تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):روزه و حج آرام‏بخش دل‏هاست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826061536




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

کودکان استثنائی و نحوه برخورد با آنها : پرسش و پاسخ مادران آشپزآنلاینی


واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: الهی که از همه خانواده ها دور باشه ولی اگه خدائی نکرده کسی خودش یا اطرافیانش کودک استثنائی داره اینجا از تجربیاتش, نگهداری این بچه ها, نحوه تشخیصشون و سایر مسائل مرتبط صحبت کنه...و یادمون باشه خیلیها باید تمام عمرشون نگران فرزندشون که مبتلا به این بیماریهاست باشند- ممنونم.

عقب ماندگی ذهنی

علی رغم بحثهای گوناگونی که در زمینه ی عقب ماندگی ذهنی صورت گرفته، این پدیده بخوبی شناخته نشده است. به همین دلیل نه تنها جامعه، بلکه والدین این گونه افراد و حتی تمامی دست اندرکاران نیز با رفتار مناسب با این پدیده آشنایی کافی ندارند. در این مقاله سعی شده است که ویژگیهای عقب ماندگی ذهنی و نیازهای افراد مبتلا به این عارضه با زبانی ساده مطرح گردد و شیوه ی صحیح برخورد با این پدیده نشان داده شود.



اولین گام در پرداختن بدین مهم، برخورداری اولیاء و مربیان به ویژه دست اندرکاران تعلیم و تربیت جامعه از برداشت و نگرشی صحیح و باوری درست از ماهیت عقب ماندگی ذهنی و ویژگیهای افراد عقب مانده ی ذهنی است.

عقب ماندگی ذهنی بیماری نیست،... اما می تواند در نتیجه بیماریهای مختلف به وجود آید و افراد عقب مانده ی ذهنی نیز در برابر بیماریها آسیب پذیرترند.



* عقب ماندگی ذهنی مرض نیست، ... اما می توان با تمهیدات بهداشتی و پزشکی از بروز آن پیشگیری کرد، لیکن نمی توان به دارو و اقدامات پزشکی، به عنوان درمان قطعی عقب ماندگی ذهنی اتکا داشت.

* عقب ماندگی ذهنی بیماری روانی نیست،... اما می تواند اختلالات رفتاری و آسیبهای روانی به همراه داشته باشد.


* عقب ماندگی ذهنی مسری نیست،... و نمی تواند از فردی به فرد دیگر سرایت کند، ولی می تواند از طریق وارثت نیز انتقال یابد.

* عقب ماندگی ذهنی مرگ آور نیست،... اما دامنه ی عمر افراد عقب مانده ی ذهنی به تناسب میزان عقب ماندگی ذهنی و چگونگی جایگاه رشدشان نسبت به افراد عادی محدودتر است و اقدامات بهداشتی، تغذیه ی مناسب و تحرک و سرزندگی می تواند در گستردگی دامنه ی عمرشان مؤثر واقع شود.



* عقب ماندگی ذهنی فلج مغزی نیست،... اما اکثریت کودکان مبتلا به فلج مغزی دچار عقب ماندگی ذهنی نیز می باشند (در حدود 75 درصد از کودکان فلج مغزی دچار درجاتی از عقب ماندگی ذهنی هستند).

* عقب ماندگی ذهنی تنبلی و تن پروری نیست،... اما ضعفها و کم توانیها در انجام کارها، خود نتیجه ای است از عقب ماندگی ذهنی.

* عقب ماندگی ذهنی لجاجت و سرسختی و ناسازگاری نیست،... اما تخاصم و پرخاشگری و ناسازگاری می تواند از ویژگیهای عقب ماندگان ذهنی بخصوص به هنگام مواجه شدن آنان با ناکامیهای مستمر و شکستهای پیاپی باشد.

* عقب ماندگی ذهنی گوشه گیری و انزواطلبی و کمرویی نیست،... اما کودکان عقب مانده ذهنی می توانند بعضاً گوشه گیر و منزوی باشند.



* عقب ماندگی ذهنی همیشه علت ارگانیک و ضایعات مشخص مغزی ندارد، لذا عقب ماندگی ذهنی می تواند کاملاً فرهنگی و محیطی نیز باشد، زیرا فقر محیطی و فقدان انگیزه های رشد از عوامل مهم در رکود ذهنی است.

* عقب ماندگی ذهنی اختلال خاص یادگیری نیست،... بلکه اختلالی عام در مجموعه ی دستگاه عصبی و تأخیر در رشد عمومی یادگیریهاست. همچون درختی است که در رشد آن ریشه، و شاخ و برگها با کندی مواجه است و نمی تواند موجب نبوغ و یا استعداد برجسته شود، اما می تواند درحد خود خلاق هم باشد. این شرایط از فردی به فرد دیگر متفاوت است.

عقب مانده ذهنی کسی است که دیر می آموزد و زود فراموش می کند، و ما دیرتر می آموزیم که او دیر می آموزد و زودتر فراموش می کنیم که او زود فراموش می کند و نیاز به استمرار در برنامه ی آموزشی دارد.*علل عقب ماندگی ذهنی را می توان در جریان انتقال صفات ارثی (عوامل ژنتیکی)، در دوران مختلف بارداری، زمان حساس تولد در مرحله ی بسیار مهم شیرخوارگی و مراحل دیگر رشد و شرایط آن جست و جو کرد.

اما فرد عقب مانده ذهنی کسی است که ضمن برخورداری از شخصیتی کاملاً منحصر به فرد و استثنایی مثل همه انسانها، در بسیاری از ویژگیها همانند دیگر افراد عادی همسال خود و در بعضی از ویژگیها مشابه گروه افراد عقب مانده ذهنی است و در پاره ای از ویژگیها نیز کاملاً منحصر به فرد می باشد.



* عقب مانده ذهنی کسی است که دیر می آموزد و زود فراموش می کند، و ما دیرتر می آموزیم که او دیر می آموزد و زودتر فراموش می کنیم که او زود فراموش می کند و نیاز به استمرار در برنامه ی آموزشی دارد.



* کودک عقب مانده ی ذهنی کسی است که دامنه ی توجهش محدود است و زودتر خسته می شود و نیازمند برنامه ی مناسب و محدود و مشارکت در امر آموزش است. تمرکز خوبی ندارد و نیازمند محرک قوی، محیط آرام و شرایط مناسب برای یادگیری است. کودک عقب مانده ذهنی، چندان قادر به یادگیری های ضمنی نیست، نیازمد آموزشهای مستقیم و مرحله به مرحله است، او در تعمیم یادگیری های خود دچار اشکال بوده، نیاز دارد که در هر مورد و موضوعی او را در فراگیری و به خاطر سپاری کمک کنیم. در تشخیص موقعیت های مطلوب و یا تعمیم آن با مشکل مواجه است و نیازمند راهنمایی های مستمر ماست.

