واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: خبرگزاري فارس: يك روانشناس گفت: گاهي خانوادهها با دخالتهاي بيمورد، موجب بروز اختلاف بين زن و مرد شده و زمينههاي طلاق را فراهم ميكنند.
محمود ساعتچي در گفتوگو با خبرنگار اجتماعي باشگاه خبري فارس «توانا» اظهار داشت: وقتي يك پديده را زير ذرهبين ميگذاريم، بايد تمام عوامل مؤثر بر آن را بررسي كرده و تعيين كنيم كه اين عوامل، چه هستند.
وي با بيان اينكه در زمينه افزايش طلاق، عوامل متعددي وجود دارد كه از آن جمله ميتوان به عوامل اجتماعي، شغلي، خانوادگي، سياسي، اقتصادي و فرهنگي اشاره كرد، ادامه داد: گاهي زن و مرد به نوعي بيماري رواني، پريشاني روان و اختلال روانشناختي مبتلا هستند كه اين موضوع، خود از دلايل افزايش طلاق محسوب ميشود.
عضو هيئت علمي دانشگاه علامه طباطبايي گفت: وقتي يكي از زوجين (زن يا مرد) گرفتار پريشاني روان ميشوند، يكي از فرزندان نيز گرفتار بيماري رواني خواهد شد همچنين ارتباط اثربخش بين زن و شوهر مخدوش شده و موجب درگيري بين آنها ميشود.
ساعتچي بيان كرد: گاهي عوامل شخصيتي (تيپهاي شخصيتي) متفاوت در زن و مرد منجر به اختلاف ميشود، در حقيقت گاهي يكي از طرفين هيجان داشته و ديگري بسيار آرام است و اين موضوع موجب ميشود كه سازگاري آنها با يكديگر كم شود.
وي با بيان اينكه وقتي زن و شوهر با يكديگر از نظر شخصيتي تفاوت دارند، امكان برخورد و درگيريشان بيشتر ميشود، افزود: ممكن است زن، عاشق شوهرش باشد ولي مرد احساس عشق را نداشته باشد و شخصيت بيتفاوتي داشته باشد كه اين امر معمولاً موجب دور شدن و در نهايت جدايي ميشود.
اين روانشناس با بيان اينكه از عوامل مؤثر ديگر در افزايش طلاق، اخلاق پسنديده يكي از طرفين و اخلاق ناپسند ديگري است، گفت: در حقيقت يك نفر معتقد است كه نبايد داد و فرياد كرد ولي طرف مقابل دائماً داد و فرياد راه مياندازد و بسيار خودخواه و بد دهن است كه در اين مواقع زن و مرد از يكديگر فاصله بسياري پيدا ميكنند.
وي ادامه داد: گاهي نيز زن يا مردي كه شخصيت غيرمحدود داشته و علاقه دارد كه ياد بگيرد و واقعگرا باشد، در نقطه مقابل فردي قرار گيرد كه با او بسيار متفاوت است كه در اين صورت، مشكلات جبرانناپذيري پيش ميآيد و بيشتر اوقات به تفاهم نميرسند و بعد از مدتي درگيري پيدا ميكنند.
ساعتچي افزود: برخي از زنان و مرداني كه دچار پريشاني رواني هستند، ممكن است در آينده مشكلات خود را به خانوادهاي كه تشكيل خواهند داد، منتقل كنند و از جهات مختلف اعضاي خانواده را مورد آزار قرار دهند.
وي اظهار داشت: گاهي افراد خانواده زن يا مرد متوجه ميشوند كه او مواد مخدر مصرف كرده يا دزدي ميكند يا شخصيتي منفي دارد؛ به همين دليل ناچار به دخالت هستند و نميتوانند فرزند خود را رها كنند كه در حقيقت اين موضوع منطقي است ولي برخي اوقات اين دخالتها بيمورد است مانند اينكه والدين در خصوص انتخاب وسايل زندگي زن و شوهر دخالت ميكنند كه در اين مواقع دخالت بيمورد والدين و خانوادهها ممكن است، موجب جدايي زن و مرد شود.
اين روانشناس با بيان اينكه طلاق، يكي از بلاهايي است كه بر سر خانواده نازل ميشود، عنوان كرد: معمولاً طلاق زماني اتفاق ميافتد كه هيچ راه ديگري وجود نداشته و در صورت فشار عصبي شديد، فرد تصميم به طلاق ميگيرد كه اين فشار به فرزندان نيز منتقل ميشود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 284]