واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: كنكاشی در امر به معروف و نهی از منكر داستان آن خیاط سه شنبه بازار كه یادتان هست؟ اونجا درباره فرق آدما و گرگها باهم حرف زدیم یادتونه گفتم چه خوبه كه من و تو هم نسبت به دور و برمون بی تفاوت نباشیم حالا این حدیثو مهمون من هستید: امام صادق(علیهالسلام) میفـرمـایـد: بـهترین دوست من كسی است كه عیبهای مرا به من هدیه كند.1 شما از این حدیث چی برداشت میكنید؟ من كه هرچی فكر میكنم بیشتر استفاده میكنم واقعا جالبه این یك جمله سرشار از ویتامینهای گروه امر به معروف و نهی از منكره اون دوستی كه به من تذكر میده (امر به معروف و نهی از منكر) علاوه بر این كه حُسن نیّتش رو با من ثابت میكنه (دوست خوب)، باعث میشه كه من هم آدم خوبی بشم؛ و من كه خوب شدم اون یه دوست خوب داره. و من و اون باهم یه جامعه خوب رو تشكیل میدیم (اصلاح جامعه) پس ببینید امر به معروف و ... چقدر فایده داره حالا ازتون میخوام متن زیر رو بخونید: شخصی به رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) عرض كرد: ما به معروف امر نمیكنیم تا همه مـعـروفها را بـه جا آوریم و نهی از منكر نمیكنیم تا از همه بـاز ایستیم، حضرت در پاسخ فرمود: به معروف امر كنید اگرچه همه را بـه جـا نمیآورید و از منكر نهی كنید گرچه همه را ترك نمیكنید بـه راسـتی اگر ما خود را نسبت به اعمال دیگران مسئول بدانیم و بـاور كـنیم كه در قیامت ما را به علت سكوت در مقابل اعمال زشت دیـگران مواخذه و مجازات خواهند كرد، آیا باز هم از كنار آن چه كـه در پـیرامون ما اتفاق میافتد بی اعتنا خواهیم گذشت؟ وظیفه امـر به معروف و نهی از منكر بر دوش یك عده و گروه خاصی نیست و دیـگـران هـم دارای مسئولیت هستند; یعنی در عین حالی كه هـمه مردم در برابر امر به معروف و نهی از منكر مسئولند، لازم اسـت گروه خاصی برای انجام این وظیفه ظریف و مهم اجتماعی تشكیل شـود. و ایـن درسـت مثل این است كه بگوییم همه مردم ایران باید حـس وطـن دوسـتـی و دفاع از مرز و بوم كشور و مبارزه با دشمن و تـوطـئـههای او را داشته باشند، اما در عین حال لازم است برای مـقـابـله با دشمن و توطئههای او گروهی از مردم به صورت نیروی نـظامی تشكیل شوند و آموزش ببینند و تمرین كنند و همیشه آمادگی لازم را داشته باشند. معنای معروف و منكر كلمه معروف در لغت از ماده «عرف» به معنای شناخته شده و نیك، و مـنـكر از ماده «انكار» و «نكر» به معنای ناشناخته، زشت و پلید است. و در اصطلاح، معروف نـام هـر كـاری اسـت كه عقل یا شرع آن را تحسین كند و منكر نام كاری است كه شرع و عقل آن را ناپسند بشمارند. بـه «معروف»، از آن جهت معروف گفته شده كه فطرت پاك آدمی با آن آشنا و مانوس است و آن را میپذیرد. و (منكر) چون با فطرت آدمی بـیـگـانـه، ناآشنا و نامانوس است، (منكر) و (ناشناخته) نامیده شده است.2 اسـتـاد شهید مطهری، معروف و منكر را این گونه تعریف كرده است: كـلـمـه مـعروف، شامل همه هدفهای مثبت اسلامی و كلمه منكر شامل همه هدفهای منفی غیر اسلامی میگردد. امام خمینی میفرماید: آن چه عقلا یا شرعا واجب است، امر به مـعـروف آن، واجب است و آن چه كه عقلا زشت است و شرعا حرام، نهی از آن، واجـب است و آن چه مستحب است، امر به آن مستحب است و آن چه مكروه است، نهی از آن مكروه میباشد.3 آیا اگر كسی معروف و منكر را نشناسد این فریضه از عهدهاش ساقط اسـت؟ هـیـچ فـقیهی روا نمیدارد كه مكلف ناآشنا به نماز را به دلـیل ناآشنایی، از نماز خواندن معاف دارد; بلكه با جدیت از او میخـواهد تا احكامی را كه مربوط به نماز است بیاموزد. امر به مـعـروف و نـهـی از مـنكر نیز كمتر از نماز نیست، بلكه بیشتر عـبـادات بـه این فریضه وابستهاند. حاصل آن كه از این شرط نمیتـوان و نـبـاید گریزگاهی برای ترك امر به معروف و نهی از منكر سـاخت. لذا امام خمینی(ره) در این باره میفرماید: آموختن شرایط امـر بـه معروف و نهی از منكر و موارد وجوب و عدم آن واجب است. تلفیق قول و عمل در امر و نهی زمـانی كه شخص در حال صحبت كردن است و با زبان، امر به معروف و نهی از منكر میكند، عمل او نیز باید به نحوی باشد كه آن گفتار را تـایـیـد كـند. در همین زمینه امام صادق(علیهالسلام) میفرماید: "ان الـعالم اذا یعمل بعلمه زلت موعظته عن القلوب كما یزل المطر عن الـصـفـا 4; عـالـمی كه به آگاهی و علمش عمل نكند، موعظهاش از قـلـوب شـنوندگان خیلی زود بیرون میرود; همان طور كه باران بر روی سنگ صاف باقی نمیماند. امام خمینی(ره) در این باره میفرماید: آموختن شرایط امـر بـه معروف و نهی از منكر و موارد وجوب و عدم آن واجب است. امـام عـلـی(علیهالسلام) در نهج البلاغه بیان شیوایی دارند كه باید آن را سـرلوحه كارهایمان قرار دهیم. حضرت میفرماید: كسی كه میخواهد خـود را پـیـشوای مردم معرفی كند، باید قبل از این كه به تعلیم دیـگـران بـپردازد، خود را تعلیم دهد. چنین فردی قبل از این كه بـا زبـان، مـردم را تـعـلـیـم دهد باید با اخلاق و روش آنان،به هـدایـتـشان بپردازد. كسی كه خود را تعلیم دهد و تربیت كند، از نظر احترام از آموزگار و تربیت كننده مردم سزاوارتر است.5 در جای دیگر امام علی(علیهالسلام) میفرماید: بی ارزشترین علمها دانشی اسـت كـه زبـانی باشد و محترمترین علمها علمی است كه آثار آن در اعضای بدن آشكار گردد.6 و نـیـز در یـكـی از مواعظ خود خطاب به مردم میفرماید: نهی از مـنـكر كنید و خودتان هم نهی را بپذیرید، زیرا شما دستور دارید كـه اول خودتان مناهی را ترك كنید و بعد نهی از منكر نمایید.7 چگونگی امر به معروف و نهی از منكر ایـن دو وظـیفه (امر به معروف و نهی از منكر)، نخست به گونهای مـسـالـمـت آمـیـز و برادرانه و انتقاد دوستانه، در برابر بروز جـوانـههای تلخ گناه و پیدایش كج رویهای نوپا صورت میگیرد و سـپـس در مـوارد مهمتر از قبیل ستم و امثال آن، در دفع یا رفع آن، نـیـروی بـیـشتـری بـه كار برده میشود. چنین نیست كه این وظـیـفـه تـنها بر كسانی كه خود عاملین به معروف و یا ناهین از مـنـكر هستند واجب باشد، بلكه آن كس هم كه برخی از معروفها را بجا نمیآورد و یا مرتكب برخی از منكرات میشود، باید امر به مـعـروف و نهی از منكر كند، زیرا این یك وظیفه دینی است كه بنا بـر حـكم شرع و عقل واجب است و هركس خواه عامل به معروف و تارك منكر باشد یا نباشد، باید به این وظیفه اسلامی عمل كند. شخصی به رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) عرض كرد: ما به معروف امر نمیكنیم تا همه مـعـروفها را بـه جا آوریم و نهی از منكر نمیكنیم تا از همه بـاز ایستیم، حضرت در پاسخ فرمود: به معروف امر كنید اگرچه همه را بـه جـا نمیآورید و از منكر نهی كنید گرچه همه را ترك نمیكنید. باید توجه داشت كه هرچند شاید اثر امر به معروف كسی كه خود عامل نیست كم باشد و یا صورت خوشی نداشته باشد اما این امر باعث از بین رفتن وجوب آن نشده و تكلیف شخص ساقط نمی شود. خب خسته نباشید. امیدوارم از این چند نكته استفاده كرده باشید. منتظر ادامهی این مطلب باشید تا چند نكتهی دیگه از آثار و نتایج امر به معروف و نهی از منكر رو براتون بیان كنم. تا مطلب بعد یا علی حسین عسگری -------------------------------------------------------------------------------- 1- وسائل الشیعه، ج 11، ص395. 2- امر به معروف و نهى از منكر, مركز تحقیقات اسلامى سپاه. 3- تـحریرالوسیله, كتاب الامر بالمعروف والنهى عن المنكر, ص463. 4- اصول كافى, ج1, باب13, حدیث3. 5- نهج البلاغه, قصار الحكم, حدیث7. 6- همان, خطبه 104. 7- همان, قصار الحكم, حدیث88. 51 ـ قصص(28) آیه 9.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1968]