واضح آرشیو وب فارسی:پی سی سیتی: شهرام ناظری که به تازگی عنوان شوالیه را دریافت کرده، به تماشای نمایش "یک سمفونی ناکوک" در تالار مولوی نشست.
"یک سمفونی ناکوک" به کارگردانی آتیلا پسیانی که ساعت ۲۰ در تالار اصلی مولوی به صحنه میرود، دیشب یکشنبه دوم دی یکی از شلوغترین اجراهای خود را پشت سر گذاشت و دو میهمان ویژه داشت؛ یکی شهرام ناظری و دیگری جعفر پناهی خواننده و فیلمساز صاحبنام.
http://www.aftab.ir/news/2007/dec/24/images/e2c3824e261d1cbef1ae00f6d32674d1.jpg
یک سمفونی ناکوک" داستان کارگردانی است که در آستانه آغاز یک جشنواره تئاتری گروه خود را برای اجرای نمایش آماده میکند، اما این اثر مورد قبول گروه ارزیاب قرار نمیگیرد و به کارگردان اطلاع داده میشود اجازه اجرای نمایش را ندارد. زنی از میان بازیگران نمایش که عاشق کارگردان اثر است، به وی پیشنهاد میدهد با کمک گربهها مجوز اجرا را به دست بیاورند.
در این نمایش مریم بیدختی، آتیلا و ستاره پسیانی، نوید جهانزاده، روحالله حقگوی لسان، سحر دولتشاهی، سارا ریحانی، ناز شادمان، الهام شکیب، مهدی صدر، پگاه طبسینژاد، رزیتا فضایی، حمید فلاحی، هاله گرجی، حمید گرشاسبی، خسرو محمودی، مهشاد مخبری، مهدی موسیخانی، ساناز ناصری، فاطمه نقوی و احمد یارعلی به ایفای نقش میپردازند.
به بهانه اجرای نمایش «یك سمفونی ناكوك»
http://www.aftab.ir/news/2007/dec/25/images/d9fa23336722650508b6fc44cea1ab7b.jpg
«یك سمفونی ناكوك» نام آخرین تئاتر پسیانی است كه این روزها در تالار مولوی روی صحنه میرود. در سالهای اخیر پسیانی چهرهای پیش رو در تئاتر ایران از خود به جای گذاشته. كارگردانی كه نامش با «تئاتر تجربی» گره خورده است.
در همین راستا، مخاطبان تئاتر با روی صحنه آمدن كاری از او، به دیدن آن میروند تا با وجوه یك اثر تجربی آشنا شوند. حال آنكه نمایش مورد بحث،كمك چندانی به این دسته از مخاطبان نمیكند.
«یك سمفونی ناكوك» پیش از آنكه تئاتری تجربی باشد، بیانیهای است برای ابراز وجود آن. در شرایطی كه انتظار میرود گروه تئاتر بازی و طبعا پسیانی به زبانی ناب و شیوههای ابداعی دست پیدا كنند و آن را به نمایش بگذارند، «یك سمفونی...» به نقدی علیه تفكر سنتی دستاندركاران تئاتر، محدود میشود.
هیات بازبینی، تئاتر آقای كارگردان (با بازی خود پسیانی) را رد كرده و آنرا صرفا جنگولك (!) بازی میداند. در ادامه میبینیم كه آقای كارگردان با تعدادی گربه كه حوالی سالن تمرینات گروه زندگی میكنند، ارتباط دارد. گربهها از قدرتهای عجیب و غریبی كه دارند استفاده كرده و مجوزی تقلبی برای تئاتر پذیرفته نشده، صادر میكنند تا به فستیوال راه یابد. دست آخر كارمندان اداره دچار آشفتگی شده و فستیوال نیمهكاره، رها میشود. از طرف دیگر گروه بازیگران و عوامل ناامید شده و كارگردان را تنها میگذارند. سرانجام آقای كارگردان متقاعد میشود تا به كمك گربهها، كارش را روی صحنه ببرد...
همین كه كارگردانی مثل پسیانی از سالها تجربه در كار تجربی، به جای پیمودن مسیر آزمون و خطای خویش بر آن میشود تا دوباره جایگاهش را در تئاتر تثبیت و شیوهاش را توجیه كند، نگرانكننده است. رویكرد جدید پسیانی نشانگر آن است كه مردم و حتی برخی از اعضای خانواده تئاتر با فرمهای جدید نمایش آشنا نیستند (البته اگر تئاتر تجربی را جریانی جدید بدانیم)!
تئاتر تجربی در شكل راستینش تماشاگر را به حضور فعال و مشاركتكننده (و نه نظارهگر) دعوت میكند و با دخالت دادن تماشاگر در كار، او را به جستوجوی مفاهیم وا میدارد. طبیعی است اگر شیوههای جدید با ذائقه مردم و تصوری كه از تئاتر دارند، سازگار نباشد، چه بسا این رسالت گونههای نوی نمایشی در آشناسازی مخاطب و تغییر ذائقهاش است.
با وجود آنكه «یك سمفونی ناكوك» گهگاه دچار تغییر لحن میشود، اما سعی شده با تاكید و تكیه بر حركات و رفتار و حذف هر چه بیشتر گفتار، به ساختاری یگانه دست یابد. ساختاری كه در راستای مشاركت تماشاچی و رسیدن به زبان نمایشی شكل گرفته است. پدیدهای كه این روزها در تئاتر به اپیدمی تبدیل شده است، نوع برخورد كارگردانان با عنصری به نام فاصلهگذاری است. به نظر میرسد، سیستم فاصلهگذاری در تئاتر ایران به ترفندی برای خنداندن تبدیل نشده است و این نگرانی وجود دارد كه مردم به تعریف اشتباهی از سیستم مذكور دست پیدا كنند.
یك تئاتر تجربی تمامعیار، نیازمند جسارتی برای آشناییزدایی و فرار از چارچوبها است. هیچ گاه با به خدمت گرفتن كلیشههای تئاتر رسمی (تئاترهای مقید به اصول كلاسیك) به آشتی مردم با تئاتر تجربهگرا دست پیدا نخواهیم كرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پی سی سیتی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 274]