واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: راز دزدی میلیونی پرستار زن از بیمارستان چند ماه بود که مشکل مالی داشتم و نمیتوانستم هزینه زندگی را تامین کنم. وقتی از همکارم شنیدم که 2 میلیون از بانک پول گرفته و قصد خرید دلار برای برادرش را دارد، وسوسه شدم تا کیفش را سرقت کنم. قدس: پرستار زن در توطئهای شوم سناریوی سرقت میلیونی از بیمارستاني در تهران را کلید زد. این زن کیف پرستار دیگری را به سرقت برد و تصور نمیکرد دوربینهای مداربسته او را شکار کنند. راز این پرونده زمانی افشا شد که زن جوانی به کلانتری 148 انقلاب مراجعه کرد و به طرح شکایت پرداخت. وی خبر از دزدیده شدن کیفش داد و گفت: من کارمند بیمارستان هستم و معمولا کیفم را داخل کمد یکی از اتاقها میگذارم. چند روز پیش وقتی سراغ کیفم رفتم که از داخل آن پول بردارم متوجه شدم دزدیده شده است. تصور میکنم یکی از بیماران یا همراهانشان وارد بخش شده و دست به دزدی زده باشد. وی ادامه داد: داخل کیفم 2 میلیون تومان پول، کارتهای عابربانک به همراه رمزشان که در حدود 600 هزار تومان پول داشتند، مدارکم و یک سکه پارسیان که از یکی از دوستانم هدیه گرفته بودم، بود. وی افزود:2 میلیون تومان را صبح از بانک گرفته بودم و میخواستم به برادرم بدهم تا دلار بخرد. پس از شکایت این زن جوان، سروان رضایی افسرتجسس با دستور رئیس کلانتری و بازپرس دادسرای خارک رسیدگی به این پرونده را در دستور کار خود قرار دادند تا زوایای پنهان آن آشکار شود. شواهد حکایت از این داشت که دزد آشنا بوده و میدانسته این زن 2میلیون تومان پول در کیفش داشته. با این سرنخ، بررسیهای میدانی آغاز شد تا اینکه دوربین مداربسته راز این دزدی میلیونی را افشا كرد. دزد آشنا، یکی از پرستاران بیمارستان بود که بینیاش را به تازگی عمل جراحی کرده بود. با افشای این حقیقت، پرستار زن بازداشت شد. وی در بازجوییهای نخست خود را بیگناه دانست اما وقتی شواهد را علیه خود دید به دزدی میلیونی اقرار کرد. وی گفت: چند ماه بود که مشکل مالی داشتم و نمیتوانستم هزینه زندگی را تامین کنم. وقتی از همکارم شنیدم که 2 میلیون از بانک پول گرفته و قصد خرید دلار برای برادرش را دارد، وسوسه شدم تا کیفش را سرقت کنم. وی ادامه داد: آن روز در فرصتی مناسب کیف همکارم را به سرقت بردم اما اصلا متوجه دوربین مداربسته نبودم! با همه پولها که 2 میلیون تومان و پولهایی که در عابربانکها بود سکه و طلا خریدم. میخواستم در فرصتی مناسب طلا و سکهها را بفروشم اما فکر نمیکردم دستگیر شوم و ماجرا لو برود. پس از اظهارات این زن جوان، بازپرس پرونده با صدور قرار قانونی وی را روانه بازداشتگاه کرد که چند روز بعد وی با سپردن قرار وثیقه آزاد شد. تحقیقات در این پرونده همچنان ادامه دارد تا زوایای پنهان آن آشکار شود. پایگاه اینترنتی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 301]