خودخواهی : مشکلات بزرگ در عین حال کوچک

واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: سلام عزیزان
یک سواله که مدتها توی ذهنم هست و خیلی در مورد آن فکر کردم .... شاید هم عکس العل های متفاوتی در قبال اون نشون دادم اما به نتیجه ای نرسیدم!
می خوام بدونم که با خوخواهی بعضی از آدم ها چه باید کرد؟؟؟

سلام لادن جان

چه عجب ... انشاالله خوب و خوشی ...

هنوز هم ... کماکان منتظر ایمیل هات هستم خانمی ....

در مورد خودخواهی یا هر صفت خوب یا بد دیگه ....اول باید این صفت تعریف بشه .... صرف اینکه ما برداشت صفتی رو از رفتار کسی بکنیم خیلی درست نمیتونه باشه ....

شاید من کسی رو خودخواه بدونم ولی با توجه به تعاریف مشخص و موجود اثبات بشه که من " خود م " خودخواه بشمار میرم !! و طرف اتفاقا منو منتسب به این صفت بکنه ؟!! ...... و یا شاید برداشت من از خودخواهی درست نباشه .....

میشه کمی کوتاه بنویسی که به نظر تو آدم خودخواه چگونه آدمی است و چه مشخصاتی رو داره ؟ دوستان هم هم اگه نظر بدن به همه مون کمک می کنن ....

پست جالبی بود لادن جان ....ادامه بده ....

سلام به همه عزیزان
شبنم جان مثل همیشه اولین نفری هستی که به کمک شتاتی و جواب منو دادی ، ممنون.باور کن از لحاظ کاری خیلی گرفتارم. حتما برات میل می زنم.
واما در مورد خودخواهی ، بهتره اول این مسئله رو روشن کنم و از خودم شروع می کنم:

به نظر من آدم خوادخواه اون کسی هست که قدردان محبت کسی نیست.محبت کسی رو درک نمی کنه و فکر می کنه که دیگران وظیفه دارند که به او خدمت کنند. شایدهم متوجه نیست و ی اینکه متوجه هست و این درد بزرگ نمی ذاره که بدونه دور وبرش چه می گذره و یا هم بویی از محبت نبرده
مثلابه کسی میگی که فلان جا دعوت داری اما به دلیل شرایط کاری که تو داری منتظرند تا این مهمانی رو برای اون روز خاص ترتیب بدندو به جای درک این مطلب که به خاطر تو همه و میزبان صبر می کنند تا تکلیف تو روشن بشه، بگی حالا ببینم که کار جانبی دیگه ای ندارم که بگیم اون روز بندازند یا نه؟ به جای درک این محبت و گفتن اینکه بگو به خاطرمن برنامشون رو تغییر ندند و تمام تلاشم رو می کنم...............
من می خوام بدونم مگه معنی عشق ازخود گذشتن و دیگه من نبودن نیست؟ مگه معنیش ایثار و فداکاری نیست؟ اگه هرکس بخواد من خودش باشه وجایی برای ماشدن نذاره؟!!...............
اصلا همه اینها هم که نباشه ، درک محبت و لمس مهربانی آدم ها اون هم از نوع فامیل جایی نداره؟

سلام خانمای با حاااال

شرمنده که اینو میگم ولی به نظر من این شخصی که میگین آدم خودخواهیه در واقع خودخواه نیست بی هنره
بلد نیست حرفش رو خوشگل بیان کنه
بعضی کارا هستن که نمیشه موکول به وقت دیگه بکنی یا وقتی پیش میان مجبوری قول وقرار ها رو کنسل کنی این شخصی که شما ازش به عنوان خودخواه یاد میکنی در اصل هنر بیان حرف و مسئولیتش رو به شکل زیبا نداره می تونه این موضوع رو طوری بیان کنه که شما یا هر کسی دیگه که باشه بفهمه که مسئولیتش یه جایی بد جوری تو منگنه گذاشته و نمی تونه اونو نادیده بگیره

خودخواه اونیه که برای منفعت خودش منفعت دیگران رو زیر پا میذاره و خودش رو بدون توجه به دیگران بالا می کشه و توجهی هم به اطرافیانش نداره

ولی هستند کسانی که برای یه منفعت مشترک دارن تلاش می کنن ولی اون کسی که تو این منفعت مشترکه درک نمی کنه و فکر می کنه طرفش خود خواهه

امیدوارم که خوشبخت باشید

لادن جان سلام عزیزم

میدونی تعریفی که در مورد خودخواهی دادی کمی نامتناسب با این موردی بود که در باره اش نوشتی ... این تعریفی که نوشتی بیشتر معنای ناسپاسی و قدرناشناسی میداد ....
تعبیر نیما از خودخواهی و جوابی که داده خیلی پخته و جالب بود ...
.اگه درست متتوجه شده باشم .... کسی دعوتی کرده و طرف مقابلت هنوز جواب نداده و بهانه ای آورده و دیگرون رو منتظر گذاشته ....
لطفا کمی واضح تر بگو .... فکر کنم من بد جوری قاطی کردم ...؟؟!!!

انتظارت چی بوده که برآورده نشده ؟؟

موفق باشی

سلام
لادن عزيز

گاهي اوقات كلمه ها و اصطلاحات ذاتا براي مفاهيم ديگه اي درست شدن و برداشت ما از اونا چيز ديگري است

خودخواهي همونطور كه نيما گفته در نظر گرفتن منفعت شخصي در انجام فعاليت ها است غرور با خود خواهي متفاوته و همين طور خويشتن خواهي
اون چيزي كه در فرهنگ انسانيت مطروده خويشتن خواهي افراطي است كه به خود خواهي منتهي مي شه و غرور بي جا كه مفهوم تكبر رو تو خودش جا مي ده

گاهي اوقات ادماي اطراف ما اونقدر دل مشغولي دارند كه اطرافشونو نمي بينند نه اينكه نخوان ببينند اكثر آقايون اين طوريند به ويژه اونايي كه داراي مشاغل آزاد هستند و يا مشخصا تو بخش تجاري فعالند تمام توجه اونا به نوسانات بازاره و اوضاع خودشونو تو اون مي سنجند

رفتار آدما رو بايد تو ظرف زمان و مكان سنجيد و دنبال صفات عناد و تعمد توي رفتارشون گشت اگه هيچ نشونه اي از اين ها رو نديدي بدون كه اين آدم خود خواه نيست درگيره

ولي آدم خود خواه با عمد اين كار رو انجام مي ده و يا از سر لجبازي اين كار رو مي كنه خلاصه براي عدم قدر داني دليل داره
آدم درگير دليل نداره و وقتي آگاه مي شن از عواقب رفتارشون نشانه هاي شرمندگي و ناراحتي رو تو چهره اشون مي بيني حتي اگه به زبون نيارن چون واقعا نفهميده و قصدش اين نبوده
اگه اين آدم همسرمون يا فرزندمونه بايد مكانيزم هايي رو پيش بيني كنيم تا به موقع به اونا هشدار هاي لازم رو بديم و خلاصه مانع از اين بشيم كه اين رفتار براشون عادي بشه متاسفانه بعد از گذشت مدتي از زمان اين آدما در مقابل تذكرات اطرافيان به ستوه امده و جبهه گيري مي كنن و آخرش مي گن من اين طوريم مي خواي بخواه نمي خواي نخواه ؟ و بعد ما بهش صفت خود خواه رو مي ديم در حالي كه واقعا اين طوري نيست در مقابل گير هاي سه پيچ اطرافيا اين جوري شدن
ببخشيد خيلي حرف زدم ( متن نوشتم)
موفق باشيد

سلام دوستان

ببین لادن جان
تا مشکل باز نشه و بسط داده نشه ...از دست مون کاری برنمیاد . با ایهام و ابهام نمیشه مسئله رو باز کرد و کمک به حلش کرد . باید واضح توضیح داده بشه .

شکر خدا همه دوستان در مباحث شرکت فعالانه دارن و قصدشون کمکه و هر نظری یک دریچه رو به روی عزیزان باز میکنه ... مشورت هم فلسفه اش همینه و بهره بردن از تجربیات دوستان ... اگه خودمون به حل کردن مسئله کمک نکنیم معجزه نمیشه ... تا حرف نزنیم نقاط ضعف به چشم نمیاد تا بتونیم گره ها رو بگشاییم .

خودماهم که بزرگتریم در این سن مشکل داریم ولی لزوما مشکل ما نظیر مشکل شما نیست و به گونه ای دیگره ... همه مشکل دارن . هیچکس بدون مشکل نیست ...

ولی برای حل و رفع اون باید کمی بیشتر وقت بذاریم ... چند کلمه کوتاه و مبهم در موردش حرف زدن نمیتونه به رفعش کمک کنه ... تردید نکن ... گاهی منشا تمامی مشکلات فقط و فقط سوء تفاهمه . گاهی تصمیم گیری یا قضاوت عجولانه و گاهی هم صفات ناپسند ما و اطرافیان ...

ولی شکر خدا برای همه مشکلات راه حل وجود داره ... دور از جون همه ... این فقط مرگه که لاینحله ...که خدا نصیب نکنه ....

وگرنه همه مشکلات دیگه رو میشه از پیش پا برداشت و یا کمرنگش کرد تا راحت تر بشه تحملشون کرد ... ما آدمها باید اول نحوه فکر کردمون رو در مورد مسایل موجود در زندگی تغییر بدیم .
اگه منتظریم که دیگران تعییر کنند و یا این تحول رو در زندگی ما بوجود بیارن سخت در اشتباهیم !!! در واقع فقط جزء نباتات یا جامدات ایم !!!!

شاید اونی که تو خودخواهی فکر میکنی - به واقع چیز دیگه ای باشه و تعبیر مریم عزیز بسیار جالبه ...
بله گاهی نحوه عملکرد ماست که باعث رسیدن به اون نقطه میشه که طرف دیگه حاضر نیست قدمی برداره و نهایتا همین رو میگه که بله ..من خودخواهم و دست از سرم بردار ...در حالیکه واقعا اینطور نیست ...آیا خودت رو جای اوهم گذاشتی ؟ آیا مشکلات او رو هم در نظر داشتی ؟ مطمئنی که یکطرفه به قاضی نرفته ای ؟

در ضمن نباید زود برید و از پا در اومد و خسته شد ...باید صبور بود ...باید سختی ها رو به جان خرید و برای رسیدن به نقطه مشترک زحمات زیادی رو متحمل شد ...

شما هنوز اول راهین ...و این چنین خسته از رفتن ...؟!! باقی راه رو پس کی باید بره ؟؟!! آیا انرزی باقی مونده ؟؟؟ از کجا باید بیارین این انرزی رو ؟؟!!

از حرف زدن نهراسین ...خصوصا از گفتگو باهم ...
از درد دل کردن نهراسین .... اگه باید کمکی بشه ...اول باید حرفی زده بشه تا مشکل مشخص بشه ...

موفق باشین

سلام دوستان گلم
شاید اشتباه من در گفتار بود که اسمش رو خودخواهی گذاشتم و همون قدرناشناسی کفایت می کرد.
اما از نظر من قدرناشناسی هم نوعی از خودخواهیه... آدم خودخواه چون به غیر از خودش هیچ کس و هیچ چیزی رو نمی بینه، پس نمی تونه شکرگزار خوبیهای دیگران باشه.
آقا نیما کسی که برای منفعت خودش و اونهایی که بهش وابسته هستند، به دیگران بی توجهی نشون می ده اسمش چه می تونه باشه به جز خودخواهی؟؟؟؟؟
فکر می کنید برای عدم قدرناشناسی چه دلیلی وجود داره؟ می دونم که هیچ دلیلی نداره به جز عادت وکسب در محیط خانواده و اجتماع و حال اینکه چگونه می توان تغییرش داد؟
می دونم که وقتی آگاه می شه میگه قصدم این نبود ولی حتی اگر ناآگاهانه هم باشه خطرناکه. بله
سوء تفاهمه اما درسته که هر بار مطرح بشه و همین جواب شنیده بشه و یا به قول خانم شریفی تکراری بشه و درآخر جواب بدتری مثل منت گذاشتن و همینه که هست و ....شنیده بشه؟
دلم می خواد که همان لحظه هشدارهای لازم رو بدم امام می ترسم به جدال و موضع گیری کشیده بشه.
خوب اگر هم جواب ندم و با این قضیه کنار بیام درسته؟
فرض کنید خودتون رو هم همیشه جای اون شخص می ذارید اما هرگز به خواتون اجازه نمی دید که حرکات این شخص رو انجام بدید، آن وقت چه می کنید؟
اگر این تفاوت فرهنگه پس قطه مشترک کجاست ؟ کجاست؟ کجاست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
حالا سوالم اینه که با آدم های قدرناشناس که به هیچ صراطی مستقیم نیستند چه باید کرد؟

یکی بزن تو سرش آدم شه (شوخی کردم نری بزنی تو سرش فردا طلاقت میده میای خر منو می چسبی که تو گفتی)

شاید نمی خواد رابطه داشته باشه با خانواده ی شما
احتمالا داره بهونه میاره
شاید یه چیزی هست که اذیتش می کنه
بابا دیوونه نیست که اگه یه جایی بهش خوش می گذره با هیشکی مشکل نداره یا چیزی اذیتش نمی کنه بگه نمیاد (یه چیزی هست برو بگرد اونو پیدا کن)

عزت زیاد

لادن جان سلام

دریک زندگی مشترک اوایل هر دو طرفی که عاشق هم نبودن و چشم بسته تصمیم به شروع زندگی نگرفته اند و در واقع به طور سنتی ازدواج کردن معمولا سعی در به اثبات رسوندن خودشون و رسم و رسوم – عادات و عقایدشون دارن ...بعضی ها کورکورانه و متعصبانه و برخی کمی راحت ترن و زیاد به این مسئله حساسیت نشون نمیدن .این مسئله دقیقا مثل عادات غذایی افراده و یک مقداریش یه محیط تربیتی و خانواده و فرهنگ شهر و طایفه برمیگرده و تا حدی خلق و خوی ذاتی افراده .......

متوجه شدی که افرادی وجود دارن حتی حاضر نیستن غذایی که تا به حال تو خونه شون پخته نشده امتحان کنن و با لجاجت تمام حتی ابراز تنفری آشکارا دارن صرفنظر از اینکه مهمان اند و این ابراز عقیده سرسختانه در برابر میزبان بسیار غیر مودبانه هم هست ! یعنی چیزی که دوست ندارن رو حتی به دیگرون تحمیل هم میکنن و ایراد هم میگیرن ...
البته کم رنگ و پر رنگ داره و به رفتار ها و تعاملها با دیگرون هم تعمیم پیدا میکنه ... حالا ما اصلا ایرادی نمی گیریم و نمی گیم که این عادات درستن یا نادرست . نمی گیم منطقی ان یا غیر منطقی .....ولی به هرحال برخی افراد اوایل زندگی تلاش میکنن تا این عادات رو کسی نتونه زیر سوال ببره و ازشون انتقاد کنه و سرسختانه از این عادات خود دفاع میکنن .

گاهی بستگی به این داره که طرف فرزند بزرگتر باشن یا کوچکتر .... اولی باشن یا ته تغاری ..... یک یکدونه باشن یا چند خواهر و برادر داشته باشن .(گفتم گاهی ...نه همیشه ...!! )
معمولا فرزندان بزرگتر ( پسرها ) روحیه انتقاد پذیری ندارن – دیرتر ارتباط ایجاد میکنن ....چون همیشه انتظار داشتن همه فرزندان دیگه تو خونه ازشون تبعیت کنن .... یکی یه دونه ها هم که عادت زیادی به تعامل ندارن ...چون همیشه تنها بودن و محور ...... اینها همه در روابط اجتماعی و زناشویی تاثیر دارن .....

دیدین که ته تغاری ها معمولا بچه های خونگرم تری هستن .... با دیگرون راحت تر دوست میشن . چون تعامل با دیگرون رو بیشتر تمرین کردن.....البته نمیشه همه رو با یک چوب راند و استثنا هم وجود داره .... فکر کنین یه پسری که در خانواده اولین فرزند بوده - با یه دختر که یکی یه دونه بوده .... میخوان باهم زندگی زناشویی رو شروع کنن .....!!! ؟؟؟

هرگونه تلاشی در جهت انتقاد یا اشاره و یا گوشه و کنایه در مورد آنها باعث ایجاد کدورت و ناراحتی میشه . این عمده ترین نکته ایجاد اختلاف در میان زوجهاست ! حتی اگه منظور شما این هم نباشه – هرگونه حرف و حدیثی که این نکته رو به ذهن اونها القا کنه که تربیت خانوادگی یا رسوم اونها زیر سوال میره – بنای ناسازگاری با طرف مقابل گذاشته میشه و اگه خانواده ها و اطرافیانی که ارتباط نزدیکی با آنها دارن هم به این تنش ها دامن بزنن – کشمکش ایجاد میشه و اختلاف بالا میگیره .

البته هیچکس منکر تفاوتهای فرهنگی و نحوه تربیت متفاوت نیست ولی اینکه در برابر تفاوتها چقدر جبهه بگیریم و به اون دامن بزنیم بسیار مهمه ....

گاهی متوجه نیستیم و حرفهامون این دهنیت رو در طرف ایجاد میکنه و عکس العمل شدیدی به چشم میخوره .و گاهی این طرفه که میخواد تلافی کنه و در واقع نشون بده که این فرهنگ شما و یا خانواده شماست که نادرسته و تنش رو به مسایل دیگه مرتبط میکنن و جای دیگه تلافی میشه ..!!!

شاید اصلا موضوع ربطی به دعوت و مهمونی و این حرفها نداره !!! باید پیدا کنی مشکل کجاست ؟! گیر کار کجاست ؟ که اینجا به هم رسیدین و سر باز کرده ؟ شاید عصبانی بودی و حودت متوجه نبودی و بدجور مطرح کردی یا از موضوع دیگه ای ناراحته ؟ ؟؟!!

موفق باشی عزیزم

سلام
لادن جون
اينكه آدما قدردان محبتي نيستند به اين دليله كه احساس نمي كنند مورد لطف و عنايت هستند
گاهي وقتا اونقدر ما به يكي لطف مي كنيم كه امر به طرف مشتبه مي شه كه اين وظيفه است و محبت نيست
گاهي وقتا بدليل تكبري كه دارند رفتار هاي توام با محبت را وظيفه مي پندارند
گاهي وقتا بدليل اينكه مي خوان اعتراض كنند به لطف هاي بيش از حد اطرافيان اين طوري رفتار مي كنند كه طرف از كارش دست بكشه
گاهي وقتا اونقدر دل مشغولي دارن كه نسبت به محبت و بي محبتي بي تفاوتند
گاهي وقتا يه كدورت يه دلخوري كه ممكنه حتي مشمول زمان هم شده باشه و اصلا به چشم شما نياد ولي طرفو حسابي به هم ريخته و به خاطر همين نمي تونه قدر دان محبت فردي باشه كه ازش دلخوره و يا نسبتي با كسي داره كه ازش دلخوره

با شبنم جون و نيما موافق هستم بايد دليله اين كار اونو فهميد و با توجه به دليل اون تصميمات مناسب را اتخاذ كرد و گرنه مشكل را رفع نمي كنيم بهتره ذهنيتتون رو منفي نكنيد و يه تنه به قضاوت ننشينيد

موفق باشيد

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آشپز آنلاین]

[مشاهده در: www.ashpazonline.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 544]