تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835046554
مشكل با مهدكودك رفتن دخترم : روانشناسی کودک
واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: دوستان عزيز سلام
من دخترم 3 سالشه و اسمشو نوشتم مهدكودك چون كارمندم 3 روز اول را خوب رفت ولي حالا خيلي گريه ميكند اگر كسي راه كاري داره براي اينكه جذب مهدكودك شود به من بگويد ممنون ميشوم چون خودم هم از نظر روحي خيلي درگير شدم .
سلام پروانه جان
من هم مثل شما كارمند هستم بار اولي كه مي خواستم پسرم را ببرم مهد تا 10 روز به مدت كم اينكار را كردم (روزي نيم ساعت و ...)وقتي يواش يواش به مربيش وابسته شد من قايم مي شدم ولي باز تو مهد بودم كه اعتمادش سلب نشه نمي دونم شما هم اينكار را كرديد يا نه ؟ حتي ببخشيد يك بار هم بردمش دستشويي مهد كه وقتي با كس ديگه اي ميره اونجا نترسه! حالا دختر گل شما بعد از سه روز متوجه شده اي بابا اين كار هر روزه شده اخه اولش فكر مي كنن براي تفريح رفتن مهد مثل پارك رفتن موضوع كه جدي ميشه سر ناسازگاري ميذارن ضمناْ جايزه هم يادت نره بگو امروز كه ميام دنبالت برات هديه ميارم و واقعا اينكار را انجام بده انشااله موفق بشي (خيلي وقت و حوصله ميبره ولي چاره اي نيست)
سلام پروانه جون
قبلا دختر گلت تو خونه بوده بنابراين پذيرش مهد براي طولاني براش سخته شايد بد نباشه مدتي را يكروز در ميان يا هرروز پاره وقت بره البته جذابيت و كشش مهد و مربي هم بحثي جداگانه است بعضي اوقات بجه ها از صورت يكم مربي خوششون مي ياد يا از شكل يه مهد ويا ....... بهتره محيطي كه در اون نگهداري مي شن و مربي ها را از نزديك ببيني بخصو ص نحوه ي رفع مساپل بهداشتي بچه ها ( مثل استفاده از توالت ) بعضي اوقات بد خلقي مربي ها در اين بخش اونا رو اذيت مي كنه خلاصه بايد دختر گلت را به زبون بگيري و اصل مشكل را بفهمي و اگر گزينه ي ديگه اي براي مهد داري اونجارو هم بررسي كن
موفق باشيد
سلام پروانه جون
منم دختر 5/4 ساله اي دارم كه سال گذشته تصميم گرفتم بزارمش مهد ... تمام اين ترفندها رو هم بكار بردم اما متاسفانه اصلا با مهد كنار نيومد ... مدت دوماه و نيم بردمش ولي در طول اين مدت 3 كيلو وزن كم كرد اصلا غذا نميخورد وقتي هم از مربيش سوال ميكردم ميگفت خورده ولي خودش گاهي اوقات ميگفت نخورده با توجه به اينكه مهد نمونه و خوبي هم بود اما متاسفانه ديگه نبردمش ... الان هم اگه بگم ميخوام اسمت رو مهد بنويسم شروع ميكنه به گريه و زاري ...
به نظر من اگر راه حل ديگه اي باشه انجام بده
پروانه جان سلام
خانمي شما حتما بايد روزهاي اول كه دختر گلتون را مي بريد مهدكودك آنجا باشيد و براي آن چند روز وقت بگذاريد . اگر كارمنديد مرخصي بگيريد . اگر خانه داريد طوري برنامه ريزي كنيد كه وقتي آن چند ساعت را توي مهد سر مي كنيد حواستان پيش ناهار درست نكرده خودتان نباشد . بعد هم وقتي كم كم ديديد كه با بچه ها و مربي مشغول است سعي كنيد با همكاري مربي خيلي آروم و يواش بدون آنكه او احساس كند از كلاس بياييد بيرون و در خارج ار كلاس همچنان منتظر بمانيد تا اگر ناراحتي كرد در صورت لزوم دوباره پيش او برويد ولي به ياد داشته باشيد تا كمي گريه كرد ندويد بريد توي كلاس . اگر هم خواستيد و ديديد كه خيلي ناراحتي مي كند از بيرون كلاس با اجازه مربي به او اشاره كنيد كه ببين مامان اينجاست . من مجبورم بيرون از كلاس باشم . منو توي كلاس كوچولوها راه نمي دهند . مامانا نبايد بيان تو كلاس . كم كم كوچولوتون احساس امنيت مي كنه از توي مهد بودن و اين فكر كه مامان ديگه منو نمي خواد و شايد امروز ديگه دنبالم نيادش از سر بيرون مي كنه .
البته من دوست دارم دوستان مشخصات يك مهد كودك خوب را برام بنويسند . ممنون ميشوم . چون بعضي مهدها را مي شنوي كه فقط اسم در كرده اند ولي ....
سلام فريبا جون
براي گرفتن ليست مهد هاي كودك و رتبه بندي آنها در تهران بايد با اداره ي بهزيستي منطقه اي كه زندگي مي كنيم تماس بگيريم مثلا بهزيستي شمال تهران محدوده اي از شمال تا شمال غرب و بخش كوچكي از شمال شرق را در بر مي گيره
احتمالا در شيراز هم به همين صورت بايد باشه من از اين طريق ليست مهدها و نشاني هاي آنها را در شهرك غرب گرفتم و تك تك آنها را بررسي كردم تا مهد مورد نظرم را انتخاب كنم
در مورد مشخصات يك مهد خوب اين بستگي به سن فرزند ما دارد مثلا
براي نو پا حتما مي بايستي اتاق خواب و تخت هاي او نا رو از نزديك ديد ( لبه ي تيز تخت ها را مهار كردند يانه ؟كفپوش آنجا چيست ؟ بچه ها را اگه در ان اتاق زمين مي زارند ارتفاع (لبه ي پاييني تخت )از زمين چقدر است ؟امكان اينكه كودك شما زير اون بغلطه هست يانه ؟ تردد بچه هاي ديگه به اون اتاق چطوريه ؟ در اتاق نوپا بچه ها تو چه گروه سني نگهداري مي شه ؟براي بچه هاي نوپا به ازاي هر چند بچه يك مربي و يك كمك مربي پيش بيني شده ؟ سلامت ظاهري و جسمي مربي ها و كمك آنها .(رويت گواهي سلامت ) دقت كردن به دستان مربي و كمك مربي (ناخن هاي بلند و دست هاي زمخت معمولا به پوست بچه ها اسيب ميز نه ) فرم لباس مربي ها و نظافت اون مساله ي اتاق غذا دهي به نو پايان و بويژه انهايي كه در سن فرزند شما هستند ظروف غذايي كه هر بچه داره چطوري شستشو و نگهداري و تفكيك مي شه محل نگهداري غذاهايي كه براي بچه ها مي زارين ؟زمان ميوه و طريقه ي ميوه دادن به بچه ها اسباب بازي هاي موجود كيفيت جنس آنها و اسيب رسان بودنشان بررسي شود جاكفشي و امكان تماس فيزيكي بچه ها با اون كيفيت كف پوش اتاق نو پاها ( چون بعضي از اونا چهاردست و پا مي رن) محل تعويض پوشك بچه ها و شستشوي اونا ( پيش بيني هايي كه توسط مديره ي مهد صورت گرفته مثل حوله و يا كاغذ هاي حوله اي فردي كه مخصوص اين كاره رو شويي كه استفاده مي شه فقط براي اين بچه هاست يا اگه بچه هاي ديگه هم استفاده مي كنند نظافت اونجا چطوري كنترل مي شه احتمال اينكه موقع شستشو سر يا بدن بچه با شير آب يا ياي ديگه بخوره هست يا نه (فضا بقدر كافي بزرگه ؟يا نه)