ادامه دارد...


نوشته: دکتر غلامعلی افروز
منبع: تعلیم و تربیت استثنایی

لکنت زبان

لكنت عارضه ای است كه معمولاً به اشتباه در میان مردم به كلیه اختلالات گفتاری اطلاق می شود اما در واقع لکنت بصورت مكث های بیجا و بیش از حد ، كشیده گوئی صداها و كلمات ، تكرار صداها - كلمات و عبارت ، قفل شدگی یا گیر در بیان یك صدا در گفتار فرد مبتلا دیده می شود .

مشاوره و لكنت كودك

1- هنگام لكنت از كودك نخواهید آرام تر حرف بزند ، یا نفس عمیق بكشد ، دو مرتبه بگوید و یا با خشونت با او رفتار نكنید. تفكرات منفی را نیز در مورد لكنت از خود دور كنید .

2- باید به سوالات متعدد و مكرر كودك با مهربانی پاسخ داد و هیچگاه نباید او را به خاطر سوالات زیادش مورد سرزنش قرار داد.

3- وقتی كودك با شما حرف می زند با تمام دقت به حرفهایش گوش دهید و طوری این كار را بكنید كه كودك بدون ترس ، همه حرفهایش را برای شما بزند . در هنگام حرف زذن كودك سعی كنید هیچ نشانی از ناراحتی و اضطراب در وجود شما احساس نشود.

4- هیچگاه كودك را مجبور به صحبت كردن نكنید . این كار ترس كودك را هنگام حرف زدن بیشتر می كند .

5- به كودك اجازه دهید حرف هایش را به طور كامل بزند و اگر وقفه ای در گفتارش به وجود آمد ( لكنت كرد ) در گفتن به او كمك نكنید .

6-برایش با صدای بلند داستان بگوئید ( یا بخوانید ) و بعد از او بخواهید كه داستان را برای شما تعریف كند . البته از گفتن داستان های مهیج و ترسناك خودداری كنید .

7- سعی كنید برای مشكلات تغذیه به او فشار نیاورید : اولاً غذای مورد علاقه اش را تهیه كنید تا خود كودك با میل غذا بخورد . وقتی چیز های مورد علاقه اش ( مثل بستنی ) را می خورد به او مهربانانه آموزش صحیح غذا خوردن را آموزش دهید .

8- از او انتظار فراتر از توانش نداشته باشید . اگر كودك زیاد اجتماعی نیست و حتی گاهی سلام هم نمی دهد به او فشار نیاورید و با ملایمت به مرور زمان به او اینها را آموزش دهید .

9- هر نوع اصلاح و بهبودی در رفتارش را تشویق كنید .

مجموعه ای از رفتارهای آموخته شده را به عنوان علت بروز لکنت در نظر گرفته اند. این احتمال وجود دارد که کمال جویی و خواسته های افراطی اطرافیان و بخصوص والدین درباره ی گفتار کودک در ایجاد لکنت زبان مشارکت داشته باشد.
10-محیط اطرافش شامل اعضای خانواده ، اقوام ، همسایگان ، مدرسه یا مهد را بصورتی تغییر دهید كه كودك در حرف زدن و ابراز وجود و نیز برقراری ارتباط با دیگران مشكل احساس نكند . بعنوان مثال در خانه باید از تمسخر او توسط افراد خانواده بخصوص فرزندان دیگر جلو گیری كرد .

11- در مقابل پرخاشگری او ، با او تندی نكنید كه احساس كند بچه بدی است . می توانید در مورد رفتارش با او صحبت كنید و راههای صحیح را برای نشان دادن خواسته هایش به او آموزش دهید . و به او بگویید که تا زمانی که ارام تر و قشنگ تر صحبت نکرده گوش های شما نمی تواند حرف های او را بشنود .

12- در هنگام نقل مكان یا هر نوع تغییر در زندگی ( مثل مدرسه رفتن ) سعی كنید با محبت و توجه زیاد به كودك ، جلوی افزایش لكنت او گرفته شود .

13- به كودك مسئولیتهای در حد توانش بدهید و اگر انجام داد بسیار تشویقش كنید .

14- با مهم نشان دادن توانائی ها و بی اهمیت دانستن ناتوانائی هایش ، ناروانی او را كاهش دهید . این كار باعث ایجاد اعتماد به نفس در او می شود .

15-اوایل شب و قبل از خواب برای او كتابی بخوانید یا داستانی تعریف كنید . زمان خوابش را با جدیت و اجتناب از فعالیتهای نا مربوط قبل از خواب كنترل كنید . محیط آرامی برای خوابش انتخاب كرده و قبل از خواب چند دقیقه او را در آغوش بگیرید .

16- در جلوی كودك از بكار بردن كلمه لكنت جدداً خودداری نمائید . حتی در دیگر صحبتهای خود نیز سعی كنید به جای كلمه لكنت از ناروانی استفاده كنید .

17- اگر مشكل توالت رفتن دارد سعی كنید بدون اینكه كاری كنید كه باعث رنجش او شود و فكر كند كه به او كم علاقه شده اید ، او را با تمیز كردن محل و لباسهایش وادار كنید .

لکنت زبان عمدتا و بطور کلی جز در موارد استثنایی در دوران خردسالی آغاز شده و یک پدیده خاص دوران کودکی است. معمولا از سنین 2 تا 4 سالگی شروع می‌شود. لکنت زبان از مهمترین و متداولترین اختلالات تکلمی است. در سنین 6 تا 7 سالگی نیز که مصادف با زمان آغاز مدرسه می‌باشد به لحاظ ویژگیهای عاطفی و سازگاری اجتماعی خاص این دوره موقعیت مناسبی است برای بروز لکنت زبان در میان کودکانی که بیشتر مستعد چنین اختلالی می‌باشند. گاهی از موارد در دوران بلوغ نیز افرادی که قبلا به نحوی لکنت زبان داشته‌اند دچار لکنت زبان می‌شوند.

18- از درگیریهای خانوادگی در حضور کودک خودداری کنید؛ چون اضطرابش را افزایش می دهد.

19- در ابراز محبت افراط نکنید. طوری رفتار نکنید که به شما وابسته شود.در عین حال فضایی ایجاد کنید که کودک بتواند در مورد ناراحتیها و نگرانیهایش با شما صحبت کند.

20- از او بخواهید که همراه شما یا در جلوی آینه شعر بخواند . کلمات موزون از لکنت او می کاهد


متاسفانه عده‌ای هستند که کند زبانی را دستاویز شوخی و ریشخند می‌پندارند. کندی زبان در جایی پیش می‌آید که دستگاههای تکلم انسان دچار پاره‌ای از تشنج‌هاست؛ از اینرو ادای کلمات ناگهان به مانع برخورد می‌کند و پیوسته مکثی در میان صحبت روی می‌دهد. به هنگام چنین رویدادی معمولا انسان حرفی را که روی آن مکث ایجاد شده است، چندبار تکرار می‌کند.

