واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: توطئه يك زن براي پنهان ماندن راز دزدي «به دنبال آشنايي قبلي با يكي از همسايههاي شاكي به نام «مژده» و با دريافت مبلغ يك ميليون تومان از وي با همكارياش وارد ساختمان شده و خودرو شاكي را با ريختن بنزين آتش زدم و سپس از طريق تماس و ارسال نامههاي تهديدآميز به آدرس خانه مالباخته وي را تهديد ميكردم». ملت ما: نقشه انتقامگيري و سرقت يك زن از خانه همسايهاش زماني فاش شد كه ردپاي راننده آژانس در آتشسوزي عمدي و يك خودرو به دست كارآگاهان افتاد. 9 شب يكم ارديبهشت ماه سال جاري يك آتشسوزي در پاركينگ مجتمع مسكوني در فلكه دوم صادقيه، بلوار آيتالله كاشاني به ايستگاه آتش نشاني اعلام شد كه با حضور ماموران در محل و اطفاي حريق، كارشناسان ايستگاه آتش سوزي در بررسيهاي خود اعلام داشتند كه خودرو به صورت عمدي دچار حريق شده است. با تشكيل پرونده مقدماتي با موضوع حريق عمدي، يك زن با مراجعه به شعبه دوم بازپرسي دادسراي ناحيه 5 تهران در شكايت خود گفت:«از صبح روز حادثه توسط فرد ناشناسي تهديد ميشدم؛ وي در تماسهاي خود اصرار بسيار زيادي داشت تا به هر شكل ممكن با من قرار ملاقات گذاشته تا بستهيي را به من تحويل دهد و زمانيكه با پاسخ منفي روبرو شد در آخرين تماس تلفنياش گفت:« در صورت نگذاشتن قرار ملاقات، در كمتر از 24 ساعت پشيماني را در چشمانت ميبينم» و همان شب نيز خودرو سواري 206 شخصيام دچار حريق شد و در آتش سوخت». با توجه اظهارات مالباخته درباره تهديد و وقوع آتش سوزي عمدي، پرونده جهت رسيدگي تخصصي در اختيار كارآگاهان اداره شانزدهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت. كارآگاهان اداره شانزدهم پليس آگاهي در ادامه تحقيقات خود اطلاع پيدا كردند كه در ايام عيد سال جاري يك فقره سرقت از داخل خانه شاكي پرونده انجام شده و در آن مقاديري طلا و جواهرات به ارزش تقريبي 5 ميليون تومان به سرقت رفته است. با توجه به وقوع سرقت خانه و آتش سوزي عمدي كه در هر دو فقره نيز مالباخته دچار ضرر و زيان مالي شده بود، كارآگاهان بررسي اين فرضيه را كه« وقوع سرقت و حريق عمدي از سوي فرد يا افراد يكسان و با انگيزه انتقام يا تسويه حساب صورت گرفته است» را در دستور كار خود قرار دادند. كارآگاهان اداره شانزدهم در ادامه تحقيقات و با توجه به شيوه شگرد سرقت خانه و حريق صورت گرفته كه در هر دو مورد فرد يا افراد ناشناس بدون تخريب وارد مجتمع شده بودند اطمينان پيدا كردند كه اين افراد به احتمال بسيار زياد يا داراي همدست در داخل مجتمع مسكوني بوده يا به بهانههاي مختلف اطمينان اهالي مجتمع را جلب و پس از ورود به مجتمع، اقدام به سرقت و آتش زدن خودرو كردهاند. در شرايطي كه تحقيقات روي اعضاي مجتمع آپارتماني تمركز پيدا كرده بود، كارآگاهان اطلاع پيدا كردند كه از چند روز پيش از وقوع آتش سوزي، اهالي مجتمع اقدام به ارتقاي سيستم آيفون تصويري خود كرده و سيستمي را مورد استفاده قرار دادهاند كه قابليت ضبط و ذخيره تصاوير مراجعهكنندگان به در مجتمع است؛ لذا با توجه به در اختيار داشتن ساعت و زمان دقيق وقوع آتش سوزي عمدي كليه تصاوير يك روز قبل از حادثه مورد بازبيني و بررسي قرار گرفت كه در آن تصوير جواني غريبه در اختيار كارآگاهان قرار گرفت. با به دست آمدن تصوير اين جوان و ادامه تحقيقات مشخص شد كه وي راننده اتومبيل كرايه در همان منطقه صادقيه است كه در مراجعه كارآگاهان به نشاني آژانس و انجام تحقيقات مشخص شد كه جوان غريبه فردي به هويت«قاسم» (30 ساله) است كه از چندي پيش به واسطه عدم رعايت مقررات، از ادامه كار وي در اين محل از سوي مديريت آژانس جلوگيري شده است. با شناسايي هويت دقيق«قاسم» و ادامه تحقيقات، كارآگاهان در بررسي بانك اطلاعاتي مجرمان سابقهدار اطلاع پيدا كردند كه قاسم پيش از اين نيز در چندين فقره، بخاطر ارتكاب جرايم مختلف، دستگير و روانه زندان شده است. با جمعبندي اطلاعات به دست آمده از زمان و محل وقوع آتش سوزي و ديگر دلايل و تحقيقات، دستگيري«قاسم» در دستور