براي بچه ها تو سن بعد از نو پا كه فكر مي كنم بالاي دو سال و نيم تا پنج سال است
مجددا اتاق خواب بچه ها بايد بازديد بشه ( نور گيري اتاق و اينكه امكانات موجود براي چند بچه است؟زمان تعويض و شستشوي ملحفه ها چون معمولا از همه ي بچه ها لوازم خواب مي گيرند ولي لزوما به طور اختصاصي به كار نمي ره تشك هايي كه استفاده مي شه ( ممكنه اين بچه ها جايشان را خيس كنند چگونگي رسيدگي به تشك ها مهمه سيستم گرمايشي و سرمايشي ) برنامه ي آموزش مهارت هاي گوناگون مثل شعر خواني بازي هاي دسته جمعي گل بازي و فضاي باز مهد و تجهيزات انجا سيستم هاي صوتي تصويري و برنامه زماني استفاده از اونا و مهمتر از همه اينكه اين اجازه را به شما بدهند به طور نامحسوس هر زمان كه خواستيد محل نگهداري فرزندتان و رفتار مربي را ببينيد
در سن 5 تا6 سالگي كه به عنوان پيش دبستاني مطرح است معمولا مهد هاي كودك موظفند طبق آموزش دبستان ها عمل كنند مثلا چند سالي است ديگه مهد ها اجازه ندارند لوحه نويسي و اعداد را آموزش بدهند كه البته من به همه ي مادران توصيه مي كنم كه اگر قصد داريد فرزندتان را در دبستان هاي دو لتي ثبت نام كنيد حتما پيش دبستان را در همان مدرسه بگذرانند تا قدري از محيط مهد دور شده با محيط مدرسه و نظام اونجا مانوس بشن ولي اگر غير انتفاعي مي خواهيد بزاريد زياد لزومي به اين كار نيست چون دبستان هاي غير انتفاعي تابع فرزند هستند و قوانين را حسب حال بچه ها منعطف مي كنند
موفق باشيد
خانم شريفي عزيز
سلام وممنونم از راهنماييهاي ارزنده تان البته من چون خانه دارم و دختر بزرگترم را كه فعلا مي فرستم مهد كودك آنجا ديدم كه 15 -16 تا بچه را روي صندلي به صورت يو شكل مي شينند و مربي باهاشون شعر نقاشي و ... كار مي كند و روزي حدود 3/5 ساعت مي رود و ديگه ساعت خواب ندارند . ولي مي خوام بيشتر بدانم كه بعضي مهد كودكها نسبت به بقيه اسم در كرده اند ولي وقتي از بعضيها كه بچه شان را گذاشتند مي پرسي مي گويند اينقدر كه به لباس خوشكل پوشيدن بچه و دم به دم بايد لباسهاي بچه را نو كني و ... و مد لباس اهميت مي دهند كه مشتري جلب كنند به آموزشها اهميت نمي دهند و ....!؟
من راستش امسال دو تا دخترهام را بايد بگذارم مهد . ولي مي خوام بدانم وقتي وارد مهد شدم از كجا بفهمم كه واقعا اين مهد به بچه چطور مي رسه . مثلا وقتي دخترم مي رفت اين مهدي كه الآن مي رفت و زمستان بود هميشه و اغلب موقعي كه سرويس مي رساندش درست كاپشنش را نمي پوشاندند و هميشه كيفش آويزون روي يكي از دستاش و كلاه كاپشنش افتاده بود و... و همين مسئله باعث مي شد زود به زود سرما بخورد . و خيلي مسائل ديگه . با خودم ميگم شايد ببرمش جاي ديگه و آنجا هم از اينجا بدتر باشه و از اينجا رونده و از اونجا مونده شوند .
پيشاپيش از راهنمايي تان كمال تشكر را دارم .
