واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: هیچ ميدانيد تخته نرد چگونه و توسط چه کسي ابداع شد و چه فلسفه زيبا و عبرت آموزي در پس آن نهان است؟ تخته نرد توسط بزرگمهر ابداع شد و اما داستان پيدايشش:
در زمان پادشاهي انوشيروان خسرو پسر قباد، پادشاه هند «ديورسام بزرگ» براي سنجش خرد و دانايي ايرانيان و اثبات برتري خود شطرنجي را که مهره هاي آن از زمرد و ياقوت سرخ بود، به همراه هدايايي نفيس به دربار ايران فرستاد و «تخت ريتوس» دانا را نيز گماردهء انجام اين کار ساخت. او در نامهاي به پادشاه ايران نوشت: «از آنجا که شما شاهنشاه ما هستيد، دانايان شما نيز بايد از دانايان ما برتر باشند. پس يا روش و شيوهء آنچه را که به نزد شما فرستادهايم (شطرنج) بازگوييد و يا پس از اين ساو و باج براي ما بفرستيد». شاه ايران پس از خواندن نامه چهل روز زمان خواست و هيچ يک از دانايان در اين چند روز چاره و روش آن را نيافت، تا اينکه روز چهلم بزرگمهر كه جوانترين وزير انوشيروان بود به پا خاست و گفت: «اين شطرنج را چون ميدان جنگ ساختهاند كه دو طرف با مهره هاي خود با هم ميجنگند و هر كدام خرد و دورانديشي بيشتري داشته باشد، پيروز ميشود.» و رازهاي کامل بازي شطرنج و روش چيدن مهره ها را گفت. شاهنشاه سه بار بر او درود فرستاد و دوازده هزار سکه به او پاداش داد. پس از آن «تخت ريتوس» با بزرگمهر به بازي پرداخت. بزرگمهر سه بار بر تخت ريتوس پيروز شد. روز بعد بزرگمهر تخت ريتوس را به نزد خود خواند و وسيلهء بازي ديگري را نشان داد و گفت: اگر شما اين را پاسخ داديد ما باجگزار شما مي شويم و اگر نتوانستيد بايد باجگزار ما باشيد.» ديورسام چهل روز زمان خواست، اما هيچ يک از دانايان آن سرزمين نتوانستند «وين اردشير» را چاره گشايي کنند و به اين ترتيب شاه هندوستان پذيرفت كه باجگزار ايران باشد.
فلسفه پيدايش
30 مهره : نشان گر 30 شبانه روز يک ماه
24 خانه : نشان گر 24 ساعت شبانه روز
4 قسمت زمين : 4 فصل سال
5 دست بازي : 5 وقت يک شبانه روز
2 رنگ سياه و سپيد : شب و روز
هر طرف زمين 12 خانه دارد : 12 ماه سال
تخته مرد : کره زمين
زمين بازي : اسمان
تاس : ستاره بخت و اقبال
گردش تاس ها : گردش ايام
مهره ها: انسان ها
گردش مهره در زمين: حرکت انسان ها (زندگي )
برداشتن مهره در پايان هر بازي : مرگ انسان ها
اعداد تاس :
1 : يکتايي و خداپرستي
2 : اسمان و زمين
3 : پندار نيک ؛ گفتار نيک ، کردار نيک
4 : شمال ، جنوب، شرق، غرب
5: خورشيد ؛ ماه ، ستاره ، اتش ، رعد
6 : شش روز افرينش
زنده باد ایران و ایرانی
چه جالب واقعا اینطور بوده!!!
خوشمان آمد و بیش از پیش به ایرانی بودنمون مفتخر شدیم (جمله بندی رو )
ایران من وقتی که ایران بوده این اروپا ایها و آمریکا ایها کجا بودن که حالا خودشون رو بالاتر از همه دنیا میدونن.ای کاش همیشه همون ایران متمدن باقی میموند.
در این خاک زرخیز ایران زمین-نبودند جز مردمی پاک دین***همه دینشان مردی و داد بود-وز آن کشور آزاد و آباد بود***چو مهر و وفا بود خود کیششان-گنه بود آزار کس پیششان***همه بنده ناب یزدان پاک-همه دل پر از مهر این آب و خاک***پدر در پدر آریایی نژاد-ز پشت فریدون نیکو نهاد***بزرگی به مردی و فرهنگ بود-گدایی در این بوم و بر ننگ بود***کجارفت آن دانش و هوش ما-که شد مهر میهن فراموش ما***که انداخت آتش در این بوستان-کز آن سوخت جان و دل دوستان***چه کردیم کین گونه گشتیم خار ؟-خرد را فکندیم این سان زکار***نبود این چنین کشور و دین ما-کجا رفت آیین دیرین ما؟.
به یزدان که این کشور آباد بود-همه جای مردان آزاد بود***در این کشور آزادگی ارز داشت-کشاورز خود خانه و مرز داشت***گرانمایه بود آنکه بودی دبیر-گرامی بد آنکس که بودی دلیر***نه دشمن در این بوم و بر لانه داشت-. نه بیگانه جایی در این خانه داشت***از آنروز دشمن بما چیره گشت-که ما را روان و خرد تیره گشت***از آنروز این خانه ویرانه شد-که نان آورش مرد بیگانه شد***چو ناکس به ده کدخدایی کند-کشاورز باید گدایی کند***به یزدان که گر ما خرد داشتیم-کجا این سر انجام بد داشتیم***بسوزد در آتش گرت جان و تن-به از زندگی کردن و زیستن***اگر مایه زندگی بندگی است-دو صد بار مردن به از زندگی است***یا تا بکوشیم و جنگ آوریم-برون سر از این بار ننگ آوریم.
chi boodim va chi shodim
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آشپز آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 270]