واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: لوكس نشيني دولتي به چه قيمتي؟
جام جم آنلاين: ميدانيد شيكترين، لوكسترين و گرانقيمتترين ساختمانهاي تهران متعلق به كيست؟ فكرتان به سراغ فلان تاجر و صنعتگر و كارخانهدار ثروتمند نرود، پاسخ زياد مشكل نيست: وزارتخانهها، شركتهاي دولتي و ....
زود قضاوت نكنيد. مقصود از نگارش اين گزارش، تقبيح لوكسنشيني در دولت نهم نيست. اتفاقا رئيسدولت نهم از اولين خطشكناني بود كه اين كار را تقبيح كرد. حتما روزهاي نخست رياستجمهوري دكتر احمدينژاد را به خاطر داريد؛ زماني كه وي حضور در مجموعه رياست جمهوري واقع در ميدان پاستور (از مناطق جنوبي تهران) را به كاخ سعدآباد و آن همه عظمت و زيبايياش ترجيح داد.
اين اقدام رئيسجمهور شروع خوبي بود تا ساير دولتيان نيز حتيالمقدور دست از ساختمانهاي مجلل دولتي بردارند و قناعت بيشتري به خرج دهند. اما ظاهرا لوكسنشيني دولتي ميراثي است كه دولت فعلي نيز از آن بهره ميبرد.
به اطراف خود نگاه كنيد، وقتي در گرانقيمتترين و تجاريترين نقاط تهران قدم ميزنيد و برج يا ساختمان بلندمرتبه شيك با آخرين مصالح ساختماني مد روز، نماي گرانيت مشكي، در و پنجرههاي چوب گردوي اصل، شيشههاي رفلكس با ابهت، وروديهاي باشكوه اتوماتيك و خلاصه هر چه وسايل ساختماني گران و لوكس و شيك و مد روز است ، ديديد ، حتما اين احتمال را در نظر بگيريد كه مالك آن ساختمان يك وزارتخانه، سازمان، ارگان يا شركت دولتي است.
هم زمين اين بناها در بهترين و تجاريترين نقاط تهران واقع شده است و هم ساختمان آن تقريبا بهترين و مدرنترين ساختمان منطقه است. همه چيز ساختمان از نماي آن گرفته تا مصالح، لوازم ساختماني، تجهيزات و وسايل اداري كاركنان با دست و دلبازي تمام خريداري شده است.
كف و نماي ساختمان معمولا از گرانترين سنگهاي گرانيتي است، معمولا در نما از شيشههاي رفلكس نشكن يا سكوريت استفاده شده و تزئين بيرون ساختمان و حياط آن بهترين تزئينات و گلكاريهاي موجود را دارد.
از شيكترين چراغها، نردهها، تجهيزات نگهباني، آسانسور، لوازم چوبي چون در و پنجره، نرده و غيره در آن استفاده شده است.
بررسي و پراكندگي جغرافيايي و قرارگيري ساختمانهاي دولتي در تهران نشان ميدهد كه اكثر بناها در گرانقيمتترين و تجاريترين نقاط پايتخت واقع شده است.
حتي بيشتر اين ساختمانها دركوچهها يا خيابانهاي فرعي نقاط گرانقيمت هم قرار ندارد، بلكه با دست و دلبازي در حاشيه بلوارها براي آن زمين خريداري شده است. نمونهها در اين باره نيز بسيار است. ساختمان وزارت رفاه و تامين اجتماعي در ميدان ونك واقع است و هيبت و نماي نقرهاي رنگ ساختمان بيشتر به پاساژ تجاري ميماند تا وزارتخانه حمايتي.
كنار آن موسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران واقع است. كمي بالاتر، آن سوي ميدان و اول خيابان ونك، برج همراه اول واقع است و ساير نقاط خيابان را پاساژهاي تجاري و مراكز خريد گران احاطه كردهاند.
در بلوار ميرداماد، كمي قبل از برج آرين ساختمان مپنا (مديريت پروژههاي نيروگاهي ايران) قرار دارد كه دقيقا رهگذران را ياد مجتمعهاي تجاري مياندازد. جالب آنجاست كه 2 واحد تجاري طبقه همكف اين ساختمان بلااستفاده مانده و روي كركره آن نام مپنا درج شده است.
البته ساختمان وزارت نيرو در تقاطع بزرگراه كردستان نيايش نيز مثال زدني است و ميلياردها تومان صرف زمين، ساختمان، نما و تزئينات آن شده است. در خيابان وليعصر، ساختمان سازمان هلال احمر ايران به چشم ميآيد كه زمين گسترده و ساختمان گرانقيمتي را براي خود دست و پا كرده است.