كار كارآگاهان اداره شانزدهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت و سرانجام با شناسايي محلهاي تردد متهم وي ظهر 10 ارديبهشت در منطقه سيدخندان دستگير و به اداره شانزدهم انتقال پيدا كرد. با انتقال«قاسم» به اداره شانزدهم و آغاز تحقيقات، وي در ابتدا سعي در كتمان واقعيت داشته و خود را بيگناه معرفي ميكرد اما با توجه به دلايل و مدارك قطعي غير قابل انكار از سوي كارآگاهان، پس از چندين روز به ناچار لب به اعتراف گشود و به كارآگاهان گفت:«به دنبال آشنايي قبلي با يكي از همسايههاي شاكي به نام «مژده» و با دريافت مبلغ يك ميليون تومان از وي با همكارياش وارد ساختمان شده و خودرو شاكي را با ريختن بنزين آتش زدم و سپس از طريق تماس و ارسال نامههاي تهديدآميز به آدرس خانه مالباخته وي را تهديد ميكردم». با توجه به اعترافات صريح متهم و معرفي متهم پرونده، كارآگاهان اداره شانزدهم مژده 37 ساله را 22 ارديبهشت ماه دستگير و به اداره شانزدهم منتقل كردند. اين متهم نيز در ابتدا تلاش داشت تا در ابتدا منكر هرگونه نقش و مشاركت خود در حريق عمدي خودرو شود اما پس از اطلاع از اعتراف صريح همدست خود و مواجهه حضوري با«قاسم» لب به اعتراف گشود و در اعترافات خود گفت: چون از مدتها قبل با خانواده شاكي درگيري و اختلاف داشتم، با پرداخت مبلغ يك ميليون تومان به قاسم او را اجير كردم تا خودرو 206 متعلق به شاكي پرونده را به آتش بكشد. متهم درباره اختلاف خود با شاكي پرونده، به كارآگاهان گفت: من از مدتها پيش با يكي از بستگان نزديك خانواده شاكي به نام«ليلا» ارتباط دوستانهيي داشتم و به واسطه همين رابطه دوستانه، مبلغ 3 ميليون تومان را به او پرداخت كرده بودم تا او بتواند با افزايش پول پيش خانه، يك واحد آپارتمان مناسب براي خود كرايه كند و اين در حالي بود كه در طول اين مدت وي اصرار داشت تا شاكي پرونده از موضوع اين سه ميليون تومان هيچگونه اطلاعي پيدا نكند؛ پس از گذشت چندين ماه كه ليلا از دادن اين مبلغ پول خودداري كرده بود يك روز به بهانه ديد و بازديد عيد به خانه شاكي رفته بودم كه ناگهان متوجه تعدادي طلا و جواهرات نسبتا سنگيني شدم كه روي ميز تلفن قرار داشت؛ در همان لحظه بود كه تصميم گرفتم تا طلا و جواهرات را در ازاي مبلغ 3 ميليون تومان بردارم اما زمانيكه شاكي متوجه سرقت طلاها شده بود به صورت جدي به دنبال شناسايي سارق طلاها بود و به همين علت و براي آنكه وي را در ادامه رسيدگي به موضوع سرقت طلاها دچار انحراف كنم تصميم گرفتم تا با اجير كردن قاسم، اقدام به آتش زدن خودرو شخصي شاكي كنم. متهم درباره نحوه آشنايي خود با «قاسم» نيز به كارآگاهان گفت:« قاسم راننده آژانس اتومبيل كرايهيي بود كه هر چند وقت به صورت دربستي از طرف آژانس اقدام به جابهجا كردن اعضاي خانوادهام ميكرد؛ پس از چندين نوبت سرويس، قاسم پيشنهاد داد كه حاضر است تا در ازاي گرفتن كرايه كمتر و به شرط آنكه مستقيما با خود او تماس داشته باشيم نسبت به انجام امورات درون شهري ما اقدام كند؛ يك روز كه براي انجام كاري، سوار ماشين قاسم شده و از او خواسته بودم تا مرا به منطقهيي در غرب تهران ببرد، در ميانه راه موضوع زندگي گذشته قاسم به ميان آمد و او در صحبتهاي خود عنوان كرد كه در سالهاي گذشته چندين بار دستگير و روانه زندان شده است و در شرايط كنوني نيز حاضر است براي حل مشكلات مالي دست به هر كاري بزند؛ من نيز به واسطه صحبتهاي قبلي قاسم و با پرداخت مبلغ يك ميليون تومان از وي درخواست كردم تا ضمن تهديد شاكي پرونده از طريق تماسهاي تلفني و ارسال نامههاي تهديدآميز، خودرو 206 او را نيز به آتش بكشد و او نيز پس از گرفتن اين مبلغ قبول كرد تا درخواست مرا انجام دهد». سرهنگ كارآگاه آريا حاجيزاده ، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ«با عنايت به دستگيري متهمان و روشن شدن موضوع و پس از تكميل تحقيقات هر دو متهم به همراه پرونده تحويل مراجع محترم قضايي شدهاند». پایگاه اینترنتی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 5379]