تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 5 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):درگذشت عالم مصيبتى جبران ‏ناپذير و رخنه ‏اى بسته ناشدنى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833494374




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

کارهای شگفت انگیز کوروش و داریوش : مطالب جالب و خواندنی


واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: آیا میدانید: اولین
سیستم استخدام دولتی به صورت لشگری و کشوری به مدت ۴۰ سال خدمت و سپس
بازنشستگی و گرفتن مستمری دائم را کورش کبیر در ایران پایه گذاری کرد.

ـ آیا میدانید : کمبوجبه
فرزند کورش بدلیل کشته شدن ۱۲ ایرانی در مصر و اینکه فرعون مصر به جای عذر
خواهی از ایرانیان به دشنام دادن و تمسخر پرداخته بود ، با ۲۵۰ هزار سرباز
ایرانی در روز ۴۲ از آغاز بهار ۵۲۵ قبل از میلاد به مصر حمله کرد و کل مصر
را تصرف کرد و بدلیل آمدن قحطی در مصر مقداری بسیار زیادی غله وارد مصر
کرد . اکنون در مصر یک نقاشی دیواری وجود دارد که کمبوجیه را در حال
احترام به خدایان مصر نشان میدهد. او به هیچ وجه دین ایران را به آنان
تحمیل نکرد و بی احترامی به آنان ننمود

ـ آیا میدانید : داریوش
کبیر با شور و مشورت تمام بزرگان ایالتهای ایران که در پاسارگاد جمع شده
بودند به پادشاهی برگزیده شد و در بهار ۵۲۰ قبل از میلاد تاج شاهنشاهی
ایران رابر سر نهاد و برای همین مناسبت ۲ نوع سکه طرح دار با نام داریک (
طلا ) و سیکو ( نقره) را در اختیار مردم قرار داد که بعدها رایج ترین
پولهای جهان شد
ـ آیا میدانید : داریوش
کبیر طرح تعلمیات عمومی و سوادآموزی را اجباری و به صورت کاملا رایگان
بنیان گذاشت که به موجب آن همه مردم می بایست خواندن و نوشتن بدانند که به
همین مناسبت خط آرامی یا فنیقی را جایگزین خط میخی کرد که بعدها خط پهلوی
نام گرفت

ـ آیا میدانید
: داریوش در پایئز و زمستان ۵۱۸ - ۵۱۹ قبل از میلاد نقشه ساخت پرسپولیس را
طراحی کرد و با الهام گرفتن از اهرام مصر نقشه آن را با کمک چندین تن از
معماران مصری بروی کاغد آورد

ـ
آیا میدانید : داریوش بعد از تصرف بابل ۲۵ هزار یهودی برده را که
در آن شهر بر زیر یوق بردگی شاه بابل بودند آزاد کرد

ـ آیا میدانید : داریوش در
سال دهم پادشاهی خود شاهراه بزرگ کورش را به اتمام رساند و جاده سراسری آسیا را
احداث کرد که از خراسان به مغرب چین میرفت که بعدها جاده ابریشم نام گرفت
ـ
آیا میدانید : اولین بار پرسپولیس به دستور داریوش کبیر به صورت ماکت
ساخته شد تا از بزرگترین کاخ آسیا شبیه سازی شده باشد که فقط ماکت کاخ
پرسپولیس ۳ سال طول کشید و کل ساخت کاخ ۸۰ سال به طول انجامید

ـ آیا میدانید : داریوش
برای ساخت کاخ پرسپولیس که نمایشگاه هنر آسیا بوده ۲۵ هزار کارگر به صورت
۱۰ ساعت در تابستان و ۸ ساعت در زمستان به کار گماشته بود و به هر
استادکار هر ۵ روز یکبار یک سکه طلا ( داریک ) می داده و به هر خانواده از
کارگران به غیر از مزد آنها روزانه ۲۵۰ گرم گوشت همراه با روغن - کره -
عسل و پنیر میداده است و هر ۱۰ روز یکبار استراحت داشتند

ـ آیا میدانید : داریوش
در هر سال برای ساخت کاخ به کارگران بیش از نیم میلیون طلا مزد می داده
است که به گفته مورخان گران ترین کاخ دنیا محسوب میشده . این در حالی است
که در همان زمان در مصر کارگران به بیگاری مشغول بوده اند بدون پرداخت مزد
که با شلاق نیز همراه بوده است

ـ آیا میدانید : تقویم
کنونی ( ماه ۳۰ روز ) به دستور داریوش پایه گذاری شد و او هیاتی را برای
اصلاح تقویم ایران به ریاست دانشمند بابلی "دنی تون" بسیج کرده بود . بر
طبق تقویم جدید داریوش روز اول و پانزدهم ماه تعطیل بوده و در طول سال
دارای ۵ عید مذهبی و ۳۱ روز تعطیلی رسمی که یکی از آنها نوروز و دیگری سوگ
سیاوش بوده است

ـ آیا میدانید : داریوش پادگان و نظام وظیفه را
در ایران پایه
گزاری
کرد و به مناسبت آن تمام جوانان چه فرزند شاه و چه فرزند وزیر باید
به خدمت بروند و تعلیمات نظامی ببینند تا بتوانند از سرزمین پارس دفاع کنند

ـ آیا میدانید : داریوش
برای اولین بار در ایران وزارت راه - وزارت آب - سازمان املاک -سازمان
اطلاعات - سازمان پست و تلگراف ( چاپارخانه ) را بنیان نهاد

ـ آیا میدانید : اولین راه شوسه و زیر سازی شده
در جهان توسط داریوش ساخته شد

آیا میدانید : داریوش برای جلوگیری از قحطی آب
در هندوستان که جزوی از امپراطوری ایران بوده سدی عظیم بروی رود سند بنا
نهاد


ـ آیا میدانید : فیثاغورث
که بدلایل مذهبی از کشور خود گریخته بود و به ایران پناه آورده بود توسط
داریوش کبیر دارای یک زندگی خوب همراه با مستمری دائم شد

ـ آیا میدانید : در طول سلطنت
داریوش کبیر ۲۴۲
حکمران
بر علیه او شورش کرده بودند و او پادشاهی بوده که با ۲۴۲ مورد شورش
مقابله کرد و همه را بر جای خود نشاند و عدالت را در سرتاسر ایران بسط داد
. او در سال آخر پادشاهی به اندازه ۱۰ میلیون لیره انگلستان ذخیره مالی در
خزانه دولتی بر جای گذاشت

ـ
آیا میدانید : داریوش
در سال ۵۲۱ قبل از میلاد فرمان داد : من عدالت را دوست دارم ، از گناه
متنفرم و از ظلم طبقات بالا به طبقات پایین اجتماع خشنود نیستم

داستانی زیبا درمورد کوروش کبیر!
زمانی کزروس به کورش بزرگ گفت: چرا از غنیمت های جنگی چیزی
را برای خود برنمی داری و همه را به سربازانت می‌بخشی؟
کورش گفت: اگر
غنیمت های جنگی رانمی بخشیدیم الان دارایی من چقدر بود؟!  کزروس عددی را با
معیار آن زمان گفت.
کورش
یکی از سربازانش را صدا زد و گفت برو به مردم بگو کورش برای امری به
مقداری پول و طلا نیاز دارد. سرباز در بین مردم جار زد و سخن کورش را به
گوش‌شان رسانید.
مردم هرچه در توان داشتند برای کورش فرستادند. وقتی که
مالهای گرد آوری شده را حساب کردند، از آنچه کزروس انتظار داشت بسیار
بیشتر بود.
کورش رو به کزروس کرد و گفت: ثروت من اینجاست. اگر آنهارا
پیش خود نگه داشته بودم، همیشه باید نگران آنها بودم. زمانی که ثروت در
اختیار توست و مردم از آن بی بهره‌اند مثل این می‌ماند که تو نگهبان
پولهایی که مبادا کسی آن را ببرد!

ممنون ارزو جون از مطالب عالی و مفیدتون
خوبه که ما فرزندان ایران زمین بدونیم که کی هستیم و افتخاراتمون رو بیشتر و بهتر بشناسیم
من متاسفانه اکثر جاها میبینم که میگن ما ایرانی ها........(یه عادت بد اکثر مواقع جای نقطه چین قرار میگیره)
نمیدونم چرا باید عادتای بد کسی که ناراحتمون کرده رو بذاریم به پای ایران؟...
وقتی کار خوبی می کنیم کسی چندان نمیگه ما ایرانی ها این طور و ما ایرانی ها اون طور؟
بعد از سالها که عروسا و مادر شوهرا بد همدیگه رو پیش بقیه می گفتند بالاخره یاد گرفتیم که
 پیش هر کسی بدشون رو نگیم چون که کلی امواج بد به خودمون جذب می کنیم و بالاخره فهمیدیم که نباید بذاریم دیگران ما رو ادمای بدبختی ببینند
کی می خواهیم اینو در مورد وطنمون بفهمیم و عمل کنیم؟
به عنوان مثال
اغلب توی برنامه (بفرمایید شام) میبینم وقتی یکی از شرکت کننده ها از دست رقیبش ناراحته فورا می گه ما ایرانی ها فلان و ...
یعنی این پیام رو به مخاطب می رسونه که ایراد رقیب من به خاطر ایرانی بودنشه
در حالیکه خودش هنوز یاد نگرفته که در جایگاهی نیست (از لحاظ منطق/برهان و توانایی در دانش و خرد)که در مورد دیگران قضاوت کنه چه برسه به در مورد فرهنگ و پشتوانه تمدن کشوری  اونم نه هر کشوری بلکه کشور عزیزمون ایران
در ضمن کسی که از لحاظ علمی در چنین جایگاهی قرار داره در مورد دیگران قضاوت نمیکنه و از انتقاد دیگران هم برافروخته نمیشه
یادمون باشد هر جا که کشور و ملتمون به زیر سوال بردیم اول خودمون-همسرمون-فرزند و پدر ومادر وبعد کشورمون رو به زیر سوال برده ایم

خواهش ثمر جون ممنون از مطلبي كه نوشتي حرفهاي دل من رو زدي من هم نظر شما رو دارم راستش رو بخواي در مورد برنامه بفرماييد شام هم يك روزي هميشه نگاه ميكردم اما از بعد از عيد ديگه نگاه نميكنم چون بيشتر اعصاب ادمو خرد ميكنن و بعضياشون اسم ايراني رو هم خراب كردن

 قبلا در مورد کورش مطالعه کرده بودم اما در مورد داریوش نه. مطالب واقعا جالبی بود. دستت درد نکنه آرزو جون.

مرسی ارزو جون
ای کاش کمی فقط کمی با خوندنه تاریخ به این باور برسیم که ما ایرانی ها دارای تمدنی اصیل و کهن هستیم.
ای کاش کمی مثله گذشتگانمون خودمون رو باور داشتیم و اینهمه غرب زده و خودباخته در برابر غرب نبودیم.
تمدنه امروزه غرب الگو گرفته از تمدنه کهنه مشرق زمینه.
واقعا باعثه تاسفه که ما اینهمه سعی می کنیم از غرب الگو بگیریم در حالی که غرب به این فرهنگ و تمدنه اصیله ما اذعان داره.
ای کاش خودمون رو باور کنیم و بچه هامون رو جوری تربیت کنیم که با افتخار و سربلندی بگن من ایرانیم.




شش ساعت قبل از ورود جنازه
به شهر پرسپوليس ياهمان تخت جمشيد ، داريوش با درباريان تا بيرون شهر به
استقبال جنازه رفتند وجنازه را آوردند .

نوزاندگان در پيشاپيش
مشايعين جنازه ، آهنگهاي غم انگيزي مينواختند ، پشت سر آنان پيلان وشتران
سپاه وسپس سه هزارتن از سربازان بدون سلاح راه مي پيمودند ، در اين جمع
سرداران پيري كه درجنگهاي کوروش شركت داشته بودند نيز حركت مي كردند. پشت
سرآنان گردونه باشكوه سلطنتي کوروش كه داراي چهار مال بند بود وهشت اسب
سپيد با دهانه يراق طلا بدان بسته بودند پيش مي آمدند. جسد بر روي اين
گردونه قرار داشت .

محافظان جسد و قراولان خاصه بر گرد جنازه حركت
مي كردند. سرودهاي خاص خورشيد وبهرام مي خواندند و هر چند قدم يك بار مي
ايستادند و بخور مي سوزاندند. تابوت طلائي در وسط گردونه قرار داشت. تاج
شاهنشاهي بر روي تابوت مي درخشيد ،خروسي بر بالايگردونه پر و بال زنان قرار
داده شده بود اين علامت مخصوص و شعار نيروهاي جنگي کوروش بوده است.

پس
از آن سپهسالار بر گردونه جنگي ( رتهه ) سوار بود و درفش خاص کوروش را در
دست داشت. بعد از آن اشيا واثاثيه زرين و نفايس و ذخايري كه مخصوص کوروش
بود.

يك تاك از زر و مقداري ظروف و جامه هاي زرين حركت مي دادند.
همينكه نزديك شهر رسيدند داريوش ايستاد و مشايعين را امر به توقف داد و خود
با چهره اياندوهناك ،‌ آرام بر فراز گردونه رفت و بر تابوت بوسه زد ؛ همه
حاضران خاموش بودند و نفس ها حبس گرديده بود. به فرمان داريوش دروازه هاي
قصر شاهي تخت جمشيد را گشودند وجنازه را به قصر خاص بردند.

تا سه
شبانه روز مردم با احترام از برابرپيكر کوروش مي گذشتند و تاجهاي گل نثار
مي كردند وموبدان سرودهاي مذهبي ميخواندند . روز سوم كه اشعه زرين آفتاب بر
برج و باروهاي كاخ باعظمت هخامنشي تابيد ، با همان تشريفات جنازه را به
طرف پاسارگاد شهري كه مورد علاقه خاص کوروش بود حركت دادند. بسياري از مردم
دهات و قبايل پارسي براي شركت دراين مراسم سوگواري بر سر راهها آمده بودند
و گل وعود نثار مي كردند .

