واضح آرشیو وب فارسی:قدس: انقلاب نارنجي از نوع روسي
* قاسم بابايي
با گذشت دو هفته از درگيريهاي خونين ميان روسيه و گرجستان، رسانه ها و تحليلگران جهان از زواياي گوناگون به آن پرداخته اند. حال
آنكه عامل اصلي اين جنگ نسبت به ساير زواياي آن همچنان پنهان مانده و يا حداقل كمتر به آن توجه شده است.
ذينفع نبودن روسيه در عبور خط لوله نفت و گاز آذربايجان- گرجستان معروف به خط لوله باكو- تفليس-جيحان در واقع آن روي ديگر سكه اين درگيريهاست؛ زيرا روسيه به دنبال داشتن سهمي مهم در اين خط لوله مي باشد بويژه از آنجا كه روسيه در آستانه ژانويه سال 2005 اقدام به بستن خط لوله انتقال گاز به اوكراين و در نتيجه صدور گاز به اروپا، شوك بسيار سخت انرژي را بر كشورهاي عضو ناتو وارد كرد، آنها نيز درصدد برآمدند از طريق گرجستان و اوكراين اين حلقه محاصره را عليه روسيه تنگ تر كنند.
هر چند همين اقدام پيشگيرانه مسكو، بر انتخابات سال بعد، در اوكراين اثر گذاشت و عامل روسي به نخست وزيري اين كشور رسيد و نفوذ روسها تا حدودي در اوكراين در مقابل آمريكا به تعادل وسيعي رسيد.
اما آغاز جنگ از سوي گرجستان بهانه لازم را براي ايجاد انقلاب مخملي از نوع روسي را براي براندازي حكومت ساكا شويلي فراهم نمود. تا جايي كه لاوروف به همتاي آمريكايي خود گفته است هدف نهايي اين تهاجم، تغيير رژيم تفليس است؛ يعني به رغم آتش بس با افزايش فشار بر گرجستان و محاصره همه جانبه آن، دولت ساكا شويلي مجبور به كناره گيري شود و قدرت گرفتن عوامل و هواداران روسيه بيش از پيش در گرجستان افزايش يابد.
پيامد مثبت براي روسها از يك سو سايه ناتو را از منطقه دور خواهد كرد و از سوي ديگر خط لوله نفتي باكو- تفليس، جيحان از كنترل مخالفان روسي خارج خواهد شد، مسيري كه در زمان احداث آن نتوانست مانع از شكل گيري آن شود.
اين خط انتقال انرژي از درياي خزر به درياي مديترانه وصل مي شود، از آذربايجان، گرجستان و تركيه نيز عبور مي كند و تنها مسير ميان آسيا و اروپاست، لذا روسيه براي تحقق چنين خواسته اي با تكيه بر ساكنان روس تبار در اوستياي جنوبي، برنامه شكننده ساختن گرجستان را پياده كرد تا بدين وسيله اين خط لوله را نيز با مشكل مواجه كند.
آمريكا و ناتو كه با كودتاي سياسي از نوع انقلابهاي رنگي كه در گرجستان به انقلاب مخملي معروف گرديد و نيز با تلاش براي پيوستن اين كشور همراه با اوكراين به ناتو، در پي تنگ تر نمودن هرچه بيشتر حلقه محاصره عليه مسكو بودند. بويژه كه از سال 1999 تاكنون شمار قابل توجهي از كشورهاي كمونيستي سابق به عضويت ناتو درآمده اند كه همواره با اعتراض روسيه مواجه شده بود.
اما آخرين خاكريزهاي روسيه در گرجستان و اوكراين در حال فتح شدن توسط ناتو با همدستي تفليس بود، زيرا هدف گرجستان از تلاش براي تصرف اوستياي جنوبي، حل و فصل يكي از مسايل بالقوه بحران زاي نظامي براي اين كشور به منظور فراهم كردن زمينه عضويت در ناتو بود كه در مقابل، روسيه از اين فرصت براي وادار كردن فشار بر ناتو براي خودداري از پذيرش گرجستان بهره برداري كرد.
در كنار تمامي مسائلي كه ذكر شد، خروج نيمي از نيروهاي گرجي از عراق مي تواند اسباب دردسر تازه اي براي آمريكا در عراق باشد؛ زيرا گرجستان بعد از آمريكا و انگلستان سومين نيروي خارجي حاضر در خاك عراق است.
در اين راستا، خوشحالي و استقبال مردم عراق از خروج نيروهاي گرجي از اين كشور خود نيز مؤيد برهم خوردن معادلات به نفع روسيه است.
دوشنبه 28 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 94]