دست نوشته هاي يک کودک 7 ساله... : قصه،شعر ، کتاب، فیلم و کارتون کودک

واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: هر وقت من یک کار خوب می‌کنم مامانم به من می‌گوید بزرگ که شدی برایت یک زن خوب می‌گیرم. تا به حال من پنج تا کار خوب کرده ام و مامانم قول پنج تایش را به من داده است. حتمن ناسرادین شاه خیلی کارهای خوب می‌کرده که مامانش به اندازه استادیوم آزادی برایش زن گرفته بود. ولی من مؤتقدم که اصولن انسان باید زن بگیرد تا آدم بشود، چون بابایمان همیشه می‌گوید مشکلات انسان را آدم می‌کند.
در عزدواج تفاحم خیلی مهم است یعنی دو طرف باید به هم بخورند. مثلن من و ساناز دختر خاله مان خیلی به هم می‌خوریم. از لهاز فکری هم دو طرف باید به هم بخورند، ساناز چون سه سالش است هنوز فکر ندارد که به من بخورد ولی مامانم می‌گوید این ساناز از تو بیشتر هالیش می‌شود. در عزدواج سن و سال اصلن مهم نیست چه بسیار آدم‌های بزرگی بوده اند که کارشان به تلاغ کشیده شده و چه بسیار آدم‌های کوچکی که نکشیده شده. مهم عشغ است! اگر عشغ باشد دیگر کسی از شوهرش سکه نمی‌خواهد و دایی مختار هم از زندان در می‌آید.
من تا حالا کلی سکه جم کرده‌ام و می‌خواهم همان اول قلکم را بشکنم و همه‌اش را به ساناز بدهم تا بعدن به زندان نروم. مهریه وشیر بلال هیچ کس را خوشبخت نمی‌کند. همین خرج‌های ازافی باعث می‌شود که زندگی سخت بشود و سر خرج عروسی دایی مختار با پدر خانومش حرفش بشود. دایی مختار می‌گفت پدر خانومش چتر باز بود.خوب شاید حقوق چتر بازی خیلی کم بوده که نتوانسته شير بلال بدهد. البته من و ساناز تفافق کرده‌ایم که بجای شام عروسی چیپس خلالی و پفک نمکی بدهیم.هم ارزان تر است، هم خوشمزه تراست تازه وقتی می‌خوری خش خش هم می‌کند!
اگر آدم زن خانه دار بگیرد خیلی بهتر است و گرنه آدم مجبور می‌شود خودش خانه بگیرد. زن دایی مختار هم خانه دار نبود و دایی مختار مجبور شد یک زیر زمین بگیرد. می‌گفت چون رهم و اجاره بالاست آنها رفته اند پایین! اما خانوم دایی مختار هم می‌خواست برود بالا! حتمن از زیر زمین می‌ترسید. ساناز هم از زیر زمین می‌ترسد برای همین هم برایش توی باغچه یک خانه درختی درست کردم. اما ساناز از آن بالا افتاد و دستش شکست. از آن موقه خاله با من قهر است. قهر بهتر از دعواست.آدم وقتی قهر می‌کند بعد آشتی می‌کند ولی اگر دعوا کند بعد کتک کاری می‌کند بعد خانومش می‌رود دادگاه شکایت می‌کند بعد می‌آیند دایی مختار را می‌برند زندان! البته زندان آدم را مرد می‌کند.عزدواج هم آدم را مرد می‌کند، اما آدم با عزدواج مرد بشود خیلی بهتر است!

عزیزمی،آخه کی از کودک هفت ساله انشا خواسته؟

بابا اينهمه نظر نديد واقعا شرمنده مي کنيد...
اگه بدتون اومده بگيد بد بود حداقل بدونم موجود زنده اي هم تو اين تاپيک هست!!!
شوخي کردم اگه حال نداريد نظر نديد حالشو ببريد

اتفاقاً خوندم باحال بود ولی من سر کارم عزیزم بعضیارو میخونم یادم میره جواب بدم.کاش همه زندگیا اینقدر ساده گرفته میشد

بازم دم تو گرم سر آشپز جون تا جايي که از دستت بر بياد به همه تاپيکا جواب مي دي(هواسم هستا )
خيلي گلي

قربون تو خانمییییییییییییییییی .

ضمناً حواسم همش اینجاست که تو کارام گیج بازی در میارم صبحی میخواستم یه برگه فکس کنم به جایی نگو یادم میرفته یه 8 اولش بگیرم.زنگ زدم به شرکته کلی غر زدم که این چه سیستمی شما دارین.بعد دیدم من یه 8 اولشو ندیدم

یعنی ریحانه جان من عاشقتششششششششششششششششششششتم

سرآشپز جونم دقت کن عزيزم چرا تو هم مثل من همش دلت به آشپزآنلاين بنده و هواست به کارت نيست؟!
زشته عيبه نکن اين کارارو اخراجت ميکنن ها اونوقت بايد دوتايي بيايم آشپزآنلاين استخداممون کنه
مرسي نبات جونيييي
من بيشتر عاشقتم خانوم گلم

خيلي باحال بيد

جالب بوددددد.مرسی ریحانه جون

خیلی قشنگ بود .کلی خندیدم .

واااااااااااااااااااااااااي من عاشق اين جور نوشته ها هستم .مخصوصا اينكه پر غلط املايي باشه.بازم بزار بازم يزار

عزیزم خیلی متن پرباری بود راست میگن که خیلی حرفا با زبون طنز قابل قبول تره .بازم از این کارا بکن

اي جووووووووووووووووونم
ريحانه جون مر30
محشر بود

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آشپز آنلاین]

[مشاهده در: www.ashpazonline.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 792]