در كنار رودخانه کوروش ( كر) مرغزاري
مصفا و خرم بود. در ميان شاخه هاي درختان سبز و خرم آن بناي چهار گوشي
ساخته بودند كه ديوارهاي آن از سنگ بود .

هنگاميكه پيكر کوروش به
خاك مي سپردند ، پيران سالخورده و جوانان دلير، يكصدا به عزاي سردار خود
پرداختند. در دخمه مسدود شد، ولي هنوز چشمها بدان دوخته بود و كسي از فرط
اندوه به خود نمي آمد كه از آنجا ديده بردوزد. به اصرار داريوش ، مشايعين
پس از اجراي مراسم مذهبي همگي بازگشتند و تنها چند موبد براي اجراي مراسم
مذهبي باقي ماندند .
به نقل از هرودوت يوناني: کورش در طول زندگی خود
فقط یک زن اختیار کرد و او کاساندان نام داشت دختر فرناسپه از شاهدختان
خاندان هخامنشی . کاساندان قبل از کورش درگذشت و بعد از - او کورش در
اندوهی فراوان ماند و برای همیشه و به احترام همسرش تنهایی را برگزید

معتبرترین
سند در باره مرگ کورش هرودوت است که تاریخ تمدن ویل دورانت نیز از آن
اقتباس کرده است . طبق گفته های هرودوت : کوروش در اواخر عمر برای آرام
کردن نواحی شرقی کشور که در جریان فتوحاتی که او در مغرب زمین داشت ناآرام
شده بودند و هدف تهاجم همسایگان شرقی قرار گرفته بودند به آن مناطق رفته
است و شش سال در شرق جنگیده است. بسیاری از مورخین ، علت مرگ کوروش را کشته
شدنش در جنگی که با قبیله ماساژتها ( یا به قولی سکاها ) کرده است دانسته
اند. ابراهیم باستانی پاریزی در مقدمه ای که بر ترجمه ی کتاب « ذوالقرنین
یا کوروش کبیر » نوشته است ، آنچه بر پیکر کوروش پس از مرگ می گذرد را
اینچنین شرح می دهد :
سرنوشت جسد کوروش در سرزمین سکاها خود بحثی دیگر دارد.

بر
اثر حمله ی کمبوجیه به مصر و قتل او در راه مصر ، اوضاع پایتخت پریشان شد
تا داریوش روی کار آمد و با شورش های داخلی جنگید و همه ی شهرهای مهم یعنی
بابل و همدان و پارس و ولایات شمالی و غربی و مصر را آرام کرد. روایتی بس
موثر هست که پس از بیست سال که از مرگ کوروش می گذشت به فرمان داریوش ،
جنازه ی کوروش را به شيوه اي در خور بزرگواريش و احترام به پارس نقل کردند.


مرسی دوستم خیلی زیبا بوووود

ممنون عزیزم. با اجازه ات وصیتنامه های کوروش و داریوش بزرگ رو اینجا میذارم. خوندنشون خالی از لطف نیست. ببینید ما چی بودیم و چی شدیم.....
 
وصیت نامه کوروش هخامنشی
 
       ای پروردگار بزرگ ، خداوند نیاکان من ، ای آفتاب و ای خدایان این قربانیها را از من بپذیرید و سپاس و نیایش مرا نیز در ازای عنایاتی که نسبت به من فرموده و در همه زندگانیم به وسیله علایم آسمانی ، نوای پرندگان و ندای انسان ارشادم کرده اید که چه باید بکنم و از چه کارها احتراز نمایم .به خصوص قدر شناسی بی حد و قیاس دارم که هیچ گاه مرا از یاری و حمایت خود محروم نداشته اید و هرگز حتی در حین نهایت کامیابی باز مقهور غرور نشده ام . اکنون از درگاه متعال شما در خواست دارم زندگی فرزندانم ، زن ، دوستانم و وطنم را قرین نیکی و سعادت بدارید و مرگ مرا هم مانند زندگانیم توام با عزت و افتخار .
 
