واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: خبرگزاري فارس: مادر كه قطرات اشك روي گونههايش نمايان بود، به پسر 30 سالهاش نويد داد كه ديگر گريه تمام شد و بايد لبخند بزنيم.
● گزارش تصويري مرتبط
------------------------------- به گزارش خبرنگار اجتماعي باشگاه خبري فارس «توانا»، پس از رسيدن پسر 30 ساله به مادر واقعياش، گفتوگويي كوتاه در مورد حس آن دو و صحبتهاي دلشان كه سالها انتظار اين موقع را ميكشيدند، گرفتيم.
زن كه حاضر نبود ثانيهاي دست پسرش را رها كند، گفت: شوهرم 3 سال به من وعده داده بود كه پسرم را پيدا ميكند و به من بازميگرداند ولي كاري نكرد؛ حاضرم بار ديگر با توافق پسرم با شوهرم زندگيكنم.
وي با چشماني اشكآلود كه حس مادرانه در آن نهفته بود، ادامه داد: شوهرم نيز از فرزندم بيخبر بود ولي هيچ كاري نكرد و دست روي دست گذاشت تا اين جدايي به 30 سال رسيد؛ ديگر نميخواهم گريه كنم چرا كه به آرزويم رسيدم و تنها ميخواهم به زندگي لبخند بزنم و اين دوران را جبران كنم چرا كه اين هديه و لطف الهي بود كه اين انتظار به پايان رسيد.
زن كه با دستاني لرزان، اشك چشمان پر از شوق خود را با گوشه چادرش پاك ميكرد و گاهي اشك را از گونه پسر برميداشت، گفت: حاضرم براي خوشحالي پسرم، دست به هر گذشتي زده و براي او جانفشاني كنم چرا كه عزيز و پاره تنم را به دست آوردم؛ شوهرم نيز بارها براي رجوع به من پيشنهاد داده ولي من تا به حال ثانيهاي به اين موضوع فكر نكردم ولي در حال حاضر به خاطر پسرم اين كار را خواهم كرد.
* السلام عليك يا علي بن موسي الرضا(ع)
پسر كه حاضر نبود به جز شكرگزاري، واژهاي بر زبان بياورد با اصرار در خصوص احساسش بعد از در آغوش كشيدن مادرش، گفت: فقط خداوند متعال را شكرگزارم كه مادرم را به من بازگرداند؛ السلام عليك يا علي بن موسي الرضا؛ امام رضا(ع) نعمتي بزرگ است و كسي را بيجواب نميگذارد.
وي ادامه داد: ديگر حاضر نيستم از مادرم جدا شوم و ميخواهم تا آخر عمر در كنارش بمانم و طعم تلخ اين 30 سال جدايي را به شيريني تبديل كنم.
پسر در پاسخ به سؤال ما كه اگر پدرتان اينجا بود، چه كار ميكرديد، افزود: هنوز به اين موضوع فكر نكردم و تنها ميخواهم در كنار مادرم از زندگي لذت ببرم...
زن در آخر با چهرهاي زجركشيده از اين همه سال دوري از جگرگوشهاش، گفت: از شوهر سابقم خواستم وقتي تصاوير پخششده از پايان انتظار من و پسرم را از تلويزيون مينگرد، مادرش در كنار او باشد البته چه طور ميشود به او گفت مادر!! در حالي كه حس مادري را 30 سال در من به حسرت گذاشت...
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 279]