واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: علياكبر جوانفكر: رسانهها اپيدمي ترويج مدركگرايي براي مسوولان را درمان كنند
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: سياسي
علياكبر جوانفكر، مشاور مطبوعاتي رييسجمهور در مطلبي در سايت شخصي خود با انتقاد از برخي رويهها در رواج مدركگرايي از رسانهها خواست تا با اشاعه فرهنگ صحيح، با اين جريان مقابله كنند.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران، ايسنا، در اين مطلب آمده است:
اين روزها برخي سايتهاي سياسي وابسته به افراد يا جريانهاي طالب قدرت ، موضوع مدرك دكتراي آقاي علي كردان وزير جديد كشور را به بحثي داغ تبديل كردهاند و در اين ميان بعضي از آقايان كه دكترايشان را به بركت بورس دولتي از فرنگ دريافت كردهاند، به مثابه يك متخصص كارشناس اكسفورد با تكيه بر يك ويرگول كم يا اضافه در اين مدرك ، آن را ساختگي و جعلي ميدانند.
مرجع رسمي براي اعلام نظر صحيح درباره اين مدرك تحصيلي ، وزارت علوم است و شايد مناسبتر اين باشد كه به جاي دخالت دادن نظرات سياسي در اين موضوع ، از مرجع ذيصلاح خواسته شود تا به اظهارنظر درباره آن بپردازد.
هدف بنده از ورود به اين بحث ، ايراد يك نظر ارشادي نيست بلكه قصدم بهانه قرار دادن آن ، براي وارد شدن به لايههاي ديگري از يك ناهنجاري رفتاري است كه به نوبه خود ، آسيبهايي را به همراه دارد.
اواسط سال 82 وقتي به عنوان مشاور مطبوعاتي دكتر احمدينژاد شهردار وقت تهران مشغول به كار شدم ، بلافاصله از سوي همكاران با دو عنوان “دكتر” و “مهندس” مورد خطاب قرار گرفتم و به تدريج عنوان “دكتر” غلبه بيشتري پيدا كرد و هنوز اندكي نگذشته بود كه در نامهنگاريهاي رسمي نيز همين لقب به كار گرفته شد و در نشست و برخاستهاي رسمي و غيررسمي، عنوان دكتر… برسر زبانها افتاد.
روزهاي اول در قبال اين موضوع از خودم واكنشي نشان ندادم زيرا مرسوم بود كه در شهرداري تهران هر كس مسووليتي را برعهده بگيرد حتما يا دكتر است يا مهندس اما چند روز بعد احساس كردم كه اگر كسي بنده را با اين القاب خطاب قرار ندهد، نسبت به او موضع منفي پيدا ميكنم و اندكي بعد به خود نهيب زدم كه هرچه زودتر بايد با اين مساله مقابله كنم.
دست به كار شدم و مقالهاي تحت عنوان ” من دكتر يا مهندس نيستم” نوشتم و آن را براي چاپ به روزنامه كيهان فكس كردم كه متاسفانه مقبول نيفتاد و مورد استفاده قرار نگرفت .
روزي براي مصاحبه به صدا و سيما رفته بودم و مجري برنامه ، بنده را دكتر .. خطاب كرد و در چند نوبت لقب “استاد” را هم به كار گرفت. شايد شنيدن اين القاب خيليها را به وجد بياورد اما راست ميگويم، آن موقع چنين احساسي در من به وجود نيامد و دريافتم كه اين مساله به يك اپيدمي در ساختارهاي اداري و رسانهاي كشور تبديل شده است.
دكترلاريجاني ، دكتر توكلي ، دكتر ولايتي ، دكتر رضايي و ….
يعني اگر كسي را با لقب دكتر يا مهندس خطاب نكنند ، چنين تصور ميشود كه او در سطح نازلي از نظر تحصيلات و مراتب علمي و اجتماعي قرار دارد. چنين برداشت سوئي سبب شده است كه بسياري از افراد در لايههاي مختلف مديريتي كشور، براي دريافت مدرك دكترا ، خود را به آب و آتش بزنند و به هر روش و منشي متمسك شوند تا به اين مدرك دست يابند و از اين طريق راه رشد و پيشرفت به مراتب بالاتر را به روي خود هموار كنند.
شايد در نتيجه همين رويكرد غيراصولي بوده است كه طي سالهاي گذشته ، دانشگاههاي مجهولالمكان يا غيرمعتبري هم پيدا شدند كه با دريافت مبالغ قابل توجه و برگزاري برخي كلاسهاي فرماليته ، اقدام به صدور مدرك دكترا براي افراد متقاضي كردند.
تاكيد بنده بر نقش منفي رسانهها در ترويج مدركگرايي است و بر اين باور هستم كه آنها در فرايند اطلاعرساني و نشر اخبار ، اين ذهنيت نادرست را در سطوح مختلف اجتماع به وجود آوردهاند.
متاسفانه اين رويه ناهنجار در اخبار و گزارشهاي مربوط به ملاقات مسوولان ايراني با طرفهاي خارجي نيز تكرار ميشود .
براي مثال در خبرها گفته ميشود كه دكتر لاريجاني با خاوير سولانا يا محمد البرادعي ديدار كرد و …
آيا طرفهاي خارجي هيچكدام دكترا ندارند؟ به طور بديهي و طبيعي ، سطح تحصيلات بسياري از مقامات خارجي كمتر از دكترا و فوق دكترا نيست اما به راستي چرا آنها از اين القاب و عناوين در خبرهايشان استفاده نميكنند؟
اين گونه عناوين حاكي از مرتبه علمي افراد است كه هيچ دخلي در حوزههاي سياسي و اجتماعي و فرهنگي ندارد. ممكن است يك نفر دكتراي علوم سياسي داشته باشد كه اين عنوان فقط يك مرتبه علمي است و كاربرد آن فقط به محيط هاي علمي و تحقيقاتي محدود ميشود.
زماني كه در خبرگزاري جمهوري اسلامي به عنوان خبرنگار كار ميكردم در متن خبر تنظيم شده ، از يك مقام مسوول به عنوان “مهندس …” ياد كردم كه وقتي آن خبر از صدا و سيما پخش شد ، بلافاصله مسوول مزبور با من تماس گرفت و گفت كه “مهندس” لقب قبلياش بوده و او مدرك دكترا گرفته است؟! در آن زمان، تماس اين مقام مسوول ، واقعا مرا شوكه كرد.
با استفاده از اين فرصت ، از تمام رسانههاي ارتباط جمعي به ويژه صدا و سيما ميخواهم در به كارگيري اين گونه عناوين تجديد نظر كنند و در خبرهايشان اين القاب را مورد استفاده قرار ندهند. اينجاست كه سخن درست و دقيق رييسجمهور معناي ويژه اي پيدا ميكند. او گفته است : خدمتگزاري امري است كه به اين نوع كاغذ پارهها احتياج ندارد و چه بسا انسانهاي برجسته و والايي وجود دارند كه در نزد خداي متعال بالاترين مراتب و عزت را دارند.
رسانهها فرهنگساز هستند و بايد بپذيرند كه در اين زمينه بد عمل كردهاند و بايد دست به اصلاح اين رويه ناهنجار بزنند.
انشاءالله.
انتهاي پيام
يکشنبه 27 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 75]