       پسران من و شما ای دوستانم ، پایان عمر من فرا رسیده است . من این حالت درگذشت را بنا بر آثار و قراینی درک می کنم . وقتی که از میان شما رفتم باید به وسیله گفتار و عمل نشان دهید که مرد سعیدی بوده ام .هنگامی که کودک بودم و باز در اوان جنوانی و روزگار سالخوردگی از نعمتها و خوشیهای هر یک از آن مراحل نیک برخوردار شده ام ، با مرور زمان بر قدرتم پیوسته افزوده شده است اما در زمان کهولت نا توان تر از عهد جوانی نبوده ام و به خاطر ندارم اقدام به کاری کرده باشم و یا چیزی طلب نموده باشم ولی کامیاب نشده باشم .به علاوه دوستانم را به وسیله نیکیها بهره مند و خوشبخت و دشمنان خود را خوار و زبون کرده ام و این سرزمین نیاکان خویش را که پیش از من نام و نشانی در آسیا نداشت به اوج ترقی و تعالی رسانیده ام و حتی یکی از کشورهای مسخر خویش را از دست نداده ام . در سراسر زندگی به آنچه خواسته ام رسیده ام و همواره نگران که مبادا به شکستی دچار آیم یا خبر نکبت باری بشنوم و همین بیم و نگرانی مانع از آن شد که به شیوه سبک سران زیاده از خود راضی و غره شوم . اینک که از میان شما می روم پسرانم را باز می گذارم ،همان فرزندانی که هدیه خدائی اند . وطن خود و دوستانم را سرفراز می گذارم و می گذرم . شکی نیست که همگان مرا خوش بخت خواهند پنداشت و یاد مرا ارجمند و گرامی خواهند داشت . اکنون باید دستوراتی راجع به کشورم و دستگاه پادشاهی خویش بدهم تا پس از درگذشتم میان شما اختلافی پیش نیاید . ای پسرانم ، من هر دو شما را یکسان دوست دارم . اما فرزند ارشدم را که بر اثر عمر طولانی تر تجربیات بیشتری دارد رهبر جرگه آزاد مردان و راهنمای کار و عمل بر می گزینم . خودم نیز در وطنم که خانه عزیز همه ماست به همین گونه بار آمده ام که در قبال بزرگتران ، برادران و هم وطنانم در شهر یا جلسات و یا در حین مذاکرات گذشت و مدارا نمایم . هر دو شما را هم به همین سان پرورش داده ام که نسبت به بزرگتران خود احترام نمایید و دیگران که از شما جوان ترند شرط و ادب و احترام را رعایت نمایند . اینها موازین و قواعدی است که به دست شما می سپارم و آن حاصل تجربه های زندگی و موافق با عادات و رسوم ملی و جزو آیین ماست .
 
       ای کمبوجیه ، پادشاهی توراست و این عین مشیت خداوندی است و تا آنجا نیز که به خودم مربوط است و به تو ای تانا اوکسار ( بردیا )حکومت خطه های ماد ، ارمنستان و کادوسیان را می سپارم . هر چند که پهناوری حصه برادر ارشدت بیشتر است و او عنوان شاهی نیز دارد تو با یان سه قطعه سهم خویش به عقیده من خوشی بیشتری خواهی داشت و گمان نمی کنم که از اسباب کامیابی و رفاه چیزی کم و کسر داشته باشی . آنچه دل و جان آدمی را وجد و جلا می بخشد در اختیار توست اما به آنچه دور از اختیار و دسترسی است ولع نمودن و غم گرفتاریهای بسیار داشتن ، از رشک کامیابیهای من دمی نیاسودن ، در راه دیگران چاه کندن و یا خود در دام بلا افتادن ، اینها نصیب و بار برادر تاج دار توست و موانعی است که مجال و فراغتی برای آسایش او باقی نخواهد گذاشت و تو ای کمبوجیه خود بهتر می دانی و گفتن من لزومی ندارد که آنچه تخت و تاجت را حفظ کند این عصای شاهی من نیست بلکه وجود یاران صدیق و وفا دار است . صداقت آنها نگهبان حقیقی تو وو مایه اقتداری است که هیچگاه بی هوده نخواهد بود . ولی همیشه در این اندیشه باش که درستی و وفا مانند علف صحرا به خودی خود رشد و نما ندارد ، زیرا اگر نهادی بود در همه افراد یکسان مشاهده می گردید . چنان که خاصیت تمام مواد طبیعی نسبت به همه افراد بشر مساوی است . هر رهبری باید پیروانی صدیق برای خود فراهم سازد و این منظور با تهدید و زور حاصل شدنی نیست بلکه لازمه آن احسان و مهربانی است .خداوند رشته محکم برادری را استوار فرموده است که اثرات و نتایج بی شمار دارد . شما نیز رفتار خود را بر این قاعده آسمانی نهاده آن را وسیله مهر ورزی متقابل قرار دهید . هر گاه چنین کنید هیچ قدرتی دیگر بر نیروی دو برادر چیرگی نخواهد یافت . آن کسی که در فکر برادر است به خویش نیکی می رساند . چه کس دیگری به قدر برادر خواستار بزرگی و سربلندی برادر است ؟ و چه کسی به وسیله ای دیگر مگر اقتدار برادر مصون از خطر ؟ ای تانا اوکسار مبادا هیچ کس بهتر و بیشتر از تو نسبت به برادرت اطاعت نماید و در حمایت وی از تو کوشا تر باشد . برکات قدرت او و یا ادبار و بدبختی او زودتر از هر کس به تو خواهد رسید . پس خودت انصاف بده که در ازای کمترین محبت از کدام ناحیه خیر و خوشی بیشتری انتظار توانی داشت و در مقابل مدد و حمایت خودت یاری و حمایت بیشتر ؟ آیا سخت تر از سردی و برودت بین دو برادر چیزی هست ؟ کدام قدر و احترامی گرامی تر از احترام متقابل دو برادر می شود ؟ ای کمبوجیه تو نیز بدان که فقط برادری که در قلب برادر کانون محبتی دارد از مکر و فسون مردم زمانه مصون خواهد بود . ای هر دو فرزندم شما را به خدایان اجداد خویش سوگند می دهم که اگر به خوشنودی خاطرم علاقه دارید با هم خوب باشید و خیال نکنید چون از میان شما بروم پاک نیست و نابود شده ام . شما با دیدگان ظاهری خود هیچگاه روحم را ندیده اید اما همواره شاهد اثراتش بوده اید . ایا ندیده اید که روح مقتولان چه اتشی در جان جنایت کاران می افکند و شراره انتقام چه طوفانی در وجود تبهکاران بر می انگیزد ؟ آیا خیال می کنید اگر آدمیان می دانسته اند که ارواح آنها هیچگونه قدرتی ندارد باز احترام و ستایش مردگان دوام می یافت ؟
 
       ای فرزندانم بدانید که هستی روح انسان فقط تا وقتی نیست که در این تن فانی است و تا از بدن رفت ، نابود می شود . نه ، به عقیده من تا موقعی که روح در کالبد ماست مایه زندگی تن است و این تصور به نظر من دور از امکان که با جدایی از بدن بی جان ، روح نیست و نابود می گردد . برعکس پس از رهایی از تن که سرانجام پاک و منزه و از بندها آزاد می شود به عالی ترین مدارج عضم و تعالی خواهد رسید . وقتی که بدن ما به حالت انحلال افتاد هر یک از اجزای ترکیبی آن به عنصر اصلی خود باز می گردد . در هر حال خواه روح فانی شود یا باقی بماند ، باز دیدنی نیست . ملاحظه کنید این دو عامل توامان کامل ، یعنی مرگ و خواب چه شباهت عظیمی با هم دارند . در خواب است که روح انسان حد اعلای جنبه ملکوتی خود را باز می یابد و آنچه را که شدنی است و در پیش است در می یابد زیرا که در حالت خواب بیش از هر موقع دیگر روح آزاد است . پس اگر آنچه می گویم حقیقت باشد و روح فقط از بدن جدا و آزاد می شود بر شما است که در تکریم و نیایش روح من بکوشید و به آنچه اندرز می دهم رفتار کنید و اگر هم چنین نباشد و هستی روح به بقای تن بسته باشد و فانی می شود ، خداوند همواره جاودانی است و بر همه امور عالم ناظر و قادر متعال و نگهبان نظم کرداری جهان است و عظمت و خیر او به وهم و خیال در نیاید .
 
       ای فرزندان ، پس از خدا بترسید و هرگز در پندار و گفتار و رفتار به راه گناه نروید .بعد از پروردگار ، انتظارم از شما این است که به افراد بشر که در نتیجه زاد و ولد جاودانی هستند احترام بگذارید ، زیرا که خدایان شما را در ظلمت مستور نمی دارند بلکه کردار شما در انظار نیک هویدا است . هر گاه اعمال شما قرین نیکی و داد باشد نفوذ و قدرت شما درخشان خواهد نمود ، اما اگر در صدد صدمه و آزار یکدیگر برآیید اعتماد همگان از شما سلب خواهد شد ، چون تا معلوم شود که نسبت به کسی که بیش از همه باید احترام و محبت ورزید اندیشه آزار دارید ، هیچ کس اگر خود نیز مایل باشد باز به شما اطمینان نخواهد داشت .پس اگر سخنانم به اندازه کافی خوش اثر و نافذ باشد و به رعایت وظایف خود نسبت به یکدیگر آشنا می شوید چه بهتر و گرنه تاریخ که بهترین مربی است به شما درس عبرت خواهد داد . زیرا که والدین همواره درباره فرزندان خویش علاقه دارند و برادران نسبت به یکدیگر . اما مواردی هم بر خلاف این قاعده طبیعی پیش آمده است . از این رو خود درست بنگرید که کدام راه نتیجه بهتری داشته است و ار آن پیروی کنید که عین صلاح و رستگاری است .
      
