محبوبترینها
آیا میشود فیستول را عمل نکرد و به خودی خود خوب میشود؟
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1854949505
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز «مرثيه اي براي فرهنگ مهدوي»
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز «مرثيه اي براي فرهنگ مهدوي»
جام جم آنلاين: روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند از جمله،«مرثيه اي براي فرهنگ مهدوي»،«فردا،روز ديگريست؛از نگاه كبوتران پيداست»، «تاملي در موضع وزارت خارجه» و... كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
جمهوري اسلامي
«مرثيه اي براي فرهنگ مهدوي» عنوان سرمقالهي امروز روزنامه جمهوري اسلامي است كه در آن ميخوانيد؛اعلام خطرهاي چندين ساله بعضي دلسوزان فرهنگ مترقي مهدويت سرانجام به نتيجه رسيد و اكنون بزرگان حوزه هاي علميه نيز درباره آفات بزرگي كه از طريق خرافات و منكرات درحال تهديد كردن اين فرهنگ بزرگ است هشدار مي دهند. از اين فرصت بسيار مغتنم بايد استفاده كرد و راه را براي متبلور شدن تفكر ناب انتظار كه به شكل گيري حكومت عدل جهاني به رهبري حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف منجر خواهد شد بايد هموار نمود.
هفته گذشته و در آستانه نيمه شعبان حضرت آيت الله صافي گلپايگاني از مراجع معظم تقليد كه سابقه اي طولاني در تحقيقات مربوط به مهدويت دارند و تاليفات و آثار زيادي نيز از ايشان در همين زمينه منتشر شده است در دو مرحله دو اقدام براي مقابله با خرافاتي كه پيرامون فرهنگ مهدوي مطرح است و بسيار به آنها دامن زده مي شود بعمل آوردند.اول آنكه در پاسخ به اين سئوال كه « گوش دادن به صحبت هاي مدعيان دروغين و شركت در مجالس آنها چه حكمي دارد » مرقوم داشتند : « ادعاي ارتباط خاص داشتن با حضرت حجت عجل الله تعالي فرجه الشريف در زمان غيبت آن بزرگوار دروغ است و شركت در مجالسي كه در آن چنين ادعا مي شود حرام است و مومنين بايد بي اساس بودن چنين ادعا را براي مردم بيان كنند كه گمراه نشوند » .
اين پاسخ صريح تكليف همه كساني را كه مدعي ارتباط با حضرت امام زمان عليه السلام هستند يا ادعا مي كنند ايشانرا مشاهده مي كنند و يا هر ارتباط ديگري را مدعي مي شوند روشن مي كند و حتي شركت كردن در مجالسي كه اين قبيل ادعاها در آنها مطرح مي شود را حرام اعلام كرده اند و مردم را شرعا موظف به اعلام بي اساس بودن اين قبيل ادعاها دانسته اند. به عبارت روشن تر در دوران غيبت كبري كه ما در اين دوران زندگي مي كنيم غير از نيابت عام فقهاي جامع الشرايط هيچ چيز ديگر قابل قبول نيست .
اقدام دوم بيانيه ايست كه ايشان منتشر كردند و دو نكته مهم را در آن مورد تاكيد قرار دادند. يكي اينكه « فرهنگ مهدوي را بايد از خرافه گوئي جدا كرد » و ديگر اينكه از آلوده كردن مجالس و محافل جشن نيمه شعبان با ملاهي و مناهي و منكرات خودداري شود.
در اين زمينه عين عبارت ايشان اينست كه « عموم شيعيان قداست مجالس نوراني و پربركت نيمه شعبان را نگاه داشته و آنها را با عطر صلوات بر محمد و آل محمد معطر نموده و با دعوت از سخنرانان و مديحه سرايان فضاي نوراني و معنوي آن را بيشتر نمايند و آنها را با ملاهي و مناهي و منكرات آلوده ننمايند » .
اين فراز بيانيه به اقدامات و حركاتي اشاره دارد كه در سالهاي اخير بعضي مداحان بي سواد در مجالس جشن پيشوايان ديني مرسوم نموده اند و همه بزرگان دين نيز عدم تناسب اين حركات را با شان والاي پيشوايان معصوم گوشزد كرده اند لكن متاسفانه توجهي به اين هشدارها نشده و اين تحركات درحال گسترش است و اكنون سر از اموري در آورده كه به تعبير اين مرجع معظم تقليد از مصاديق لهو و منهيات و منكرات هستند و بايد با آن ها برخورد شود و آنچه قرآن كريم در آيه شريفه 56 سوره مباركه احزاب توصيه فرموده « ان الله و ملائكته يصلون علي النبي يا ايهاالذين آمنوا صلوا عليه و سلموا تسليما » جايگزين آنها شود كه عمل به فرمان خدا و اجراي يك معروف بزرگ مورد نظر شريعت و قرآن كريم است .
عوامل تخريب فرهنگ مهدويت متاسفانه در سالهاي اخير افزايش يافته و تاسف بالاتر اينست كه اين كار به نام دين و توسط كساني صورت مي گيرد كه بايد مروج فرهنگ مهدويت باشند. شايد اشاره به اين عوامل به اختصار لازم باشد تا خطرها مطرح گردند و افرادي كه براي مقابله با اين خطرها احساس وظيفه مي كنند به فكر چاره بيافتند.
1 ـ ترويج خرافات و پيرايه بستن به وجود مقدس حضرت حجت عجل الله تعالي فرجه الشريف .
2 ـ توقيت يا تعيين زمان براي ظهور حضرت كه مورد نهي صريح است ولي متاسفانه در سالهاي اخير بشدت رواج يافته است .
3 ـ ادعاي ارتباط با حضرت حجت عليه السلام كه شمار مدعيان در سالهاي اخير رو به فزوني رفته و همچنان ادامه دارد .
4 ـ بيان اين قبيل ادعاها ـ چه مربوط به گذشته و چه مربوط به حال ـ توسط بعضي منبري ها و مداحان و سرگرم كردن مردم بي خبر به مطالبي كه با مباني ديني در تضاد است .
5 ـ پخش اين مطالب از رسانه ملي كه وجهه اي حكومتي دارد و در باور مردم تاثيرگذار است .
6 ـ اضافه شدن بر تعداد اماكني كه ادعاي تعلق آنها به حضرت امام زمان عليه السلام از طريق افراد سودجو مطرح مي شود و افراد بي خبر نيز آنرا باور مي كنند و اين اماكن به محل رفت و آمدهاي عمومي تبديل مي شوند و عناصر فريبكار هر روز پيرايه هائي نيز بر پيرايه هاي موجود اضافه مي نمايند.
7 ـ رواج ملاهي و مناهي و منكرات در مجالس جشن نيمه شعبان و به فراموشي سپرده شدن سنت هاي قديمي كه بر اعتقادات ديني استوار بودند و پايه هاي اعتقادي مردم را تحكيم مي كردند.
8 ـ انزواي افراد صاحب نظر و به فراموشي سپرده شدن افكار مبتني بر قرآن و سنت و عقل كه پشتوانه هاي اصلي فرهنگ مترقي مهدويت هستند و در نتيجه ميدان دار شدن عناصر فرصت طلب .
9 ـ سو استفاده هائي كه دشمنان مهدويت از رواج خرافات در ميان مردم مي كنند و اصل اعتقاد به مهدي موعود را زير سئوال مي برند.
10 ـ تاثير سوئي كه اين عوامل در اعتقاد نسل جوان ميگذارد و پايه هاي فرهنگ مهدويت را در ذهن آنها سست مي كند و خطرهاي بزرگي مي آفريند.
در برخورد با اين خطرها وظيفه همه پيروان اهل البيت بسيار سنگين است . در اين ميان علماي حوزه هاي علميه كه وظيفه ذاتي آنان حراست از مرزهاي اعتقادي است بايد احساس مسئوليت بيشتري داشته باشند. حوزه هاي علميه هر چند در سالهاي اخير پيشرفت هاي خوبي در زمينه هاي مختلف كارهاي تحقيقي داشته اند ولي در برابر گسترش خرافات و انحرافاتي كه به نام دين در جامعه رواج يافته متاسفانه كار قابل ملاحظه اي انجام نداده اند. سكوت و بي عملي حوزه هاي علميه در برابر اين انحرافات در تاريخ اسلام و شيعه و بويژه انقلاب اسلامي و نظام جمهوري اسلامي منعكس خواهد شد و بهيچوجه قابل دفاع نخواهد بود. جاي شهيد مطهري خالي كه با قلم و بيان خود در برابر اينهمه انحرافات بايستد و امام زمان عليه السلام را با علم خود در اين دوران غربت ياري نمايد.
فرهنگ مهدوي مظلوم است . اين مظلوميت را حوزه هاي علميه با قيام علمي و تبليغي خود مي توانند برطرف كنند.
جام جم
«فردا،روز ديگريست؛از نگاه كبوتران پيداست» عنوان يادداشت امروز روزنامه جام جم به قلم محمود اكرامي است كه در آن ميخوانيد؛از خم كوچه يار ميآيد ؛او ميآيد، مثل باراني كه براي آمدنش هزار ركعت نماز را قامت بستهايم. باراني كه عطشاني گلها را پاسخي زلال است. باراني كه براي ديدنش گلها از مغاك خاك تا افلاك پر ميكشند. او ميآيد مثل خورشيدي كه گياهان براي ديدنش آسمان را در آغوش ميكشند.او ميآيد. به آنها كه براي ديدنش زيارتنامه ميخوانند و دستهاي دعايشان در آسمان رهاست، بايد گفت: او در راهست. دو قدم مانده تا آفتابي كه جهان در قدمش گيسو سپيد كرده است، طلوع كند. يك گام تا خوانش سرشاري آبشار مانده است. بايد اميدوار بود.
بركهها را بگو به رقص آيند
آبشار، آبشار ميآيد
فردا زلالترين خورشيد، خاك را افلاكي ميكند و زيباترين گل را زمين هديه ميدهد. شاخههاي سرسبز درختان آبي آسمان را تصرف خواهند كرد و من عاشقانهترين شعرهايم را خواهم سرود. فردا، ديروز ديگريست. مردم با دستهايي كه هزار ركعت نيايش قرائت كردهاند، با چشمهايي كه از كعبه شروع ميشود و لبهايي كه ذكر خورشيد دارند، ديدن زلالترين چشمه را نيت ميكنند و آرامش ديريابشان را در پاي گلي ميريزند كه زمين ديدنش را سفره نذر كرده است.
او در راهست، اين را درختان بارآور و رودهاي سر به زير ميگويند.
آقاي جهان! ميترسم. ميترسم از روزي كه نباشم و تو كوچههاي زخمي شهرم را با قدمهايت التيام شده باشي.
ميترسم از روزي كه آبها با وضويت زلال شده باشند و من آرمانيترين نمازم را به تو اقتدا نكرده باشم.
ميترسم از فردا. فردايي كه تو باشي و من نباشم.
من آرزوي ديدنت را هر روز وضو ميگيرم. من آرزوي ديدنت را هر روز نماز ميخوانم و روزه ميگيرم. هر روز به پاي آمدنت ميميرم و زنده ميشوم. اي پاسخ زلال هزار پرسش كودكانه جهان. اي زلال و زيباي ابدي. خورشيد مهربان، امام زمان، انتظارم را پاسخي شايستهتر از تو نمييابم.
شايد صداي پاي تو ميآيد
ميريزد از زبان درختان گل.
كيهان
روزنامه كيهان يادداشت روز خود را با عنوان «تاملي در موضع وزارت خارجه» به قلم سعدالله زارعي آغاز كرده و نوشته است؛موضع وزارت امور خارجه جمهوري اسلامي ايران در ارتباط با تحولات اخير منطقه قفقازجنوبي آنقدر كلي و مبهم بود كه هيچكس نمي توانست دريابد كه نظر ايران درخصوص اين تحولات چيست؟ ارزش اظهارات سخنگوي محترم وزارت خارجه ما به اندازه سكوت او بود! اين نحوه برخورد براي كشوري كه در منطقه بعنوان يك «قدرت منطقه اي» مطرح است و بسياري از ملت ها و دولت هاي منطقه به نوع مواجهه آن اهميت ويژه اي مي دهند، يك نقص بسيار مهم به حساب مي آيد.
از سوي ديگر تحولات منطقه قفقاز آنقدر مبهم نبود كه دستگاه ديپلماسي ما نتواند مسايل مختلف را از هم تميز داده و «ترجيح ايران» را بيان كند. اين نحوه موضعگيري مي تواند به «بي خبري» يا «محافظه كاري» ايران تعبير شود و به وجهه ايران بعنوان يك قدرت منطقه اي آسيب برساند.
نكته ديگر اين است كه تحولات هفته گذشته منطقه قفقاز «كم اهميت» هم نبود كه دستگاه سياست خارجي ايران از كنار آن به سادگي بگذرد و در يك ميزگرد خبري، تنها به بيان عبارتي بسيار كوتاه و بي خاصيت بسنده كند و بعد به برجسته سازي مواردي مشغول شود كه به هيچ وجه در پايه اهميت به تحولات قفقاز جنوبي نزديك نيز نباشد!
جالب اين است كه اكثريت مردم در منطقه قفقاز خود را «ايروني» مي دانند و با همين عنوان نژاد و سابقه خود را بيان مي كنند، گرجستان، اوستياي جنوبي و حتي شمالي، آبخازستان و آجارستان بيش از ساير مردم در منطقه قفقاز جنوبي، نژاد، تاريخ و فرهنگ خود را به ايران عطف مي كنند و به آن بعنوان «مام ميهن» مي نگرند.
البته به ميزاني كه «ايروني» وجه مشترك ملت هاي اين منطقه است، تعلق سياسي اين منطقه به فدراسيون روسيه در دوره حكومت طولاني تزارها، حاكميت 70 ساله شوروي و دوره جمهوري هاي مشترك المنافع-پس از فروپاشي شوروي- قابل ملاحظه است. درست به همين دلايل- يعني ايروني بودن و سابقه تعلق به روسيه- غربي ها در دوره جديد از يك سو با توسعه سلطه ناتو به شرق اروپا و غرب آسيا و از سوي ديگر با هدايت شورش هاي داخلي- تحت عنوان انقلاب هاي نارنجي- تلاش زيادي كردند تا اين منطقه را در نقطه مقابل روسيه و ايران قرار دهند و اين در واقع تلاشي عليه منافع و مصالح ملي ملت هاي اين منطقه نيز به حساب مي آيد چرا كه قطع ارتباط يك ملت با سابقه فرهنگي، تاريخي و سياسي خود، مقابله با آن ملت نيز تلقي مي شود.
در ماجراي اخير حركت غرب با همكاري دولت دست نشانده «ميخائيل ساكاشويلي» در گرجستان براي تسلط بر اوستيا و آبخازستان و از اين طريق هموار كردن راه پيوستن گرجستان به ناتو كاملاً مشخص بود. گفتني است كه براساس اساسنامه ناتو كشوري كه در درون مرزهاي ادعايي خود دچار نقص حاكميت باشد نمي تواند به عضويت ناتو درآيد از همين رو «جفري مانكوف» عضو شوراي روابط خارجي آمريكا دو هفته پيش اظهار داشت: «تلاش گرجستان براي پيوستن به ناتو با تاخير روبرو مي شود، زيرا اعضاي ناتو بايد بر همه سرزمين خود حاكميت مستقل داشته باشند.»
اگر بخواهيم اولين استارت درگيري هاي اخير گرجستان-اوستيا از يك سو و گرجستان- روسيه از سوي ديگر را در يابيم بايد به اظهارات رايس وزير خارجه آمريكا در گرجستان كه يك ماه پيش از آغاز اين درگيري ها بيان شد، توجه كنيم. وي در حاليكه در كنار ساكاشويلي ايستاده بود به نحو معناداري اعلام كرد: «واشنگتن همواره از دوستان خود «دفاع» خواهد كرد.» البته بعداً كه ساكاشويلي با اين پشتگرمي قاطع جنگ را عليه اوستياي جنوبي آغاز كرد و با واكنش نظاميان اوستيا و روسيه دچار مشكل اساسي و حتي با بحران بقا مواجه شد و طبعاً از آمريكايي ها براي خارج كردن دولت تفليس از بحران كاري ساخته نبود، يك مقام آمريكايي (پال ساندرز) اعلام كرد كه منظور وزير خارجه آمريكا پيوستن گرجستان به ناتو بوده است، نه كمك به ساكاشويلي در درگيري با اوستيا. «جفري مانكوف» عضو شوراي روابط خارجي آمريكا نيز براي پوشاندن ضعف آمريكا در بحران گرجستان گفت: «ساكاشويلي تصميمي بسيار عجولانه گرفت، زيرا گمان نمي كنم غرب قصد داشته باشد او را نجات دهد يا براي او بجنگد بويژه در برابر روسيه.»
در واقع در غروب پنجشنبه 17مردادماه، 2000نظامي گرجستان وارد اوستياي جنوبي شدند و علاوه بر نيروهاي دفاعي اين ايالت خودمختار، صلح بانان روسي- كه از سوي شوراي امنيت سازمان ملل ماموريت داشتند- را نيز هدف قرار دادند كه در اين بين صدها شهروند اوستيايي به همراه 90 نظامي روسيه كشته شدند. گرجستان به گمان آن كه رايس براي او از طريق درياي سياه نيروي نظامي- در قالب نيروهاي آمريكايي مستقر در تركيه- اعزام مي كند و مواجهه نظامي آمريكا- روسيه به توافق اين دو كشور بر سيطره گرجستان بر دو ايالت خودمختار اوستياي جنوبي و آبخازستان مي انجامد، جنگ را آغاز كرد. در اين جنگ آمريكايي ها، جمهوري آذربايجان را واداشتند تا از اقدامات گرجستان حمايت كند ولي تلاش آنان براي هماهنگي ميان تفليس- آنكارا به جايي نرسيد و در عمل همگرايي منطقه اي عليه روسيه و به نفع گرجستان شكل نگرفت.
روند جنگ نشان داد كه موازنه قوا كاملا به ضرر جبهه آمريكا پيش مي رود و مقامات كاخ سفيد دچار استيصال و حتي افتضاح سياسي شده اند. اين استيضاح در مواضع بوش نمايان شد و ساكاشويلي را واداشت كه از عدم وعده آمريكا به تفليس اظهار تاسف نمايد. وقتي روند درگيري با شكست ساكاشويلي و حتي احتمال سقوط وي مواجه گرديد، بوش عليرغم آن كه همواره به مهندسي آمريكا در تغييرات سوم آذر1382 (23 نوامبر 2003) گرجستان كه به روي كار آمدن يك دولت آمريكايي در تفليس منجر شد، افتخار مي كرد، تنها به «ابراز نگراني»، «لزوم احترام گذاشتن روسيه به حاكميت ارضي گرجستان»، «جدي تلقي كردن رويداد اوستيا از سوي آمريكا»، «تهديدآميز بودن اقدام روسيه براي صلح منطقه اي» و «درخواست پايان دادن به درگيري ها» بسنده كرد و حتي نتوانست با صراحت از دولت دست نشانده ساكاشويلي حمايت كند چرا كه آن را در معرض «سقوط حتمي» مي دانست.
با اين وصف سخنگوي محترم وزارت خارجه به جاي آن كه به محكوم كردن نقش غرب و دولت غرب گراي تفليس در بحران اوستيا اشاره كند- همانگونه كه در يادداشت روز كيهان 22مرداد آمده بود- و به جاي آن كه خواستار پايان يافتن اين نوع دخالت ها شود به اتخاذ مواضعي ضعيف پرداخت و صرفاً از طرفين منازعه- روسيه و گرجستان- خواست كه خويشتنداري كرده و از طريق گفت وگو به حل و فصل موضوعات بپردازند! اين موضع به نفع چه كسي و به ضرر چه كسي است؟ سكوت و انفعال ما قطعاً به نفع جبهه اي است كه مايل است مخالفان منطقه اي آمريكا در اين بحران سكوت درپيش گيرند و موافقان منطقه اي آمريكا در كنار ساكاشويلي قرار گيرند!
دنياي اقتصاد
«نرخ حقيقي ارز» عنوان سرمقاله روزنامه دنياي اقتصاد به قلم علي سرزعيم است كه در آن ميخوانيد؛با تغيير سرپرست وزارت اقتصاد و راي اعتماد گرفتن كانديداي اين وزارتخانه، موضوع كاهش نرخ ارز به بايگاني سپرده شد، اما اين به آن معني نيست كه خواست كاهش نرخ ارز از ذهن و ضمير برخي سياستگذاران و سياستمداران ايران خارج شده باشد. هنوز كه هنوز است، بسياري از مردم عادي، فعالان اقتصاد و سياستمداران در مورد سياست ارزي نگاه جانبدارانه و غيرمنطقي دارند و تصور مي كنند دفاع از ارزش پول ملي چيزي شبيه دفاع از خاك سرزمين است؛ بنابراين در تحليلها و نگرش آنها همواره سوگيري خاصي به سمت كاهش نرخ ارز ديده مي شود. اين تمايل نهاني موجب گرديده تا هر از گاهي زمزمه اين مساله در محافل سياستگذاري مطرح شود و به بحث روز تبديل شود. خوشبختانه روز به روز افكار عمومي در حوزه اقتصاد به سمتي تغيير مييابد كه مانع از طرح جديتر چنين سوداهايي ميشود.
در تحليلهاي مربوط به نرخ ارز، يكي از مفاهيم اساسي كه مورد بدفهمي قرار گرفته، نرخ حقيقي ارز است. اين تعبير، يك تعبير فني است، در حالي كه بسياري از مردم از كلمه «حقيقي» در اين عبارت، مفهوم غلطي را برداشت مي كنند. اين افراد وقتي كلمه نرخ حقيقي ارز را مي شنوند، گمان مي كنند كه نرخ ارز موجود در بازار يعني دلار 930 تومان نرخ ارز واقعي نيست، بلكه نرخ ارز مصنوعي است و رقم نرخ ارز حقيقي چيزي ديگر است. لذا
عده اي به دنبال پيدا كردن عدد طلايي مفقود شده دلار ميگردند و عدهاي ديگر وقتي ميشنوند كسي از روي محاسبات خود به عدد 450 تومان رسيده، تصور ميكنند كه اين عدد طلايي پيدا شده است. در نظر اين افراد، اين عدد يافت شده نرخ حقيقي ارز است. اين توهمات در مورد نرخ ارز با توجه به اينكه به نرخ ارز رايج در بازار نرخ ارز اسمي گفته ميشود، تشديد ميشود. در حالي كه دليل استفاده از تعابير اسمي و واقعي اين است كه نرخ حقيقي ارز مبناي تعيين نرخ اسمي ارز است و تحولات ناظر بر نرخ حقيقي ارز زمينه ساز تغيير در نرخ اسمي ارز را فراهم ميكند. براي نشان دادن معناي درست نرخ حقيقي ارز، از يك مثال ساده استفاده ميكنيم. فرض كنيد دو خانه كاملا مشابه در ايران و آمريكا وجود داشته باشد. طبيعي است كه قيمت آنها بر حسب واحد پولي مختلف فرق ميكند، اما از آنجا كه يك جنس مشابه است بايد قيمت آن در دو كشور يكي باشد. لذا از تقسيم قيمت آنها به واحد پولي مختلف ميتوان به نرخ ارز حقيقي رسيد.
اين تعريف از نرخ حقيقي ارز براي جهاني به كار ميآيد كه تنها يك كالا يا خدمت در آن وجود داشته باشد. حال وقتي كه در جهان حقيقي سبدي از كالاها و خدمات وجود دارد، طبيعي است كه در اين محاسبه بايد سبدي از كالاها را لحاظ نمود.
معمولا به جاي اين سبد از كالاها از شاخص قيمت مصرفكننده (CPI) استفاده ميكنند. نكتهاي كه موجب ميشود تا در اين روش كمي اختلال به وجود آيد، اين است كه كيفيت دو كالا يا خدمت ممكن است كه در دو كشور يكي نباشد.
در عين حال ممكن است كه از يك كالا در كشور ديگر چيزي وجود نداشته باشد. مضاف بر اين، تعرفهها و سوبسيدها موجب اختلال در اين محاسبه ميشوند. در كتابهاي پيشرفته با اندكي محاسبه نشان ميدهند كه كافي است در اين محاسبات كالاهاي غيرقابل مبادله (نظير مسكن) را وارد نمود. به اين ترتيب ميتوان تحولات نرخ حقيقي ارز را دنبال كرد.
شنبه 26 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 112]
-
گوناگون
پربازدیدترینها