باطل گذرانده و عمری كه دیگر باقی نمانده است. قصه انقلابی انتقامجویی كه پس از كشتن شاه در برابر چوبه دار، پاسخی برای زن و بچه بیپناهش ندارد.
... و بالاخره قصه و داستان سرنوشت و تقدیر كه از آن گریزی نیست كه اصلا ماجرای «سلطان صاحبقران» كلا در یك روز موسوم به روز قرن (سرنوشت) میگذرد. قصه سریال با هراس از روز قرن آغاز می شود، همان روزی كه منجمباشی خاص سلطان در 50 سال قبل پیشبینی كرده بود كه ناصرالدین شاه قاجار میمیرد.
از همین رو ناصرالدین شاه تصمیم میگیرد به همراه ملیجك، این روز را در اتاق خود بگذراند و كسی را به حضور نپذیرد. این گوشهگیری با مرور خاطرات گذشته همراه میشود: روزهای نخست سلطنت، صدارت و قتل امیركبیر، پیدان كردن ملیجك و عزیز كردن او، ترك كردن اردوی شكار و نگران ساختن ملازمان و... .
بالاخره روز قرن ظاهرا میگذرد و به شادمانی سالگرد پنجاهمین سال سلطنت ناصرالدین شاه، جشنی برپا میشود. شاه قصد میكند ابتدا به زیارت حضرت عبدالعظیم برود و بهرغم اصرار اطرافیان بدون محافظ به این زیارت میرود، غافل از اینكه منجمباشی یك روز اشتباه كرده و روز قرن روز قبل نبوده بلكه امروز است. هنگام زیارت، میرزا رضای كرمانی با شلیك گلوله ناصرالدین شاه را به قتل میرساند.
طی یك دادرسی علنی، میرزا رضای كرمانی كه خود را از پیروان سیدجمالالدین اسدآبادی معرفی میكند نیت خود از كشتن شاه را انتقام زندگی از دست رفتهاش اعلام میكند.
وی سرانجام به اعدام محكوم شده و به دار آویخته میشود. ملیجك بیپناه هم از دربار میرود.
سلطان صاحبقران دومین تجربه تلویزیونی علی حاتمی پس از شكست تجاریاش در سینمای اوایل دهه 50 به شمار می آمد. علی حاتمی پس از ساختن 3 فیلم «قلندر»، «خواستگار» و «ستارخان» در سالهای 1351 و 1352 بهدلیل عدم توفیق فیلمهایش در گیشه، موقتا از ساخت فیلم در سینمای ایران كنار رفت و در همان سالها از سوی برخی دوستانش كه در تلویزیون مسئولیتهایی داشتند، به كار دعوت شد. نخستین تجربهاش، سریال «داستانهای مولوی»- كه با تكیه بر مضامین كهن ادب پارسی، حكایات ایرانی را به تصویر كشیده بود-نوروز 1353 در 6 قسمت از شبكه اول تلویزیون پخش شد. حاتمی در اوایل سال 1353 پیشنهاد دیگری دریافت كرد مبنی بر ساخت یك سریال تاریخی.
علی حاتمی كه به مطالعات تاریخی خصوصاً درباره دوران قاجار علاقهمند شده بود، در میان كتب متعدد، جذب شخصیت ملیجك به لحاظ ابعاد متفاوت و مختلف شده بود و همین شخصیت باعث شد وی روی مقطع خاصی از سالهای حاكمیت قاجاریه مربوط به ناصرالدین شاه قاجار زوم كند.
بعدها حاتمی در گفتوگویی با هفتهنامه سروش اظهار داشت قصدش از ساخت سریال «سلطان صاحبقران» پرداختن به شخصیت تاریخی منحصر به فرد امیركبیر بوده است كه خصوصیات ویژه ملی ایرانی را در عقاید و مرامش بیش از سایر معاریف تاریخ معاصر لحاظ میكرده، ولی بهدلیل محدودیتهای سیاسی سالهای پیش از انقلاب و برخورد با سانسور فرهنگی رژیم شاه، ناچار شده كه روی شخصیت ناصرالدین شاه قاجار مانور بدهد.
به هر حال حاتمی برای نگاشتن فیلمنامه سریال «سلطان صاحبقران» به منابع تاریخی مكتوب بسیاری مراجعه می كند.
گفته شده كه ماخذ مورد استفاده حاتمی در طول 3 سال نوشتن فیلمنامه مذكور، 32 كتاب معتبر تاریخی بوده است از جمله: خاطرات اعتمادالسلطنه و ظهیرالدوله، متن نامههای ناصرالدین شاه، كتاب جامع امیركبیر و ایران تألیف فریدون آدمیت.
خود مرحوم حاتمی در مقدمه كتاب «سلطان صاحبقران» (انتشارات تلویزیون، آبان 1356) مینویسد: «در مورد محاكمه میرزا رضا از مطالب روزنامه صوراسرافیل آن زمان و نیز كتاب تاریخ بیداری ایرانیان تالیف ناظمالاسلام كرمانی سود بردهام و همینطور از كتاب «الماثر و الآثار» اعتمادالسلطنه و نیز از كتاب آسیای هفت سنگ دكتر باستانی پاریزی قسمت مربوط به امیركبیر.»
او همچنین از متنهای نمایشی عصر قاجار كه در دسترس است مثل نمایشنامههای
ملكم خان و میرزا رضای تبریزی یا شوخیها و بقالبازی دلقكهای دربار ناصرالدین شاه برای لحنهای مختلف گویش سریال بهره گرفت.
بهدلیل دیالوگهای سنگین و پیچیده فیلمنامه، حاتمی ناگزیر از بازیگران باتجربه و قوی حتی در نقشهای كوتاه سود برد.
وی برای نقش ناصرالدین شاه؛ جمشید مشایخی، برای ملیجك؛ مرحوم پرویز فنیزاده، برای امیركبیر ناصر ملكمطیعی را انتخاب كرد كه این آخری در فیلمهای «باباشمل» و «طوقی» و «قلندر» حاتمی هم بازی كرده بود. فیلمبردارش، رضا مجاوری شد كه پیش از این تواناییاش را در فیلمبرداری از مشهد اردهال كاشان دیده بود. فیلمبرداری به طریقه 35 میلیمتری اوایل تابستان 1353 آغاز شد و تا اواخر زمستان به طول انجامید.
برای موسیقی متن سریال، واروژان یكی از درخشانترین آثارش را ساخت كه هنوز ملودیهای دلنشین آن، علاقهمند سینما را به خاطره قصهگوییهای هزار و یك شبی علی حاتمی میبرد.
بهدلیل مشكلات سر صحنه، كلیت سریال دوبله شد و به جز سعید نیكپور در نقش میرزا رضای كرمانی كه به جای خودش صحبت کرد، برای بقیه بازیگران دوبلورهای حرفهای انتخاب میشوند؛ از جمله پرویز بهرام كه دیالوگهای امیركبیر را گفت.
منبع : همشهری
بالای صفحه
حرف زدن تنها راه است
http://www.tebyan.net/image/big/1386/11/8314511212317719410221429121093012172250170.jpg
آرماندو میلانی برای مرتضی ممیز از چشم تا قلبش را نشان داد .
عصر روز گذشته دوستان و هم سن و سالهای ممیز راس ساعت مقرر در تالار بتهوون خانهی هنرمندان جمع شده بودند تا در مراسم بزرگداشت، وی پس از گذشت دوماه از دومین سالروز درگذشتش، حاضر باشند. آرماندو میلانی، گرافیست نامی و دوست ایتالیایی ممیز هم به تهران آمده بود. او نمونههایی از آثار خود و گرافیستهای نامی جهان را را نشان داد و سخنرانی كرد. جوانترها كه عموماً دانشجویان هنر و گرافیك بودند با تاخیری یك ساعته به سخنرانی میرسیدند كه خود با 45 دقیقه تاخیر آغاز شده بود.
به گزارش ایسنا، آرماندو میلانی به همراه میهمانان داخلی و خارجی، سفیر ایتالیا - روبرتو توسكانو - نمایندهی فرهنگی این كشور - فیلیچیتا فرارو - یاد و خاطره ممیز را گرامی داشتند.
امرالله فرهادی - عضو هیأت امنای بنیاد ممیز - یادداشت خانواده ممیز را برای میهمانان خواند.
افسانه ممیز - همسر مرتضی ممیز - گفته بود: خوشحالم از اینكه دومین نمایشگاه گرافیك را با عنوان "از چشم تا قلب" با آثار هنرمند ایتالیایی آرماندو میلانی همزمان با سالگرد مرتضی ممیز برگزار میكنیم؛ البته این برگزاری با تاخیر دوماهه همراه بود. علت این تاخیر برمیگردد شاید به بیتجربهگی ما كه میبایست گالری مرتضی ممیز را از قبل رزرو میكردیم كه نكردیم؛ در نتیجه نوبت ما برای برگزاری این نمایشگاه این زمان شد!
او چنین عنوان میكرد: این نمایشگاه كه انشاالله هرساله از طرف بنیاد مرتضی ممیز با همكاری خانواده و دوستان ممیز برگزار خواهد شد در جهت معرفی هرچه بیشتر گرافیك دنیا به ایران و بالعكس و آشنایی نسل جوان گرافیست با گرافیك جهان و ارتقای سطح گرافیك در ایران كه از اهداف و خواستههای مرتضی ممیز و نیز بنیاد مرتضی ممیز است، برگزار میشود. همكاری و مشاركت شما دوستان میتواند در جهت هر چه بهتر شدن كیفیت كار در آینده موثر باشد.
