واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: آیا اینکه زن دوست ندارد شوهرش با زن دیگر ازدواج کند, از روی حسادت است ؟ شما با یک پیشفرض سؤال خود را مطرح کردید و آن این که «زن که دوست ندارد شوهرش با زن دیگری ازدواج کنداز روی حسادت است» و بعد هم فرمودید حسادت یک صفت مذموم است. پس زنان چه باید بکنند؟ آیا باید دستاز حسادت بردارند؛ یعنی، بپذیرند که شوهرشان چند زن بگیرد یا حسادت بورزند و نگذارند که در این صورت دچاریک صفت مذمومی به نام حسادت شدهاند. حال آن که این پیشفرض، صرفا یک فرضیه است و فرضیه تا ثابت نشودثمره علمی نداردو هیچ اثری هم بر آن مترتب نمیشود. بله حسادت یک صفت مذموم و ناپسند است ولی آیا اینصفت مخصوص زنان است، آن هم در مسأله ازدواج مجدد شوهرشان بروز و ظهور پیدا میکند؟! یا این که هر کسی چه زن و چه مرد ممکن است به این صفت رذیله مبتلا شود، اعم از این که در مسأله ازدواج باشد یا در صحنههایدیگر زندگی؟ بنابراین این طور نیست اگر زنی دوست ندارد همسرش زن دیگری بگیرد فقط از روی حسادت باشدبلکه این یک حالت روانی و روحی است که معمولاً دوست دارند شوهرشان فقط اختصاص به خودشان داشته باشد ودوست ندارند در زندگی شخصی خودشان رقیب داشته باشند، لذا از وجود رقیب نگران هستند. البته بعضی از زنهانیز ممکن است بپذیرند که شوهرشان چند زن داشته باشد و هیچ حسادت هم نورزند، بنابراین اولاً این عدم تمایلزنان به ازدواج مجدد شوهرشان یک حالت روانی است که اسم آن حسادت نمیباشد بلکه عدم تحمل رقیب درزندگی است و ثانیا این عدم تمایل عمومیت ندارد بلکه بعضی از زنها راضی میشوند به ازدواج مجدد شوهر خود واین بستگی به توافق زن و شوهر دارد و ثالثا صفت حسادت اختصاص به زنها ندارد، مردها نیز ممکن است این صفتناپسند را داشته باشند. صفت غیرت نیز اختصاص به مردان ندارد. به طور کلی صفات رذیله و همچنین صفات کمال مشترک بین زن و مرداست. در هر صورت صفت حسادت چه در زن و چه در مرد، خواه در امر ازدواج و خواه در صحنههای دیگر زندگی ازصفات رذیله است و باید برای زدودن آن از صفحه دل تلاش و مبارزه کرد تا برطرف شود. نکته دیگری که باید موردتوجه قرار داد این است که اصلاً مقایسه کردن این دو مسأله صحیح نیست چه این که احکام الهی تابع مصالح و مفاسداست؛ یعنی، اگر به زنها اجازه داده نشده که در یک زمان همسران متعدد داشته باشند به خاطر مصالحی است کهبرای زنان و همچنین برای جامعه دارد و این حکم الهی دائرمدار غیرت مردان نیز نیست زیرا اگر حکم عدم جواز دراینجا بر غیرت مردان مترتب بود با بیغیرت شدن مردان حکم ساقط میشد، در حالی که این چنین نیست و احکامالهی را جز خداوند هیچ کس حق ندارد تغییر دهد. از طرف دیگر اگر داشتن زنان متعددی برای مردان جایز شمردهشده است. اولاً این حکم را خداوند مقید به شرایطی کرده است مانند: 1- رعایت عدالت بین زنان، 2- توانایی مرد برایتأمین نفقه زنان و اگر این شرایط فراهم نباشد اسلام اجازه ازدواج مجدد را نیز به مردان نمیدهد. ولی در هر صورت این حکم نیز به خاطر مصالحی است که برای جامعه دارد. بنابراین اولاً این دو مسأله را نباید باهم مقایسه کرد و ثانیا باید بدانیم که احکام الهی دائرمدار مصالح و مفاسد است نه تمایلات و احساساتانسانها. حسد سه پیامد ناگوار دارد: 1- ارتکاب گناه: گاهی حس حسادت انسان را به گناه وامیدارد. مثلاً تا حسود از فرد مورد حسادت بدگویی وغیبت نکند دلش به اصطلاح خنک نمیگردد و هر گناهی دیگر دانسته یا نادانسته که از روی حسد برخیزد پیامدیمذموم و مسموم دارد و خلاف شرع مقدس اسلام است. هیچ شکی نیست که نباید این پیامد یعنی ارتکاب گناه بروزکند و هرگز نباید به خاطر حسد دست به گناه زد. 2- کدورت دل: حسد زنگاری است بر روی دل که صفا و حال مناجات روحبخش را میگیرد ایمان دل و باورقلب را میستاند. عن الصادق(ع): ان الحسد یأکل الایمان کما تأکل النار الحطب؛ حسد ایمان را میخورد چنان که آتشهیزم را میخورد{M، (سفینةالبحار، شیخ عباس قمی، ماده حسد). ایمانِ دل که رفت کدورت و کتمان قلب میآید و این پیامدیاست بسیار مذموم و مسموم زیرا دل با صفا که مرکب پرواز انسان است بر گِل و خاک تیره مینشیند، از این جهت همعلاج حسد ضروری و حتم میباشد. 3- ناآرامی روان: حسد انسان را به جنجالها و کشمکشهای روانی و باطنی مبتلا میسازد و یک ناآرامیروانی و محنت درونی میآفریند، ازاینرو پیامبر اکرم(ص) فرمود: اقل الناس لذة الحسود ؛ حسود از حیث لذت دربین مردم کمترین لذت (زندگی) را میبرد{M، (همان). جز تشویش و دغدغه روان عایدی برای جان ندارد، از این جهتهم علاج حسد ضروری و حتم میباشد. 4- آزردگی جسمی: حسد مخصوصا از آن امراض روانی است که بیش از بسیاری از امراض روانی دیگر، برجسم اثر میگذارد و امراض جسمانی را هم ولو در درازمدت، به دنبال میآورد. قالالصادق(ع): العجب لغفلة الحساد عن سلامة الاجساد ؛ عجب و شگفتی به این خاطر که حسدورزان از سلامتیجسمهایشان در غفلت هستند{M، (همان). و نیز فرمودند: صحة الجسد من قلة الحسد ؛ سلامتی جسم ناشی از کمیحسد است{M، (همان) پس از این جهت هم علاج حسد ضروری و حتم میباشد. نتیجه کلی این میشود که زن هر چه میتواند حس حسادت را بکاهد و خود را در برابر چندهمسری شوهربیاهمیت و بیتفاوت سازد. این کار بیش از این که به دیگران سودی رساند به خود زن سود میرساند و او را از تمامیپیامدهای مذموم و مسموم پیش گفته، مصون و محفوظ میدارد. برای آگاهی بیشتر ر.ک: حسد، آیتاللّهسید رضا صدر.{J مشاور : احمدي http://www.emammahdi.com/? پایگاه اینترنتی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 506]