       وقتی که از دنیا رفتم بدنم را در تابوت زر یا نقره و یا هر گونه حفاظ دیگری نگذارید ، بلکه هر چه زودتر دفن کنید و چه بهتر که در آغوش خاک که مادر همه نعمتهای نیک و نازنین است و نگهبان چیزهای خوب و سودمند ، آرام گیرم . من در همه عمر خود خواستار خیر و صلاح آدمیان بوده ام و بس نیکو است که در دل خاک که ولی نعمت بشر است بمانم . ایرانیان و یارانم را بر مزارم فرا آورید تا شریک آسودگی و سعادتم باشند و تهنیتم گویند که سرانجام ، رستگار از دنیا رفته ام و دیگر بار غصه و ادبار ندارم . خواه من با خدایان قرین شوم و یا نا کام به همه آنها که هنگام دفن جنازه ام حضور دارند ، پیش از فرا رفتن به خاطر وجودی که سعادتمند زیسته است بخششها کنید و این آخرین حرفم را نیز در خاطر یسپارید : « اگر بخواهید دشمنان خود را خوار کنید ، با دوستان خویش خوبی کنید »
 





 
این خیییییییلی قشنگه
وصیت نامه داریوش بزرگ هخامنشی    













اینک من از دنیا میروم بیست وپنج کشور جزء امپراتوری ایران است. و در تمام این کشور ها پول ایران رواج دارد وایرانیان در آن کشور ها دارای احترام هستند . و مردم کشور ها در ایران نیز دارای احترام هستند.


 جانشین من خشایار شا باید مثل من در حفظ این کشور ها بکوشد . وراه نگهداری این کشور ها آن است که در امور داخلی آنها مداخله نکند و مذهب وشعائر آنان را محترم بشمارد.اکنون که من از این دنیا می روم تو دوازده کرور در یک زر در خزانه سلطنتی داری و این زر یکی از ارکان قدرت تو میباشد . زیرا قدرت پادشاه فقط به شمشیر نیست بلکه به ثروت نیز هست . البته به خاطر داشته باش تو باید به این ذخیره بیفزایی نه اینکه از آن بکاهی . من نمی گویم که در مواقع ضروری از آن برداشت نکن ، زیرا قاعده این زر در خزانه آن است که هنگام ضرورت از آن برداشت کنند ، اما در اولین فرصت آنچه برداشتی به خزانه برگردان . مادرت آتوسا برمن حق دارد پس پیوسته وسایل رضایت خاطرش را فراهم کن .

ده سال است که من مشغول ساختن انبار های غله در نقاط مختلف کشور هستم و من روش ساختن این انبار ها را که از سنگ ساخته می شود وبه شکل استوانه هست در مصر آموختم و چون انبار ها پیوسته تخلیه می شود حشرات در آن بوجود نمی آیند و غله در این انبار ها چند سال می ماند بدون اینکه فاسد شود و توباید بعد از من به ساختن انبار های غله ادامه بدهی تا اینکه همواره آذوقه دو و یا سه سال کشور در آن انبار ها موجود باشد . و هر ساله بعد از اینکه غله جدید بدست آمد از غله موجود در انبار ها برای تامین کسری خواروبار از آن استفاده کن و غله جدید را بعد از اینکه بوجاری شد به انبار منتقل نما و به این ترتیب تو هرگز برای آذوغه در این مملکت دغدغه نخواهی داشت ولو دو یا سه سال پیاپی خشکسالی شود .

هرگز دوستان وندیمان خود را به کار های مملکتی نگمار و برای آنها همان مزیت دوست بودن با تو کافی است . چون اگر دوستان وندیمان خود را به کار های مملکتی بگماری و آنان به مردم ظلم کنند و استفاده نامشروع نمایند نخواهی توانست آنها را به مجازات برسانی چون با تو دوست هستند و تو ناچاری رعایت دوستی بنمایی .

کانالی که من میخواستم بین شط نیل و دریای سرخ بوجود بیاورم هنوز به اتمام نرسیده و تمام کردن این کانال از نظر بازرگانی و جنگی خیلی اهمیت دارد تو باید آن کانال را به اتمام برسانی و عوارض عبور کشتی ها از آن کانال نباید آنقدر سنگین باشد که ناخدایان کشتی ها ترجیح بدهند که از آن عبور نکنند .اکنون من سپاهی به طرف مصر فرستادم تا اینکه در این قلمرو ، نظم و امنیت برقرار کند ، ولی فرصت نکردم سپاهی به طرف یونان بفرستم و تو باید این کار را به انجام برسانی . با یک ارتش قدرتمند به یونان حمله کن و به یونانیان بفهمان که پادشاه ایران قادر است مرتکبین فجایع را تنبیه کند .

