واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: تلويزيون - زماني براي گل زدن ميهمانان
تلويزيون - زماني براي گل زدن ميهمانان
امير صدري: بزرگترين مشكل ورزش از نگاه دو اين است كه نه فرم جديدي دارد نه حرف تازهاي، و برنامه تلويزيوني كه نه شكل جديدي داشته باشد نه حرف نو، حداكثر به چه سقفي ميتواند برسد؟ «ورزش از نگاه دو» براساس الگوي برنامههايي چون «نود»، «ورزش و مردم» و چند برنامه مشابه ساخته شده و در واقع عملا تكرار «فرمي» آنها شد. شايد سازندگان برنامه اميدوار بودند كه جذابيت جهانگير كوثري به عنوان مجري اصلي و حضور چند مجري جوان در كنار او (ابوفاضلي، ظليپور و گلمكاني) برنامهشان را از ساير رقبا پيش بيندازد، يا حداقل آن را از افتادن در چاله «بيتوجهي مخاطب» نجات دهد، اما عملا اينطور نشد و مجريان نه تنها برنامه را نجات ندادند كه خود گاه به ايرادي براي كليت برنامه هم بدل شدند. در كل ساختار برنامه «ورزش از نگاه دو» بر گفتوگو از همه نوع آن، متكي است و اين برنامه را صرفا «ميهمانمحور» ميكند. در اين جور موارد كليت برنامه شامل گفتوگوهاي پياپي چندنفره با ميهمانان مختلف است، ميهماناني از رشتهها و جايگاههاي مختلف، با طرز بيان و نگرش مختلف، كه هر كدام صرفا دقايقي در مقابل پرسشهاي عموما تكراري قرار ميگيرند و... ، حتي گزارشهاي برنامه هم صرفا گفتوگو محور است و تقريبا در تمامي آنها يك ميكروفن روبهروي مخاطب (و فرد مورد سوال) قرار ميگيرد و چند پرسش و پاسخ انجام ميشود و... . فكر ميكنيد يك تماشاگر تلويزيوني، حتي يك شيفته فوتبال، حداكثر چقدر ميتواند بنشيند و مدام گفتوگو گوش كند؟ آن هم گفتوگوهايي كه بالاخره در آن اشتباه رخ ميدهد يا ايست در كلام سوالكننده يا سوالشونده رخ ميدهد و... ؟ اگر يك روزنامه يا مجله، از صفحه اول تا به آخر فقط و فقط گفتوگو داشته باشد، يك خواننده، حتي اگر عاشق مضامين طرح شده در دل گفتوگوها باشد چند صفحه را خواهد خواند، آنچه كار را بدتر ميكند، اين است كه در بسياري از موارد گفتوگوهاي برنامه به محل خودنمايي مجريها بدل ميشود. جهانگير كوثري كه آشكارا ميخواهد خاطرات گذشته (دوران بازيگري) و معلوماتش از دانش تئوريك فوتبال را از خلال سوالهايش آشكار كند (و حتي گاه در ميان جملاتش كل يك مسابقه فوتبال را آناليز كند) و مجريان جوان برنامه هم ميكوشند كه معلومات خود را به تماشاگر (يا ميهمان برنامه) آشكار كنند و اين گونه ميشود كه پرگويي به مهمترين ويژگي مجريان برنامه بدل ميشود و نقش ميزبان از ميهمان پررنگتر ميشود و....
جالب اينجاست كه بهرغم وابسته بودن كليت اين برنامه به گفتوگوها سياست كل حاكم بر برنامه يك سياست محافظهكارانه و حتي بهگونهاي تاكيدآميز است. در حالي كه موردي (مثالي) چون برنامه 90 پيش چشم است كه در آن گفتوگوهاي چالشي با سوالات هوشمندانه و هميشه منتقدانه و زيركانه عادل فردوسيپور برگ برنده برنامه محسوب ميشود. در ورزش از نگاه دو از چالش و به مجادله كشيدن نشاني نيست و در بسياري از موارد ميهمانان برنامه به خصوص روساي فدراسيون ما يا مربيان يا مديران به راحتي ميكروفن را در اختيار ميگيرند و به تعريف و تمجيد از خود و مجموعه زيرنظرشان ميپردازند بدون آنكه حتي يك بار با سوالي چالشي يا رويكردي انتقادي روبهرو شوند. قطعا چنين فضايي مطلوب نظر مديران و روساي و مسوولان و... است و براي همين است كه ميبينيم كه مدعوين برنامه تمايل زيادي براي حضور در آن دارند اين در حالي است كه بسياري از ميهمانان برنامه نود كه آشكارا محبوبترين برنامه ورزشي سيما يا شايد اصلا محبوبترين برنامه سيما در سالهاي اخير باشد – در واقع براي حضور خود در اين برنامه از واژههاي «شجاعت» و «صداقت» استفاده ميكنند تا نشان دهند كه حضور در اين برنامه براي آنها تا چه حد ريسك بالايي دارد. اين جمله اپراوينفري كه به تعبيري بزرگترين شومن يا (شو رومن) دنياي مدرن است، بهترين جمله براي مقايسه برنامههاي خود و ورزش از نگاه دو است يا مهم اين نيست كه بتواني سوپراستارها را به برنامه خودت بياوري، مهم اين است كه كاري كني كه آنها هم وسوسه حضور در برنامه تو را داشته باشند و هم از حضور در آن بترسند. راستي كدام ميهمان برنامه ورزش از نگاه دو ممكن است از حضور در اين برنامه و سوالات طرح شده در آن هراسي در دل داشته باشد؟ ميتوان در مورد تك تك ايرادات برنامه مطالب زيادي نوشت و البته بيانصافي است اگر به نكات مثبت آن اشاره نكرد. (از دكور مناسب گرفته تا صدابرداري خوب و معمولا بياشكال و از پوشش دادن اكثريت رشتههاي ورزشي گرفته تا ارائه گزارشهاي بسيار تازه و به اصطلاح كاملا به روز در كمترين زمان ممكن و...). اما به هر حال در جمعبندي كلي بايد بازگشت به نقطه آغاز و اين سوال را مطرح كرد كه «چرا چنين برنامهاي نه شكل و ساخت تازهاي دارد نه گفتاري متفاوت و نه هدفگذاري غيرتكراري؟»
چهارشنبه 23 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 104]