واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: دوستای گلم هر کسی ممکنه یه سری مسایل رو توی برخوردهای رسمیش در نظر داشته باشه که ممکنه هرکسی به اونها توجه نداشته باشه...
میخوام از ریزترین نکاتی که توی جمع رعایت میکنید بگین...
حتی مثلا از طرز حرف زدن، تعارفهای خوبی که بلدین، طرز رفتار، یا هر نکته ریزی که بلدین میخوام بشنوم....
مرسی یه عالمه!
سلام . من شماليي هستم.گيلان ... كلا اينجا چون مردمش خيلي از لحاظ زندگي و برخورد و اينا خيلي همه چيو آسون راحت ميگيرن. مثلا تو مهمونيا خيلي به ظرف و ظروف و يا اينكه پيش غذا چيه چرا دسر ندارن و اينا توجه نميشه. تو عروسيامونم همينطور . مثلا به نوع تالار يا اينكه هر لحظه بايد ازشون پذيرايي بشه و اينا براشون خيلي مهم نيست .يا اينكه جهيزيه عروس بايد حتما مارك خاصي باشه يا كامل باشه و اينا توجه نميشه. همه درپي اين هستن كه چندلحظه ايو شاد باشن دررابطه با تعارفات واينا ما خيلي اهل تعارف نيستيم مثلا دوستاني داريم كه از شهراي مجاور هستن ميان راحت مثلا نصفه شب ميرسن ميا خودشون ميرن تو اتاق ميخوابن دورهمن . شوهرم چون اينجايي نيست بعضي وقتا كه مياد ميبينه تعجب ميكنه . ... من اينارو نوشتم ولي دوباره يكتا سوالتو خوندم شك ورم داشت منظورت چيز ديگه اي بود ؟ اگه بود دوباره بگو شايد من متوجه نشدم...مرسي بوسسسسسسسسسس.
مرسی آفتاب جونم... مرسی که توضیح دادی
راستش مساله اینه که من شخصا وقتی که توی یه جمع رسمی میشه، مثلا توی تعارف حرف کم میارم... حرفای رسمی زیادی بلد نیستم! گاهی یکی بیسواده اما قدرت سخنوری خیلی خوبی داره که همه رو مجذوب خودش میکنه. اما من سوتی زیاد میدم!!!!!! )):
. نه بابا شكسته نفسي ميكني ماشاءالله قدرت بيانت خيلي خوبه. منم توجمعاي رسمي سعي ميكنم كمتر حرف بزنم و بيشتر شنونده باشم. ميترسم يه چيزي بگم كه نبايد بگم بد بشه. اينو قبول دارم كه ميگي يه شخص بيسواد ممكنه خيلي بيانش خوب باشه. به چشم تو بعضي مهمونيا ديدم. مثلا شوهر خاله من واقعا بيسواده ولي انقدر قشنگ صحبت ميكنه و عقايد جالبي داره همه تحسين ميكننش. خود من قبلا سعي ميكردم خيلي تو بحث شركت كنم ولي گرم حرف زدن كه ميشدم يادم ميرفت همه چي يه حرفايي هم ميزدم بعدش از گفتنشون پشيمون ميشدم. واسه همين تصميم گرفتم تا اطلاعاتمو در مورد هرچيزي خيلي بالا نبردم خيلي دخالت نكنم فقط در حدي كه بتونم در اون زمينه مسلط و كامل صحبت كنم...
aftabetarik نوشته است:
. نه بابا شكسته نفسي ميكني ماشاءالله قدرت بيانت خيلي خوبه. منم توجمعاي رسمي سعي ميكنم كمتر حرف بزنم و بيشتر شنونده باشم. ميترسم يه چيزي بگم كه نبايد بگم بد بشه. اينو قبول دارم كه ميگي يه شخص بيسواد ممكنه خيلي بيانش خوب باشه. به چشم تو بعضي مهمونيا ديدم. مثلا شوهر خاله من واقعا بيسواده ولي انقدر قشنگ صحبت ميكنه و عقايد جالبي داره همه تحسين ميكننش. خود من قبلا سعي ميكردم خيلي تو بحث شركت كنم ولي گرم حرف زدن كه ميشدم يادم ميرفت همه چي يه حرفايي هم ميزدم بعدش از گفتنشون پشيمون ميشدم. واسه همين تصميم گرفتم تا اطلاعاتمو در مورد هرچيزي خيلي بالا نبردم خيلي دخالت نكنم فقط در حدي كه بتونم در اون زمينه مسلط و كامل صحبت كنم...
مرسی عزیزم، تو لطف داری اما واقعا بعضی وقتا کم میارم!!! البته من توی جمع های خودمونی مشکلی ندارم، ولی وقتی جمع رسمی میشه دقیقا همونطور که گفتی... دارم به این نتیجه میرسم که کمتر حرف بزنم خیلی بهتره تا اینکه همش نگران باشم که یه چیزی نگم که بد بشه... بعضی وقتا هم واقعا نمیشه از زیرش در رفت!! مثلا وقتی یه چیزی میپرسن یا روی صحبتشون دقیقا فقط با منه، منم اصلا بلد نیستم که یه جواب سیاستمدارانه!!!!! بدم! توی حرف زدنم و استفاده از کلمات سیاست ندارم...
میخوام از تجربیاتتون حتی با مثالهای ساده برام بگین که یاد بگیرم... سیاست حرف زدن رو!
بازم مرسی آفتاب عزیزم
خواهش ميكنم عزيزم منم اصلا بلد نيستم سياستمدارانه حرف بزنم. بايد ياد بگيرم.
آفتاب جان تو تبریز دقیقا برعکسه و به همه اون چیز هایی که گفتی خیلی اهمیت میدن...یه بار ما رو تو شمال یه عروسی دعوت کرده بودن...با اینکه خانواده پول داری بودن ولی پذیرایی هاشون با ظروف یک بار مصرف بود...یا مثلا قندهایی که برا چایی تعارف می کردن هر سایزی( کوچک، بزرگ) خرد شده بودن... و مهمون هایی که از تبریز رفته بودن خیلی تعجب کردن!!!...ولی من خیلی خوشم اومد چون خودشون رو واسه این جور چیزها خسته نکرده بودن و از عروسی لذت می بردن...
یکتا جون و افتاب جون منم مثل شما میخوام یاد بگیرمم
yekta_88 نوشته است:
دوستای گلم هر کسی ممکنه یه سری مسایل رو توی برخوردهای رسمیش در نظر داشته باشه که ممکنه هرکسی به اونها توجه نداشته باشه...
میخوام از ریزترین نکاتی که توی جمع رعایت میکنید بگین...
حتی مثلا از طرز حرف زدن، تعارفهای خوبی که بلدین، طرز رفتار، یا هر نکته ریزی که بلدین میخوام بشنوم....
مرسی یه عالمه!
زیاد بلد نیستم
باید یاد بگیرم
aftabetarik نوشته است:
سلام . من شماليي هستم.گيلان ... كلا اينجا چون مردمش خيلي از لحاظ زندگي و برخورد و اينا خيلي همه چيو آسون راحت ميگيرن. مثلا تو مهمونيا خيلي به ظرف و ظروف و يا اينكه پيش غذا چيه چرا دسر ندارن و اينا توجه نميشه. تو عروسيامونم همينطور . مثلا به نوع تالار يا اينكه هر لحظه بايد ازشون پذيرايي بشه و اينا براشون خيلي مهم نيست .يا اينكه جهيزيه عروس بايد حتما مارك خاصي باشه يا كامل باشه و اينا توجه نميشه. همه درپي اين هستن كه چندلحظه ايو شاد باشن دررابطه با تعارفات واينا ما خيلي اهل تعارف نيستيم مثلا دوستاني داريم كه از شهراي مجاور هستن ميان راحت مثلا نصفه شب ميرسن ميا خودشون ميرن تو اتاق ميخوابن دورهمن . شوهرم چون اينجايي نيست بعضي وقتا كه مياد ميبينه تعجب ميكنه . ... من اينارو نوشتم ولي دوباره يكتا سوالتو خوندم شك ورم داشت منظورت چيز ديگه اي بود ؟ اگه بود دوباره بگو شايد من متوجه نشدم...مرسي بوسسسسسسسسسس.
عزیزم شما کجای گیلانید؟ اخه منم گیلانی ام ولی واسه ما این جوری نیست البته همه جا یه جور نیست شمالیا کلا اهل اداب و رسوم خاصی نیستن ولی این چیزا تو جمع دور و بریای من کاملا بر عکسه. واسه همینه که واسه عروسیمون 20 به بالا پیاده شد اقای داماد.
دوستای گلم که جواب دادین خیلی خیلی ازتون ممنونم....
دوستای دیگه بیاین از رسم و رسومتون و از سیاست حرف زدنتون بگین!!!!!!!
وای سیاست و اداب ورسوم و تشریفات میخواهی بیا یه سر اصفهان...اوه اوه....من اوایل ازدواجم واقعا (با اینکه اصفهانیم)جلو ادم شوهرام کم می اوردم...حالا بعد از 3 سال خیلی یاد گرفتم جوری که میبینم همه از مصاحبت باهام لذت میبرن البته قبلا هم همینطور بود اما خوب با سادگی همراه بود الان واقعا بلدم با سیاست و کیاست جلو جع باشم در عین حال بسیار خوب و شایسته(ببخشید از خودم تعریف کردم..اخه واقعا تونستم یاد بگیرم .....)