توصیه دیگر من به تو این است که هرگز دروغ گو و متملق را به خود راه نده ، چون هردوی آنها آفت سلطنت هستند و بدون ترحم دروغ گو را از خود دور نما . هرگز عمال دیوان را بر مردم مسلط نکن ، و برای اینکه عمال دیوان بر مردم مسلط نشوند ، قانون مالیات وضع کردم که تماس عمال دیوان با مردم را خیلی کم کرده است و اگر این قانون را حفظ کنی عمال حکومت با مردم زیاد تماس نخواهند داشت .
افسران وسربازان ارتش را راضی نگه دار و با آنها بدرفتاری نکن . ا
گر با آنها بد رفتاری کنی آنها نخواهند توانست معامله متقابل کنند . اما در میدان جنگ تلافی خواهند کرد ولو به قیمت کشته شدن خودشان باشد و تلافی آنها اینطور خواهد بود که دست روی دست می گذارند و تسلیم می شوند تا اینکه وسیله شکست خوردن تو را فراهم کنند .

امر آموزش را که من شروع کردم ادامه بده وبگذار اتباع تو بتوانند بخوانند وبنویسند تا اینکه فهم وعقل آنها بیشتر شود وهر چه فهم وعقل آنها بیشتر شود ، تو با اطمینان بیشتری میتوانی سلطنت کنی . همواره حامی کیش یزدان پرستی باش . اما هیچ قومی را مجبور نکن که از کیش تو پیروی نماید و پیوسته و همیشه به خاطر داشته باش که هرکس باید آزاد باشد و از هر کیش که میل دارد پیروی نماید .

بعد از اینکه من زندگی را بدرود گفتم . بدن من را بشوی و آنگاه کفنی را که من خود فراهم کرده ام بر من به پیچان و در تابوت سنگی قرار بده و در قبر بگذار . اما قبرم را که موجود است مسدود نکن تا هرزمانی که میتوانی وارد قبر بشوی و تابوت سنگی مرا در آنجا ببینی و بفهمی ، که من پدر تو پادشاهی مقتدربودم و بر بیست وپنج کشور سلطنت میکردم ،مردم و تو نیز مثل من خواهی مرد  . زیرا سرنوشت آدمی این است که بمیرد ، خواه پادشاه بیست وپنج کشور باشد خواه یک خارکن و هیچ کس در ان جهان باقی نخواهد ماند . اگر تو هر زمان که فرصت بدست می آوری وارد قبر من بشوی و تابوت را ببینی ، غرور وخود خواهی برتو غلبه خواهد کرد ، اما وقتی مرگ خود را نزدیک دیدی ، بگو قبر مرا مسدود نمایند و وصیت کن که پسرت قبر تو را باز نگه دارد تا ینکه بتواند تابوت حاوی جسد تو را ببیند .زنهار زنهار ، هرگز هم مدعی وهم قاضی نشو اگر از کسی ادعایی داری موافقت کن یک قاضی بیطرف آن ادعا را مورد رسیدگی قرار دهد . و رای صادر نماید . زیرا کسی که مدعی است اگر قاضی هم باشد ظلم خواهد کرد .
هرگز از آباد کردن دست برندار . زیرا که اگر از آباد کردن دست برداری کشور تو رو به ویرانی خواهد گذاشت زیرا این قاعده است که وقتی کشوری آباد نمی شود به طرف ویرانی می رود . در آباد کردن ، حفر قنات و احداث جاده وشهر سازی را در درجه اول قرار بده .

عفو وسخاوت را فراموش نکن و بدان بعد از عدالت برجسته ترین صفت پادشاهان عفو است و سخاوت ، ولی عفو باید فقط موقعی بکار بیفتد که کسی نسبت به تو خطایی کرده باشد و اگر به دیگری خطایی کرده باشد و تو خطا را عفو کنی ظلم کرده ای زیرا حق دیگری را پایمال نموده ای .بیش از این چیزی نمیگویم این اظهارات را با حضور کسانی که غیر از تو در اینجا حاضر هستند ، کردم . تا اینکه بدانند قبل از مرگ من این توصیه ها را کرده ام و اینک بروید و مرا تنها بگذارید زیرا احساس میکنم مرگم نزدیک شده است












مرسی

من عاشق سلسله هخامنشیم مخصوصا کوروش هخامنشی
مرسی عزیزم

منم همین طور عزیزم






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آشپز آنلاین]
[مشاهده در: www.ashpazonline.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 494]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن