تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 8 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):بزرگ ترين مصيبت ها، نادانى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1845882402




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

/بي‌انتهاست...درباره‌ ذكر/ فرازهايي از بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي؛ ذكر مثل مدافعي در برابر هجوم هوس‌هاست


واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: /بي‌انتهاست...درباره‌ ذكر/ فرازهايي از بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي؛ ذكر مثل مدافعي در برابر هجوم هوس‌هاست


خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: انديشه‌هاي امام و رهبري

به مناسبت حلول ماه شعبان‌المعظم، پايگاه اطلاع‌رساني دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله العظمي خامنه‌اي، اقدام به انتشار ويژه‌نامه‌اي كرده است.

به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران، ايسنا، آن‌چه در پي مي‌آيد، بخشي از اين ويژه‌نامه با عنوان « بي‌انتهاست... درباره ذكر» است كه به فرازهايي از بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در اين ارتباط مي‌پردازد.

***

« اندكى هم استفاده كنيم براى چيزى كه مقدم است بر استنتاج‌ها و تبيين‌ها و تصميم‌هاى سياسى ما؛ و آن حرف دل و حرف ايمان خالصانه‏ى ماست كه مي‌تواند در همه‏ى مراحل اين حركت مثل جانى در كالبد، مثل نورى در ظلمت، مثل حيات‏بخشى در ميان اجسام بى‏روح، نقش بيافريند؛ لذا اين آيات را انتخاب كردم تا اين‌ها را قدرى با هم مرور كنيم. خود من هرچه نگاه مي‌كنم، مى‏بينم احتياج دارم به اين‌ كه اين آيه‏ى شريفه‏ى «يا أيها الّذين امَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثيراً وَ سَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ اَصيلاً» را تكرار كنم و در آن تدبر كنم و به آن عمل كنم. قياس به نفس كردم، به نظرم مي‌رسد كه شما هم و همه‏مان محتاج به اين هستيم.

مي‌فرمايد: «يا أيهَا الّذينَ امَنُوا». اين، بعد از آن است كه جامعه‏ى ايمانى شكل گرفته و اين جامعه آزمون‌هاى بزرگ را از سر گذرانده است. اين آيات سوره‏ى احزاب است و بعد از سال ششم هجرت نازل شده است؛ يعنى بعد از جنگ بدر و اُحد و جنگ‌هاى متعدد ديگر و بالاخره جنگ احزاب. در يك چنين شرايطى، قرآن به مسلمان‌ها خطاب مي‌كند كه «اُذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثيراً». خدا را ذكرِ كثير كنيد. ذكر يعنى ياد. ذكر و ياد در مقابل غفلت و نسيان است. غرق در عوارض و حوادث و پيش‌آمدهاى گوناگون شدن و از مطلب اصلى غفلت كردن. اين گرفتارى بزرگ ما بنى‌آدم است. مي‌خواهند اين نباشد. آن‌ وقت اين ياد هم صِرف ياد كردن و متذكر شدن نيست؛ ذكر كثير را از ما خواسته‏اند.

*اهميت ذكر

همه‏ى اين فرائض و احكام الهى حدى دارند، اندازه‏اى دارند، كه وقتى به آن حد و مرز رسيدند، تمام مي‌شود؛ تكليف تمام مي‌شود؛ «الاّ الذِّكْر»؛ مگر ذكر. «فَلَيسَ لَهُ حَدٌّ ينْتَهى إلَيه»؛ ذكر حد ندارد؛ اندازه‏اى ندارد، كه وقتى اين اندازه ذكر و ياد حاصل شد، بگوييم ديگر بس است؛ ديگر لازم نيست.

در دنباله‏ى آيه مي‌فرمايد كه: «هُوَ الّذى يصَلّى عَلَيكُم وَ مَلائِكَته». مرحوم علامه‏ى طباطبائى رضوان‌اللَّه‌عليه در الميزان مي‌فرمايند اين آيه‏ى شريفه‏ در مقام تعليل براى امر «اذكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثيراً» است؛ يعنى اين ذكر كثيرى كه از شما خواسته شده است، به اين خاطر است كه خدايى را ياد كنيد كه اين خدا همان كسى است كه «يصلّى عليكم»؛ بر شما درود مي‌فرستد، صلوات مي‌فرستد. خداى متعال صلوات را به شما مي‌فرستد. «هُوَ الّذى يصَلّى عَلَيكُم وَ مَلائِكَته»؛ نه فقط خداى متعال، ملائكه‏ى الهى هم بر شما مؤمنين درود و صلوات مي‌فرستند كه صلوات از طرف پروردگار رحمت اوست؛ صلوات از ملائكه استغفارى است كه براى مؤمنين مي‌كنند؛ «وَ يسْتَغْفِرونَ لِلّذينَ امَنُوا» كه در آيات قرآن هست.

چرا اين رحمت و اين صلوات و اين استغفار را ذات اقدس حق و فرشتگان الهى براى شما از عالم غيب، از ملأ اعلى مي‌فرستند؟ «لِيخْرِجَكُم مِن الظُّلُماتِ إلَى النُّورِ»؛ براى اين‌ كه شما را از ظلمات نجات بدهند، به نور بكشانند؛ كه داستان اين ظلمات و اين نور هم داستان گسترده و مفصلى است. ظلمات در انديشه‏ى ما، ظلمات در قلب ما، در خلقيات ما؛ و نور در مقابل اين‌هاست.

عمل هم مي‌تواند ظلمانى باشد، هم مي‌تواند نورانى باشد. ذهن و فكر و عقايد انسان مي‌تواند نورانى باشد، مي‌تواند ظلمانى باشد. خلقيات و صفات انسان مي‌تواند ظلمانى باشد، مي‌تواند نورانى باشد. حركت اجتماعى يك ملت مي‌تواند به سمت ظلمات و تاريكى باشد، مي‌تواند به سمت نور باشد.

اگر بر ملتى، بر كشورى، بر هيأت حاكمه‏اى، بر فردى، شهوات غالب شد، خشونت ناشى از حيوانيت غالب شد، حرص غالب شد، دنيادارى و دنياطلبى غالب شد، اين ظلمات است؛ حركت ظلمانى است، جهت ظلمانى است، هدف هم ظلمات است. اگر نه، معنويت غالب شد، دين غالب شد، انسانيت غالب شد، فضائل اخلاقى غالب شد، خيرخواهى غالب شد، صدق و راستى غالب شد، اين مي‌شود نورانيت. اسلام و قرآن ما را به اين دعوت مي‌كنند. خداى متعال و ملائكه‏ى او ما را براى اين تجهيز مي‌كنند كه از آن ظلمات خلاص كنند و ما را وارد اين وادى نور كنند. ذكر خدا را بكنيد؛ اين هم علت و دليلش.

* مراحل ذكر

حالا اين ذكر و ياد الهى، مراحلى دارد. ما آدم‌ها همه در يك حد و در يك مرحله كه نيستيم، رتبه‏ى ماها مختلف است. بعضي‌ها از لحاظ روحى در درجات بالا هستند؛ مثل اولياء و انبياء و صالحين و اهل دل و اهل معني. بعضى هم هستند مثل امثال بنده و ماها كه به آن سطوح دسترسى ندارند. بعضيمان خبر هم نداريم از آن‌چه كه در آن سطوح هست. براى همه‏ى ما ذكر هست؛ هم براى آن‌ها هست، هم براى ما هست. ذكر براى آن‌ها، همانى است كه در روايت از اميرالمؤمنين عليه‏الصّلاة و السّلام است كه فرمود: «الذِّكْرُ مُجالَسَةُ الْمَحْبوبِ»؛ ذكر هم‌نشينى با محبوب است. اين براى اولياست. لذت ذكر براى آن‌ها لذت هم‌نشينى است. اميرالمؤمنين سلام‏اللَّه‌‏عليه در يك روايت ديگر مي‌فرمايد؛ «الذِّكْرُ لَذّةُ الْمُحِبّينَ»؛ ذكر لذت عاشقان و محبان است. خوب، اين مال آن‌هاست.

خوش به حال شماها اگر چنان‌چه در برخى حالات شبانه‏روز جرقه‏اى، پرتوى از اين حالت در زندگى شما بدرخشد؛ گاهى ممكن است پيش بيايد. البته مال آن‌ها دائمى است. «خوشا آنان‌كه دائم در نمازند»؛ اين مال آن‌هاست، لكن كسانى كه در رتبه‏هاى پايين‏تر هم هستند، گاهى ممكن است جرقه‏اى بزند؛ بايد اين‌ها را قدر دانست. اين حالا يك مرحله‏ى از ذكر است كه مال محبين است؛ مال اهل دل است، لكن براى ما هم كه در آن مرحله نيستيم، ذكر فوايد عجيبى دارد كه حالا من آن‌چه را كه در اين‌جا يادداشت كرده‏ام، عرض مي‌كنم.

ذكر مثل مدافعى است كه در مقابل هجوم اين هوس‌ها، ما را و دل ما را محافظت مي‌كند. دل خيلى آسيب‏پذير است. ما دلمان، روحمان خيلى آسيب‏پذير است. در مقابل چيزهايى تحت تأثير قرار مي‌گيريم. دل مجذوب به جاذبه‏هاى گوناگونى مي‌شود. اگر بخواهيم دل -كه جاى خداست، جاي‌گاه خداست، رفيع‌ترين مرتبه در وجود انسان دل انسان است؛ يعنى همان باطن و حقيقت وجودى انسان- سالم و پاكيزه بماند، مدافعى لازم است. اين مدافع ذكر است.

ذكر نمي‌گذارد كه دل دستخوش تهاجم بى‏امان هوس‌هاى گوناگون شود و از دست برود. ذكر دل را نگه مي‌دارد كه در فساد و در جاذبه‏هاى گمراه‏كننده غرق نشود. در همين رابطه من روايتى را ديدم كه خيلى پرمعناست. مي‌فرمايد: «الذّاكِرُ فى الْغافِلينَ كَالْمُقاتِلِ فِى الْفارّينَ.» در ميدان جنگ، يك رزمنده را مى‏بينيد كه دفاع مي‌كند، ايستادگى مي‌كند و از همه‏ى امكاناتش براى ضربه زدن به دشمن و جلوى تهاجم دشمن را گرفتن استفاده مي‌كند، اما رزمنده‏ى ديگر هم ممكن است باشد كه بگريزد؛ طاقت و تحمل از دست بدهد و از مقابل دشمن بگريزد. مي‌فرمايد ذاكر در ميان جمعِ غافل مثل همان سرباز رزمنده‏ى ايستادگى‏كننده است در ميان كسانى كه دارند فرار مى‏كنند. اين تشبيه و تنظير به همين لحاظ است. چون او دارد در مقابل تهاجم بيگانه دفاع و ايستادگى مي‌كند، ذكر شما هم دارد ايستادگى مي‌كند، دارد از مرز دفاع مي‌كند؛ از مرز دل شما دارد دفاع مي‌كند.

لذاست كه شما در آيه‏ى شريفه‏ى قرآن كه جزو آيات جهاد است، مى‏بينيد كه مي‌فرمايد: «إذَا لَقيتُم فِئَةً فَاثْبُتُوا وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثيراً»؛ در ميدان جهاد وقتى در مقابل تهاجم دشمن قرار گرفتيد، ايستادگى كنيد و ذكر كثير خدا بكنيد. «اُثْبُتُوا وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثيراً»؛ ثبات قدم به خرج بدهيد، ايستادگى كنيد و ذكر خدا كنيد. اين ذكر خدا آن‌جا هم به درد مي‌خورد؛ «لَعَلّكُم تُفْلِحونَ» كه اين وسيله‏اى است براى اين ‌كه شما به فلاح و كاميابى دست پيدا كنيد. چرا؟ چون اين ذكر، دل را قرص مي‌كند. دل كه قرص شد، دل كه ثبات پيدا كرد، قدم هم ثبات پيدا مي‌كند. در ميدان جنگ اين‌جورى است. ميدان جنگ قبل از آن كه پاهاى ما، كه سست‏عنصر هستيم، به طرف عقب جبهه مشغول دويدن و فرار شود، دل ما فرار كرده. اين دل ماست كه جسم ما را به فرار وادار مي‌كند. والاّ اگر دل ايستاده باشد، جسم مى‏ايستد.

در همه‏ى ميدان‌هاى جنگ -هم ميدان جنگ نظامى، هم ميدان جنگ سياسى، هم ميدان جنگ اقتصادى، هم ميدان جنگ تبليغاتى- ذكر خدا كنيد كه اين ذكر خدا موجب فلاح و كاميابى شماست. ذكر خدا پشتوانه‏ى ثبات قدم است.

بنابراين ذكر موجب مي‌شود كه ما بتوانيم در آن صراط مستقيم سلوك كنيم، پيش برويم. آن هدفى كه ترسيم كرديم براى خودمان به عنوان مؤمن، به عنوان مسلمان، به عنوان پيرو يك مكتب مترقى، به عنوان كسانى كه انگيزه داريم براى برپا داشتن اين بناى رفيعى كه خبر از شكوفايى تمدن اسلامى در آينده و در قرون آينده مي‌دهد، احتياج داريم به ذكر خدا تا بتوانيم در اين جاده حركت كنيم.

[...] و اين ذكر -ذكر اللَّه- كه بر دل ما حاكم شد، بدون ترديد در رفتار ما اثر مي‌گذارد؛ در انجام دادن آن‌چه بر عهده‏ى ماست از وظايف و تكاليف، در اجتناب‏كردن و پرهيزكردن از آن‌چه بر ما حرام و گناه است و موجب وزر و وبال و موجب غضب الهى است، اثر مي‌گذارد و كمك مي‌كند كه از اين‌ها دورى كنيم.

*ذكر چيست؟

خوب، حالا ذكر چيست؟ روايتى از حضرت أبى عبداللَّه عليه‏السّلام است. روايت ديگرى هم هست كه آن روايت دوم بيشتر مورد توجه من بود، اما هر دو روايت را مي‌خوانم. روايت اول از حضرت أبى جعفر عليه‌السلام است. حضرت باقر سلام‌اللَّه‌عليه فرمود: «ثَلاثٌ مِن اَشَدّ ما عَمِلَ الْعِبادُ»؛ سه چيز هست كه جزو تكاليف بسيار مهم و دشوار مؤمنين است؛ كارهاى سخت. يكى، «إنْصافُ الْمُؤمِنِ مِنْ نَفْسِهِ»؛ اين ‌كه انسان در قبال ديگران انصاف به خرج بدهد. يعنى آن ‌جايى كه امر دائر مي‌شود بين اين ‌كه حق را به خاطر خود زير پا بگذارد يا خود را به خاطر حق زير پا بگذارد، اين دومى را انجام بدهد. آن‌ جايى كه حق به طرفِ مقابل هست و شما حق نداريد، منصفانه حق را به او بدهيد. خودتان را اگر چنآن‌چه موجب كوچك شدن و زير پاگذاشتن است، زير پا بگذاريد. اين كار سختى است، اما كار مهمى است. امام باقر مي‌گويد اين، جزو مهم‌ترين كارهاست؛ البته سخت است و هيچ كار خوب و بزرگى بدون سختى كه امكان ندارد.

دوم، «وَ مُواساةُ الْمَرْءِ اَخاهُ»؛ مواسات ورزيدن با برادر مؤمن. مواسات با مساوات فرق دارد؛ برابرى نيست. مواسات يعنى همراهى كردن و كمك كردن به برادر مؤمن در همه‏ى امور. انسان وظيفه بداند؛ كمك فكرى، كمك مالى، كمك جسمانى، كمك آبرويى. اين مواسات است.

سوم، «وَ ذِكْرُ اللهِ عَلى كُلِّ حالٍ»؛ در همه حال ذاكر خداى متعال باشد. ذكر اين است.

آن وقت حضرت باقر در همين روايت، «ذِكْرُ اللهِ عَلى كُلِّ حالٍ» را معني كرده‏اند: «وَ هُوَ أنْ يذْكُرَ اللهَ عَزّ وَ جَلّ عِنْدَ الْمَعْصِيةِ يهُمُّ بِها»؛ وقتى كه مي‌رود به سمت معصيت، ذكر خدا او را مانع بشود. ياد كند خدا را و اين معصيت را انجام ندهد انواع معاصى را؛ خلاف واقع گفتن، دروغ گفتن، غيبت كردن، حق را پوشاندن، بى‏انصافى كردن، اهانت كردن، مال مردم را، مال بيت‏المال را، مال ضعفا را تصرف كردن يا درباره‏ى آن‌ها بى‏اهتمامى به خرج‏دادن. اين‌ها گناهان گوناگون است. در همه‏ى اين‌ها، انسان توجه كند به خدا؛ ذكر خدا مانع بشود از اين ‌كه انسان به سمت اين گناه برود.

«فَيحُولُ ذِكْرُ اللهِ بَينَهُ وَ بَينَ تِلْكَ الْمَعْصِيةِ وَ هُوَ قَوْلُ اللهِ عَزّ وَ جَلّ إنّ الذّينَ اتّقَوْا إذا مَسّهُمْ طائِفٌ مِن الشّيطانِ تَذَكّرُوا.» بعد حضرت مي‌فرمايند كه اين، تفسير آن آيه است كه فرمود: «إنّ الذّينَ اتّقَوْا إذا مَسّهُمْ طائِفٌ مِن الشّيطانِ»؛ وقتى شيطان به اين‌ها تنه مي‌زند، گذرنده‏ى شيطان اين‌ها را مس مي‌كند؛ يعنى هنوز درست به جانش هم نيفتاده، «تَذَكّرُوا»؛ فوراً اين‌ها متذكر مي‌شوند. «فَإذا هُمْ مُبْصِرُونَ»؛ اين ذكر موجب مي‌شود كه چشم اين‌ها، بصيرت اين‌ها باز بشود. معناى «ذِكْرُ اللهِ عَلى كُلِّ حالٍ» اين است.

در صدر روايت بعدى كه مورد توجه من است، تقريباً عباراتش شبيه همين روايتى است كه خواندم و همان سه چيز را ذكر مي‌كند. در آن روايت، «ذِكْرُ اللهِ عَلى كُلِّ حالٍ» را داشت، در اين‌جا و در روايتى كه حضرت أبى‏عبداللَّه مي‌فرمايد، آمده است: «وَ ذِكْرُ اللهِ فى كلِّ الْمَواطِنِ»؛ انسان در همه‌جا ذكر خدا كند. اما آن نكته‏ى مورد توجه اين است كه مي‌فرمايد: «أمّا اِنّى لا أقُولُ سُبْحانَ اللهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إلهَ إلاّ اللهُ وَ اللهُ اكْبَرُ»؛ اينى كه مي‌گويم در همه حال ذكر خدا را بگوييد، مقصودم اين نيست كه بگوييد سُبْحانَ اللهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إلهَ إلاّ اللهُ وَ اللهُ اكْبَرُ. اين ذكر لفظى است. «وَ إنْ كانَ هَذَا مِن ذاكَ»؛ اگرچه اين هم ذكر است، اين هم مطلوب است، اين هم شريف است و خيلى باارزش است، اما مقصود من فقط اين نيست، بلكه «وَلَكِنْ ذِكْرُهُ فِى كُلِّ مَوْطِنٍ إذَا هَجمْتَ عَلى طَاعَتِهِ اَوْ مَعْصِيتِهِ» -هجمت يا هممت. نسخه‏اى كه من ديدم، هجمت است. احتمال مي‌دهم هممت باشد- وقتى به سمت طاعت خدا مي‌روى، يا به سمت معصيت خدا مي‌روى، ياد خدا باشى. اين «ياد خدا بودن» مورد نظر است؛ اين ذكر الله. البته اين اذكارى كه در روايات ما، در اين دعاها، در اين اوراد گوناگون، تسبيحات حضرت زهرا و بقيه‏ى اذكارى كه هست -اين‌ها همه وسايل ذكرند، اين‌ها كپسول‌هاى ذكرند- ذكر شده است، انسان بايد اين‌ها را با توجه به معانى و حقايقشان بر زبان جارى كند؛ توجه پيدا كند. البته اين‌ها خيلى باارزش است.

* ما در تربيت اسلامي عقب هستيم

از اين مقولات نمي‌شود فارغ شد. واقعاً اگر ساعت‌هاى متمادى هم ما درباره‏ى همين مسائل معنوى و آن‌چه كه به درد دل ما مي‌خورد، بپردازيم، زياد نيست. حقيقتش اين است؛ من به شما عرض كنم ماها عقبيم. ما به قدر اقتضاى نظام اسلامى در تربيت اسلامى پيش نرفتيم. حالا بعضى مي‌گويند ما مثلاً در مقوله‏ى فرض كنيد كه سازندگى، فناورى، چه و چه بيشتر از اين مي‌توانستيم پيش برويم، ولى پيش نرفتيم. اما آن‌چه كه ما بيشتر از همه‏ى مقولات و همه‏ى عرصه‏ها بايد در آن پيش‌روى مي‌كرديم و نكرديم، همين عرصه‏ى معنويات و خودسازى و دل را آراستن و اخلاق را زيور دادن است. ما در اين زمينه‏ها انصافاً عقبيم.

اگر بخواهيد يك نمونه براى آن‌چه شايسته‏ى ماست، پيدا كنيد، نگاه كنيد به دوران دفاع مقدس. ببينيد آن جوان‌هايى كه در جبهه بودند، آن پدر و مادرهايى كه اين جوان‌ها را اين‌جور مي‌فرستادند، آن خانواده‏هايى كه آن‌جور با شوق و ذوق جبهه را پشتيبانى مي‌كردند، چه حالتى، چه احساساتى داشتند. آن‌ها نمونه‏هاى خوبى است. البته نمي‌گوييم نمونه‏ى اعلاست، اما نمونه‏هاى بسيار خوبى بود. ما بايد به همان سياق، با همان آهنگ و نواخت، پيش مي‌رفتيم؛ پيش نرفتيم. البته آن‌ها را هم گاهى داريم فراموش مي‌كنيم. بعضي‌هامان فراموش مي‌كنيم، بعضي‌هامان متأسفانه انكار مي‌كنيم و بدتر، بعضي‌ها آن حالات را تخطئه مي‌كنيم. اين مسائل را در بعضى از اظهارات مى‏بينيد. نسنجيده‏گويي‌ها و ياوه‏گويي‌هايى كه گاهى گوشه كنار شنيده مي‌شود؛ حتى تخطئه‏ى آن حالات زيبا و مقدس رزمندگان ما و جوانان ما در دوران دفاع مقدس.

البته ماها غالباً از آن جزئيات خبر هم نداريم؛ حتى من هم كه دارم مي‌گويم و حتى آن كسانى هم كه در جنگ بودند -فرماندهان- آن‌ها هم از همه‏ى آن‌چه كه اتفاق افتاده، خبر ندارند. اين قدر ميدان صيرورت و تحول و پيش‌رفت به سمت صفات عاليه و فضائل انسانى در آن‌جا زياد بوده -تقريباً به عدد افرادى كه آن‌جا بودند- كه واقعاً احصاء آن‌ها ممكن نيست. [...] آن‌جا آدم مي‌فهمد كه فضائل اخلاقى‏اى كه اسلام و خدا و اعتقاد به غيب و ايمان به غيب به انسان مي‌دهد، چگونه در زندگى انسان اثر مي‌گذارد؛ آن‌جا انسان مى‏بيند. اين بايستى رشد پيدا مي‌كرد. خوب، به آن اندازه رشد پيدا نكرده. بايد خيلى بيش از اين‌ها به خودمان بپردازيم.»

سخنراني‏ در ديدار مسؤولان و كارگزاران نظام‏ 31 / 6 / 86

انتهاي پيام
 پنجشنبه 31 مرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 326]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن