واضح آرشیو وب فارسی:ابتکار: لشگري كه سردارش را ازدست داد! به شكست ما در پكن خنديدند
سرمربي تيم ملي كشتي فرنگي گفت: بدون ترس و واهمه جوابگوي همه چيز هستم. رضا سيم خواه اظهار كرد: در ابتدا گفته بوديم كه انتظار يك تا سه مدال را داريم اما، خيلي عوامل مي تواند دخيل باشد. بعد از شكست سوريان شوكي به خودش و تيم وارد شد. وي ديگر انگيزه لازم را نداشت. در اين زمان به روانشناسي احتياج داشتيم كه چند سال كنار سوريان باشد و حالا به كمك آيد تا مدال بگيرد اما، چنين فردي نداشتيم و من هم هر كاري مي كردم نتوانستم بعد از شكست اول او را بازگردانم. لشگري هم كه سردارش را از دست دهد، از هم مي پاشد. وي در رابطه با انتقادات وارده به كادر فني تيم ملي گفت: در بردها همه شريكند جز مربي اما، آيا در باخت ها مشكل فقط من هستم؟! انصاف هم خوب چيزي است. اگر مي خواهيد كارشناسي كنيد، تمام مسايل را پيگيري كنيد اما، اگر تنها دنبال مقصر مي گرديد، بهتر از من كسي را پيدا نخواهيد كرد. تا قبل از رفتن همه چيز خوب بود و بارها روزنامه ها نوشتند بهترين تيم و بي حاشيه ترين تيم را داشتيم; اما، حالا حرف هاي ديگري زده مي شود. اگر ورزشكار اين مسايل را بگويد حق دارد چرا كه جوان است و مي خواهد شكست هايش را توجيه كند. اما، براي فردي كه 70 سال سن دارد، بد است چنين سخناني را به زبان آورد. آيا خودشان نمي گفتند كه بي حاشيه ترين تيم را داريم؟ سيم خواه به برخي اظهارات در رسانه ها اشاره كرد و افزود: انصاف هم خوب چيزي است. به دروغ مي گويند حضور در اردوي تيم ملي را ممنوع كرده بوديم و اجازه نمي داديم كسي به اردو بيايد. اما، بياييد حقايق را به مردم بگوييد. كسي كه عكس قهرمانان را روي جلد كتابش مي زده حالا به خود اجازه مي دهد افرادي مانند صنعت كاران و مهديزاده را زير سوال ببرد. اما، اگر اين افراد وجود دارند، رو دررو صحبت كنند. افرادي كه در جوامع ورزشي هم به خاطر برخي مسايل حاضر نمي شوند. حتي در مجله اي عكس كشتي گيران روسي را آن قدر مي زنند كه خود مجلات روسي اين كار را نمي كنند و در همان جا سامان طهماسبي را با خاك يكسان مي كنند و مدال جهاني او را شانسي مي دانند. اگر سامان طهماسبي و عبدالله عزيزي اختلاف نظر دارند، هيچ گاه استخوان هم را دور نمي ريزند چون از خانواده كشتي هستند اما، چرا شما به اين اختلاف دامن مي زنيد؟! وي درمورد سامان طهماسبي گفت: چند ماه قبل قرار بود سامان طهماسبي در جام يادگار امام كشتي بگيرد اما با خط هايي كه مربي اش به او داد، باعث شد سامان سه ماه از تيم ملي دور شود. اگر تنها او مربي سازنده است كه از بين 10 هزار ثبت نامي تنها يك سامان طهماسبي را پيدا كرده، پس اسماعيل نژاد يا سايرين كه چندين قهرمان داده اند، چه كاره اند. باخت ها را نبايد توجيه كرد بلكه بايد دنبال علت شكست بود اما، آيا فقط من سيم خواه مشكل بودم؟! سرمربي تيم ملي كشتي فرنگي در ادامه گفت: در ورزش ايران خيلي عوامل و مشكلات وجود دارند كه ربطي به سازمان تربيت بدني يا كميته المپيك ندارد، بلكه بحث نبود يك سيستم است. يك قهرمان جهان نمي داند در مملكت چه كاره است و آينده اش چيست؟ هر چيز ما مقطعي است. آيا ورزش پايه و مدارس و دانشگاه ها اصولي است؟ وي همچنين ابراز داشت: ترس و واهمه اي ندارم و جوابگوي همه چيز هستم اما، مي خواهيد كارشناسي كنيد يا فقط سيم خواه را مقصر بدانيد؟! چرا صحبت هاي من به طور كامل از تلويزيون پخش نمي شود و تنها آن چيزي را پخش مي كنند كه مرا مقصر جلوه دهند. نگذاريد حرمت ها از بين رود. دنيا با قهرمانان خود اين گونه رفتار نمي كند. در دنيا همه عوامل براي تيم هايشان كمك كننده هستند اما، متاسفانه ما خودمان براي خودمان نمي خواهيم. چرا بايد برخي افراد از باخت هاي ما خوشحال شوند و از بردها ناراحت؟! اين مساله را در چهره هايشان ديدم. چرا ورزشكار ما با يك شكست بايد به تاريخ بپيوندد و هيچ كس او را برنمي گرداند. مي گويند اگر محمد بنا بود، سوريان طلا مي گرفت. اگر اينچنين است، اي كاش محمد بنا بود و افتخار طلاي سوريان هم به ما مي رسيد. مگر من با محمد بنا مشكلي دارم. من به خواست خودم جاي او را نگرفتم بلكه افراد تصميم گيرنده اين تشخيص را دادند كه من باشم و حالا هم يك روز تصميم مي گيرند كه نباشم. سيم خواه در رابطه با كنار گذاشتن كاكاحاجي از كادرفني گفت: خيلي ها دايه مهربان تر از مادر شده اند. من در حالي او را به تيم ملي دعوت كردم كه حتي از استانش نامه نوشتند و مخالف حضور او بودند. حالا هم تصميم گرفتم نباشد. حالا يك عده ناگهان مهربان شده اند و كاكاحاجي را مي خواهند. اگر او آن قدر تاثير گذار بوده پس چرا وي را سرمربي نمي كنند. كشتي گيران ده بار در اردو گفتند كه آيا او تنها مربي سوريان است؟ چرا با بقيه كاري ندارد. خود مدير فني هم چند بار تذكر داد. رضا سيم خواه 17 ماه آدم خوبي بود ولي چون در المپيك نبوده بد شده ام. من بدهكار كاكاحاجي و امسال وي نيستم، همان طور كه فدراسيون بدهكار من نيست و يك روز مي گويد بيا و يك روز مي گويد برو. سيم خواه به اظهارات دبير فدراسيون كشتي در رابطه با تغيير مربي تيم ملي اشاره كرد و گفت: در چارچوب شرح وظايف من نبايد با دبير فدراسيون هماهنگي كنم بلكه بايد به رئيس فدراسيون پاسخ دهم و اين كاري كه انجام دادم با هماهنگي رئيس فدراسيون بوده است. سرمربي تيم ملي به حفظ حرمت ها اشاره كرد و گفت: كشتي گيران سابق تيم ملي كه صاحب پستي در كشور شده اند، بايد به كشتي كمك كنند. رسول خادم بحثش جداست و كاري به حاشيه ندارد. هميشه براي او احترام قائليم اما، يك قهرمان جهان و المپيك اگر با رئيس فدراسيون كشتي مشكل دارد، چرا بايد با كل كشتي مشكل داشته باشد؟ آيا وي به عنوان قهرمان و بچه جنوب شهر به هم محله اي هاي خود در تيم هاي ملي كمكي كرده است؟ چه كسي وظيفه اش را تابحال در قبال كشتي درست انجام داده است كه من نداده باشم؟ يك دكتر و قهرمان المپيك بايد حرمت ها را حفظ كند نه اينكه به اهانت كردن بپردازد. مگر بقيه نمي توانند توهين كنند اما، وظيفه اي جز اين نداريم كه احترام بگذاريم و حرمت ها را نگه داريم. سيم خواه در ادامه به جايگاه مربي در ورزش ايران اشاره كرد و افزود: هر چند كه جايزه ورزشكاران هم رقم قابل توجهي نيست اما، در اين ميان هم تنها كسي كه حقش لحاظ نشده، مربي است. براي قهرماني جهان به يك ورزشكار 40 سكه مي دهند كه ناچيز است اما، به مربي او دو سكه مي دهند. قهرمان المپيك 110 ميليون مي گيرد كه به اعتقاد من يك ميليارد هم مي توان داد، مگر چند طلا مي گيريم. اما، براي مربي اش چه چيزي در نظر گرفته ايم. نمي گويم اينها عوامل شكست در المپيك هستند اما، ما مربيان كه با اين شرايط كار مي كنيم را اين قدر مورد اهانت قرار ندهيد.
دوشنبه 28 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ابتکار]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 117]