واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: ورزش - فيزيك يا تمرين
ورزش - فيزيك يا تمرين
يوساين بولت براي تبديل شدن به دوندهاي در كلاس جهاني، زيادي بلند است. مايك فرايدمن براي دوچرخهسواري حرفهاي، سنگين است، استفن هولم براي پرش ارتفاع خيلي كوتاه است و ارين داناهو نيز براي دوهاي نيمهاستقامت زيادي كوتاه و تنومند است. فرايد من 175 سانتيمتر قد و 77 كيلوگرم وزن دارد و خودش بهخوبي ميداند كه از نظر قد شرايطي مشابه همتيميهايش ندارد: «من فرم بدني غيرمعمولي دارم، در اين شكي نيست، اما تايمتريل براي بچههاي چاق خيلي خوب است.»
اكنون سوال اين است كه ورزشكاران نخبه كه بدن استانداردي ندارند، ميتوانند تبديل به نخبگان رشتهشان شوند؟ آيا تمرين فراوان ميتواند كسي را به قهرماني المپيك برساند؟ «ادوارد كويل» استاد ورزش دانشگاه تگزاس جواب اين سوال را «نوعي راز» ميداند و معتقد است هيچكس جواب آن را نميداند: «اين ورزشكاران غيرعادي هركدام راههايي براي غلبه بر آنچه در مقايسه با ديگران امتياز منفي محسوب ميشود، پيدا ميكنند، هرچند كه هنوز موفقيتهاي آنها در تضاد با مسائل علمي قرار دارد. براي پيشرفتي معقول جواب وجود دارد، اما آنها جلوتر ميروند.»
ورزشكاران رشتههاي مختلف به بدنهاي متفاوتي نياز دارند. مثلا رشتهاي مانند پرتاب چكش به فردي غولپيكر، بلند، نيرومند با عضلاني آهنين احتياج دارد، مثل برنده مدال طلاي اين رشته: پريموز كازموس از اسلوني با 186 سانتيمتر قد و 112 كيلو وزن. دوندگان استقامت و نيمهاستقامت معمولا لاغر با پاهايي استخواني و عضلاني غيربرجسته در بالاتنه هستند، مثل كننيسا بكله اتيوپيايي كه با 167 سانتيمتر قد و 56 كيلو وزن يكشنبه گذشته مدال طلايش در 10 هزار متر المپيك را تكرار كرد. اما سوي ديگر قضيه را نيز بايد ديد. يوساين بولت دونده جامائيكايي در حالي در دوي 100 متر شركت كرد و ركورد جهان را نيز كاهش داد كه از پس دوندگاني كوتاهتر و عضلانيتر از خودش برآمد. هولم پرنده ارتفاع سوئدي تنها 156 سانتيمتر قد دارد، يعني يك فاجعه براي رشتهاي كه شركتكنندگان آن حدود 190 سانتيمتر قد دارند. اما او سهشنبهشب براي دفاع از مدال طلايش به ميدان رفت و با عبور از موانع 213 و 220 سانتيمتري چهارم شد و داناهو كه امروز در 1500 متر براي آمريكا ميدود، 173 سانتيمتر قد و 65 كيلو وزن دارد كه از تمامي همتيميهايش كه در المپيك حضور دارند، سنگينتر است. «فرانسيسهالوي» كه محقق تغذيه و ورزش در بوينسآيرس است و براي باشگاه ريورپلاته كار ميكند، تنوع رقابتهاي ميداني 2005 در هلسينگي فنلاند را تحليل كرد و در كل به اين نتيجه رسيد كه ورزشكاران يك رشته تقريبا از قد و وزن مشابهي برخوردارند. او ميگويد: گستردهترين تنوع از اين حيث بين زنان پرتابگر ديده ميشود، شايد به اين دليل كه در اجتماع ديدن زني كه چكش را بر ميدارد و پرتاب ميكند، چندان قابل قبول نيست. با تعداد كمتر شركتكنندگان، كساني كه بدني كوچكتر از حد ايدهآل دارند، شانس بزرگتري نيز خواهند داشت!
از آنجاييكه ورزشكاران نخبه خيلي زود به سن قهرماني ميرسند، پسراني كه زودتر بالغ ميشوند از امتيازي طبيعي برخوردارند، البته به استثناي دوندگان استقامت كه قضيه كاملا برعكس است؛ چرا كه بلوغ زودرس مقارن است با قدرت عضلاني، سرعت و نيرو. در مورد زنان بلوغ ديررس بهتر است به دليل انعطاف بيشتر. زانوهاي لاغرتر و رانهاي باريكتر امتياز بزرگي براي زنان ورزشكار محسوب ميشود، اما كويل با اين عقيده مخالف است: «به ياد داشته باشيد هر رشته به فرم بدني خاصي نياز دارد و كسي كه از نظر فيزيكي در يك رشته مشكل دارد، در رشته ديگر از موقعيت خوبي برخوردار ميشود.» ضعف بولت در ابتداي مسابقه، مشكلي است كه او و مربياش همواره با آن دستبهگريبان بودهاند و رويش كار كردهاند. او پاهايي كوتاه و عضلاني ندارد كه با كمك آن بتواند استارتي سريع داشته باشد، اما او سپس از امتيازي ديگر استفاده كرده و در ادامه مسابقه با كمك پاهاي بلندش، عقبافتادگي ابتدايي را جبران كرد. كويل ميگويد: «اگر شما بتوانيد بركندي استارت غلبه كنيد، بهتر است كه بلندقد باشيد.»
هولم اما مشكل كوتاهي قد دارد و به گفته خودش از 15 سالگي همه به او ميگفتند براي پرش ارتفاع كوتاه است، اما اين پسر لجوج دست از تلاش برنداشت: «اين تنها ورزشي بود كه واقعا در آن خوب بودم، ضمن اينكه اگر كسي به من ميگفت، تو نميتواني كاري را انجام دهي بايد به او ثابت ميكردم، اشتباه ميكند.» هولم ميگويد، كوتاهي قد اين امكان را برايش فراهم ميكند كه قبل از رسيدن به ميله سريعتر بدود و ضمن اينكه روي ميله نيز ميتواند بدنش را به نسبت ورزشكاران بلندقد بيشتر خم كند. «هالوي» از امتياز ديگر هولم سخن ميگويد و معتقد است، او ممكن است به بلندي ساير رقيبان نباشد، اما عضلات قدرتمندي كه در اين بدن كوتاه وجود دارند، به او كمك ميكنند بلندتر بپرد. به عقيده هولم، «خاوير سوتوماير» كوبايي كه ركورددار پرش ارتفاع جهان است، تركيبي از اين قابليتها را در اختيار دارد. اما داناهو كه دونده 1500 متر است را شايد بتوان سختترين گزينه براي محققان دانست. كويل ميگويد: «او مانند افراد درشت، با سنگيني ميدود و جهشهاي كمتري در گامهايش دارد و به نوعي در واكنشهايش كند است.»
داناهو ميگويد، خودش هم به خوبي ميداند كه براي دويدن بزرگ است و اين قضيه وقتي در كنار همتيمياش «شالان فلانگان» (كه جمعه برنده مدال برنز 10 هزار متر شد) قرار ميگيرد نيز بيشتر به چشم ميآيد: «پهناي شانههاي من دو برابر شالان است، اما خب چه ميتوان كرد؟» اما در 1500 متر، سرعت و استقامت به اندازه هم مهم است و او ميتواند با استفاده از نيروي عضلاتش بر مشكل اضافه وزن غلبه كند. داناهو دويدن را از سنين بسيار پايين شروع كرده و همواره تواناييهايش را افزايش داده است. او هفتهاي 130 تا 145 كيلومتر ميدود و تاكنون هم مصدوم نشده است. قهرماني در 1500 متر معمولا نصيب كسي ميشود كه بتواند در اواخر مسابقه سريعتر بدود: «من تحمل رسيدن به اين نقطه را دارم، بهخصوص در برابر دختران كوچكي كه نيروي چنداني ندارند.»
«فرايد من» دوچرخهسواري است كه در پيست رقابت ميكند، جايي كه بدن بزرگتر و عضلات حجيمتر امتيازي مثبت است، اما دوچرخهسواران لاغرتر از آيروديناميك بهتري برخوردارند، چرا كه بدنشان مقاومت كمتري در مقابل هوا ايجاد ميكند. اما اگر بخواهيم نگاهي كلي به اين قضيه داشته باشيم وزن زياد بيشتر در دوچرخهسواري جاده و در ميان جنگل و كوهستان دردسرساز است و فرايد من نيز بهخوبي ميداند كه قبل از شروع فصل جاده بايد از وزناش بكاهد: «به كلرادو ميروم و روزي 160 تا 190 كيلومتر در كوهستان دوچرخهسواري ميكنم.» او بايد حداقل هفت كيلو كم كند: «شما ميتوانيد طي دو هفته خيلي تغيير كنيد.»
منبع: نيويورك تايمز
پنجشنبه 31 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1144]