واضح آرشیو وب فارسی:مردم سالاری: نقدي بر فيلم ديوار بازگشت ستاره
فيلم ديوار، يازدهمين فيلم محمد علي طالبي، همچون فيلم هاي ديگرش، فيلمي ساده و واقعي است.
كارنامه كاري طالبي، موفق بودن او را تاييد مي كند. برنده جايزه جشنواره بين المللي حيدر آباد در سال 1997 براي فيلم كيسه برنج به عنوان بهترين فيلم، جايزه ويژه جشنواره فيلم بانكوك در سال 2000 با عنوان فيل طلا يي براي فيلم بيد و باد و كسب دو جايزه زيتون طلا از جشنواره المپياي يونان و جوايزي ديگر ازجشنواره هاي اوكراين، شيكاگو، برلين و جشنواره هاي فيلم فجر و كودكان و نوجوانان اصفهان.
سبك كاري طالبي تقريبا مشابه با ابوالفضل جليلي و مجيد مجيدي است.
استفاده از يك فضاي كاملا رئال، استفاده از نا بازيگر و بازيگران نوجوان و سوژه هاي جديدي كه براي تماشاگر قابل لمس هستند و از دل جامعه گرفته شده اند.
ديوار روايتگر زندگي خانواده اي است، از طبقات پايين و كم درآمد جامعه. شغل پدر خانواده موتور سواري در ديوار مرگ در مراكز تفريحي بود كه در اثر يك حادثه، البته در خارج از محيط كار، كشته شده كه در فيلم فقط سرگذشتش شنيده مي شود و به جز يك فلا ش بك، حضوري در فيلم ندارد. اما داستان از جايي آغاز مي شود كه خانواده او مي خواهند براي گذراندن زندگي كسب درآمد كنند، مادر خانواده با بازي آزيتاحاجيان، يك دختر به نام ستاره با بازي گلشيفته فراهاني و يك پسر به نام شهاب با بازي مهرداد صديقيان دارد كه با هم زندگي مي كنند. شهاب راه پدر را دنبال مي كند. دوست پدر آنها محمود، با بازي محمد كاسبي گرداننده مكاني است كه قبلا پدر شهاب در آنجا موتورسواري مي كرد و حالا خود او راه پدر را ادامه مي دهد، اما نمي تواند به خوبي پدرش اين كار را انجام دهد و تماشاگر جذب كند. محمود از اين شرايط راضي نيست، آنها درآمد خوبي ندارند. از طرفي ستاره با اين كه دختر است ولي به كار پدرش علا قه دارد. تا اين كه در يكي از نمايش ها در ديوار مرگ، شهاب دچار حادثه مي شود و پايش مي شكند. ستاره هم كه مي بيند تنها نان آور خانه آسيب ديده به فكر كار كردن مي افتد، سراغ آگهي روزنامه ها مي رود و انواع كارهاي سخت و مردانه. اما از آنجا كه كاري پيدا نمي كند و از طرفي دنبال يك كار شرافتمندانه و حلا ل مي گردد، به فكر كار ديگري مي افتد آن هم چه كاري بهتر از شغل پدر و برادرش كه از بچگي به آن علا قه داشته، اما طبيعتا در ابتدا با مخالفت محمود مواجه مي شود. در ادامه و با سماجت و اصرار ستاره، محمود كه به استعداد و علا قه او پي مي برد راضي مي شود كه در اين مدت كه شهاب خانه نشين شده، ستاره به جاي او در ديوار مرگ، موتور سواري كند. ستاره اين كار را مخفيانه انجام مي دهد، تا اين كه خانواده اش متوجه مي شوند و به مخالفت مي پردازند، مخصوصا شهاب كه به او حسادت مي كند و از طرفي غيرتش اجازه نمي دهد كه خواهرش اين كار را انجام بدهد. اما با اتفاقاتي كه مي افتد و موفقيت هايي كه ستاره كسب مي كند، مادر و برادرش راضي مي شوند و او را در اين راه ياري مي دهند. اين مساله يعني موتورسواري يك دختر آن هم در ديوار مرگ باعث شهرت و محبوبيت ستاره مي شود تا اين كه موانعي سر راه او قرار مي گيرد و جلوي كارش گرفته مي شود.
اما در پايان فيلم و در اوج نااميدي ستاره، مي بينيم كه او دوباره و اين بار با فكري جديد به ديوار برگشته ...
دستمايه اصلي فيلم يعني موتورسواري يك دختر در ديوار مرگ هم اكنون در همين شهر تهران تحقق يافته و مدتهاست كه انجام مي شود. اما رفتن به سراغ اين سوژه و نگارش آن توسط محمدعلي طالبي و شيرين بينا كار جالبي بود. در طول فيلم، تماشاگر با شخصيت هاي داستان همراه مي شود و احساس خستگي نمي كند. چون قصه، قصه جديدي است. بازي ها همه يكدست و زيباست. حتي معصومه ميرحسيني كه نقش دوست ستاره را بازي مي كند و در متن اصلي قصه حضور ندارد، خيلي روان بازي مي كند. اين يكي از هنرهاي كارگردان است، كه با استعداد ميرحسيني تلفيق شده است. محمد كاسبي تيپ هميشگي خود را گرفته و تقريبا مانند ديگر كارهايش بازي مي كند. چه از نظر تيپ ظاهري و چه از نظر نوع بازي. اما او مثل هميشه خوب و قابل تحسين كار مي كند. آزيتا حاجيان هم مانند هميشه بدون نقص بازي مي كند. از آن دسته بازيگراني است كه در تمام نقش ها خوب جا مي افتد و مي درخشد، گرچه در اين فيلم جزو نقش هاي مكمل بود و كسي در حاشيه، اما همان صحنه هاي ناب و زيباي ارتباط با دخترش را به خوبي خلق كرد. مهرداد صديقيان (شهاب) هم فوق العاده خوب بود. او كه تجربه بازي در فيلم اتوبوس شب به كارگرداني كيومرث پوراحمد را در قالب يكي از نقش هاي اصلي و در كنار بزرگاني چون خسرو شكيبايي و محمدرضا فروتن دارد، در اين فيلم هم مانند اتوبوس شب موفق بود و نشان داد كه مي تواند به بازيگر بزرگي تبديل شود. بازي او مقابل گلشيفته فراهاني و آزيتا حاجيان خيلي راحت و روان بود و چيزي كم نداشت. البته نبايد حضور و راهنمايي هاي كارگردان را ناديده گرفت.
كارگرداني كه در بازي گرفتن از اين نوع بازيگران تبحر دارد.
اما بازي گلشيفته فراهاني كه همانند گذشته زيبا بود و در عين حال يك فرق بزرگ با ديگر كارهايش داشت آن هم اين بود كه در اين فيلم او به تنهايي بار فيلم را بر دوش مي كشيد. بازي هاي زيباي بازيگران اين فيلم به هيچ عنوان كمرنگ نيست، اما همان طور كه در تبليغات و بيلبوردهاي خيابان ها نيز ديده مي شود، گلشيفته فراهاني به تنهايي عامل موفقيت فيلم در گيشه است. اتفاقي كه براي او قبلا پيش نيامده بود و با توجه به سن و سالش هم جالب است هم به حق.
گلشيفته فراهاني بازيگري است كه برخلا ف خيلي از همكاران خود، به جاي اهميت دادن به ظاهرش، به هنر بازيگري اش تكيه مي كند. او ظاهري كاملا ساده دارد و همين خصيصه، او را از ديگر همكارانش متمايز مي كند. از طرفي نسبت به سن اش، فيلم هاي زيادي بازي كرده كه در هر كدام از آنها درخشيده و جزو بهترين ها بوده است. در اين فيلم او در كلا م و طرز صحبت كردن خود تيپ خاصي گرفته بود كه به خوبي آن را در طول فيلم حفظ كرد نقشي كه بازي مي كرد نقش جسورانه اي بود و اين كه او در هر قالبي قرار مي گيرد نكته مثبت كار اوست. نكته ديگري كه او را از ديگر بازيگران زن سينماي ايران متمايز مي كند اين است كه جلوي دوربين فوق العاده راحت است و تنها دل مشغولي اش اين است كه چه طور مي تواند بهترين بازي را ارائه دهد. در مجموع مي توان گفت حضور گلشيفته فراهاني در فيلم ديوار، اين فيلم خوب را مي تواند در گيشه نيز موفق سازد.
نكته آخر در مورد اسم فيلم است. ديوار در ظاهر همان ديوار مرگ است كه مركز اصلي داستان فيلم در آن اتفاق مي افتد، اما مي تواند به اين نكته نيز اشاره داشته باشد كه ديوار، مانعي بود كه نمي گذاشت ستاره به موتورسواري ادامه بدهد. اشكال تراشي هايي كه در طول قصه براي فعاليت يك دختر موتورسوار به وجود ميآورند، ولي او نااميد نشد و از راه ديگري ديوار را شكست و به موفقيتش ادامه داد.
چهارشنبه 23 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مردم سالاری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 251]