واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: راهبرد ورود (يادداشت روز)
اگر چه نزديك به 10 ماه با انتخابات دوره دهم رياست جمهوري فاصله داريم اما در اردوگاه اصلاح طلبان شيپور زودهنگام انتخابات نواخته شده و گروه ها و جريانات سياسي اصلاح طلب سعي در تجميع قوا و همسان سازي ديدگاه هاي خود براي پيروزي در اين ميدان بزرگ دارند.
هر چند، عدم توفيق جريان دوم خرداد در انتخابات شوراهاي سوم و مجلس هشتم با وجود سرمايه گذاري سنگين و هزينه كردن چهره هايي چون آقاي خاتمي، شرايطي بوجود آورده كه ترديد سنگيني را بر گروه هاي دوم خردادي نسبت به اجماع روي يك گزينه واحد، تحميل كرده است.
اگر در عرصه انتخابات«وحدت» را عامل پيش برنده و مؤلفه اصلي در پيروزي بر رقيب بدانيم، با نگاهي گذرا به اخبار، مصاحبه ها و تيترهاي روزنامه هاي دوم خردادي و اخباري كه از جلسات درون گروهي آنان به بيرون درز مي كند و با توجه به شرايط فعلي اصلاح طلبان، به نظر مي رسد آنان بازهم نتوانند به وحدتي فراگير و همسو دست يابند. اختلاف و كشمكش بين حزب «مشاركت» كه حق قيموميت در جبهه اصلاح طلبان براي خود قائل است و حزب «اعتماد ملي» كه داعيه استقلال از جبهه دوم خرداد داشته و از انتخابات دوره سوم شوراها ساز جدايي مي زند، به عنوان شاهدي آشكار بر شكست وحدت در اردوگاه اصلاح طلبان، كافي است.
البته از اين نكته هم نبايد گذشت كه اگر تحولاتي رخ دهد و اصلاح طلبان احساس كنند كه مي توانند مردم را به حمايت كلي از خود در انتخابات آتي دعوت كنند، شايد بتوانند در حداقل هايي با يكديگر به ائتلاف دست يابند. همين موضوع، هوشياري بيشتر گروه ها و جريانات اصولگرا و البته ضرورت هايي را مي طلبد. در اين باره چند نكته گفتني است؛
1- اصل «وحدت» ميان اصولگرايان بايستي به عنوان پايه استراتژيك و يك نياز اساسي همواره مدنظر باشد و تلاش شود منجر به ساز و كارهايي گردد كه حضور حداكثري افراد و جريانات اصولگرا را به دنبال داشته باشد. جبهه اصولگرايي براي رسيدن به اين مهم از هم اكنون فرصت كافي و لازم را در اختيار دارد.
جريان اصولگرا بايستي با توجه به اقتضائات و فضاي سياسي كشور، مدل هاي مختلف و الگوهاي فراگيري را طراحي و ايجاد نمايد تا با جامعيتي كه حاصل خواهد شد امكان حضور تمامي طيف هاي اصولگرا را براي استفاده از ظرفيت حداكثري اين گرايش سياسي، فراهم آورد تا بتواند شرايط را براي پيروزي مجدد اصولگرايان در انتخابات آتي مهيا كند.
براي تحقق اين كار ضرورت دارد اصولگرايان پيش از تعيين «راهكار اجماع»، استراتژي ورود به انتخابات را تدوين نمايند چرا كه پس از آن، طراحي مكانيزم رسيدن به وحدت آسان خواهد بود. بدون ترديد تدوين استراتژي جديد موجب نزديكي هرچه بيشتر گروه هاي اصولگرا شده و زمينه وحدت آنها را بيش از پيش پديد مي آورد.
2- شايد براي ورود به انتخابات دهم رياست جمهوري و حفظ وحدت و حصول اجماع، بايستي به مدلي فراگيرتر و برتر از 6+5 و جبهه متحد اصولگرايان فكر كرد. در انتخابات مجلس هشتم شوراي اسلامي، «وحدت و اجماع» براي رسيدن به ليست 30 نفره كانديداهاي تهران و تعداد بيشتري در شهرهاي مختلف كشور بود، اما در انتخابات آينده اين وحدت و اجماع بايستي بر سر يك نفر بدست آيد كه به نظر كار سخت تر و پيچيده تري مي رسد. بايد مسير به گونه اي ترسيم شود تا در نظامي جامع تمامي چهره هاي اصولگرا از همه جريانات سياسي اين طيف وارد عرصه تصميم گيري براي انتخابات آينده رياست جمهوري شوند.
همانگونه كه جريانات اصولگرا تاكنون نشان داده اند دنبال منافع فردي نبوده و اساس كارشان حركت بر مبناي منافع ملي و تحقق آرمانهاي اسلام و انقلاب است، مي بايد در مسير اجماع از خواسته هاي دروني خود چشم بپوشند و با احصاء ويژگي هاي رئيس جمهور مطلوب و براساس منافع ملي بر سر يك كانديداي واحد به اجماع برسند.
3- كساني كه معتقد و وفادار به اصول و آرمانهاي انقلاب بوده و به مباني و ريشه هاي اعتقادي برخاسته از بطن اسلام پايبند هستند جزء اصولگرايان به حساب مي آيند؛ چه تابلو و آرم مشخص سياسي داشته و چه از عامه مردم باشند. انتخابات گذشته نشان داد كه اكثريت مردم ايران به اصول و مباني اصولگرايي علاقمند بوده و به اسلام و ولايت فقيه عشق مي ورزند.
اصولگرايان بايستي خواسته ها و انتظارات بر حق مردم را در قالب مؤلفه هاي «اهداف» و «راهبرد»هاي خود تنظيم و راهكارهايي براي اجرايي كردن و تحقق آنها ارائه نمايند. آنان براي ورود به عرصه انتخابات رياست جمهوري بايد كارآمدي قواي مجريه و مقننه را افزايش داده و با حل مشكلات مردم خصوصاً در حوزه معيشتي و اقتصادي، باعث افزايش اعتماد و رضايت مردم شوند.
مردم دنبال شرايطي هستند كه پيروز ميدان، كام آنان را از طريق خدمت خالصانه، رشد و اعتلاي مادي و معنوي كشور و رفع مشكلات و دغدغه هاي زندگيشان، شيرين كند.
امروز 2 شهريور و آغاز هفته دولت است. هفته دولت، هفته اقتدار و سرافرازي دولتي است كه حمايت و پشتيباني آحاد ملت را به همراه دارد. هفته سپاس و قدرداني از دولت خدمتگزاري است كه هدفش اجراي حدود و احكام الهي و بسط عدالت، امنيت و رفاه در جامعه اسلامي است.
حمايت از دولت به معناي فقدان اشكال و نقص در كار دولت نيست. بطور قطع دولت نهم در كنار خدمات و كارهاي برجسته و بعضاً كم نظيري كه انجام كه داده، اشكالات و نواقصي هم دارد. هرچند اشكالات هر چه باشد قابل قياس با انبوه كارهاي مفيد و سازنده دولت نيست.
دولت اصولگراي نهم در كنار جهت گيري هاي كلاني چون عدالت خواهي، پايمردي بر استقلال و حقوق مردم، استكبارستيزي، خستگي ناپذيري و مردمي بودن، از ويژگي سخت كوشي و پركاري نيز برخوردار است. اگر دولتي در اين كشور- كه مهمترين نياز آن كار است- مسئله اصلي اش كار و تلاش باشد، طبعاً مستحق حمايت خواهد بود.
مردم نجيب ايران اسلامي در طول سال هاي پس از انقلاب نشان داده اند كه همواره حامي دولتمردان و خدمتگزاران نظام بوده و مي باشند. پذيرش سختي ها و تنگناها آنجا كه ناشي از پافشاري و ايستادگي بر حق و حفظ استقلال و عزت ميهن اسلاميمان مي شود، بر مردم فهيم و آگاه آسان است، اما همين مردم انتظار دارند با برنامه ريزي و مديريت صحيح و سخت كوشي و مجاهدت دولتمردان و مسئولان، بار برخي از مشكلات- خصوصاً تورم- از شانه هايشان برداشته شود. سهم دولت در تورم اگر چه ضريب مشخصي دارد و بي انصافي است كه علت پيدايي اين پديده تماماً به دولت نسبت داده شود ولي لازم است دولت نهم، اولاً: همه تلاش خود را براي مقابله با آن به كار گيردو ثانياً: سهم عوامل موثر ديگر را نيز براي مردم توضيح داده و تشريح كند.
حميد اميدي
شنبه 2 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 118]