سلام
فريبا جون بچه هايي كه معمولا با سرويس رفت و آمد مي كنند يكنفر به عنوان مهماندار همراه بچه ها سوار سرويس ميشه كه بايد پياده شه زنگ در خونه را بزنه و همين مهماندار بچه ها را مرتب مي كنه اي ن مسپوليت را به عهده ي راننده نمي زارند (من تا حالا نديدم ) و اگر كوتاهي در رفتار مهماندار ديديد به عنوان يك مادر نه دقيقا خودتان را معرفي كنيد موضوع را به مربي به صورت تلفني تذكر بديد شايد بد نباشه همسرتون اين كارو بكنه و اگر ترتيب اثر نداد به مدير مهد منعكس كنيد
وسايل كمك آموزشي مهد را مي تواني بازديد كني و به مدير مهد تاكيد كن كه مي خواهي محيط داخلي را بازديد كني اين بهو نه ها كه نميشه و اگه تو كلاس وارد بشي حواسشون پرت مي شه را قبول نكن بگو پشت در كلاس صداي مربي را مي خواهي گوش بدي شنيدن لحن او كفايت مي كنه ديدن سرويس بهداشتي - محيط آشپز خونه و ديدن مربي حق مسلم شماست
و اگر اين بازديد غير منتظره باشه خيلي بهتره تا ازقبل برنامه ريزي شده باشه
جدول برنامه ي آموزشي مهد ( اين آموزش از مساپل ساده ي بهداشتي را بايد شامل باشه مثل مسواك زدن و ....تا آموزش نقاشي و گل بازي و زبان و كامپيوتر و... هرچه اين آموزش ها بيشتر باشه مثل ستاره هاي هتل ها - امتياز مهد و شهريه اش زياد مي شود )- مشاور روان شناسي و چگونگي ارزيابي آنها و حداقل و حداكثر هايي كه مورد نظره مشاوره و روند گزارش دهي به خانواده و همين طور امكانات بهداشتي مدرسه كمك هاي اوليه و اينكه آيا فرد واردي در مهد براي اين امور هست يانه ؟
اميدوارم موفق باشيد
سلام
منم عین مشکل مهتا خانم را دارم دخترم اصلاً دیگه قبول نمیکنه بره مهد
فقط سه ماه رفته دیگه حاضر نیست هیچ کلاسی را بدون من بره احساس میکنم اعتماد به نفسش را از دست داده تازه 4.5 ساله اس تا میگم اسمتو کلاس نقاشی بنویسم بغض میکنه و بعد هم گریه فکر میکنم همیشه بیسواد میمونه با این تفاسیر
منم همین مشکل رو با دخترم داشتم دوسالش که یکماهی مهد گذاشتمش اون موقع خیلی کوچولو بود گریه میکرد می گفت مامان ترو خدا منو مهد نزار زیر چشمام کبود شده
خلاصه نرفت که نرفت
تا چهار ماه پیش که شوهرم دیگه از دستش عصبانی شده بود همش کارش فیلم نگاه کردن بود
شوهر گفت تو بی سواد می مونی باید مهد بری .... ناگفته نماند که شاغلم و هیچوقتی برای کنار اومدن باهاش نداشتم ... منتها من یک خواهر شوهر دارم که خیلی دخترمو دوست داره یعنی از وقتی به دنیا اومده پیش اون بود .... خیلی به حرفاش گوش میده باهاش بچه می شه باهاش بازی میکنه و همه کارای که دختری دوست داری ... و این عمه خوب به مهد عادتش داد طوری که دیروز به شدت مریض بود گفتم نرو مهد کودک میگفت می خوای بی سواد بمونم.... و با اون حال رفت مهد
می خوام بگم باید وقت زیادی برای بچه های که مهد رو از ابتدا دوست ندارن بزاری .... با حوصله و وقت زیاد من خودم زود عصبی میشدم دعواش می کردم اما عمه اش با حوصله به حرفاش به خواسته هاش گوش میده حتی خوراکی هاشم با نظر عمه می زاره توی کیفش اگه اون بگه شیر بخور میخوره و خیلی چیزای دیگه ...
الان خدا را شکر خیلی بهتر شده و قدرت یادگیریشم خیلی بیشتر از قبل شده. قبل از اینکه مهد بره ما که با صدای بلند حرف می زدیم یا صدای آهنگ و یا صداهای دیگه گوش خودشو می گرفت اما الان آنچنان جیغ می کشید که خودم میگم آرومتر ....
وقت زیادی می خواد که باید حوصله به خرج بدی ناگفته نماند که از بیشتر مربی اش رو دوست داره بهش محبت می کرد البته نه همه جا گاهی هم عصبانی می شه مثلاً یه روز که نرفته بود مهد کودک با مربی اش صحبت کردم گفتم بهش زنگ بزن اونم اینکارو کرد الان اشتیاق شدیدی به مهد و مربیش داره
منم مثل شما خیلی سختی کشیدم خیلی تا به این مرحله رساندمش .....
سلام
خوش به حال شما کاش ما هم یه روز مثل شما بشیم من کارمندم عمه هم که نداره (بدرد بخور نداره )
حالا با این ترسش از مهد چیکار کنم انگار وقتی میذارمش ؛ بین لاشخورا رهاش میکنم که هی التماس میکنه طوری که احساس گناه میکنم
بعد هم روز به روز پژمرده تر وعصبی تر میشه انگار از نظم اونجا وحشت داره ؟
کمکم کنید
سلام
مهد کودک دختر من با وجود 3ستاره بودن (بهترین توی شهر ما) وکلی کلاس اخرش
راننده سرویس خیلی بداخلاق عصبی بود تازه یه روز هم جا مانده بود توی مهد و راننده یادش رفته بود .طفلکی فکر میکنم احساس بی پناهی بهش دست میده
ضمناً خانم مدیر مهد هم به بهانه نمیشود در امور داخلی مهد دخالت کنید اصلاً با ادم
درست حرف هم نمی زند.
حالا من مانده ام و دخترم
وای بچه ها منو ترسوندین.من دخترم یک سال و نیمشه . تا لاان پیش مامانم بوده ولی خوب دلم میخواد بذارمش مهد. از یه طرف مامان میگه فعلا زوده و من تا 2 یا 3 سالگی نمیذارم ببریش مهد . ولی از طرف دیگه مشکلاتی وجود داره که من دوست دارم هرچه زودتر این کار رو بکنم. مادربزرگم هم مریضه .و مامان باید به اون هم برسه و از طرفی من یه خواهر کوچک 10 ساله هم دارم که اونم رسیدگی میخواد و دیگگه اینکه 2 خواهر بزرگترم هم هر از گاهی که میرن خونه مامان میگن طفلکی مامان همش سرش شلوغه و خسته اس و ...
اینها همه باغث میشن که من دلم بخواد ترانه زودتر بره مهد. حالا نمیدونستم ممکنه ناز هم بکنه و نخواد بره...
سلام
میخوام خیلی خیلی از رژینا جون تشکر کنم از دیروز تا الان دخترم دوباره شعر های مهد میخونه و از مربی و دوستاش تو مهد حرف میزنه
فقط با یه راه حل ساده من به حرفهاش و بازی هاش بیشتر توجه کردم انگار که خیلی مهم هستن ویه چیز خیلی تازه دارم میشنوم خیلی لذت میبرد . چقدر خوشحالم حتی اگه خیلی طول بکشه تا نظرش برگرده
بهر حال باران جان شما نترس ایراد از مادری کردن ما کارمنداس ولی تا میتونی بهش محبت و توجه بده
بازم ممنون
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آشپز آنلاین]
[مشاهده در: www.ashpazonline.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 603]
-
گوناگون
پربازدیدترینها