واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: خبرنگاران ايلنا روز خبرنگار را به صفار تبریک گفتند با يك چشم ميگرييم و با يك چشم ميخنديم و از خودمان ميپرسيم و از شما هم. به راستي چه نسبتي ميان اين تسهيلات در جهت بهبود وضعيت معيشتي خبرنگاران و محدود كردن و توقيف رسانهها وجود دارد؟ جمعي از خبرنگاران خبرگزاري كار ايران (ايلنا)، به محمدحسين صفارهرندي، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي نامه نوشتند. به گزارش ايسنا، در اين نامه آمده است: «به اطلاع ميرساند «محروميت از حق كاركردن»، ما خبرنگاران خبرگزاري كار ايران (ايلنا) را بر آن داشت تا در آستانه روز خبرنگار درد دلهاي خود را با شما به عنوان بالاترين مقام فرهنگي و ارشادي كشور بازگو كنيم. البته جاي تعجب نيست در روز خبرنگار كه بايد روز تقدير از تلاشگران عرصه اطلاعرساني باشد، ما از دردهاي دل خود سخن بگوييم، چه اين طنز غريب در ماهيت و فلسفه نامگذاري اين روز نهفته است. ما خبرنگاران اين روز را در حالي به يكديگر تبريك ميگوييم كه در آن يكي از همكارانمان ـ شهيد صارمي ـ هنگام انجام وظيفه و تهيه خبر به قتل رسيده است. انتخاب چنين يادماني در ذات خود ماهيت افشاكننده دارد و با زندگي واقعي اهل رسانه نامانوس نيست. استحضار داريد كه خبرگزاري كار ايران (ايلنا) حدود ساعت 20 شب نوزده تير ماه فيلتر شد. از زمان صدور اين حكم هيچ واكنشي از طرف شما ديده نشده و هر گاه در اين باره مورد سوال خبرنگاران قرار گرفتهايد، با انتساب آن به دستگاه قضايي، سعي كردهايد از خود رفع اتهام و سلب مسئوليت كنيد. ادعاي شما را ميپذيريم كه وزارت ارشاد هيچ دخالتي در توقف كار «ايلنا» نداشته است اما با فرض قبول اين ادعا، باز هم جاي اين پرسش باقيست كه آيا در برابر تعطيلي يك خبرگزاري داراي مجوز رسمي، نبايد موضعي توسط شما اتخاذ شود كه حتي اگر نشان از نارضايتي نداشته باشد، دست كم نشان دهد كه جنابعالي متولي امور رسانهها در كشور هستيد؟» در ادامه اين نامه ابراز عقيده شده است: «آيا تاكنون از خود پرسيدهايد وقتي رسانهاي تعطيل ميشود، بر سر خبرنگاران بيكار شده آن كه به هيچ سفره وصل نيست، چه ميآيد؟! چگونه است در دولتي كه رييس آن همگان را به رعايت حق و عدالت و آزادي دعوت ميكند، حق «كار كردن» ما ناديده گرفته ميشود، عدالت در توزيع يارانه ميان خبرگزاريها زير پا گذاشته ميشود و آزادي در «با ما بودن» خلاصه ميشود؟! كجاي اين عدالت است كه وزارت ارشاد يارانهاي را كه در بودجه سالانه كشور براي خبرگزاريهاي غير دولتي در نظر گرفته شده است، از «ايلنا» دريغ ميكند؟! قريب به اتفاق خبرنگاران «ايلنا» روزهاي اول انقلاب را درك نكردهاند اما از پدران و مادران خود شنيدهاند. بر ديوارهاي شهر ديدهاند و در كتابهاي درس خود خواندهاند كه ركن ركين انقلاب اسلامي، «استقلال، آزادي و جمهوري اسلامي» است. ما اين شعار را باور داريم اما هنوز باور نداريم در نظامي كه بر اين پايههاي انساني و اسلامي استوار است، با يك رسانه چنين برخوردي كنند. آيا تا به حال به شادي پنهاني دشمنان اين مرز و بوم فكر كردهايد كه بابت بستن يك رسانه سر از پا نميشناسند و انگشت اتهام را به سمت نظام جمهوري اسلامي نشانه ميروند؟ براي خبرنگاران صحبت از وام، بيمه و تسهيلاتي كردهايد كه قرار است وزارتخانهاي كه جنابعالي تصدي آن را برعهده داريد، تامين كند. اصل كار نيكو و پسنديده است اما چه بيمهاي بهتر از تساهل و چه وامي بهتر از تسامح. ارتزاق جمعي خبرنگار بسته به رسانهايست كه در جهت تنوير افكار عمومي فعاليت ميكنند و چه زشت است كه با نامهرباني عدهاي، اين باب مسدود شود. با يك چشم ميگرييم و با يك چشم ميخنديم و از خودمان ميپرسيم و از شما هم. به راستي چه نسبتي ميان اين تسهيلات در جهت بهبود وضعيت معيشتي خبرنگاران و محدود كردن و توقيف رسانهها وجود دارد؟ جناب آقاي وزير! اطلاع داريد كه «ايلنا» به عنوان يك خبرگزاري فراگير و قانوني در تمامي حوزههاي خبري سياسي، اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و ورزشي فعاليت داشت و در كنار آن به طور خاص اخبار مربوط به حوزه كار و قشر محروم و زحمتكش كارگر را پوشش ميداد. «ايلنا» بدون اغراق تنها رسانه مرجع جامعه كارگري بود و اكنون با فيلتر شدن آن بخشي از جامعه بدون سخنگاه مانده است. جامعه كارگري كه مهر عدالت بر پيشاني آن خورده و عدالت از مطالبات اصلي آن در طول تاريخ بوده است، اكنون به قضاوت در مورد صداقت كساني نشسته است كه شعار «عدالت» و «حمايت از كارگر» را سر ميدهند، اما تنها شاكي رسانهاي هستند كه سعي ميكرد با وجود همه محدوديتها، در چارچوبي تنگ زبان گوياي كارگران باشد. دفاع از آزادي چنان كار خردمندانهاي است كه مخالفان آن نيز در مقام سخن مدام آن را تكرار ميكنند چنانكه حتي بزرگترين دشمنان آزادي بيان نيز از وجود آزادي در ذات قوانين موضوعه كشور سخن ميرانند و فراموش ميكنند كه طي سالهاي اخير با توسل به قوانين كهنه بسياري از روزنامهنگاران را بيكار كردهاند. حال اگر آزادي بيان و عقيده را از آرمانهاي ملت مسلمان ايران در طول سالهاي مبارزه با استبداد شاهنشاهي ميدانيد - كه پيش از اين گفتهايد ميدانيد - و اگر سخنان شما در مورد آزادي بيان از روي تعارف و تبليغ نيست، در عمل نيز به اين سخنان خود پايبند باشيد و از وظيفه خود در حمايت از رسانهها طفره نرويد.» در ادامه اين نامه آمده است: «شما سردبير يك روزنامه بوديد و انتخابتان به عنوان وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي دست كم بايد اهالي رسانهها را خوشحال ميكرد؛ چرا كه فردي از اين صنف در مصدر امور فرهنگي كشور - كه لابد بايد دردآشناي رسانهها باشد - ميتوانست گشايشي در كار فروبسته آنان داشته باشد، اما چنانكه پيشبيني ميشد، اين اتفاق رخ نداد، چون براي گسترش آزادي بيان و حل مسائل رسانهاي كشور كساني بايد عهدهدار امور فرهنگي جامعه باشند كه از عمق وجود به آزادي اعتقاد داشته باشند، نه فقط از روي مصلحت. بايد بدانيد كه آزادي بيان و عقيده حق ذاتي هر انساني است و امتيازي نيست كه از سوي دولتها قابل واگذاري باشد. آقاي وزير! ما «روز خبرنگار» را به شما كه روزگاري در تحريريه بودهايد، تبريك ميگوييم و اين روز را كه براي تقدير از تلاشگران عرصه اطلاعرساني است، پاس ميداريم.»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 141]