محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826543192
انتظار ظهور مهدي(عج)
واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: انتظار ظهور مهدي(عج)
بعضي از ناآگاهان چنين پنداشتهاند كه انتظار ظهور مهدي(عج) براساس آيات و روايات فوق، ممكن است سبب ركود و عقبماندگي، يا فرار از زيربار مسئوليتها، و تسليم در برابر ظلم و ستم گردد، چرا كه اعتقاد به اين ظهور بزرگ مفهومش قطع اميد از اصلاح جهان قبل از او و حتي كمك كردن به گسترش ظلم و فساد است تا زمينة ظهور آن حضرت فراهم گردد!
اين سخني است كه سالهاست بر سر زبان مخالفان و منكران قيام مهدي(عج) است و ابن خلدون به آن اشاره كرده است، در حالي كه مطلب كاملاً برعكس است و انتظار اين ظهور بزرگ آثار بسيار سازندهاي دارد، كه در ذيل بهطور فشرده ميآوريم تا معلوم شود آنها را چنين قضاوت كردهاند قضاوت عجولانه و حساب نشدهاي است در برابر مسألهاي كه هم در قرآن مجيد به آن اشاره شده و هم در احاديث متواتره كه در كتب معروف اهل سنت و منابع مشهور شيعه آمده و با صراحت مطرح شده است.
حقيقت انتظار و آثار سازنده آن
سخن در اين بود كه آيا ايمان به ظهور مهدي(عج) با آن برنامه جهانيش كه عالم را پر از عدل و داد ميكند و ريشههاي ظلم و ستم را قطع مينمايد اثر سازنده تربيتي دارد يا آثار منفي؟
آيا ايمان به چنين ظهوري انسان را چنان در افكار رؤيايي فرو ميبرد كه از وضع موجود خود غافل ميگردد و تسليم هرگونه شرايطي ميكند؟
و يا اين كه به راستي اين عقيده يك نوع دعوت به قيام و سازندگي فرد و اجتماع است؟
آيا ايجاد تحرك ميكند يا ركود؟
آيا مسئوليت آفرين است يا ماية فرار از زير بار مسئوليتها؟!
و بالاخره آيا مخدر است يا بيداركننده؟
ولي قبل از توضيح و بررسي اين سؤالات توجه به يك نكته كاملاً ضروري است و آن اين كه سازندهترين دستورات و عاليترين مفاهيم هرگاه بدست افراد ناوارد يا نالايق يا سوءاستفاده چي بيفتد ممكن است چنان مسخ شود كه درست نتيجهاي برخلاف هدف اصلي بدهد و در مسيري بر ضد آن حركت كند و اين نمونههاي بسيار دارد و مسألة «انتظار» بطوري كه خواهيم ديد در رديف همين مسائل است.
به هرحال براي رهايي از هرگونه اشتباه در محاسبه در اين گونه مباحث بايد به اصطلاح آب را از سرچشمه گرفت تا آلودگيهاي احتمالي نهرها و كانالهاي ميان راه در آن اثر نگذارد.
يعني ما در بحث «انتظار» مستقيماً به سراغ اصلي اسلامي رفته و لحن گوناگون رواياتي را كه روي مسألة «انتظار» تأكيد ميكند مورد بررسي قرار ميدهيم تا از هدف اصلي آگاه شويم.
اكنون با دقت به اين چند روايت توجه كنيد:
1ـ كسي از امام صادق(ع) پرسيد: چه ميگوئيد درباره كسي كه داراي ولايت پيشوايان است و انتظار ظهور حكومت حق را ميكشد و در اين حال از دنيا ميرود؟
امام(ع) در پاسخ فرمود: هو بمنزلة من كان معالقائم في فسطاطه ـ ثم سكت هنيئة ـ ثم قال هو كمن كان مع رسولالله: «او همانند كسي است كه با رهبر اين انقلاب در خيمة او (ستاد ارتش او) بوده باشد ـ سپس كمي سكوت كرد ـ و فرمود: مانند كسي است كه با پيامبر اسلام(ص) در «مبارزاتش» همراه بوده است.1
عين اين مضمون در روايات زيادي با تعبيرات مختلفي نقل شده است.
2ـ در بعضي «بمنزلة الضارب بسيفه في سبيلالله»: «همانند شمشير زني در راه خدا».
3ـ و در بعضي ديگر «كمن قارع مع رسولالله بسيفه»: «همانند كسي است كه در خدمت پيامبر با شمشير بر مغز دشمن بكوبد»!
4ـ در بعضي ديگر «بمنزلة من كان قاعداً تحت لواء القائم»: «همانند كسي كه زير پرچم قائم بوده باشد».
5 ـ و در بعضي ديگر «بمنزلة المجاهد بين يدي رسولالله(ص)»: «همانند كسي است كه پيش روي پيامبر جهاد كند».
6ـ و بعضي ديگر «بمنزلة من استشهد مع رسولالله»: «همانند كسي است كه با پيامبر(ص) شهيد شود».
اين تشبيهات هفتگانه كه در مورد انتظار ظهور مهدي(عج) در اين شش روايت وارد شده روشنگر اين واقعيت است كه يك نوع رابطه و تشابه ميان مسألة «انتظار» از يك سوف و «جهاد»، و مبارزة با دشمن در آخرين شكل خود از سوي ديگر وجود دارد (دقت كنيد).
7ـ در روايت متعددي نيز انتظار چنين حكومتي را داشتن، به عنوان بالاترين عبادت معرفي شده است.
اين مضمون در بعضي از احاديث از پيامبر(ص) و در بعضي از امير مؤمنان علي(ع) نقل شده است، در حديثي ميخوانيم كه پيامبر(ص) فرمود: «افضل اعمال امتي انتظار الفرج منالله عزوجل»: «بالاترين اعمال امت من انتظار فرج ناحيه خدا كشيدن است».2
و در حديث ديگري از پيامبر(ص) ميخوانيم «افضل العباده انتظار الفرج».3
اين حديث اعم از اينكه انتظار فرج را به معني وسيع كلمه بدانيم يا به مفهوم خاص يعني انتظار ظهور مصلح بزرگ جهاني باشد، اهميت انتظار را در مورد بحث ما روشن ميسازد.اين تعبيرات همگي حاكي از اين است كه انتظار چنان انقلابي داشتن هميشه توأم با يك جهاد وسيع و دامنهدار است اين را در نظر داشته باشيد تا به سراغ مفهوم انتظار رفته سپس از مجموع آنها نتيجهگيري كنيم.
مفهوم انتظار
«انتظار» معمولاً به حالت كسي گفته ميشود كه از وضع موجود ناراحت است و براي ايجاد وضع بهتري تلاش ميكند.
فيالمثل بيماري كه انتظار بهبودي ميكشد، يا پدري كه در انتظار بازگشت فرزندش از سفر است، از بيماري و فراق فرزند ناراحتند و براي وضع بهتري ميكوشند.
همچنين تاجري كه از بازار آشفته ناراحت است در انتظار فرو نشستن بحران اقتصادي ميباشد اين دو حالت را دارد «بيگانگي با وضع موجود» و «تلاش براي وضع بهتر».
بنابراين مسألة انتظار حكومت حق و عدالت «مهدي» و قيام مصلح جهاني در واقع مركب از دو عنصر است، عصر «نفي» و عنصر «اثبات» عنصر نفي همان بيگانگي باوضع موجود و عنصر اثبات خواهان وضع بهترين بودن است.
و اگر اين دو جنبه در روح انسان به صورت ريشهدار حلول كند سرچشمه دو رشته اعمال دامنهدار خواهد شد.
اين دو رشته اعمال عبارتند از ترك هرگونه همكاري و هماهنگي با عوامل ظلم و فساد و حتي مبارزه و درگيري با آنها از يك سو، و خودسازي و خودياري و جلب آمادگيهاي جسمي و روحي و مادي و معنوي براي شكل گرفتن آن حكومت واحد جهاني و مردمي از سوي ديگر.
و خوب كه دقت كنيم ميبينيم هر دو قسمت آن سازنده و عامل تحرك و آگاهي و بيداري است.با توجه به مفهوم اصلي «انتظار» معني روايات متعددي كه در بالا درباره پاداش و نتيجه كار منتظران نقل كرديم به خوبي درك ميشود. اكنون ميفهميم چرا منتظران واقعي گاهي همانند كساني شمرده شدهاند كه در خيمه حضرت مهدي(عج) يا زير پرچم او هستند يا كسي كه در راه خدا شمشير ميزند، يا به خون خود آغشته شده، يا شهيد گشته است.
آيا اينها اشاره به مراحل مختلف و درجات مجاهده در راه حق و عدالت نيست كه مناسب با مقدار آمادگي و درجه انتظار افراد است؟
يعني همانطور كه ميزان فداكاري مجاهدان راه خدا و نقش آنها با هم متفاوت است، انتظار و خودسازي و آمادگي نيز درجات كاملاً متفاوتي دارد كه هر كدام از اينها با يكي از آنها از نظر «مقدمات» و «نتيجه» شباهت دارد، هر دو جهادند و هر دو آمادگي ميخواهند و خودسازي، كسي كه در خيمة رهبر چنان حكومتي قرار گرفته يعني در مركز ستاد فرماندهي يك حكومت جهاني است، نميتواند يك فرد غافل و بيخبر و بيتفاوت بوده باشد، آنجا جاي هركس نيست، جاي افرادي است كه به حق شايستگي چنان موقعيت و اهميتي را دارند.
همچنين كسي كه سلاح در دست دارد و در برابر رهبر اين انقلاب با مخالفان حكومت صلح و عدالتش ميجنگد، آمادگي فراوان روحي و فكري و رزمي بايد داشته باشد.
براي آگاهي بيشتر از اثرات واقعي انتظار ظهور مهدي(عج) به توضيح زير توجه كنيد.
انتظار يعني آمادهباش كامل
من اگر ظالم و ستمگرم چگونه ممكن است در انتظار كسي باشم كه طعمة شمشيرش خون ستمگران است؟
من اگر آلوده و ناپاكم چگونه ميتوانم منتظر انقلابي باشم كه شعلة اولش دامان آلودگان را ميگيرد؟
ارتشي كه در انتظار جهاد بزرگي است آمادگي رزمي نفرات خود را بالا ميبرد و روح انقلاب در آنها ميدمد و هر گونه نقطه ضعفي را اصلاح ميكند.
زيرا چگونگي «انتظار» همواره متناسب باهدفي است كه در انتظار آن هستيم.
انتظار آمدن يك مسافر عادي از سفر.
انتظار بازگشت يك دوست بسيار عزيز.
انتظار فرا رسيدن فصل چيدن ميوه از درخت و درو كردن محصول.
هر يك از اين انتظارها آميخته با يكنوع آمادگي است، در يكي بايد خانه را آماده كرد و وسايل پذيرايي فراهم ساخت، در ديگري ابزار لازم، و داس و كمباين و...
اكنون فكر كنيد آنها كه انتظار قيام يك مصلح بزرگ جهاني را ميكشند در واقع انتظار انقلاب و دگرگوني و تحولي را دارند كه وسيعترين و اساسيترين انقلابهاي انساني در طول تاريخ بشر است.
انقلابي كه برخلاف انقلابهاي پيشين جنبه منطقهاي نداشته بلكه هم عمومي و همگاني است و هم تمام شئون و جوانب زندگي انسانها را شامل ميشود، انقلابي است سياسي، فرهنگي، اقتصادي و اخلاقي.
نخستين فلسفه ـ خودسازي فردي
چنين تحولي قبل از هر چيز نيازمند به عناصر آماده و با ارزش انساني است كه بتوانند بار سنگين چنان اصلاحات وسيعي را در جهان بدوش بكشند، و اين در درجه اول محتاج به بالا بردن سطح انديشه و آگاهي و آمادگي روحي و فكري براي همكاري در پياده كردن آن برنامه عظيم است. تنگنظريها، كوتهبينيها، كجفكريها، حسادتها، اختلافات كودكانه و نابخردانه و بطور كلي هرگونه نفاق و پراكندگي باموقعيت «منتظران واقعي» سازگار نيست.
نكته مهم اين است كه منتظر واقعي براي چنان برنامه مهمي هرگز نميتواند نقش تماشاچي را داشته باشد بايد از هماكنون حتماً در صف انقلابيون قرار گيرد.
ايمان به نتايج و عاقبت اين تحول هرگز به او اجازه نميدهد كه در صف مخالفان باشد و قرار گرفتن در صف موافقان نيز محتاج به داشتن «اعمالي پاك» و روحي پاكتر و برخورداري از «شهامت» و «آگاهي» كافي است.
من اگر فاسد و نادرستم چگونه ميتوانم در انتظار نظامي كه افراد فاسد و نادرست در آن هيچگونه نقشي ندارند بلكه مطرود و منفور خواهند بود، روزشماري كنم.
آيا اين انتظار براي تصفيه روح و فكر و شستشوي جسم و جان از لوث آلودگيها كافي نيست؟
ارتشي كه در انتظار جهاد آزاديبخش به سر ميبرد حتماً به حالت آمادهباش كامل در ميآيد سلاحي را كه براي چنين ميدان نبردي شايسته است بدست ميآورد، سنگرهاي لازم را ميسازد. آمادگي رزمي افراد خود را بالا ميبرد.
روحيه افراد خود را تقويت ميكند و شعله عشق و شوق براي چنين مبارزهاي را در دل فردفرد سربازانش زنده نگه ميدارد ارتشي كه داراي چنين آمادگي نيست هرگز در انتظار به سر نميبرد و اگر بگويد دروغ ميگويد.
انتظار يك مصلح جهاني به معناي آمادهباش كامل فكري و اخلاقي، مادي و معنوي، براي اصلاح همه جهان است. فكر كنيد چنين آمادهباشي چقدر سازنده است.
اصلاح تمام روي زمين و پايان دادن به همه مظالم و نابسامانيها شوخي نيست كار سادهاي نميتواند باشد، آمادهباش براي چنين هدف بزرگي بايد متناسب با آن باشد يعني بايد به وسعت و عمق آن باشد!
براي تحقق بخشيدن به چنين انقلابي، مرداني بسيار بزرگ و مصممم و بسيار نيرومند وشكست ناپذير، فوقالعاده پاك و بلندنظر، كاملاً آماده و داراي بينش عميق لازم است.و خودسازي براي چنين هدفي مستلزم به كار بستن عميقترين برنامههاي اخلاقي و فكري و اجتماعي است، اين است معناي انتظار واقعي آيا هيچكس ميتواند بگويد چنين انتظاري سازنده نيست؟
فلسفه دوم ـ خودياريهاي اجتماعي
منتظران راستين در عين حال وظيفه دارند تنها به خويش نپردازند بلكه مراقب حال يكديگر باشند، و علاوه بر اصلاح خويش در اصلاح ديگران نيز بكوشند زيرا برنامه عظيم و سنگيني كه انتظارش را ميكشند يك برنامه فردي نيست، برنامهاي است كه تمام عناصر انقلاب بايد در آن شركت جويند، بايد كار به صورت دستهجمعي و همگاني باشد، كوششها و تلاشها بايد هماهنگ گردد، و عمق و وسعت اين هماهنگي بايد به عظمت همان برنامه انقلاب جهاني باشد كه انتظار آن را دارند.
در يك ميدان وسيع مبارزه دستهجمعي هيچ فردي نميتواند از حال ديگران غافل بماند بلكه موظف است هر نقطه ضعفي را در هر كجا ببيند اصلاح كند و هر موضع آسيبپذيري را ترميم نمايد، و هر قسمت ضعيف و ناتواني را تقويت كند زيرا بدون شركت فعالانه و هماهنگ تمام مبارزين، پياده كردن چنان برنامهاي امكانپذير نيست.
بنابراين منتظران واقعي علاوه بر اينكه به اصلاح خويش ميكوشند وظيفه خود ميدانند كه ديگران را نيز اصلاح كنند.
اين است اثر سازنده ديگري براي انتظار قيام يك مصلح جهاني، و اين است فلسفه آن همه فضيلتها كه براي منتظران راستين شمرده شده است.
فلسفه سوم ـ منتظران راستين در فساد محيط حل نميشوند
اثر مهم ديگري كه انتظار مهدي دارد حل نشدن در مفاسد محيط و عدم تسليم در برابر آلودگيها است.توضيح اين كه هنگامي كه فساد فراگير ميشود و اكثريت يا جمع كثيري را به آلودگي ميكشاند گاهي افراد پاك در يك بنبست سخت رواني قرار ميگيرند، بنبستي كه از يأس اصلاحات سرچشمه ميگيرد.گاهي آنها فكر ميكنند كار از كار گذشته و ديگر اميدي به اصلاح نيست، و تلاش و كوشش براي پاك نگاهداشتن خويش بيهوده است، اين نوميدي و يأس ممكن است آنها را تدريجاً به سوي فساد و همرنگي با محيط بكشاند و نتوانند خود را به صورت يك اقليت صالح در برابر اكثريت ناسالم حفظ كنند و همرنگ جماعت نشدن را موجب رسوايي بدانند!
تنها چيزي كه ميتواند در آنها «اميد» بدمد و به مقاومت و خويشتنداري دعوت كند و نگذارد در محيط فاسد حل شوند اميد به اصلاح نهايي است، تنها در اين صورت است كه آنها دست از تلاش و كوشش براي حفظ پاكي خويش و اصلاح ديگران بر نخواهند داشت.
و اگر ميبينيم در دستورات اسلامي يأس از آمرزش يكي از بزرگترين گناهان شمرده شده است و ممكن است افراد ناوارد تعجب كنند كه چرا يأس از رحمت خدا اينقدر مهم تلقي شده، حتي مهمتر از بسياري از گناهان، فلسفهاش در حقيقت همين است كه گناهكار مأيوس از رحمت، هيچ دليلي نميبيند كه به فكر جبران بيفتد و يا لااقل دست از ادامة گناه بردارد، و منطق او اين است كه اكنون كه آب از سر من گذشته است چه يك قامت چه صد قامت! من كه رسواي جهانم غم دنيا هيچ است!، بالاتر از سياهي رنگ ديگر نباشد،آخرش جهنم است، من كه هماكنون آنرا براي خود خريدهام ديگر از چه ميترسم؟! و مانند اين منطقها...
اما هنگامي كه روزنة اميد براي او گشوده شود، اميد به عفو پروردگار، اميد به تغيير وضع موجود، نقطه عطفي در زندگي او خواهد شد و او را به توقف كردن در مسير گناه و بازگشت به سوي پاكي و اصلاح دعوت ميكند.
به همين دليل اميد را ميتوان همواره به عنوان يك عامل مؤثر تربيتي در مورد افراد فاسد شناخت همچنين افراد صالحي كه در محيطهاي فاسد گرفتارند، بدون اميد نميتوانند خويشتن را حفظ كنند.
نتيجه اين كه انتظار ظهور مصلحي كه هر قدر دنيا فاسدتر ميشود اميد ظهورش بيشتر ميگردد اثر فزايندة رواني در معتقدان دارد، و آنها را در برابر امواج نيرومند فساد بيمه ميكند؛ آنها نه تنها با گسترش دامنة فساد محيط مأيوس نميشوند بلكه به مقتضاي «وعده وصل چون شود نزديك * آتش عشق تيزتر گردد» وصول به هدف را در برابر خويش ميبينند و كوششان براي مبارزه با فساد و يا حفظ خويشتن با شوق و عشق زيادتري تعقيب ميگردد.
***
از مجموع بحثهاي گذشته چنين نتيجه ميگيريم كه اثر تخديري انتظار تنها در صورتي است كه مفهوم آن مسخ يا تحريف شود ـ همانگونه كه جمعي از مخالفان، تحريفش كردهاند و جمعي از موافقان مسخش ـ اما اگر به مفهوم واقعي در جامعه و فرد پياده شود يك عامل مهم تربيت و خودسازي و تحرك و اميد خواهد بود.
از جمله مدارك روشني كه اين موضوع را تأييد ميكند اين است كه در ذيل آية (وعدالله الذين آمنوا منكم و عملو الصالحات ليستخلفنهم فيالارض...)
«خداوند به آنها كه ايمان دارند و عمل صالح انجام ميدهند وعده داده است كه حكومت روي زمين را در اختيارشان بگذارد» از پيشوايان بزرگ اسلام نقل شده است كه منظور از اين آيه «هو القائم و اصحابه»: «مهدي (عج) و ياران او هستند».4
و در حديث ديگري ميخوانيم: (نزلت فيالمهدي): «اين آيه درباره مهدي(عج) نازل شده است».دراين آيه مهدي(عج) و يارانش به عنوان (الذين آمنوا منكم و عملوا الصالحات) «آنها كه ايمان و عمل صالحي دارند» معرفي شدهاند، بنابراين تحقق اين انقلاب جهاني بدون ايمان مستحكم كه هرگونه ضعف و زبوني و ناتواني را دور سازد، و بدون اعمال صالحي كه راه را براي اصلاح جهان بگشايد امكانپذير نيست. و آنها كه در انتظار چنين برنامهاي هستند هم بايد سطح آگاهي و ايمان خود را بالا ببرند و هم در اصلاح اعمال خويش بكوشند.
تنها چنين كساني هستند كه ميتوانند نويد شركت در حكومت او بخود دهند، نه آنها كه با ظلم و ستم همكاري دارند، و نه آنها كه از ايمان و عمل صالح بيگانهاند. نه افراد ترسو و زبوني كه براثر ضعف ايمان از همه چيز حتي از سايه خود ميترسند. و نه افراد سست و بيحال و بيكارهاي كه دست روي دست گذارده و در برابر مفاسد محيط و جامعهشان سكوت اختيار كرده و كمترين تلاش و كوششي در ره مبارزه با فساد ندارند. اين است اثر سازندة قيام مهدي(عج) در جامعة اسلامي.
پينويس:
1. محاسن برقي طبق نقل بحارالانوار، چاپ قديم، جلد 13، صفحه 136
2. كافي بنا به نقل بحار، ج 13، ص 137
3. كافي بنا به نقل بحار، جلد 13، صفحه 136
4. بحارالانوار قديم، جلد 13، صفحه 14
پنجشنبه 24 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[مشاهده در: www.ettelaat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 211]
-
گوناگون
پربازدیدترینها