آرماندو میلانی گرافیست حدود 65 سالهی ایتالیایی كه 20 سال گذشته را در آمریكا، فرانسه و ایتالیا گذرانده است، با موهای جو گندمی و به زبان تركیبی ایتالیایی و انگلیسی از كسانی كه در مراسم حضور داشتند قدرشناسی كرد و گفت: مرتضی ممیز را در جلسات مختلفی كه ایكوگرادا ملاقات كرده و با او آشنا شده است.
او گفت: مرتضی ممیز را بهخاطر طراحی خلاقانه و حس انسان دوستانهاش دوست داشته و گمان میكند این خصوصیات یك طراح خوب است.
میلانی تأكید كرد: اگر میخواهید نجات پیدا كنید، حرف زدن تنها راه حل است. یك طراح برای بهدست آوردن یك زندگی خوب باید بجنگد.
بهگفتهی میلانی، عنوان "از چشم تا قلب" برای نمایشگاه به این خاطر انتخاب شد كه یك طراح وقتی لوگو یا نشانی را طراحی میكند، بهدنبال اینست كه پیامی را برساند و انتقال پیام برای او مهم و راه درستی برای این كار است كه باعث میشود طرح در یاد و خاطره و تاریخ بماند.
او بهعنوان نتیجهگیری از ارزشهای طراحی حرفهای گفت و افزود: امروزه طراحانی هستند كه نامی از آنها برده نمیشود، اما در تاریخ جاودانه هستند.
میلانی توضیح داد: طراح میتواند با استعاره از ارتباطات و عناصر به نوعی ضد و نقیض و از طنز تلخ و هر عنصر غیرمنتظرهای استفاده كند و سعی این است كه این عناصر گویا باشند.
او افزود: 15 هزار سال قبل انسان غارنشین توانایی خواندن یا نوشتن را نداشت ولی با طرح و خطهایی كه وجود داشت، میتوانستیم منظور او را دریابیم. این روند در طراحی امروزه هم وجود دارد كه در طراحی لوگو از آن استفاده میشود.
میلانی ادامه داد: انسان غارنشین از این تصاویر برای تزیین غارها استفاده كرد و این در كشورهای خارجی هم رایج است و فكر میكنم تا امروز هیچ تغییر كیفیتی نداشته است. 2500 سال پیش كنفسیوس گفته است هیچ كلامی وجود ندارد كه همهچیز را كنترل كند و یك طراح این كار را برای یك زندگی بهتر برعهده دارد.
میلانی سپس با ارایهی توضیحاتی آثاری را از هنرمندان دههی 60 دنیا نشان داد.
وی اذعان كرد: تمام كارهایی را كه نشان دادم از فرهنگها و كشورهای مختلف هستند، ولی همه آنها یك وجه اشتراك دارند كه یك مفهوم را به بیننده انتقال میدهند و در مخاطب تعجب بهوجود میآورند و او را جذب میكنند و تاثیر گذارند.
میلانی در سال پس از 30 سال طراحی تصمیم گرفته است با موضوع اخلاقی و انسانیت كار كند و به تمامی موضوعاتی كه به انسانها و فرزندان او و مشكلاتی كه در كمین آنها است برمیگردد، بپردازد؛ نمونهی كارش را به حاضران نشان داد و نمونههای بیشتر آن در نمایشگاه او ارایه شده بود.
او سالها پیش نام فامیلی خودش را روی یك اتومبیل قدیمی دیده و با آن عكس یادگاری میگیرد؛ از دوستانش هم در سراسر جهان میخواهد كه اگر مورد مشابهی دیدند تصویری برای او ارسال كنند. تلفیق عكس مرتضی ممیز و مرلین مونرو، ارسالی پیر گرافیك ما بوده است.
آرماندو میلانی عكسهای یادگاریاش را هم با طراحان نامی جهان نمایش داد.
با پایان سخنرانی جمعیت به گالری مرتضی ممیز رفتند تا شاهد كارهای میلانی باشند. در این نمایشگاه كه آثار در دو بخش جداگانه تدارك دیده شده است، در یك بخش آثار طراحیها - قلم فلزی - و در بخشی دیگر 40 لوگو و 40 پوستر میلانی عرضه شده است.
نگارخانهی ممیز خانهی هنرمندان ایران تا ساعاتی طولانی پس از گشایش این نمایشگاه، مملو از طراحان گرافیك، هنرمندان نقاش، فیلمساز، عكاس و نمایندگانی از سفارتخانههای كشورهای اروپایی در تهران بود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پی سی سیتی]
[مشاهده در: www.p30city.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 605]
-
گوناگون
پربازدیدترینها