نیکی 20 نوشته است:
aftabetarik نوشته است:
سلام . من شماليي هستم.گيلان ... كلا اينجا چون مردمش خيلي از لحاظ زندگي و برخورد و اينا خيلي همه چيو آسون راحت ميگيرن. مثلا تو مهمونيا خيلي به ظرف و ظروف و يا اينكه پيش غذا چيه چرا دسر ندارن و اينا توجه نميشه. تو عروسيامونم همينطور . مثلا به نوع تالار يا اينكه هر لحظه بايد ازشون پذيرايي بشه و اينا براشون خيلي مهم نيست .يا اينكه جهيزيه عروس بايد حتما مارك خاصي باشه يا كامل باشه و اينا توجه نميشه. همه درپي اين هستن كه چندلحظه ايو شاد باشن دررابطه با تعارفات واينا ما خيلي اهل تعارف نيستيم مثلا دوستاني داريم كه از شهراي مجاور هستن ميان راحت مثلا نصفه شب ميرسن ميا خودشون ميرن تو اتاق ميخوابن دورهمن . شوهرم چون اينجايي نيست بعضي وقتا كه مياد ميبينه تعجب ميكنه . ... من اينارو نوشتم ولي دوباره يكتا سوالتو خوندم شك ورم داشت منظورت چيز ديگه اي بود ؟ اگه بود دوباره بگو شايد من متوجه نشدم...مرسي بوسسسسسسسسسس.
عزیزم شما کجای گیلانید؟ اخه منم گیلانی ام ولی واسه ما این جوری نیست البته همه جا یه جور نیست شمالیا کلا اهل اداب و رسوم خاصی نیستن ولی این چیزا تو جمع دور و بریای من کاملا بر عکسه. واسه همینه که واسه عروسیمون 20 به بالا پیاده شد اقای داماد.
چه جالب اتفاقا ديشب داشتم پست ميدادم يادم رفت بنويسم بلاخره همه مثل هم نميشن خودمن جز آدمايي هستم كه يه سري تشريفات برام مهمه . ولي دوروبريام و خيلياي ديگرو حتي توشهراي ديگه گيلان ديدم اينطوري نيستن. ما انزلي هستيم ولي تو رشت و آستارا و تالش و لاهيجان فاميل زياد داريم از شهراي ديگه هم دوست و رفيق زياد دارم كه برام تعريف ميكنن. البته اين خصوصيت ساده دل و مهربون بودن بارزترين خصوصيت گيلانياست.
[/quote] چه جالب اتفاقا ديشب داشتم پست ميدادم يادم رفت بنويسم بلاخره همه مثل هم نميشن خودمن جز آدمايي هستم كه يه سري تشريفات برام مهمه . ولي دوروبريام و خيلياي ديگرو حتي توشهراي ديگه گيلان ديدم اينطوري نيستن. ما انزلي هستيم ولي تو رشت و آستارا و تالش و لاهيجان فاميل زياد داريم از شهراي ديگه هم دوست و رفيق زياد دارم كه برام تعريف ميكنن. البته اين خصوصيت ساده دل و مهربون بودن بارزترين خصوصيت گيلانياست.
[/quote]
اره عزیزم شمالی ها ساده دل و مهربونن.این رسم و رسومات هم متفاوته دیگه نمیدونم شاید هر چی کمتر باشه بهتر ه بیچاره داماد و پدر مادر عروس که باید این همه هزینه کنن.حد اقل اگه یه کم تشریفات کمتر باشه پولشون تو جیب خودشون میمونه
marpel نوشته است:
وای سیاست و اداب ورسوم و تشریفات میخواهی بیا یه سر اصفهان...اوه اوه....من اوایل ازدواجم واقعا (با اینکه اصفهانیم)جلو ادم شوهرام کم می اوردم...حالا بعد از 3 سال خیلی یاد گرفتم جوری که میبینم همه از مصاحبت باهام لذت میبرن البته قبلا هم همینطور بود اما خوب با سادگی همراه بود الان واقعا بلدم با سیاست و کیاست جلو جع باشم در عین حال بسیار خوب و شایسته(ببخشید از خودم تعریف کردم..اخه واقعا تونستم یاد بگیرم .....)
خوب مارپل جون برامون تعریف کن!!!!!!!!!!!!!!! چیا یاد گرفتی؟؟؟؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آشپز آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 356]