از لحاظ شخصیتی مادران کودکان الکندر برخی موارد ، مضطرب، فزون حمایتگر، دارای بازخوردهای متناقض(درعین حال جاذب و دافع)و یا نامنعطف و فاقد گرمی عاطفی بوده ،نا ایمن و ناراضی هستند.
لکنت کلونیک یا حالت تکراری در بیان کلمه

در این نوع از لکنت زبان کودک یک سیلاب از کلمه‌ را که معمولا اولین سیلاب کلمه است با سرعت و تشنج تکرار می‌کند. مثلا کلمه پدر را چنین بیان می‌کند : پ پ پ پدر.

لکنت تونیک یا توقف در تلفظ

در این حالت در فعالیت عضلات تلفظی چند ثانیه توقف و سکون بوجود می‌آید و کودک دچار وقفه در تلفظ و ادای کلمه همراه با فشار ، کوشش و حرکات خاصی است. کودک مبتلا به این لکنت برای ادای کلمه شدیدا به خودش فشار می‌آورد و پس از لحظاتی سکون بطور ناگهانی و با تشنج کلمه را ادا می‌کند.

مراحل مختلف لکنت

لکنتی که کودک پذیرفته است.

کودک در این مرحله متوجه می‌شود که برخی از حروف و کلمات را بطور غیرطبیعی تکرار می‌کند. اما به نظر می‌رسد که نگران حالت گویایی خودش نیست.و کوششی هم برای رفع آن نمی‌نماید. در این مرحله ،‌ لکنت کودک معمولا همراه با اختلالات تنفسی و یا علایم و عوارض بیماری نمی‌باشد. نوع لکنت کودک در این مرحله بیشتر از لکنت تکراری است و به همین دلیل در این حالت برنامه‌های گفتار درمانی موثر است.

لکنتی که کودک در برابر آن عکس العمل نشان می دهد (لکنت پس رانده)

بتدریج که کودک بزرگ شده و دامنه مکالمات وسیع تر می‌شود به واسطه رفتار‌های خاص و فشارهایی معمولا از سوی همسالان ، والدین و معلمان متوجه کودک می‌شود، که کودک بطور قابل توجهی با تعجب و گاه همراه با دلسردی نسبت به چگونگی اختلالات گویایی خود عکس العمل نشان می‌دهد.

لکنت پیچیده و شدید

بتدریج که حرکات و رفتار ضمنی همراه با لکنت به صورت غیر ارادی ظاهر می‌گردد، شدت لکنت افزایش می‌یابد. به نحوی که کودک نسبت به همه کلمات حساسیت و نگرانی پیدا می‌کند. در این شرایط لکنت خود ، روز به روز پیچیده تر و شدیدتر می‌شود. بطوری که هر چقدر بیشتر نسبت به موفقیتها ، کلمات و جملات از خود نگرانی و ترس نشان می‌دهد، لکنت او بیشتر می‌شود و هر چقدر لکنت او بیشتر می‌شود نگرانی و ترس او از شرایط و موقعیتها و کلمات و اصوات افزایش می‌یابد.

باید به شخص مبتلا آموخت که چگونه آهسته آهسته چیزی را بخواند؛ آهسته آهسته و با توجه خاص به حرف زدن خود ، سخن بگوید و هر هجایی را با کمال دقت ادا کند. همچنین به وی می‌آموزند چگونه به هنگام بند آمدن زبانش ، تنفس خود را تنظیم کند. بر اثر مطالعه درباره صوتها یا ترکیب صوتهایی که چنین مشکلی را فراهم می‌آورند، به پاره‌ای از تمرینهای مرحله‌ به مرحله‌ای ، برای خواندن دست یافته‌ایم که با انجام آن می‌توان تا حدود زیادی بر مشکل «کند زبانی» چیره شد. به هر حال ، درمان لکنت ‌زبان باید بوسیله متخصص انجام گیرد. این نکته نیز بسیار قابل توجه است که نباید مبنای عاطفی را در کند زبانی نادیده گرفت.

کودکان نابینا

امروزه باوجود پيشرفتهاي علمي و فن آوريهاي شگرف تمدن بشري، پيشگيري و درمان معلوليت هاي مختلف و محو پديده ناخوشايند نابينايي ـ به جز در مواردي بسيار معدود ـ آرزويي بيش نيست. نابينايان به عنوان قشر غيرقابل اغماضي از جامعه در سطوح مختلف سني مطرحند. كودك نابينا براي نخستين بار در فضاي خانواده نفس مي كشد. افراد خانواده نخستين كساني هستند كه كودك نابينا حضور آنها را درك مي كند. بنابر اين پدر ومادر كودك نابينا نخستين آموزگاران و سازندگان بناي شخصيتي اويند.
پدر ومادري كه بطور غيرمنتظره كودك نابينايي را در آغوش مي گيرند با احساسي آميخته با ناباوري و عدم قبول اين واقعيت ناخواسته، اضطراب انديشه «چه كنم» امروز و نگراني و وحشت «چه خواهد شد» فردا، روبرو مي شوند. اين احساس مخرب در روحيه و احساسات اين طفل كوچك و معصوم اثر مي گذارد. احساس ناامني را در ضمير او تقويت مي كند. اتكاي به نفس را از او مي گيرد و به خودباوري و استقلال وي زيان مي رساند. به همين جهت آموزش و راهنمايي پدر ومادر كودك نابينا در درجه اول ضروري تر از خود اوست. والدين كودك نابينا، نابينايي او را فاجعه يي بزرگ مي پندارند و نمي دانند كه درك آنها از فرزندشان به كلي با درك وي از خودش متفاوت است. كودك نابينا ابتدا اصلاً نمي دانسته كه از چه چيزي محروم شده و يا چه چيزي را از دست داده است و ديگران با او متفاوتند.

اين ناآگاهي از خود، تا مدتها ادامه دارد. كودك نابينا در سنين پيش از دبستان آمادگي پذيرش آموزشهايي را دارد كه به كسب مهارتهاي خودياري منجر مي شود. ليكن از آنجايي كه بيشتر مراحل يادگيري در اين سنين از طريق تقليد صورت مي گيرد، شايسته است ديگر حواس وي به حدي تقويت شوند كه بتوانند جايگزين حس بينايي شوند. در حين تقويت حواس در هر فرصت مناسب با گفتن مطالبي شيرين و جذاب محيط پيرامون او را توصيف و قابل درك نمود تا قادر به تقليد شود. همچنين بايدبه رشد حركتي و تقويت مهارتهاي جهت يابي كودك توجه خاصي داشت. كودك در اين سنين داراي انرژي فراوان و هيجان بسيار، براي تحرك وبازي است و بتدريج به تفاوت هاي خود با ديگران پي مي برد.





