واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: ما خبرنگاريم
ايران- سعيد آجورلو- پكن:
خبرنگاران، صداي المپيك هستند. تصوير المپيك هستند و اگر اغراق نباشد روح المپيك هستند چراكه اگر المپيك صدا و تصوير نداشته باشد، ديده نشود و شنيده هم نشود، آيا روحي از آن باقي ميماند؟
اين را بهتر از همه خود چينيها فهميدهاند. چه با تدارك وسيع و عجيبي از خبرنگاران تمام دنيا استقبال ميكنند. دو مركز خبري بزرگ و غولپيكر براي خبرنگاران روزنامهها، خبرگزاريها، سايتهاي خبري و تلويزيونهاي دولتي و خصوصي.
مركز خبري MPC به عنوان مقر اصلي خبرنگاران رسانههاي نوشتاري و IBC براي رسانههاي تصويري. دو ساختماني كه در منطقه Olympic Green (محدوده سبزبازيها) ساخته شدهاند و فاصله كمي با ورزشگاه اصلي و ساير ورزشگاههاي پكن دارند.
در MPC تمامي رسانههاي مهم دنيا حضور دارند. از AFP گرفته تا Gettyimages از رويترز تا AP. وضعيت IBC هم همين طور است. و البته دفتر كوچكي هم براي رسانههاي ايراني هست.
در طبقه اول MPC، خبرنگاران المپيكي تمام چيزهايي را كه در طول مسابقات لازم دارند، ميتوانند به صورت هديه بخش Media دريافت كنند. در همين طبقه، يك سالن بزرگ و واقعاً بزرگ به عنوان Media work room در اختيار خبرنگاران قرار گرفته. در اين سالن برخي از صندليها از قبل به رسانههاي معتبر دنيا فروخته شده و اين از برچسبي كه به پشت صندليها چسبيده، مشخص است.
خبرنگاران براي حملونقل بين سالنها هم مشكلي ندارند. ساعت حركت اتوبوسها به سالنهاي مختلف در زمان ورود به پكن در دفترچههايي به آنها داده شده. محل اسكان خبرنگاران هم در media village (دهكده خبرنگاران) است كه از هزاران خبرنگار پذيرايي ميكند، در برجهايي بلند با امكانات كامل. در همين دهكده هم به واسطه تأسيس media work room خبرنگاران فرصت ارسال خبر از طرق مختلف را دارند. اين مراكز در كنار برجهاي خبرنگاران ديده ميشود.
اين امكانات براي كساني كه تجربه المپيكهاي قبلي را دارند حيرتآور است، براي كساني هم كه در دهكده مسابقات هستند همين طور. چراكه امكانات خبرنگاران را بيشتر از ورزشكاران، مربيان و سرپرستان ميدانند.
برميگرديم به خانه اول؛ اينكه خبرنگاران روح المپيك هستند. حداقل چينيها اين طور فكر ميكنند. شايد هم تبليغات وسيع رسانههاي غربي به واسطه «شورشيان تبت» باعث شده كه دولت چين بخواهد تصاويري كه در ذهن رسانههاي دنيا وجود دارد را اصلاح كند. پس چه كاري بهتر از ميهماننوازي از خبرنگاران. شايد هم اين طور نباشد و چينيها به واسطه درك اهميت خبررساني اينگونه ارج و قرب رسانهها را نگاه ميدارند. شايد هم هردوي اين تحليلها درست باشد. در هر حال، سنتي كه گذاشته شد و توقعي كه ايجاد شد، المپيكهاي بعدي را هم شامل ميشود.
فقط اين مهم نيست كه چينيها و كميته بينالمللي المپيك اينگونه به استقبال خبرنگاران آمدهاند، مهمتر فلسفهاي است كه در پشت عملكرد آنها وجود دارد. يعني اين اتفاق نميتواند فقط يك ميهماننوازي ساده از جانب چينيها باشد؛ هويت دادن به خبرنگاري و اينكه media حلقهاي تفريحي در چرخه المپيك نيست، بلكه خود يك اصل است.
هويت خبرنگاري يعني اينكه خبرنگار براي خبررسانياش نياز به لطف برگزاركننده مسابقه ندارد. اين وظيفه يك برگزاركننده است كه به او امكانات بدهد. هويت خبرنگاري يعني اينكه اگر بين دو مربي، دو بازيكن و يا دو مدير جدالي ميشود و دعوايي درميگيرد، بعد براي صلح ميان آن دو و فرونشاندن آتش يك خبرنگار قرباني نميشود.
هويت خبرنگاري يعني اينكه مديران برگزاري رويدادي به عظمت المپيك خوب ميفهمند كه المپيك بدون رسانه، تبديل به گورستان ميشود. و نه المپيك كه هر رويدادي. پس بايد به خبرنگار هويت داد. مثل يك ورزشكار، مثل يك قهرمان المپيك، مثل يك مربي.اينگونه ميشود كه بايد به شغل خبرنگاري افتخار كرد. وقتي از تو ميپرسند شغلت چيست؛ با افتخار ميگويي، من خبرنگارم. بچهها، شما هم با افتخار بگوييد؛ «ما خبرنگاريم.»
تاريخ درج: 22 مرداد 1387 ساعت 08:26 تاريخ تاييد: 22 مرداد 1387 ساعت 09:28 تاريخ به روز رساني: 22 مرداد 1387 ساعت 09:26
سه شنبه 22 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 88]