واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: جنگ سرد با مردم ! "يادداشت روز" کیهان چند ماه تا انتخابات هشتم مجلس شوراي اسلامي باقي است و طبعاً تا موعد رسمي تبليغات انتخاباتي و زمان مقارن با آن، آنچه بين اردوگاه اصولگرايان و اصلاح طلبان بر سر تضعيف يا تخريب مواضع طرفين در دسترسي به كرسي هاي مجلس رخ مي دهد، نوعي جنگ سرد و البته بيشتر با حربه مطبوعات است. در اين ميان معمولا چهره هاي شاخص احزاب و گروه هاي دو جناح كه خبرسازتر از ديگرانند و شخصيت متنفذتري به حساب مي آيند، اخبارشان تيتر مي شود، براي مصاحبه به سراغشان مي روند، يادداشت و مقاله مي نويسند و خلاصه آنكه تيغ تيزشان را در ميدان مطبوعات به رخ حريف مي كشند.يكي از خطوطي كه اين روزها توسط روزنامه هاي اصلاح طلب به شدت دنبال مي شود، ترسيم سيمايي غيركارآمد از دولت اصولگرا و عدم توانايي دولتمردان در تحقق سياست هاي عدالت جويانه است. اين روزنامه ها هر از چندي با پرداختن به موضوعاتي از قبيل سفرهاي استاني دولت و سياست هاي كلان اقتصادي، در ماه هاي گذشته و سهميه بندي بنزين، در روزهاي اخير و نمونه هايي از اين دست سعي در القاء نارضايتي مردم و سلب اعتماد آنان از مجلس و دولت اصولگرا دارند.آنان طي يك تئوري كه بيشتر به هجو شبيه است، معتقدند كه رويكرد مردم به اصولگرايي به خاطر آن بوده كه اين واژه را چيز نو(!) و نابي ديده و اصولا برايشان ناشناخته بوده است، اما امروز بعد از گذشت چند سال از عمر مجلس و دولت اصولگرا ديگر «اصولگرايي» برايشان جذابيت چنداني ندارد!!با توجه به اينكه اين مورد، اولين باري نيست كه اصلاح طلبان مردم فهيم ايران را بدون بينش و شعور سياسي قلمداد مي كنند و طبعاً با رويه اين گروه و نوع نگاهي كه در آن خود را قيم سياسي مردم تلقي مي كنند، آخرين بار هم نخواهد بود. ذكر چند نكته لازم به نظر مي رسد،1- بخش اول سخن مدعيان اصلاحات قابل قبول است و پذيرفتني است كه مردم در اصولگرايي و شعارهاي عدالت جويانه دولت چيزهاي نو و نابي يافتند كه در هيچكدام از نسخه هاي اجرا شده در دولت هاي قبلي مابه ازاء ندارد. طي سال هاي گذشته، در طراحي و اجراي سياست هاي- خصوصاً اقتصادي- دولت هاي سابق، اقشار ضعيف و آسيب پذير جامعه يا در عمل و بطور جدي مورد توجه نبودند و يا رسيدگي به اين بخش از جامعه با حركتي كند و بطئي همراه بوده است. ولي اكنون مدار شعارهاي دولت و كانون عملي توجه دولتمردان همين ولي نعمت هاي واقعي انقلاب اند. به عنوان نمونه امروز قريب به 60 محصول كشاورزي توسط دولت به روز خريداري مي شود و پول خريد اين محصولات را كه سابقاً شايد طي دوره اي 3 ساله پرداخت مي شد، سه روزه به كشاورزان زحمتكش مي پردازد.سال هاي پيش اهالي روستاها، شهرستان ها و توده هاي مردم به مديران ارشد دسترسي نداشتند و به قول مقام معظم رهبري؛ دستشان حتي به يك مديركل هم نمي رسيد اما، امروز به بركت سفرهاي استاني دولت به اقصي نقاط كشور، مردم مناطق مختلف امكان دسترسي به وزراء، معاونين وزراء و حتي رئيس جمهور را پيدا كرده اند.مردم طي اين سال ها دنبال يك مسئول شجاع و صريح اللهجه مي گشتند تا روابط ناسالم و غيرمنطقي حاكم بر بعضي از دستگاه هاي دولتي را بشكند و با اين ساختارشكني امكان ارتباط بيشتر و سالمتر بين مردم و حكومت را فراهم نمايد.دنبال كسي بودند تا در عرصه سياست خارجي آنجا كه پاي مصالح ملي به ميان مي آيد، اهل مسامحه نباشد و خصوصاً موضوع انرژي هسته اي را از چنبره مناسبات بعضاً بي خاصيت ديپلماتيك خارج سازد.اينها و ده ها نمونه قابل طرح ديگر، همان چيزهاي نو و نابي است كه مردم در سايه اصولگرايي و گرايش به صاحبان اين انديشه يافته اند.2- بد نيست برخي از اصلاح طلبان به يكي دو سؤال جواب بدهند. روزگاري كه خيلي هم دور نيست، وقتي آقاي حجاريان از بن بست اصلاحات صحبت مي كرد گفت كه «ما راهي به درون مردم نداريم». واقعاً طي اين چند سال شما براي اصلاح اين نقيصه چه كرده ايد؟ و چطور توقع داريد كه توده هاي مردم به شما روي بياورند؟در جايي ديگر بهزاد نبوي گفته بود؛ كسي كه مي تواند پرچم اصلاح گرايي را علم كند، هاشمي رفسنجاني است. بفرمائيد نسبت شما با آقاي هاشمي چيست؟ مگر همين شما و گروه هاي همفكرتان نبوديد كه دولت سازندگي را متهم به اقتصادگرايي صرف مي كرديد؟ و باز هم مگر جبهه شما از هاشمي رفسنجاني به عنوان «عاليجناب سرخپوش»! ياد نمي كرد و صدها تهمت و افتراء ديگر به ايشان... اكنون چه شده، آيا تغيير عقيده داده و اقتصادگرا شده ايد و يا آقاي رفسنجاني به توسعه سياسي علاقمند شده اند؟ جواب اين است كه؛ هيچكدام. در واقع مراجعه شما به آقاي هاشمي رفسنجاني صادقانه نيست و اين عدم صداقت چيزي است كه بارها به مردم فهيم ايران ثابت شده است. حال چگونه انتظار داريد مردم مجدداً به شما اعتماد كنند؟ آيا همين «عدم صداقت» مشكل اصلي تان نيست و به همين دليل نبايد بي اعتمادي مردم تداوم يابد؟3- برخلاف نظر و القاء ناصواب اصلاح طلبان كه زايش دوباره خود در عرصه سياسي و اجتماعي و بازگشت به قدرت را در خيال خام جدايي مردم از اصولگرايان جست وجو مي كنند، بازگشت مردم به «اصول» و «ارزش»هاي انقلاب و نظام از سر آن است كه اراده كردند «باد مسمومي» را كه از ميدان عملگرايي سياسي، اقتصادي و فرهنگي 8 سال حاكميت اصلاح طلبان برخاست و آفت سوزان «شجره طيبه» انقلاب اسلامي شد، خاموش و كشور را به آستان «سايه ممتد» اصولگرايي و حفظ ارزش ها و اهداف نظام مقدس جمهوري اسلامي برسانند.اينكه در ميان مردم عده اي منتقد دولت اند، عيب نيست بلكه برگ برنده اي است در دست دولتمردان كه عيب كار خويش را در سايه نقد منصفانه و خيرخواهانه بيابند و براي آن چاره اي بينديشند. حتي اگر دولت از درون هم نقد شود، باز يك امتياز به حساب مي آيد و چه بسا به تصحيح سياست ها و تسريع در خدمت رساني به مردم بينجامد. سال هاي زيادي نگذشته و حافظه تاريخي مردم به خوبي ياري مي دهد، سال هايي كه همگرايي دولت و مجلس و افراط در سياست هاي حاكم به قدري پيش رفت كه قصد داشتند در ميانه راه رئيس دولت را از قطار اصلاحات پياده كنند.4- البته تقلاي اصلاح طلبان و طيف هاي همسو با آنان براي تسخير مجدد مراكز تصميم گيري قدرت، امري طبيعي است. در همه نظام هاي سياسي دنيا، جناحي كه از گردونه قدرت خارج مي شود، تلاش مي كند تا در فرجه اي به نام انتخابات رقيب حاكم را از ميدان به در كند ولي فراموش نكنيم ما در نظامي زندگي و حركت مي كنيم كه شأنيت حكومت در آن «شيفتگي براي خدمت، نه تشنگي براي قدرت» است. چشمان بيدار مردم و هماناني كه به زعم اصلاح طلبان هيچگونه گرايش سياسي و حزبي ندارند و صد البته رأي تعيين كننده اي هم در انتخابات خواهند داشت، يقيناً اجازه نخواهد داد تشنگان قدرتي كه حاصل دوره حاكميت شان چيزي جز ترويج و بسط ليبراليسم فرهنگي، رانت خواري هاي كلان براي افراد و گروه هاي خاص، كوبيدن بر طبل خالي توسعه سياسي، گفتمان بي حاصل جامعه مدني و سرگرم كردن مردم به اين گونه مسائل نبود، دوباره بر مسند قدرت بنشينند و اسب مراد خويش را برانند.5- امروز مردم حق طلب و عدالت جو، تحقق آمال و اهداف انقلاب را در افق مجلس و دولت اصولگرا جست وجو مي كنند، هماناني كه دست بر سينه خدمت به خلق دارند و در اين راه شب از روز و سر از پا نمي شناسند.بديهي است كه مجلس و دولت نيز خالي از برخي انتقادها نيستند و اين دو نهاد بايد در عمر باقي مانده خود ضمن رفع كاستي ها و تسريع در حصول اهداف ارزشمدار و عدالت جويانه خود، كمر همت محكمتر كرده و در عرصه عمل با توجه به نقدهاي دلسوزانه و بي توجه به اعتراض هاي كور و مغرضانه بر خدمت رساني خود بيفزايند. مردم به اصولگرايان اعتقاد دارند و نشان داده اند كه آمال و خواسته هاي خويش را در اين طيف مي جويند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 654]