كم كم به محدوديت هاي خود مي انديشد، و احساس عدم امنيت نسبت به محيط پيرامونش در وي به وجود مي آيد. در اين زمان بايد كودك را دريافت. بايد او را با محيط آشنا كرد تا احساس امنيت كند.

بايد شرايط شركت او را در بازيهاي گروهي با همسالانش فراهم ساخت. او را با توانمنديهاي خود آشنا كرد و مقدمات بروز استعدادها و توانايي هايي را فراهم ساخت.اگر كودك رها شده و در خود فرو رود،بتدريج از فرآيند رشد عقب مانده و از بستر طبيعي اجتماع منزوي مي شود.

بدون شك نقص بينايي در احراز تجربه و كسب دانش محدوديتهايي ايجاد مي كند، ولي اين محدوديت ها به آن اندازه نيست كه فرد نابينا را از تمام فعاليت هاي آموزشي، فراگيري حرفه و تجربه اندوزي محروم گرداند. چه بسيارند افراد نابينا كه در آموزش بسياري از علوم و فنون از بينايان نيز بهتر عمل كرده اند. نابينايان در علوم انساني پيشرفتي قابل توجه دارند. برخي از كارها را مشتركاً با بينايان انجام مي دهند. فكر و دست آنان با كمك و ديد بينايان بر بسياري از مشكلات فايق مي آيد.



آموزش و پرورش كودكان و بخصوص نابينايان درگرو اتحاد مستمر و محكم اوليا خانه و مدرسه امكان پذيرمي گردد. متوليان امور آموزشي و پرورشي بايد از وحدت رويه و وفاق كامل و تقسيم كار مناسبي برخوردار باشند تا اجراي صحيح وظايفشان، به اهداف عالي هم نزديك شود.



اولياً خانه و مدرسه

دانش آموز نابينا، ضمن برقراري جلسات و ملاقات هاي مستمر و مكرر، آموزش و پرورش فرزندشان را جريان مي دهند و از هر گونه وقفه يا عدم هماهنگي جلوگيري مي كنند. به اين ترتيب تحصيل دانش آموز نابينا بي وقفه استمرار خواهد داشت، تا چشمان خاموش او بتواند فانوس راه خود و ديگران باشد.

کودکان ناشنوا

1ـ به فرزند‌تان اجازه انتخاب د‌هيد‌.

او مي‌تواند‌ تصميم بگيرد‌ ساند‌ويچ بخورد‌ يا پيتزا؟ بلوز آبي‌اش را بپوشد‌ يا ژاكت قرمزش را؟ به كود‌كان ناشنوا گاه به اند‌ازه كود‌كان شنوا اجازه انتخاب د‌اد‌ه نمي‌شود‌. د‌ر صورتي كه به او اجازه اين كار را بد‌هيد‌، متوجه مي‌شود‌ نظرش مي‌تواند‌ مهم باشد‌. همچنين احساس مي‌كند‌ روي برخي چيزها كنترل د‌ارد‌. اين امر براي كود‌كان ناشنوا بسيار بااهميت است زيرا برخي اوقات به نظر مي‌رسد‌ د‌ر اتفاقاتي كه براي‌شان رخ مي‌د‌هد‌، هيچ سهمي ند‌ارند‌.



2ـ به او آموزش د‌هيد‌ خود‌ش از سمعك يا د‌ستگاه كاشت حلزون شنوايي‌اش مراقبت كند‌.

د‌ر صورتي‌كه فرزند‌‌تان از سمعك يا د‌ستگاه كاشت حلزون شنوايي استفاد‌ه مي‌كند‌، بايد‌ به او آموزش د‌هيد‌ تا حتي د‌ر غياب شما هم بتواند‌ از آن مراقبت و استفاد‌ه كند‌. به او نشان د‌هيد‌ چگونه آن را تميز كند‌، باتري‌هايش را بررسي يا عوض كند‌ و زماني كه مشكل د‌ارد‌، چه كار كند‌.



3ـ به فرزند‌تان بياموزيد‌ بعضي چيزها را خود‌ش از د‌يگران د‌رخواست كند‌.

مثلاً د‌ر رستوران خود‌ش غذاي د‌رخواستي‌اش را به پيشخد‌مت بگويد‌ يا خود‌ش به مغازه د‌ار بگويد‌ چه نوع بستني مي‌خواهد‌. اين كار براي كود‌ك ناشنوا مشكل‌تر از كود‌ك شنواست. اما مهم است كه فرزند‌تان بياموزد‌ بد‌ون اينكه كسي بجايش صحبت كند‌، مي‌تواند‌ خواسته‌هاي خود‌ را بيان كند‌. گرچه اين امر د‌ر ابتد‌ا براي او اصلاً ساد‌ه نيست، به تد‌ريج آن را مي‌آموزد‌ و به اين ترتيب مي‌تواند‌ با د‌نياي واقعي آشنا شود‌.



4ـ از او انتظارات زياد اما متناسب د‌اشته باشيد‌.

از او بخواهيد‌ برخي كارهايي را كه د‌ر حد‌ سن اوست، انجام د‌هد‌. به عنوان مثال، اتاقش را خود‌ش مرتب كند‌، يا به تنهايي به حمام برود‌. ممكن است د‌ر برخي موارد‌ نياز به كمك شما هم د‌اشته باشد‌، اما او هم مانند‌ د‌يگر كود‌كان شنوا از عهد‌ه كارها برمي‌آيد‌. فكر كنيد‌ او از عهد‌ه چه كارهايي برمي‌آيد‌ و چه كارهايي را نمي‌تواند‌ انجام د‌هد‌. مطمئن باشيد‌ متوجه مي‌شود‌ انتظار شما از او چقد‌ر است.

اما مهم است كه فرزند‌تان بياموزد‌ بد‌ون اينكه كسي بجايش صحبت كند‌، مي‌تواند‌ خواسته‌هاي خود‌ را بيان كند‌. گرچه اين امر د‌ر ابتد‌ا براي او اصلاً ساد‌ه نيست، به تد‌ريج آن را مي‌آموزد‌ و به اين ترتيب مي‌تواند‌ با د‌نياي واقعي آشنا شود‌.
5ـ به او بياموزيد‌ خيلي احتياط كند‌ اما اجازه د‌هيد‌ كارهايي را كه كود‌كان د‌يگر انجام مي‌د‌هند‌، او هم انجام د‌هد‌.

مثلاً اجازه د‌هيد‌ د‌وچرخه‌سواري كند‌ يا از خيابان رد‌ شود‌. او بايد‌ ياد‌ بگيرد‌ پيش از رد‌‌شد‌ن از خيابان چه كار كند‌. بايد‌ بد‌اند‌ ماشين‌ها بوق مي‌زنند‌ و معناي بوق آنها چيست. همچنين بايد‌ بد‌اند‌ نمي‌‌تواند‌ بوق آنها را بشنود‌. بنابراين بايد‌ به اطلاعاتي كه از راه بينايي به د‌ست مي‌آورد‌، تكيه كند‌. مثلاً،‌ از آينه كنار د‌وچرخه‌اش استفاد‌ه كند‌ و مراقب ماشين‌ها باشد‌.



6ـ به او مسئوليت بد‌هيد‌، به ويژه د‌ر مورد‌ مسائل مربوط به كم‌شنوايي‌اش.

نبايد‌ فرزند‌تان د‌ائماً نياز د‌اشته باشد‌ شما همه چيز را برايش ترجمه كنيد‌. به او بياموزيد‌ زماني كه متوجه صحبت‌هاي فرد‌ي نشد‌، از او بخواهد‌ برخي چيزها را برايش تكرار كند‌. اگر د‌ر مد‌ارس تلفيقي د‌رس مي‌خواند‌، به او بياموزيد‌ چگونه با معلمش صحبت كند‌ و اشكالات د‌رسِي‌اش را بپرسد‌. د‌ائماً او را براي اين كارها تشويق كنيد‌. اين مهارت‌ها بعد‌ها كه بزرگتر شد‌، برايش بسيار حائز اهميت است. اگر آنها را اكنون بياموزد‌، بعد‌ها راحت‌تر خواهد‌ بود‌.



7ـ به او د‌ر مورد‌ پول آموزش د‌هيد‌.

اين مورد‌ براي همه كود‌كان، شنوا و ناشنوا سود‌مند‌ است. اما د‌ر مورد‌ كود‌كان ناشنوا مشكل‌تر است زيرا د‌ر رستوران يا مغازه متوجه صحبت‌هاي شما با مغازه‌د‌ار يا صند‌وق‌د‌ار رستوران د‌ر مورد‌ قيمت‌ها نشد‌ه‌اند‌. به او بياموزيد‌ هر چيزي قيمتي د‌ارد‌ و قيمت هر چيز بستگي به ارزش آن د‌ارد‌. درمورد‌ صرفه‌جويي و كم خرج‌كرد‌ن و د‌رست خرج‌كرد‌ن برايش صحبت كنيد‌. زماني كه به حد‌ كافي بزرگ شد‌، اجازه د‌هيد‌ خود‌ش به خريد‌ برود‌ و خود‌ش تصميم بگيرد‌ چگونه پولش را خرج كند‌. به او پول تو جيبي هفتگي و بعد‌ها ماهيانه بد‌هيد‌ تا خود‌ش مسئول خرج‌هايش شود‌. اگر تصميم گرفت براي خريد‌ چيزي پولش را پس‌اند‌از كند‌، د‌ر اين كار به او كمك كنيد‌. به فرزند‌تان بگوييد‌ گاهي همه افراد‌ اشتباه مي‌كنند‌ و اشتباه‌كرد‌ن اشكالي ند‌ارد‌. بيشتر كود‌كان از اشتباهات خود‌ چيزهايي مي‌آموزند‌ و اين اشتباهات به آنها كمك مي‌كند‌ تلاش كنند‌ د‌يگر مرتكب آن اشتباه نشوند‌. مرتب به او بگوييد‌ شاهد‌ تلاش‌هايش هستيد‌ و به او افتخار مي‌كنيد‌. مهم نيست چه اتفاقي مي‌افتد‌، مهم تلاش‌هاي اوست.

بیش فعالی

كودكان‌ بیش ‌فعال‌ - همانگونه‌ كه‌ از این‌ عنوان‌ برمی ‌آید- بسیار پرتحرك اند و نمی ‌توانند یک جا آرام‌ بنشینند. آنها اضافه‌ بر ناآرامی‌ بسیار زیاد، نوعی‌ اضطرار و اجبار برای‌ خرابكاری‌ نیز دارند. آنان‌ اشیا را می‌ شكنند یا پرتاب‌ می‌ كنند. همچنین‌ كنجكاوی‌ بسیار از خود نشان‌ می‌ دهند و نه‌ تنها اسباب‌ بازی‌هایشان‌ را خراب‌ می‌ كنند، بلكه‌ اشیاء و وسایل‌ منزل‌ را نیز دستكاری‌ و خراب‌ می‌ كنند. كارهای‌ خطرناك‌ را دوست‌ دارند و ابداً احساس‌ خطر نمی ‌كنند. بنابراین‌ رفتارهایی‌ بی ‌مهابا از آنها سرمی ‌زند. برخی‌ از بزرگسالان‌ آنها را افرادی‌ بی ‌باك‌ و شجاع‌ تصور می ‌كنند؛ در حالی‌ كه‌ این‌ رفتارهای‌ بی‌ مهابا نشانگر این‌ واقعیت‌ است‌ كه‌ احساس‌ خطر واقعی - كه‌ یك‌ احساس‌ طبیعی‌ است‌ و بایستی‌ در كودكان‌ وجود داشته‌ باشد - در این‌ بچه‌ ها وجود ندارد. بازی‌ های‌ خطرناك‌ - از جمله‌ بازی‌ با كبریت‌ - و علاقه‌ به‌ وسایلی‌ چون‌ كارد و چاقو نشانه‌ های‌ دیگری‌ از گرایش‌ها و رفتارهای‌ غیرطبیعی‌ این‌ بچه‌ هاست.

كودك‌ بیش ‌فعال‌ احساس‌ خطر نمی‌ كند
كودكان‌ بیش ‌فعال‌ در مورد كارها و اشیایی‌ كه‌ به‌ طور طبیعی‌ باید در برابر آنها احساس‌ خطر كنند، خطری‌ احساس‌ نمی‌كنند؛ و اختلالات‌ سلوك‌ در این‌ كودكان‌ بعضاً دیده‌ می‌ شود؛ مثلاً بعضی‌ از آنها رفتارهای‌ پرخاشگرانه‌ دارند یا برای‌ آسیب‌ رساندن‌ به‌ دیگران‌ آنان‌ را تهدید می‌ كنند. ممكن‌ است‌ به‌ حیوانات‌ نیز صدمه‌ بزنند. بعضی‌ دیگر در اعمالی‌ چون‌ سرقت‌ و تقلب‌ و به‌ طور كلی‌ كارهایی‌ كه‌ تخلف‌ از قوانین‌ و مقررات‌ محسوب‌ می‌ شود شركت‌ می‌ كنند.




تمایل‌ به‌ كارهای‌ خلاف‌ و خطرناك‌
این‌ كودكان‌ آچار پیچ‌ گوشتی‌ را داخل‌ پریز برق‌ می‌ كنند؛ اشیاء و وسایلی‌ را كه‌ متعلق‌ به‌ خودشان‌ نیست‌ برمی‌دارند؛ تمایل‌ بسیاری‌ به‌ كشیدن‌ سیگار دارند (ته ‌سیگارها را برمی ‌دارند و علاقه‌ به‌ كشیدن‌ آنها دارند) و همچنین‌ گرایش‌ به‌ دروغگویی‌ در آنها بسیار بالاست‌ و اغلب‌ دروغ‌ می ‌گویند. به‌علاوه آنان‌ تمایل‌ به‌ ارتباط‌ با كودكان‌ و نوجوانان‌ بزرگتر از خود دارند. اغلب‌ دوستانی‌ بزرگتر از خود انتخاب‌ می ‌كنند و از مصاحبت‌ با نوجوانان‌ لذت‌ می ‌برند. بسیار مایلند در صحبت‌ها و فعالیت‌های‌ آنان‌ شركت‌ كنند. همچنین‌ گرایش‌ به‌ كارهای‌ خلاف‌ از جمله‌ دزدی‌ در آنها بسیار زیاد است. به ‌نظر می‌ رسد این‌ كودكان‌ زودتر از حد معمول‌ چشم‌ و گوششان‌ باز می ‌شود و به‌ كنجكاوی‌های‌ بسیار زیاد دچار می‌ شوند

.

عملكرد اجتماعی‌ و تحصیلی‌ كودك‌ كاهش‌ می ‌یابد
كودكان‌ بیش ‌فعالی‌ كه‌ دچار نقص‌ توجه‌ هستند، در تحصیل‌ با مشكل‌ مواجهند. دامنهِ توجه‌ در آنها بسیار محدود است‌ و به‌ همین‌ علت‌ نمی‌ توانند تمركز لازم‌ را حین‌ درس ‌خواندن‌ داشته‌ باشند. این‌ كودكان‌ به ‌سرعت‌ حواسشان‌ پرت‌ می ‌شود و به‌ كوچكترین‌ محرك‌ بیرونی‌ واكنش‌ نشان‌ می ‌دهند. در نتیجه‌ عملكرد تحصیلی‌ آنان‌ پایین‌ می‌ آید و در یادگیری‌ دچار مشكل‌ می ‌شوند.

از لحاظ‌ اجتماعی، كودكان‌ بیش ‌فعال‌ تأثیر مثبتی‌ بر دیگران‌ نمی ‌گذارند و مرتب‌ مورد انتقاد قرار می ‌گیرند. آنها به ‌دلیل‌ دقت‌ پایین، اغلب‌ دچار اشتباه‌ می ‌شوند و انتقاد دیگران‌ را نسبت‌ به‌ خود برمی‌انگیزانند. این‌ بچه‌ها به‌ جزئیات‌ مسائل‌ توجهی‌ ندارند. حتی‌ در بازی‌ها نیز با دشواری‌ رو به ‌رو می ‌شوند و در ارتباط‌ خود با بچه ‌های‌ دیگر مشكل‌ پیدا می ‌كنند. اغلب‌ از دستورالعمل‌ها پیروی‌ نمی‌ كنند و از عهده‌ تكالیف‌ مدرسه‌ و سایر كارها و وظایف‌ برنمی‌آیند.

آنان‌ از درگیر شدن‌ با تكالیفی‌ كه‌ مستلزم‌ تلاش‌ ذهنی‌ مداوم‌ است، می‌ پرهیزند. اغلب، وسایل‌ خود را گم‌ می‌ كنند و دچار فراموشكاری‌اند. به ‌طور افراطی‌ حرف‌ می ‌زنند و پیش‌ از تمام‌ شدن‌ پرسش‌ها، پاسخ‌ می‌ دهند. منتظر نوبت‌ ماندن‌ برایشان‌ دشوار است‌ و بسیاری‌ اوقات‌ مزاحم‌ كار دیگران‌ می ‌شوند.




والدین‌ چه‌ نقشی‌ در درمان‌ دارند
1. ابتدا باید مطمئن‌ باشیم‌ كه‌ فرزندمان‌ واقعاً نشانه ‌های‌ این‌ اختلال‌ را دارد؛ به‌ علاوه‌ تشخیص‌ نهایی‌ توسط‌ متخصص‌ انجام‌ می‌ پذیرد. گاهی‌ والدینی‌ كه‌ افرادی‌ بسیار مضطرب‌ و نگران‌ هستند، ممكن‌ است‌ جنب و جوش‌های‌ طبیعی‌ فرزند را دلیلی‌ بر بیش ‌فعالی‌ بدانند. بنابراین‌ در قدم‌ اول‌ بایستی‌ راجع‌ به‌ تشخیص‌ مطمئن‌ باشیم‌ و به فرزندمان برچسب‌های‌ نادرست‌ نزنیم.

2. انرژی‌ اضافه‌ این‌ كودكان‌ باید از طریق‌ فعالیت‌های‌ مثبت، از جمله‌ ورزش‌ كردن، مصرف‌ شود. بهتر است‌ آنها را برای‌ بازی‌ به‌ زمین‌های‌ بزرگ‌ برد و اجازه‌ داد كه‌ به‌ فعالیت‌های‌ لذتبخش‌ بپردازند. یا این‌ كه‌ روزانه‌ برای‌ پیاده‌ روی‌ آنها را از خانه‌ خارج‌ كرد. در منزل‌ نیز بایستی‌ مسئولیت‌هایی‌ كه‌ از لحاظ‌ جسمی‌ قدری‌ بچه‌ها را خسته‌ می‌ كند به‌ آنها بسپاریم‌ تا به‌ این‌ وسیله‌ انرژی‌ بیش‌ از حد آنان‌ گرفته‌ شود. البته‌ خوب‌ است‌ گاهی‌ برای‌ انجام‌ این‌ مسئولیت‌ها جوایزی‌ هم‌ در نظر بگیریم.

3. به‌ خاطر داشته‌ باشیم‌ این‌ كودكان‌ را به‌ هیچ‌ وجه‌ كتك‌ نزنیم؛ زیرا رفتارهای‌ انتقام ‌جویانه‌ از آنها سر خواهد زد. بهتر است‌ با آنان مؤدبانه‌ و با محبت‌ صحبت‌ كنیم. البته‌ در برخورد با سایر كودكان‌ نیز داشتن‌ رفتاری‌ مهرآمیز و عاری‌ از خشونت‌ لازم‌ است.

4. گروهی‌ از موادغذایی‌ - از جمله‌ كاكائو، شكلات، قهوه، نسكافه، نوشابه‌های‌ رنگی‌ و تنقلات - باعث‌ تحریك ‌پذیری‌ می‌شوند و لازم‌ است‌ تا حد امكان‌ از دادن‌ آنها به‌ بچه‌ ها خودداری‌ شود.

5. خواب‌ شبانگاهی‌ این‌ كودكان‌ موضوع‌ مهمی‌ است؛ آنها باید شب‌ها زودتر به‌ رختخواب‌ بروند. بهتر است‌ والدین‌ برنامه‌ خانواده‌ را به‌ گونه‌ ای‌ مناسب‌ تنظیم‌ كنند و به‌ هر طریق‌ ممكن‌ به‌ كودك‌ بفهمانند این‌ یكی‌ از قوانین‌ خانواده‌ اوست‌ كه‌ شب‌ها تا دیروقت‌ بیدار نماند. در همین‌ زمینه‌ توصیه‌ می‌ شود كودك‌ از وسایلی‌ چون‌ كامپیوتر و تلویزیون‌ به‌ صورت‌ افراطی‌ استفاده‌ نكند .

6. چنانچه‌ كودك‌ بیش ‌فعال‌ از لحاظ‌ توجه‌ و تمركز بسیار مشكل‌ داشته‌ باشد و رفتارهای‌ او موجب‌ اذیت‌ و آزار فراوان‌ شود، بهتر است‌ با روان پزشك‌ كودك‌ و نوجوان‌ مشورت‌ شود تا به‌ صلاحدید او كودك‌ مقداری‌ داروی‌ اختصاصی‌ این‌ اختلال‌ را مصرف‌ كند.

علل عقب ماندگی ذهنی



علل قبل ازتولد :

1- علل ژنتيکي و ارثي 2- RH ?- مشروبات الکلي 4- موادمخدر و دخانيات

5- داروها و مواد شيميايي

6- مسموميت 7- سوء تغذيه 8- ضربات وارده به شکم مادر 9-اشعه X

10- سرخچه وبيماريهاي عفوني .

علل هنگام تولد :

1- زودرسي2- کودک نارس3- زايمانهاي طولاني 4- ضربات وارده به سرکودک.



علل بعدازتولد :

انواع مننژيت ها – مسموميت – ضربه هاي وارده به سر –

اختلالات غدد– سوءتغذيه – خستگي هاي جسمي رواني واختلالات عاطفي

کودک معلول




معلولیت چیست
معلولیت، به ناتوانی در انجام تمام یا قسمتی از فعالیت های عادی زندگی فردی یا اجتماعی به علت وجود نقصی مادرزادی یا اکتسابی، در قوای جسمانی یا روانی اطلاق می شود.


انواع معلولیت ها
معلولیت های جسمی شامل موارد زیر است:

الف: معلولیت های حواسی : مانند نابینایی و ناشنوایی؛

ب: معلولیت های حرکتی : شامل انواع نقص عضوها، ضایعات نخاعی و ناهنجاری های مربوط به اسکلت و عضلات؛

ج: معلولیت احشای داخلی: شامل ناهنجاری های قلبی ـ عروقی، تنفسی، کلیوی و غیره؛

معلولیت ذهنی شامل موارد زیر است:

الف: عقب ماندگی ذهنی

ب: بیماری روانی

علل معلولیت ها

معلولیت های اکتسابی: در اثر تصادفات، حوادث یا بلاهای طبیعی، جنگ، آتش سوزی، مسمومیت ها و یا بیماری های مزمن و عوارض ناشی از آنها، فرد ممکن است دچار این معلولیت گردد.


در برخورد با افراد ناشنوا باید آرام و شمرده صحبت کرد و موقع صحبت روی خود را به سمت فرد نگهداشت تا بتواند با لب خوانی منظور ما را درک کند. صحبت با صدای بلند باعث می شود که وی نتواند منظور ما را به خوبی درک کند. چون در این حالت، لب خوانی مشکل می شود. معلولیت های مادرزادی: علل معلولیت مادرزادی را به طور کلی به دو دسته تقسیم می کنند:

عوامل دوران بارداری: نظیر عوامل ژنتیکی، سوء تغذیه مادر، سن بالای مادر، رعایت نکردن بهداشت دوران بارداری، اشعه، دارو، بیماری مادر، استعمال دخانیات.

عوامل هنگام زایمان: زایمان مشکل و طولانی، زایمان های غیربهداشتی، ضربات وارده به نوزاد هنگام تولد.


راههای پیشگیری از معلولیت ها
پرهیز از ازدواج های فامیلی، مراقبت های دوران بارداری، تغذیه صحیح مادر، اجتناب از باردار شدن در سنین بالای 35 سال و زیر 18 سال، مصرف نکردن دارو در هنگام بارداری، اجتناب از در معرض اشعه قرار گرفتن و انجام زایمان در شرایط کاملاً بهداشتی و تحت نظر فرد دوره دیده از جمله اقداماتی است که می تواند از بسیاری از معلولیت ها پیشگیری نماید.

برخورد خانواده با افراد معلول باید چگونه باشد؟

درک این نکته مهم است که اگرچه ممکن است فرد معلول با دیگران تفاوت داشته باشد ولی تکیه بر ناتوانی فرد، نه تنها کمکی به وی نمی کند بلکه بر مشکلات وی خواهد افزود. افراد معلول، غالباً مشکلاتی دارند که مانع انجام برخی از فعالیت های آنها می شود یا احتمالاً آنها بعضی از کارها را به شکل دیگری انجام می دهند، اما اکثر افراد معلول نیز می توانند پس از آموزش لازم، بسیاری از فعالیت های عادی زندگی را با اندک تفاوت یا آهسته تر از دیگران انجام دهند. آنچه یک معلول نیاز دارد پذیرفتن و باور کردن توانایی های اوست نه غصه خوردن برای ناتوانی وی.





علت معلولیت های جسمی و حرکتی چیست؟ و چگونه باید با آنها برخورد کرد؟
افراد مبتلا به ضایعات نخاعی، معمولاً از ناحیه پا دچار ناتوانی هستند و فلج های مغزی می تواند هر یک از اندام ها یا همه آنها را مبتلا سازد. بیماری ها، حوادث و تصادفات نیز می توانند سبب بروز نوعی نارسایی حرکتی در فرد گردند. در برخورد با معلول جسمی باید ضمن توجه به محدودیت های حرکتی فرد، دیگر توانایی های او در حدی تقویت شود که حتی الامکان بتواند نارسایی ها را جبران کند.


با افراد نابینا چگونه باید برخورد کرد؟
در برخورد با فرد نابینا باید تلاش نمود تا در صورت وجود بینایی حتی به صورت جزیی، با استفاده از روش های مناسب، مهارت های فرد را در استفاده از آن بالا برد. تقویت حواس دیگر فرد، وی را در مواجهه با عوامل محیطی موفق تر می سازد.

وضعیت زندگی و اثاثیه منزل، باید به نحوی چیده شود تا نابینا بتواند به راحتی وسایل مورد نیاز خود را پیدا کند. خوشبختانه امروزه با استفاده از الفبای بریل، نابینایان می توانند با سواد شوند، بخوانند و بنویسند.


با افراد ناشنوا چگونه باید برخورد کرد؟
در برخورد با افراد ناشنوا باید آرام و شمرده صحبت کرد و موقع صحبت روی خود را به سمت فرد نگهداشت تا بتواند با لب خوانی منظور ما را درک کند. صحبت با صدای بلند باعث می شود که وی نتواند منظور ما را به خوبی درک کند. چون در این حالت، لب خوانی مشکل می شود.


به چه افرادی عقب ماندگان ذهنی می گویند؟
عقب ماندگان ذهنی، افرادی هستند که از نظر فعالیت های ذهنی، نسبت به همسالان خود نارسایی دارند و عقب مانده اند. در نتیجه از نظر توانایی یادگیری، همسازی با محیط، بهره برداری از تجربیات، درک مفاهیم، قضاوت و استدلال صحیح، به درجات مختلف محرومند.

عقب ماندگان ذهنی به چند گروه تقسیم می شوند؟

آموزش پذیر: بهره هوشی این افراد، بین 70-50 است. این گروه، به طور کلی چه به لحاظ حرکات و حواس و چه به لحاظ روانی، از کودکان عادی کندتر هستند. سازگاری اجتماعی این افراد، به شرایط محیطی آنها بستگی دارد. در برخورد با این افراد، باید متوجه محدودیت های ذهنی آنها بود. انتظارات والدین نیز باید با توجه به شرایط ذهنی آنها باشد.

تربیت پذیر: بهره هوشی این گروه، بین 50- 25 است. به لحاظ عاطفی وضع بسیار متغیری دارند. معمولاً وقتی چیزی را طلب می کنند مهربان و مطیع هستند، لیکن در مقابل مخالفت های دیگران حملات خشم و غضب و عصبانیت شدید از خود بروز می دهند. توانایی ذهنی این افراد در هر سنی که باشند در حد توانایی های ذهنی کودک 7- 6 ساله باقی می ماند. والدین، در برخورد با آنها باید به توانایی ذهنی آنها توجه نمایند و در هر حال، توجه داشته باشند که اگرچه از لحاظ جسمی، روز به روز بزرگتر می شوند ولی در توانایی های ذهنی، همچنان محدودیت دارند.

حمایت پذیر: بهره هوشی این گروه، در حد 25 و کمتر از آن است. به لحاظ ظاهر، وضع چهره اغلب این کودکان غیرعادی است و توانایی کنترل خود را ندارند. در اکثر موارد آب دهانشان از گوشه لب ها به طرف خارج سرازیر است. بسیاری از آنها در ایستادن و راه رفتن مشکل دارند. به لحاظ عاطفی نیز حالت بی تفاوت دارند. با آموزش های مناسب از طریق به کارگیری مکانیسم شرطی در بعضی از این افراد، آنها می توانند در برخی امور شخصی همکاری کنند؛ ولی در هر حال در اکثر موارد برای زنده ماندن، محتاج حمایت دیگران هستند.

نوکی جان ، من در گذشته حس خوبی نسبت به بچه های عقب مانده نداشتم و از اونا می ترسیدم. اما حالا دو ساله که ازدواج کردم و شوهرم مدیر یک مدرسه استثنایی است . با ارتباط خوبی که شوهرم با این بچه ها برقرار می کنه دیگه ازشون نمی ترسم بلکه از اونا حمایت هم می کنم.

چه خوب ato جان...می دونی اون بچه ها واقعیت تلخی هستند که بعضی خانواده ها واقعا ناچارند اون رو بپذیرند. برام از دیده های خودت و همسرت تعریف می کنی؟

پیمانه: تصاویر زیر مربوط به کودکی اردنی به نام علی سرور است .وی از بدو تولد دو بازو نداشته است ولی الان در حال یک زندگی عادی است و تقریبا تمام کارهای خود را خودش انجام می دهد. این کودک مصداق واقعی صرف فعل خواستن است
پيوست ها:
16031_369.jpg [ 31.13 KiB | بازديد 385 بار ]

16028_217.jpg [ 54.53 KiB | بازديد 110 بار ]

16027_883.jpg [ 38.71 KiB | بازديد 109 بار ]


مدرسه ای که شوهرم مدیرشه، پسرانه و سطح دبیرستان (حرفه آموز) هستند. همه سنی از دانش اموزان اونجا هستند حتی بعضیها شون از نظر سنی از همسرم بزرگترند.
چیزی که از همسرم می دونم اینه که کار با بچه های استثنایی عشق و علاقه می خواد که این موضوع رو توی روحیه همسرم به وفور دیدم. واقعا عاشق کارشه و سلامتی این بچه ها جز دعاهای روزانشه. به حدی از نظر عاطفی باهاشون گرمه که ارتباط تلفنی هم با هم دارند.
کارهای عجیب و شیرین گاهی از اونا سر می زنه که به دلیل شرایط روحی روانی ، ار طرف معلم ها بخشیده می شن. مثلا پارسال یکی از بچه ها مبلغی از پول شوهرم رو از توی کیفش برده بود که همه فهمیده بودند ولی به روش نیاوردن ،،، همون دانش اموزان با همون پول یه ادکلن واسه شوهرم خریده بود و یه نامه ها هم توش نوشته بود و راستش رو گفته بود.

یکی دیگه از دانش اموزا که رفتارهایی شبه دخترها داره به وضوح و به مراتب به شوهرم ابراز عشق و علاقه کرده و همیشه به شوهرم می گه کاش تو زنی بودی . این دانش اموز هر روز روی مبایل شوهرم تک می زنه و بارها از خانوادش خواسته که به اتفاق بیان خونمون.
خلاصه می دونم دنیایی با آرامش دارند. از دغدغه های آینده و حال بی خبرند .

آخی چه بامزه! واقعا به همسرت تبریک میگم ثوابی که از این کار میبره بی انتهاست.

نوکی جان همیشه روی زبون همسرم این جمله است که می گه (( این بچه ها خیلی پاک هستند و بی گناه )))
نمی خوام غلو کنم ولی باور کن وقتی مشکلی واسه یکی معلمای این مدرسه پیش می یاد ، بچه ها رو تو نمازخونه جمع می کنند و از اونا می خوان که واسشون دعا کنند. واقعا مستجاب می شه .

ato نوشته است:نوکی جان همیشه روی زبون همسرم این جمله است که می گه (( این بچه ها خیلی پاک هستند و بی گناه )))
نمی خوام غلو کنم ولی باور کن وقتی مشکلی واسه یکی معلمای این مدرسه پیش می یاد ، بچه ها رو تو نمازخونه جمع می کنند و از اونا می خوان که واسشون دعا کنند. واقعا مستجاب می شه .


چه کار قشنگی!!!






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آشپز آنلاین]
[مشاهده در: www.ashpazonline.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2960]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن