واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: چقدر به دیگران کمک می کنید؟ بررسی علل کمک اشخاص به یکدیگر . . .
این متن ، ترجمه و خلاصه شدة فصل دهم کتاب « روانشناسی اجتماعی » (Social Psychology) نوشتة بارون و برن (Robert A. Baron & Doon Byrne ) با عنوان « رفتار جامعه یار : کمک به دیگران » (Prosocial Behavior :helping others) می باشد که درصفحه شش روزنامه ایران مورخ پانزده شهریور ماه ۱۳۷۸با عنوان« مردم دچار درد بی تفاوتی شده اند ؟ » به زیور نشر آراسته گردیده است.
در سالهای اخیر شاهد وقایع هولناکی بوده ایم که خبر از حساسیت پایین جامعه نسبت به مسائل نوعدوستانه و جامعه یار می دهد. برای مثال در یکی دو سال اخیر حادثه بدرفتاری اعضای خانواده یی با دختر بجه کوچکشان که متاسفانه منجر به مرگ وی شد ، همه را متحیر ساخت. سال گذشته درحادثه یی دیگر که گوینده رادیو آن راشرح می داد ، دختر جوانی پس از تصادف و مجروح شدن بمدت پانزده دقیقه از مردم رهگذر استمداد و یاری می طلبید اما هیچ کس به کمک وی نشتافت تا این که وی بر اثر جراحات فوت کرد. گوینده رادیو با حرارت بسیار از روانشناسان ، جامعه شناسان و سایر دست اندرکاران مسائل اجتماعی در خواست می کرد تا به تحلیل و تفسیر این واقعه و سایر وقایع مشابه بپردازند . سؤ ال این است که آیا جامعه ما دچار درد بی تفاوتی شده است ؟ آیا مردم دیگر احساس مسئولیت نمی کنند و از کنار وقایع به سادگی می گذرند؟ آیا نسبت به درد همنوعان خود بی توجه شده اند ؟ آیا ...
رفتار جامعه یار در دهه ۱۹۶۰ به عنوان یک موضوع بسیار مهم مورد ملاحظه قرار گرفته و وارد ادبیات روانشناسی اجتماعی شد. بخش عظیمی از تحقیقات روانشناسی اجتماعی بر روی عواملی که تعیین کننده ارایه کمک و عدم ارایه آن از سوی اشخاص به فرد دردمند می شوند ، متمرکز شده است . به اعتقاد روانشناسان ، رفتار جامعه یار آن گونه فعالیتی را شامل می شود که به دیگران سود می رساند اما هیچ سود آشکاری برای فرد یاری رسان در بر ندارد. این رفتار حتی ممکن است منجر به ایجاد خطر برای فرد یا افراد یاری رسان شود . این مقاله سعی دارد تا با توجه به تحقیقات صورت گرفته در خصوص رفتار اجتماع یار به پاسخگویی سؤالات عنوان شده در بالا بپردازد.
● واکنش شاهدان در یک موقعیت اضطراری چگونه خواهد بود ؟
صبح زود روز ۱۳ مارس ۱۹۶۴ در نیویورک ، کیتی جینوویز ( kitty Genovese ) از سر کارش به عنوان مدیر یک کافه باز می گشت . وی ماشین خود را پارک کرده و در آستانه ورود به ساختمان آپارتمانش بود که ناگهان مردی با یک چاقو به وی حمله کرد . جینوویز فرار کرد اما مرد به تعقیبش پرداخت ، او را گرفت و مجروح ساخت . خانم جینوویز فریاد کمک خواست . چراغ بسیاری از آپارتمانهایی که مشرف به صحنه بود ، روشن شد. مرد مهاجم فرار کرد ، اما دوباره برگشت و مجدداً به قربانی که فریاد می زد ، حمله برد. خانم جینوویز تقریباً ۴۵ دقیقه پس از شروع حمله مرد مهاجم بر اثر جراحات ناشی از ضربات چاقو در گذشت . بعداً ۳۸ نفر گزارش کردند که صدای فریادهای زن را شنیده اند ، اما هیچکدام به کمک وی نرفته و حتی هیچ کس پلیس را نیز خبر نکرده بود.
پیرامون این حادثه و علل عدم واکنش مردم در این واقعه ، پروفسور جان دارلی و لاتانه ( Darley & Latane ) با فرضیه توزیع مسئولیت ( Diffusion of Responsibility ) به بررسی پرداختند. بر اساس فرضیه آنها وظیفه شخصی که شاهد درخواست کمک دیگری است مشخص است ، اما افزایش تعداد شاهدان در یک واقعه ، مسئولیت هر کدام از آنها را تبدیل به کسری از تعداد آنها می کند. برای مثال در حادثه قتل خانم جینوویز هر فرد یک سی و هشتم از کل مسئولیت را به عهده داشته و این مقدار برای اقدام به کمک از سوی یکی از ایشان کافی نبوده است . بدین ترتیب فرضیه عمومی این است که افزایش تعداد تماشاگران احتمال وقوع رفتار جامعه یار را کاهش می دهد. دارلی ولاتانه منع اثر افزایش شاهدان در موقعیت اضطراری را اثر تماشاگر ( Bystanderd Effect ) نامیدند . این اصطلاح در بردارنده این معنا است که افزایش شمار تماشاگران احتمال ارایه کمک از سوی تماشاگران را کاهش داده و مدت زمان پیش از کمک را نیز افزایش می دهد.
دارلی و لاتانه معتقدند که هیچ فردی شک ندارد که هنگام وقوع یک موقعیت اضطراری می باید به یاری بشتابد اما معلوم نیست که هنگام بروز حادثه چنین واکنشی صورت پذیرد. دارلی و لاتانه (۱۹۷۰) یک سری عوامل شناختی را برشمرده اند که تماشاگران ( اغلب بطور ناخودآگاه ) باید از آنها عبور کنند تا اقدام به کمک نمایند:
▪ گام اول : تماشاگر باید به موقعیت اضطراری توجه کرده و آن را درک کند.
برای کمک ، نخستین گام تغییر توجه خود از موضوعات شخصی به موضوعات غیر منتظره است . بیشتر وقتها ما نور و صداها را غربال می کنیم زیرا آنها نامربوط هستند . در نتیجه، نادیده گرفتن موقعیت اضطراری آسان است . دارلی و باتسون( Batson ) در یک تحقیق نشان دادند که اشتغال می تواند مانع فعالیتهای جامعه یار شود. در تحقیق آنها مشخص شد که وقتی تماشاگران دلمشغولی های دیگری دارند ، احتمال خیلی ضعیفی وجود دارد که به دیگران کمک کنند.
▪ گام دوم : تفسیر موقعیت به عنوان یک موقعیت اضطراری.
در این مرحله فرد از خود می پرسد که آیا براستی یک موقعیت اضطراری رخ داده است یا موقعیت عادی و معمولی است ؟ تا زمانی که فرد مطمئن نشود که بطور واقعی شاهد یک فوریت است ، دلیلی برای کمک وجود ندارد و وی بدین ترتیب می خواهد از احمق جلوه گر شدن و مورد مسخره قرار گرفتن از سوی دیگران جلوگیری کند.بر اساس فرضیه اثر تماشاگر افزایش شاهدان جوی را فراهم می کند که ممکن است رفتار شما احمقانه ارزیابی شود . همچنین وجود ابهام در مورد کاری که می باید انجام گیرد باعث می شود تا تماشاگران برای کسب اطلاعات بیشتر خود را درگیر موقعیت اضطراری نکنند. به علاوه وقتی که موقعیت مبهم است ، شما احتمالاً به مقایسه اجتماعی تکیه می کنید و تفسیر شما منطبق بر نظرات و کردار دیگران خواهد بود. تماشاگران دوست و آشنا به وسیله گفت و گو با یکدیگر مسأله ابهام را رفع می کنند اما افراد غریبه چنین امکانی را ندارند و بنابراین قربانی حادثه نباید از گروه تماشاگران بی اطلاعی که موقعیت را بطور نادرستی تفسیر کرده اند ، انتظار کمک داشته باشد. این و اکنش گروهی به عنوان غفلت دستجمعی( Pluralistic Ignorance ) معروف است .
▪ گام سوم : پذیرش مسئولیت ارایه کمک.
در مرحله سوم تماشاگر باید برای انجام فعالیت اجتماع یار احساس مسئولیت کند. اگر شما در موقعیتی باشید که مثلاً فریاد کمک غریقی را می شنوید و بطور آشکاری نیز نجات غریق را می بینید ، بعید است که اقدام به کمک کنید زیرا نجات غریق را مسئول رسیدگی به این موقعیت می دانید. در یک جامعه مدنی که قوانین مشخصی وجود داشته و کارها بر اساس این قوانین تقسیم شده اند و نهادهایی در پذیرش مسئولیت مقابله با شرایط اضطراری سازمان یافته اند و دارای مهارتهای لازم جهت مقابله با فوریتها می باشند ، همانند آتش نشانی ، اورژانس ، پلیس ، کمیته امداد و ... تماشاگران مسئولیت اقدام را به آنها ارجاع می دهند.
بدین ترتیب وقتی مسئولیت کمتر روشن است ، ما فرض می کنیم که فردی که نقش رهبری را در گروه به عهده دارد باید آن عمل را انجام دهد. یکی از دلایلی که باعث می گردد تا احتمال اقدام یک تماشاگر افزایش یابد این است که کسی نباشد تا مسئولیت را بپذیرد. هر چه تعداد افراد بیشتری در موقعیت حضور داشته باشند ، تقسیم مسئولیت منجر به کاهش رفتار جامعه یار می گردد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 512]