تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 13 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):هیچ بنده ‏اى حقیقت ایمانش را کامل نمى ‏کند مگر این که در او سه خص...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803898094




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مطالبی که ارزش یکبار خواندن را دارند : مطالب جالب و خواندنی


واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: سلام
من این مطالب را از ایمیل هایی که برام میاد اینجا کپی میکنم و منبع این مطالب را نمی دونم امیدوارم که خوشتون بیاد

ارتباط الفبای فارسی با الفبای زندگی

الفبــــای زنــــدگی !


الف: اشتیاق برای رسیدن به نهایت آرزوها / ب: بخشش برای تجلی روح و صیقل جسم

پ: پویاپی برای پیوستن به خروش حیات / ت: تدبیر برای دیدن افق فرداها

ث: ثبات برای ایستادن در برابر باز دارنده ها / ج: جسارت برای ادامه زیستن

چ: چاره اندیشی برای گریز از گرداب اشتباه / ح: حق شناسی برای تزکیه نفس

خ: خودداری برای تمرین استقامت / د: دور اندیشی برای تحول تاریخ

‌ذ: ذکر گوپی برای اخلاص عمل / ر: رضایت مندی برای احساس شعف

ز: زیرکی برای مغتنم شمردن دم ها / ژ: ژرف بینی برای شکافتن عمق دردها

س: سخاوت برای گشایش کارها / ش: شایستگی برای لبریز شدن در اوج

ص: صداقت برای بقای دوستی / ض: ضمانت برای پایبندی به عهد

ط: طاقت برای تحمل شکست / ظ: ظرافت برای دیدن حقیقت پوشیده در صدف

ع: عطوفت برای غنچه نشکفته باورها / غ: غیرت برای بقای انسانیت

ف: فداکاری برای قلب های دردمند / ق: قدر شناسی برای گفتن ناگفته های دل

ک: کرامت برای نگاهی از سر عشق / گ: گذشت برای پالایش احساس

ل: لیاقت برای تحقق امیدها / م: محبت برای نگاه معصوم یک کودک

ن: نکته بینی برای دیدن نادیده ها / و: واقع گرایی برای دستیابی به کنه هستی

ه: هدفمندی برای تبلور خواسته ها / ی: یکرنگی برای گریز از تجربه دردهای مشترک


نازنین جون ممنون از مطالبی که نوشتی ، یعنی واقعا اینطوریه یا در خوشبینانه ترین حالت اینطوری می شه تعبیر کرد.

رمینا جون من فکر میکنم انتظاری که خدا از ما بنده هاش داره اینه ولی بعضی وقتها بعضی مسائل باشه میشه انسان از اصل خودش دور بشه .... چون خودم اهل عمل نیستم هیچی نمی تونم بگم

سلام نازنین عزیز

ممنون ... مطلب خیلی جالبی بود ... چه الفبای پر معنایی ... تمام درس زندگی توی نصف صفحه !!!

من فکر میکنم ... خداوند رب العالمین از بنده هاش به قدر سعی و توان و تلاش و کوشش اونها ازشون انتظار داره .... مطمئنا آدمها هم توان و قدرت شون با هم متفاوته ... پس فقط بکوشیم دامنه توان مون رو با کوشش بیشتر کنیم ... خداوند هم میدونه که شاید ما نمره مون بیست نشه ولی حتما می تونه ببینه که چقدر تلاش کردیم و نمره رو به تلاش ما میده .... وقتی هم تلاش کردیم...وجدان مون راحته ... این یکی از رموز ساده زندگی بشره ...

و خوشحالم که از امروز رفتی توی کار الف - ب - ت - ث و ................

مرسی نازنین جون خیلی جالب بودش برام

شیطان جنس كهنه می فروشد

شیطان می خواست كه خود را با عصر جدید تطبیق بدهد، تصمیم گرفت وسوسه‌های قدیمی و در انبار مانده‌اش را به حراج بگذارد. در روزنامه‌ای آگهی داد و تمام روز، مشتری ها را در دفتر كارش پذیرفت.
حراج جالبی بود: سنگ‌هایی برای لغزش در تقوا، آینه‌هایی كه آدم را مهم جلوه می‌داد، عینك‌هایی كه دیگران را بی‌اهمیت نشان می‌داد. روی دیوار اشیایی آویخته بود كه توجه همه را جلب می‌كرد: خنجرهایی با تیغه‌های خمیده كه آدم می‌توانست آن‌ها را در پشت دیگری فرو كند، و ضبط صوت‌هایی كه فقط غیبت و دروغ را ضبط می كرد.
شیطان رو به خریدارها فریاد می زد: "نگران قیمت نباشید! الان بردارید و هر وقت داشتید، پولش را بدهید."
یكی از مشتری‌ها در گوشه‌ای دو شیء بسیار فرسوده دید كه هیچكس به آن‌ها توجه نمی‌كرد. اما خیلی گران بودند. تعجب كرد و خواست دلیل آن اختلاف فاحش را بفهمد.
شیطان خندید و پاسخ داد: "فرسودگی‌شان به خاطر این است كه خیلی از آن ها استفاده كرده‌ام. اگر زیاد جلب توجه می كردند، مردم می‌فهمیدند چه طور در مقابل آن مراقب باشند.
با این حال قیمت شان كاملاً مناسب است. یكی شان "شك" است و آن یكی "عقدة حقارت". تمام وسوسه‌های دیگر فقط حرف می‌زنند، این دو وسوسه عمل می كنند."

[b]دوستان عزیز من این مطالب را از ایمیل هایی که گروههای مختلف برام ارسال می کنن اینجا کپی میکنم تا دوستان عزیز آشپزآنلاینی هم از این مطالب استفاده کنند و امیدوارم بقیه دوستان هم مطالب اشخاص و سایت های دیگر را به نام خودشون اینجا کپی نکن و حداقل اشاره کوچیکی داشته باشن که مطالب از خودشون نیست .


نيايش با خدا

I asked god to take away my habit
God said : no it is not for me to take away, but for you to give it up[/color]

از خدا خواستم عادت های زشت را ترکم بدهد
خدا فرمود : خودت باید آنها را رها کنی


I asked god to make my handicapped child whole
God said : no, body is only temporary
از او درخواست کردم فرزند معلولم را شفا دهد
خدا فرمود : لازم نیست، روحش سالم است، جسم هم که موقت است


I asked god to give me happiness
God said : I give you blessings happiness is up to you

گفتم مرا خوشبخت کن
خدا فرمود : نعمت از من، خوشبخت شدن از تو

I asked god to make my spirit grow
God said : no, You must grow on your own but
i will prune you to make you fruitful

از او خواستم روحم را رشد دهد
خدا فرمود : نه تو خودت باید رشد کنی،
من فقط شاخ و برگ اضافی ات را هرس می کنم تا بارور شوی

I asked god for all things that i might enjoy life
God said : I will give you life, so that you may enjoy all things

از خدا خواستم کاری کند که از زندگی لذت کامل ببرم
خدا فرمود : برای این کار من به تو زندگی داده ام

I asked god to help me love others as much as he loves me
God said : Ahah, finally you have the ide

از خدا خواستم کمکم کند همان قدر که او مرا دوست دارد من هم دیگران را دوست بدارم
خدا فرمود : بالاخره اصل مطلب دستگیرت شد

نازنین جون ممنون از مطالب جالبت خیلی قشنگ بود

هیوا جون خوشحالم که خوشت اومده

چای و دوستان
دوستی با بعضی آدمها مثل نوشیدن چای کیسه ایست هول هولکی و دم دستی.
این دوستی ها برای رفع تکلیف خوبند اما خستگی ات را رفع نمی کنند.
این چای خوردنها دل آدم را باز نمی کند خاطره نمی شود فقط از سر اجبار می خوریشان که چای خورده باشی به بعدش هم فکر نمی کنی...

________________________________________

دوستی با بعضی آدمها مثل خوردن چای خارجی است.پر از رنگ و بو .
این دوستها جان می دهد برای مهمان بازی ، برای جوکهای خنده دار تعریف کردن و برای فرستادن اس ام اس صد تا یک غاز.
برای خاطره های دم دستی.
اولش هم حس خوبی به تو می دهند.
این چای زود دم خارجی را می ریزی در فنجان بزرگ ؛می نشینی با شکلات فندقی می خوری و فکر می کنی خوشبحال ترین آدم روی زمینی.
فقط نمی دانی چرا باقی چای که مانده در فنجان بعد از یکی دوساعت می شود رنگ قیر یک مایع سیاه و بد بو که چنان به دیواره فنجان رنگ می دهد که انگار در آن مرکب چین ریخته بودی نه چای...!!!

________________________________________

دوستی با بعضی آدمها مثل نوشیدن چای سر گل لاهیجان است.باید نرم دم بکشد.باید انتظارش را بکشی.
باید برای عطر و رنگش منتظر بمانی باید صبر کنی آرام باشی و مقدماتش را
فراهم کنی
باید آن را بریزی در یک استکان کوچک کمر باریک خوب نگاهش کنی ، عطر ملایمش را احساس کنی و آهسته جرعه جرعه بنوشی اش و زندگی کنی ...

نازنین جون مطالب مفید و قشنگی گذاشتی دستت درد نکنه


مرسی صباجونم خوشحالم خوشت اومده عزیزم ناراحتیت برطرف شد ؟ انشاءالله دلت همیشه شاد و لبت خندون باشه

وقتي به كسي كه تو را خلق كرده مي اندشي چه ميگويي؟
تامی به تازگی صاحب یک برادر شده بود و مدام به پدر و مادرش اصرار میکرد که او را با برادر کوچکش تنها بگذارند. پدر و مادر می ترسیدند تامی هم مثل بیشتر بچه های چهار پنج ساله به برادرش حسودی کند و به او آسیبی برساند. برای همین به او اجازه نمیدادند با نوزاد تنها بماند. اما در رفتار تامی هیچ نشانی از حسادت دیده نمیشد، با نوزاد مهربان بود و اصرارش برای تنها ماندن با او روز به روز بیشتر میشد.

بالاخره پدر و مادرش به او اجازه دادند.
تامی با خوشحالی به اتاق نوزاد رفت و در را پشت سرش بست. تامی کوچولو به طرف برادر کوچکترش رفت، صورتش را روی صورت او گذاشت و به آرامی گفت: داداش کوچولو، به من بگو خدا چه شکلیه؟ من کم کم داره یادم میره!

فکر نمیکنم کسی یادش بیاد نه؟

من که یادم نیست !
" اما منظورم از این داستان این نبود که حالا فکر کنیم که اصلاً خدا چه شکلیه و اونموقع چه خبر بوده ...

هدفم یک چیز بود. آیا یادتون هست آخرین باری رو که وقت ملاقاتی رو با خدا داشتید؟ اون موقع در مورد چه چیزی صحبت میکردید؟ بعضی وقتها انقدر ازش گذشته که اصلاً یادمون نمیآد کی بوده و در مورد چی بوده!!


ما در دنیایی زندگی میکنیم که 99 درصد فکر ما رو اسیر خودش میکنه. اما یادتون باشه دوستان خوبم. خدا همیشه به ما فکر میکنه. این یکم بی لطفیه اگر ما یکم به خدا فکر نکیم. شاید خدا امروز دلتنگ ما باشه. نمیدونم برای شما تا حالا پیش اومده که انقدر دلتنگ کسی بشید که حاضر باشید فقط یک لحظه صداش رو بشنوید که به شما میگه سلام. یا زنگ بزنه و فقط بگه الو
نذارید روزی بشه که دل خدا انقدر برای شما تنگ بشهیکم صداش بزنیم.

تا فردا، اگه صدامون کرد حداقل صداش رو یادمون نرفته باشه!!! "

امشب این ایمیل و خوندم خیلی خوشم اومد اینجا میزارم شاید یکی پیدا بشه که دلش واسه خدا تنگ شده باشه

مرسی نازنین جون خیلی جالب بودن

با احترام - مهناز

نازنین جون راستش و بگم نه دلم بدجوری گرفته مدام اشکام سرازیره کاش کودکی بیش نبودم
چندین بار درد دلمو نوشتم هی پاک شده بدتر اعصابمو بهم ریخته ولی بازم سعی میکنم اخه تنها جای
که میتونم درد دل کنم همین جاست






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آشپز آنلاین]
[مشاهده در: www.ashpazonline.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2950]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن