واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > تلویزیون - رضا استادی حتما تا اینجای کار متوجه شدهاید که مختار و «مصعب بن زبیر» که نقش او در این سریال را جعفر دهقان ایفاء میکند، رابطه چندان خوب و حسنهای با هم ندارند. مصعب یک نظامی خشک و بی سیاست است که از سوی برادرش «عبدالله بن زبیر» چندان جدی گرفته نمیشود اما مختار علاوه بر قدرت شمشیر، سیاست را نیز آمیخته توان و قدرت نظامی خود کردهاست؛ به همین دلیل طبیعی است که فرد باهوشی همچون عبدالله بن زبیر او را به مصعب ترجیح داده و مختار را سپهسالار سپاه مکه کند. در قسمت سیزدهم از سریال مختارنامه بالاخره میان این دو ملاقاتی رخ میدهد. در این ملاقات مختار با دیدن مصعب، تصویری هولناک و تکان دهنده در ذهنش شکل میگیرد. تصویری که در آن عدهای از افراد ژنده پوش با حمله به کاخ دارالعماره کوفه که پیش از این در قسمتهای قبلی شاهد آن بودهاید، با کلنگ به جان دیوارهای کاخ میافتند و در نتیجه خون فراوانی از همه جا فوران میکند و تخت حکومت کوفه را در خود غرق میکند. به خاطر دارم که نحوه فیلم برداری این صحنه نیز از همان ابتدای شروع فیلم برداری سریال مختارنامه موضوع بسیاری از بحثها و اظهار نظرها بود. این صحنه باید بدون استفاده از جلوههای ویژه رایانهای به تصویر کشیده میشد چون در آن مقطع هنوز این بخش از کار آنقدر رشد نکرده بود که بتواند چنین صحنه ای را بی کم و کاست خلق کند. برای فیلم برداری این صحنه حجم بالایی از خون پشت دیوارهای کاخ دارالمعاره قرار داده شد تا با ضربه های کلنگ، این خون در صحنه جریان پیدا کند.برای بخش دیگری هم که قرار بود در آن خون وارد صحنه شده و صندلی خلافت کوفه را غرق کند، دهها هزار لیتر ماده رنگی شبیه به خون با استفاده از مخازنی در خارج از دکورهای کاخ، در صحنه مذکور به داخل کاخ پمپاژ شد تا صحنههای فوراه زدن خون و جریان یافتن آن شکل بگیرد. یک حوضچه کوچک هم در وسط شاه نشین در ابعاد مورد نیاز دوربین ساخته شد تا در این حوضچه امکان غوطه ور شدن تخت حکومت در خون به وجود بیاد. برای تمامی این صحنه ها هم کف و دیوارهای دارالعماره به شدت عایق کاری شد تا جریان افتادن این حجم از آب در داخل کاخ باعث صدمه دیدن ستون ها و نشست ساختمان نشود. آن روزها هر کدام از بچههای گروه صحنه و دکور را که برای شکل گیری این صحنه به داخل کاخ دارالمعاره رفت و آمد میکردند ، می دیدم، شبیه آدمهایی بودند که تازه از کشتارگاه بیرون آمده بودند! همه آنها سرتا پا قرمز شده بودند. تمام این تلاشها برای این بود که مفهومی کلیدی به مخاطب منتقل شود. آن نکته کلیدی هم این بود که مصعب بن زبیر که در ادامه داستان، نقشی تعیین کننده خواهد داشت، پایههای حکومت خود در کوفه را بر خون بنا میکند و آنقدر برای رسیدن به این حکومت خون میریزد که صندلی خلافتش در خون غرق میشود. مدیر روابط عمومی سریال مختارنامه
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 360]