ساختمان سازمان ملي جوانان در بلوار آفريقا (جردن) كه همه ميدانند جواهرفروشيهاي بسيار گران تهران در آن واقع است قرار دارد. در اوايل خيابان ظفر، ساختمان پترو ايران واقع شده است، برجي نقرهاي رنگ در 2 نبش حاشيهاي خيابان.
به نقطهاي ديگر از شمال تهران برويم. شمال بزرگراه مدرس در تپههاي خوش آب و هواي عباسآباد دو برج دولتي خودنمايي ميكند: وزارت راه و ترابري كه به شكل حرف U برعكس انگليسي طراحي شده و سازمان بنادر و كشتيراني كه به يك كشتي ميماند. هر دو ساختمان مسير دسترسي اختصاصي دارند و در ساخت هر دو از بهترين مصالح استفاده شده است.
ساختمان ديوان محاسبات در خيابان برزيل (پايين ميدان ونك) نيز جزو مثالزدنيترين ساختمانهاي تهران است كه هزينه زيادي صرف خريد زمين و ساخت آن با مصالح گرانقيمت شده است. ساختمان شعب بسياري از بانكهاي دولتي هم داستاني جداگانه دارد.
معمولا دور ميدانهاي گرانقيمت و تجاري تهران چون ميدان كاج سعادتآباد، ميدان فردوسي، ميدان وليعصر، ميدان تجريش ، ميدان ونك ، ميدان فرمانيه ، ميدان محسني و غيره در تسخير آنها قرار دارد. حاشيه بهترين نقاط تجاري شمال تهران نيز در تسخير بلامنازع بانكهاي دولتي به صورت ادارات اعتبارات، شعب يا سرپرستي شعب است.
قيمتها
نگاهي ساده و مروري بر قيمت زمين و فضاي تجاري در مناطق گرانقيمت تهران و ضرب كردن آن در متر مربعي كه شركتها، ادارات و وزارتخانههاي دولتي در اين مناطق اشغال كردهاند، نشان ميدهد كه ميلياردها تومان منابع بيتالمال چگونه بلوكه شده است و هر كدام از مديران دولتي، معاونان و حتي كاركنان اين ساختمانها بر چه منابع گرانقيمتي كه ميتواند صرف رشد و توسعه كشور، رسيدگي به مناطق محروم و كمك به نيازمندان شود، تكيه زدهاند.
قيمتها در مناطقي چون خيابان وليعصر، ميدان ونك، بلوار آفريقا و حتي مناطقي چون ميدان وليعصر هزينه سكونت در اين مناطق را بشدت بالا نشان ميدهد. جالب است كه اگر يك برج شيك دولتي مانند آنچه شركت دولتي همراه اول در خيابان ونك براي خود خريده است، با در نظر گرفتن اين كه كل طبقاتش دستكم 5000 متر مساحت بنا داشته باشد، قيمت كل اين برج با احتساب قيمت تجاري متري 20 ميليون توماني منطقه 100 ميليارد تومان تخمين ميخورد.
حال اگر اين شركت دولتي با 40 درصد اين رقم در يكي از معموليترين و كمارزشترين نقاط غيرتجاري تهران يك ساختمان معمولي خريداري كند و خدماتش را از آن طريق به مردم ارائه كند، 60 ميليارد تومان باقي ميماند.
حال اگر قيمت يك منزل مسكوني معمولي در شهرهاي كوچك يا نقاط محروم كشور را 50 ميليون تومان در نظر بگيريم مستقيما 1200 نفر از شهروندان اين كشور خانهدار ميشوند.
اين معادله به اين معناست كه فقط از محل نقل و انتقال يك ساختمان يك شركت دولتي به مكاني ارزانتر چه سودهايي كه به مردم و بيتالمال و دولت نميرسد. حالا اگر اين كار شامل ساختمانهاي گرانقيمت دولتي فقط در تهران شود، هزاران ميليارد تومان پول بلوكه شده و هرز رفته بيتالمال به جيب صاحبان واقعي آن واريز ميشود.
واقعا اين سوال را بايد طرح كرد كه آيا وزارت اقتصاد در ميدان امام خميني تهران از رسيدگي به وظايف خود غافل مانده است؟ آيا وزارت صنايع و معادن كه ساختمان آن در خيابان سميه واقع شده از خدمترساني به شهروندان محروم شده است؟ يا ارگانهاي دولتي كه در مناطق پايينتر شهر قرار دارند، نميتوانند خدمات خود را به مردم ارائه كنند؟
اين اقدام انقلابي فقط از احمدينژاد برميآيد
دكتر ابراهيم رزاقي، كارشناس اقتصادي به خبرنگار ما ميگويد: نميدانم مكان، شيكي و گرانقيمتي نما، وسايل و تزيينات وزارتخانهها، سازمانها و شركتهاي دولتي واقعا چه تاثيري بر كارآمدي آنها دارد و چرا پولهاي بيتالمال اين گونه هزينه ميشود.
وي افزود: بايد به وزرا و روساي اين مراكز گفت كه خدمات دولتي و اداري و راه انداختن كار مردم از مناطق ارزان و با ساختمانهاي ساده و كمتزيين و بدون اتاق كارهاي بزرگ و پرخرج و سنگهاي گرانيت گرانقيمت و غيره و غيره هم امكانپذير است. واقعا نميدانم علت و فلسفه اين اقدامات چيست.
وي اظهار كرد: اين درست كه برخي ساختمانها نماد كشور محسوب شده و بايد درجه يك باشند، اما واقعا همه شركتهاي دولتي، وزارتخانهها و سازمانها نماد كشور هستند؟ فلان شعبه فلان بانك دولتي چرا در گرانترين ميدان تهران باشد؟ شايد چند خيابان پايينتر در يك فرعي مناسب بتوان با 60 يا 70 درصد آن پول مكان مناسبي پيدا كرد.
وي افزود: رئيس جمهوري در سخنراني معارفه رئيس كل بانك مركزي اشارات درستي به بانكها داشت. وي فروش اموال غيرمنقول مانند املاك و شعبات گرانقيمت بانكها و انتقال آنها به مكانهاي ارزانتر را راهي براي جبران كسري منابع شمرد.
حالا بنده عرض ميكنم چرا از اين الگو براي تامين كسر بودجه كل كشور استفاده نشود؟ چرا مشكلات مردم با اين پولها حل نشود؟ آقايان مديران لطفا از آفريقا و پارك وي و نياوران و تجريش و زعفرانيه خدمت نكنند.
در خزانه و شوش و راهآهن و ياخچيآباد و جواديه و خيلي جاهاي ديگر اتفاقا بهتر ميتوان خدمت كرد؛ چراكه هم مشكلات قابل لمستر هستند و هم حجم كارهاي زمين مانده آنجا بيشتر است.
رزاقي تصريح كرد: پديده امپراتوري مديران و طبقهاي از مديران تجملگرا كه در گذشته شكل گرفته و متاسفانه به اين دولت نيز سرايت كرده پديده قابل مطالعهاي است كه درمان آن مستقيما به رفاه ملي و تامين منافع كشور منجر ميشود. اين امر يك موضوع فانتزي نيست؛ مديران تجملگرا، تجملگرايانه خرج ميكنند و نتيجه آن در ساختمانهاي گرانقيمت دولتي مشهود است و تعارف نداريم.
وي خاطرنشان كرد: در تمام دنيا اين گونه ساختمانها و تجملها متعلق به بخش خصوصي است؛ چراكه مديران بخش خصوصي مديران درآمد هستند؛ اما در كشور ما مديران ما مديران هزينه هستند كه پول بادآورده نفت را خرج ميكنند؛ يعني در بخش خصوصي مدير بايد بتواند پول دربياورد تا سود سازمان افزايش يابد، لذا هزينه اين گونه تجملات پايين است؛ اما مديران دولتي ما دغدغه پول درآوردن ندارند، دغدغه پول خرج كردن دارند و تازه در همين كار هم بعضا موفق نيستند. ميبينيد كه مديران دولتي پس از رفتن از سازمان خود معمولا در بخش خصوصي جاي چنداني ندارند.
وي افزود: شما نگاه كنيد فلان بانك خصوصي مگر نميتوانست ساختمان مركزياش را در آفريقا يا زعفرانيه بسازد؟ پولش را هم داشت؛ اما چون بايد در هزينههايش دقت ميكرد و سهامداران اعتراض ميكردند كه اصل انجام كار و سود به دست آوردن است، حالا مهم نيست محل دفتر كجا باشد، رفت و در منطقه متوسطي چون بلوار كشاورز كه چندان هم تجاري نيست ساختمان مركزياش را مستقر كرد و خوب هم دارد كار ميكند، اما شما اين الگو را با سازمانها يا وزارتخانههاي دولتي مقايسه كنيد.
اين كارشناس اقتصادي تصريح كرد: به نظر من، رئيسجمهور بايد تدبيري بينديشد تا تمام اين ساختمانهاي گرانقيمت بجز موارد ضروري كه نماد كشور است يا حضورشان در مناطق گرانقيمت ضرورت منطقهاي دارد، مانند ادارات منطقهاي ماليات يا شهرداريها و غيره، ساير ساختمانها فروخته شود و 60 تا 70 درصد پول حاصل به بيتالمال واريز و بقيه صرف خريد مكانهاي ارزاني در مناطق ارزان و غيرتجاري شهر با بناهاي معمولي شود. اين اقدام انقلابي فقط از دست آقاي احمدينژاد برميآيد.
سه شنبه 29 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 318]