محاكمه پدرزن به اتهام كشتن تازه داماد

واضح آرشیو وب فارسی:مردم سالاری: محاكمه پدرزن به اتهام كشتن تازه داماد
مرد سالخورده اي كه متهم است دامادش را قرباني جنايت كرد در شعبه 71 دادگاه كيفري تهران پاي ميز محاكمه نشست.
به گزارش ايسكانيوز، در نشست رسيدگي به اين پرونده كه روز سه شنبه به رياست قاضي «نور الله عزيزمحمدي» و با حضور چهار مستشار برگزار شد ابتدا نماينده دادستان به تشريح كيفرخواست پرداخت.
وي اعلام كرد: رضا 60 ساله،متهم است شامگاه سوم بهمن 1382 به دنبال درگيري خانوادگي در شهرري، داماد 28ساله اش «حميدرضا» را با كارد كشت.اكنون با توجه به درخواست اولياي دم، براي جاني اشد مجازات (قصاص نفس) خواهانم.
سپس قاضي از شاهدان خواست آنچه را ديده اند بيان كنند.
احمدرضا گفت:حميدرضا از همان روز اول كه داماد رضا شد با پدرزنش اختلاف داشت.او «عقد» كرده بود اما نمي توانست خانه اي اجاره و زندگي مشتركش را شروع كند; به همين خاطر پدرزنش نمي گذاشت همسرش را ببيند.
شاهد 30 ساله ادامه داد: آن روز با خانواده زنم براي تفريح به دماوند رفته بوديم و حميدرضا از اين كه نتوانسته بود همسرش را با خود بياوردخيلي ناراحت بود.به همين دليل تصميم گرفت به خانه رضا برود و زنش را با خود به دماوند بياورد. همان موقع پدر تازه داماد،تذكر داد كه از اين تصميم منصرف شود چون مي دانست رضا بد اخلاق بود اما گوش پسرش بدهكار نبود.
احمدرضا اضافه كرد: من و باجناقم (مجيد) هم به همراه حميدرضا به شهر ري رفتيم. حميدرضا در ورودي خانه پدرزنش را هول داد كه شيشه ها شكست.با اين حال وارد شد و چند دقيقه بعد درحالي كه لباس هايش خوني بود بيرون آمد و روي زمين افتاد. همچنين مجيد به عنوان دومين شاهد، حرف هاي باجناقش را تاييد كرد:«من صحنه درگيري را نديدم اما وقتي حميدرضا از در، بيرون آمد زخمي بود.»
نوبت متهم كه رسيد منكر جنايت شد و اظهار داشت:«حميد رضا به زور وارد خانه من شد، به آشپزخانه رفت، چاقو برداشت و خودزني كرد.
قاضي: در بازجويي ها ادعاهاي مختلفي را مطرح كرده اي، يك بار گفته اي كه دامادت چاقو را از جيبش بيرون كشيد; بار ديگر مدعي شدي چاقو را از آشپزخانه برداشت و ... دليل اين تناقض گويي ها چيست؟
متهم: من فقط مي خواستم او را تحت فشار قرار دهم تا هر چه زودتر خانه اي اجاره و زندگي مشترك با دخترم را زير يك سقف شروع كند.
قاضي: در بازجويي هاي مقدماتي، جنايت را گردن گرفته و صحنه دعوا را بازسازي كرده اي، اما حالا انكار مي كني؟
متهم:من تحت فشار، اعتراف كرده بودم اما اكنون تاكيد مي كنم كه قاتل دامادم نيستم.
در پايان اين نشست، پنج قاضي وارد شور شدند تا به انشاي راي بپردازدند.
چهارشنبه 23 مرداد 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مردم سالاری]

[مشاهده در: www.mardomsalari.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 142]