تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):پيامبر خدا هنگام نشستن، بيشتر رو به قبله مى نشست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815411810




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

كتاب انديشه - نه پدر، نه پسر؛ دايي


واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: كتاب انديشه - نه پدر، نه پسر؛ دايي
كتاب انديشه - نه پدر، نه پسر؛ دايي

آرش مسرت:برانيسلاو مالينفسكي ( 1942- 1884 ) در لهستان زاده شد ولي در انگلستان در رشته انسان‌شناسي تحصيل كرد و آثار برجسته خود را نوشت. كارهاي تحقيقاتي و ميداني وي موجب شكل‌گيري روش و مكتبي در حوزه انسان‌شناسي و جامعه‌شناسي شد كه به نام مكتب فونكسيوناليسم يا كاركردگرايي شهره شده و تحولي عظيم در اين دو رشته به وجود مي‌آورد. او تلاش كرد تا روش مشاهده و مقايسه و تجربه و استقرا را جايگزين مكتب تحول و توسعه كند. البته در اين راه از يك نگرش جزئي و تك بعدي كه توجهي به هماهنگي و يكپارچگي جامعه و فرهنگ ندارد پرهيز مي‌كرد و درصدد بود تا يك واقعه اجتماعي را در چارچوب كلي آن، مورد تبيين قرار دهد. «اين روش در واقع نوعي موضع‌گيري درباره روش‌هاي قبلي علوم اجتماعي است كه در آن موضوع مورد بررسي به يك شيئي تبديل مي‌شود. در واقع، هرچند مالينفسكي در اين نكته كه محقق در زمان تحقيق بايد پيش‌داوري‌هاي ذهني خود را به كنار بگذارد، با دوركيم موافق بود، اما روش دوركيم مبني بر برخورد شيئي با موضوع را رد كرد. مالينفسكي با اين رويكرد، در حقيقت، فاصله‌گذاري ميان محقق و موضوع تحقيق را به زير سوال مي‌برد زيرا برآن بود كه دقيقا همين فاصله‌گذاري است كه به يك رابطه سلطه، يا دقيق‌تر گفته باشيم، آنچه هگل ديالكتيك ارباب/ برده مي‌نامد، منجر مي‌شود. رابطه‌اي كه به باور او مانع از درك درست و كامل واقعيت اجتماعي مي‌شود» ( فكوهي، 1379، ص 18).
در اين ميان، دو مفهوم اساسي در كاركردگرايي مالينفسكي عبارتند از: نيازها و نهادها. نيازها به باور او پيش از هر چيز به موجوديت بيولوژيك انسان بازمي‌گردند: «نخستين رده از نيازها، نيازهايي هستند كه ميان انسان‌ها و ساير جانوران مشترك‌اند، نيازهايي همچون تغذيه، توليد مثل و غيره. اين نيازها، پاسخي سازمان‌يافته از سوي انسان دريافت مي‌كنند كه در قالب فرهنگ تبلور مي‌يابد. تاكيد مالينفسكي بر آن است كه ارضاي اين نيازهاي رده اول، سبب ايجاد نيازهايي ثانويه مي‌شود كه آنها را نيازهاي اشتقاقي يا الزامات فرهنگي مي‌نامد و در واقع نياز به ايجاد نهادهاي اجتماعي، اقتصادي و سياسي هستند و انسان را بازهم وارد سازمان‌يافتگي فرهنگي بيشتري مي‌كنند؛ و سرانجام پس از پاسخ يافتن نيازهاي رده دوم، گروه سومي از نيازها ظاهر مي‌شوند كه مالينفسكي آنها را نيازهاي انسجام‌دهنده و روحي مي‌نامد. پاسخ فرهنگي به اين نيازها به صورت مفاهيم نهادين و شناختي انجام مي‌گيرد: زبان، اخلاق، دين و ارتباطات) و نهادها به تعبير او پايه و اساس فرهنگ را تشكيل مي‌دهند، به طوري كه «هر نهاد را مي‌توان مجموعه‌اي از عناصر و مكانيسم‌ها دانست» (فكوهي، 1386، صص 168- 167). از منظر مالينفسكي نيازهاي فرهنگي دائما در حال تغييرند، زيرا با فعاليت‌هاي اقتصادي و هنجاري / آموزشي و سياسي در ارتباط هستند. اين نگرش فرهنگي برخاسته از نگاه خاص او به انسان است كه وجه مميز او با ديگر انديشمندان حوزه علوم اجتماعي است. مالينفسكي در كتاب «دريانوردان اقيانوس آرام» مي‌نويسد: در تحليل نهايي، هدف انسان‌شناس بايد فهم ذهنيت فرد بومي و رابطه‌اش با زندگي و جهان پيرامونش باشد. چنين جمله‌اي نشان مي‌دهد كه او به «انسان» از منظر موجود زيستي فرديت يافته‌اي نگاه مي‌كند كه به ناچار، به زندگي اجتماعي تن مي‌دهد. به همين دليل است كه او جامعه ابتدايي را با جامعه توسعه‌يافته مقايسه مي‌كند و در هر دو جامعه، مدعي نوعي زيست قبيله‌اي مي‌شود.
مالينفسكي، نخستين انسان‌شناسي است كه تلاش مي‌كند تا انسان‌شناسي را به روان‌شناسي نزديك كند، اما هرگز آن را در موقعيت روان‌شناسي قرار نمي‌دهد. او در مهم‌ترين كتاب خود «غريزه جنسي و سركوبي آن در جوامع ابتدايي» با صرف دوسال از عمر خود در جزيره تروبرياند در استراليا، تناقض‌هاي نظريه فرويد را درباره عقيده اديپ نشان مي‌دهد. او مي‌گويد: هرچه نوشته‌هاي فرويد را بيشتر خواندم، كمتر به پذيرش نتايج او گرايش پيدا كردم. مخصوصا آن قسمت از نظرياتش كه بيشتر از همه روانكاوانه است. به عنوان يك انسان‌شناس، احساس مي‌كنم كه نظريه‌هاي فرويد درباره انسان‌هاي ابتدايي و فرضياتش درباره نهادهاي انساني و تاريخ و فرهنگ، بايد براساس دانشي درست از زندگي آنها و جنبه‌هاي « خودآگاه» و «ناخودآگاه» ذهن بشر استوار باشد. گذشته از آن، ازدواج گروهي، توتميسم و اجتناب از جادو، در ضمير «ناخودآگاه» روي نمي‌دهد. تمام اين موارد، واقعيت‌هايي جامعه‌شناختي هستند كه نمي‌توان آنها را در يك اتاق مشاوره شناخت و فهم كرد.
فرويد معتقد است كه پسر، از نظر تربيتي تحت تاثير مستقيم پدر (تبار پدر) است، اما مالينفسكي با تحقيق ميداني خود ثابت مي‌كند كه در جوامع ابتدايي پسر نه از پدر كه تحت تاثير مستقيم دايي خود قرار دارد و اين اقتدار دايي است كه بر او فرمان مي‌دهد و نه اقتدار پدر. اين امر نشان‌دهنده اين نكته است كه «تبار مادر»، شخصيت فرزند را شكل داده و آن را با الگوهاي خود جامعه‌پذير مي‌كند .

غريزه جنسي و سركوبي آن در جوامع ابتدايي
برانيسلاو مالينفسكي
ترجمه: محسن ثلاثي
نشر: ثالث
چاپ اول 1387
شمارگان: 2000 نسخه
قيمت: 4800 تومان
 يکشنبه 27 مرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[مشاهده در: www.iribnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 106]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن