آیا ما هم اینجوری میشیم ؟ (خانواده شوهر) : با همسرم مشکل دارم چون ...

واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: سلام جیگرای خودم
میخاستم بگم بیشتر عروس ها مگه از دست خانواده شوهر زجر نمیکشن ؟مگه افسرده نمیشن ؟مگه از دست اونا گریه نمیکنن ؟ مگه سر اونا با شوهرشون دعوا نمیکنن ؟
خب حالا فکر کنیین الان بیست و پنج سال بعده مثلا و ما هممون عروس دار شدیم خب ؟
آیا واقعا میخایم ما هم مادر شوهرا و خواهر شوهرای بدی باشیم ؟ نه نباید ما هم بد باشیم
منو خواهرام اینقدر از دست خانواده شوهر آزار میبینیم که من واقعا تصمیم گرفتم اگه عروس دار شدم هر چی بدجنسی دارم بذارم کنارو مثل دختر خودم باهاش رفتار کنم اصلا هم نمیخام کار بهش داشته باشم
اگه میخاد هر روز بره خونه مامانش
سعی میکنم آزارش ندم انقدر خوب باشم که همه جا بگه من عاشق مار شوهرمم به خدا باور کنید
بیاین هممون وقتی عروس دار شدیم این روزها یادمون باش

آفرین ....

من سعی میکنم جوری با عروسم رفتار کنم که دوست داشتم باهام برخورد بشه !

منم کاملا موافقم احترام میذارم احترام میبینم.دشمن نمیارم تو خونم که زن پسرمه.
حالا من و بگو که اصلا بچه ندارم

نیکی 20 نوشته است:
منم کاملا موافقم احترام میذارم احترام میبینم.دشمن نمیارم تو خونم که زن پسرمه.
حالا من و بگو که اصلا بچه ندارم

Saint نوشته است:
نیکی 20 نوشته است:

منم کاملا موافقم احترام میذارم احترام میبینم.دشمن نمیارم تو خونم که زن پسرمه.
حالا من و بگو که اصلا بچه ندارم

از خندت کلی به خودم و حرصی که زدم خندیدم.معلومه دلم خیلی پره.

من تا حدودی تونستم خواهر شوشوی خوبی باشم...مثل خواهریم باهم..ایشالا عروسمم میشه دخترم...
البته من عروس دار نمیشم..نکه 17 تا قند عسل دارم..فقط دوماد دار میشم...

من خيلي بچه پسر دوست دارم
و اميدوارم مادرشوهر خوبي باشم
فكركنم ميشم

منم اگه مادرشوهر بشم،میشم عین مادرشوهر خودم...ماهه ماه!

فداش شم الهی...

من مادرشوهرم تو هیچ کاریم دخالت نمیکنه احترام میکنه احترام هم میبینه خدائیش مثل مادرم منم اگر عروسدار بشم همونجوری برخورد میکنم

مادر شوهر من هم توي هيچ كاري دخالت نمي كنه و هميشه هم طرف منو مي گيره و پسرشو دعوا مي كنه
گاهي خواهر شوهرها يه چيزي مي خرن فورا به شوهرم ميگه براش بخر چرا اونا داشته باشن ولي همسر تو نداشته باشه
كلا توي همه مسائل خيلي رعايت مي كنه تا به حال نديدم پشت سر كسي حرف بزنه هيچكس !
البته اينجوري بودن يه ذره سخته ولي دلم ميخواد همينجوري باشم و توي زندگي كسي دخالت نكنم چه برسه به عروسم.
تازگي يه سرويس طلا خريدم همه ميگن خيلي جوون پسنده منم جمعش كردم گذاشتم براي عروسم . بچه ها ميگن خوش به حال عروست دارم تمرين مي كنم مادر شوهر خوبي باشم

فكر كنم خانومهاي اين سايت ميخوان حسابي به خدمت عروساشون برسن
چون تعداد نظرات خيلي كمه

من که پسر ندارم.یه دختر دارم و دیگه تصمیم ندارم بچه بیارم...
اما من اگه مادر شوهر میشدم هیچ وقت مثل مادر شوهر خودم نمی شدم!!!ازش هیچ خوشم نمی آد.یعنی اخلاقش خیلی بده.یه جوریه.احساس میکنه از دماغ فیل افتاده!نمیشه بهش نزدیک شد.هرچی واسش بخری استفاده نمی کنه.من به مراتب اشپزی ام از اون بهتره.همیشه پدر شوهرم واسه غذاهای من دلش ضعف میره...بعد از هزار بار ناز کشیدن و دعوت اگه بیان خونمون پدر شوهرم اینقدر تعریف میکنه از آشپزی من دیگه انگشتاشم میخواد بخوره با غذا!!!اینم هی جلز و ولز میکنه!!!بعد چند روز این سری میگفت نمیدونی من چه کشک بادمجونایی درست میکردم.واسه فلان مهمونی اینو میریختم !اونو میریختم همه کیف کرده بودن!آخه من کشک بادمجونی درست کرده بودم که معرکه بود!
حالا اون آشپزیش افتضاحه.من هنر خاصی ندارم...ادعایی هم ندارم.اما عوض این که خوشحال شه.نمی میره اگه بگه آره.خوبه ...
حالا بلاخره من مهندس هستم.درآمد خوب دارم.قد بلند و خوش قیافه هم هستم تا حدودی.یه دختر دارم دسته گل.شوهرم هم خوب پسر خوبیه و من عاشقشم.اما انگار کور میشه منو می بینه.واقعا تو سن 74 سالگی به من حسودیش میشه انگار.نمی دونم چی میخواسته واسه پسرش!!!
امیدوارم خدا مادرشوهرهای خوبتونو ببخشه بهتون.اما مال من خیلی گوشت تلخه...متاسفم واسه خودم...

این فکرا خوبن ولی به شرطی که عروساتونم قدر شما رو بدونن سو استفاده نکنن
مامانبزرگمم خیلی به عروسش میرسه میره مسافرت سوقاتی میاره برای خانواده عروسشم میاره برا خواهراش داماداش پدر مادرش یا وقتی میریم خونه مامانبزرگم تا عروسش نیاد غذا نمیخوره تا عروسش اونجاس بیرون نمیره کلا خیلی بهش میرسه ولی اون همیشه بیشتر با خانواده خودشه و..... این باعث میشه مامانبزرگم همیشه ناراحته به ما میگه ولی به روی عروسش نمیاره خواهر شوهرای خوبی هم داره تولدشو همیشه تبریک میگن ولی دریغ از یه تبریک از طرف اون همیشه مییگه من یادم نمیمونه یا برن خونشون کاراشو انجام بدن ظرف بشورن و..... به نظر من اینجوری هم خوب نیست باید سیاست داشت نه اینکه بد باشی ولی مثل مامانبزرگم و دختراش ساده نباشی بهتره

البته محبت و دوستي بايد دوطرفه باشه وگرنه در بهبود روابط طرفين موثر نيست. اميدوارم همه اونايي كه پسر دارن عروساي خوبي قسمتشون بشه

دوستان واقعيت اينه كه خيلي مواقع مادرشوهر و
خواهر شوهر ما نمي خواهند براي ما بدي كنند
بدون
غرض يه چيزي مي گويند و ما همم بزرگش مي كنيم چون كلاً اين رابطه عروس و مادر شوهر
تنش زاست
ما خودمان هم فكر ميكنيم خيلي براي عروسمون خوب
هستيم
اما از
دل اون كه خبر نداريم
شايد
اون هم از يه چيز كوچيك كه ما قصد و منظور خاصي نداشتيم ناراحت شده و به دلش گرفته
1-
بايد تو اين رابطه خيلي با جنبه و با ظرفيت بود
و از هر حرفي ناراحت نشيم
و هميشه
فكر كنيم اون هم مثل مادر خودمون، مادر خودمون خيلي حرفها به ما ميزنه اما از اون
ناراحت نميشيم
پس بايد
جنبه و ظرفيت خودمان را بالا ببريم
2-
توقع خودمان رو پايين بياوريم
...آدمها طبق
سليقه و توقع ما رفتار نمي كنند همچنين مادر شوهر
اينكه ما توقع داشته باشيم مادر شوهر مون از ما
تعريف كنند اشتباه است
آدمها از نظر شخصيتي متفاوتند يكي يا اهل زبان بازي است يا ازمهربوني مياد هي تعريف مي كند
اما يكي از ساده و بي زبون بودنش و يا خود شيفته
بودنش تعريف نمي كند
اينها مهم نيست چون ما نمي تونيم اونارو عوض
كنيم
بايد توقع خودمون رو متعادل كنيم

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آشپز آنلاین]

[مشاهده در: www.ashpazonline.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 260]