واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک:
خبرگزاري فارس: رهبر با آقاي هاشمي و رؤساي سه قوه حال و احوالي ميكنند و آنها پشت سر رهبر بهسمت حسينيه ميروند. توي راه هاشمي با چندتا از اعضاي هيئت دولت شوخي ميكند.
به گزارش خبرگزاري فارس، پايگاه اطلاعرساني حفظ و نشر آثار دفتر مقام معظم رهبري در گزارشي به قلم محمدتقي خرسندي به روايت حاشيهاي از مراسم روز ميلاد پيامبر صلّي الله عليه و آله و سلّم و امام صادق عليه السّلام در محضر رهبر معظم انقلاب اسلامي پرداخته كه متن اين روايت در ذيل ميآيد:
هيچ كس وارد ساختمان نشده. باران ديشب هوا را شسته و آفتاب دلچسب صبح زمستاني همه را قانع كرده كه همانجا توي حياط روي نيمكت و زير درختها بنشينند و با هم گپ بزنند. جمع مسئولان جمع است؛ حدود دويست نفر. از وزير و وكيل گرفته تا نظامي و بانكي و شهردار و . . .؛ قديمي و جديد، اينوري و آنوري. حتي روحانيها؛ از ائمه جمعه تهران و شهرستانها هستند تا حدود سي نفري كه قرار است امروز همزمان با ميلاد پيامبر اعظم صلّي الله عليه و آله و سلّم و امام جعفر صادق عليه السّلام ملبس شوند به لباس پيامبر و تبليغ كنند مذهب جعفري را. هركدام با يك عمامه در دست، در گوشهاي از حياط منتظر ايستادهاند. لابد دل هم توي دلشان نيست. اين را از اضطراب توي چشمهايشان هم ميشود فهميد و البته از سكوتشان.
اين طرف اما، همه مشغول حرف زدن. حتي پيرترها هم سعي ميكنند سرپا بايستند تا از اين جمعهاي دوستانه عقب نيفتند. هركس از راه ميرسد، صداي يكي از گعدهها براي سلام و احوالپرسي بلند ميشود: "اسعد الله ايّامكم " و بعد بازار روبوسي داغ ميشود. چند دقيقهاي طول ميكشد تا احوالپرسي اين ياران قديمي تبديل شود به بحثهاي روز. همان بحثهاي روزي كه مردم عادي را هم مشغول خود كرده؛ از اتفاقات 25 بهمن تا قيامهاي اخير كشورهاي عربي.
يك نفر ديگري را محاكمه ميكند كه چرا در جريانات اخير موضعگيري نكرده و قانع نميشود وقتي ميشنود: "اون موقع كه خيليها ساكت بودند، من موضعگيري ميكردم. الآن كه ديگه موضعگيري كاري نداره ". ميگويد براي خاموش كردن اين آتش، همه بايد كمك كنند و بعد هم داستان آتش و گلستان حضرت ابراهيم(ع) را مثال ميزند و پرندهاي كه با منقارش آب روي آتش ميريخت، بلكه او را نجات دهد و ميگفت: من هم بايد به اندازه وسعم تلاش كنم.
يكي ديگر از سفر اخيرش به اروپا ميگويد و اينكه در آنجا، بخش عمده اخبار خاورميانه درباره اتفاقات اخير ايران است، نه قيام كشورهاي عربي. بعد هم نتيجه ميگيرد كه اين جريانات چقدر به نظام ضربه زدهاند و البته لابد مثل بقيه، توي دل، لعن و نفريني هم ميكند.
يك نفر در گوشهاي، از فيلمي صحبت ميكند كه وهابيها در مورد زندگي سيساله شيعه در بحرين توليد كردهاند و براي جوسازي عليه قيام مردم، آن را اين طرف و آن طرف پخش ميكنند. معتقد است الآن، مهمترين قيام، مربوط به بحرين است.
از يك طرف حياط، هيئت دولت وارد ميشود و از طرف ديگر جمعي از سفراي كشورهاي اسلامي. به صف شدن طلاب آينده، يعني كه رهبر تا لحظاتي ديگر وارد ميشود. مسئولان حواسشان به همان گعدههاي خودشان است، اما با صداي صلوات همين طلاب، حواس آنها هم جمع ميشود و قدشان بلند، براي ديدن رهبر. عمامهگذاري، همانجا انجام ميشود؛ توي حياط، دم در و خيلي سريع. و با يك دعاي رهبر براي جمع تازه طلبهها پايان مييابد: "إنشاء الله از علماي عاملين باشيد ".
حالا نوبت مسئولين است. همينطور كه رهبر به سمت حسينيه حركت ميكند، جلو ميآيند براي تبريك عيد. مثل مردم عادي كه رهبر را ميبينند، سعي ميكنند از هم جلو بزنند. مناسبات رسمي كنار رفته است. فقط نظاميها، آن هم اگر حواسشان باشد، يك سلام نظامي هم ميدهند. فرمانده سابقي كه سعي ميكند خودش را به رهبر برساند، بين راه به نماينده سابقي ميخورد و براي اين كه حقي ضايع نكند، ميپرسد: "شما تو صفي؟ " و وقتي ميشنود او تبريكش را گفته، خيالش راحت ميشود و راهش را ادامه ميدهد.
رهبر با آقاي هاشمي و رؤساي سه قوه حال و احوالي ميكنند و آنها پشت سر رهبر به سمت حسينيه ميروند. توي راه هاشمي با چندتا از اعضاي هيئت دولت شوخي ميكند. به ورودي حسينيه كه ميرسند، رهبر ميايستد و وارد نميشود. هيچكدام از سران قوا نرسيدهاند، بين ساير مسئولين گير كردهاند. يك نفر ميرود و هر سه نفرشان را پيدا ميكند و ميآورد تا پشت سر رهبر وارد حسينيه شوند. بقيه هم از در ديگر حسينيه داخل ميشوند. صداي شعار جمعيت داخل حسينيه بلند ميشود.
چهره مسئولين در داخل و بيرون حسينيه كلي فرق ميكند. آن صورتهاي خندان و چهرههاي بانشاط تبديل ميشود به صورتهاي خشك و جدي. شايد براي اينكه پرستيژ مسئول بودن حفظ شود.
صداي كريم منصوري مجلس را گرمتر ميكند: "هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَ دينِ الْحَقِّ لِيظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا؛ مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَينَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يبْتَغُونَ فَضْلاً مِّنَ اللَّهِ وَ رِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَ مَثَلُهُمْ فِي الإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا1 "؛ و بعد رئيسجمهور عيد را تبريك ميگويد تا انتظار حاضرين براي شنيدن سخنان رهبرشان پايان يابد.
رهبر دو ميلاد پربركت را تبريك ميگويد و همان آيات قرائت شده در ابتداي جلسه را موضوع صحبتهاي كوتاهش ميكند. از پيامبري ميگويد كه تولدش آغاز فجر درخشان زندگي بشري است و بعثتش رحمتي براي عالميان. پيامبري كه اگر بشر ميشناختش وضع بهتري داشت؛ كمااينكه هرروز و با افزايش ظرفيت بشري، بهرهمندياش از او بيشتر شده.
رهبر از بشر به ستوه آمده امروز ميگويد كه گرفتار شياطين اِنسي شده؛ شياطيني كه از شياطين جنّي بدتر است غلبهشان بر مردم. از بشري ميگويد كه اندكاندك فطرتش در حال بيدار شدن است و ابراز انزجار از مستكبرين، اولين نشانههاي همين بيداري است. نه فقط در مصر و تونس؛ حتي در خود كشورهاي غربي. هرچند كه مسلمانان بهعنوان اولين مخاطبان پيامبر، سردمدار اين حركت هستند.
رهبر راه حل مشكل امروز را يك چيز ميداند و آن هم چيزي نيست جز بازگشت به اسلام و تطبيق رفتار با آموزههاي آن؛ كه اگر اين اتفاق بيفتد، دنيا گرايش پيدا ميكند به اسلام. و اين اتحاد، همان چيزي است كه مستكبرين از آن در هراسند و با دسيسه و دخالت، تفرقه مياندازند بين دولتها و ملتها. و غدهاي به نام رژيم جعلي صهيونيستي هم فقط براي ادامه همين تفرقه و سلطه است؛ كه اگر نبود اين اختلاف، سلطهاي هم نبود.
بعد هم وظيفه نخبگان كشورهاي منطقه را يادآور ميشود؛ هم نخبگان سياسي، هم علمي و هم ديني. اين كه هدايت كنند مردم را، و نگذارند حركت ملتها مصادره و قيام مردم سرقت شود؛ كه در اين صورت آينده امت اسلامي روشن خواهد بود.
در نهايت هم ويژگيهاي مؤمن تربيت شده در اسلام را ميگويد؛ همان "أشداء علي الكفار رحماء بينهم " كه به خدا توكل و در برابرش خضوع ميكند و با مسلمانان مهربان و دربرابر ظالمان مثل كوه است. اينچنين است كه همچون خوشه گندمِ برآمده از دانه ناچيز، چنان رشدي ميكند كه "ليغيظ بهم الكفار ". اين مؤمن است كه خدا وعده پاداش به او را داده: "والعاقبة للمتقين " در دنيا و آخرت.
آيندهاي كه رهبر ميگويد دور نيست.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 157]