واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: خليج فارس - علي كدخدازاده: صدام حسين در سال 1978 برابر با ميانههاي سال 1357 زمام امور عراق را در دست گرفت و سرانجام در روز يكشنبه دهم ديماه به چوبه دار آويخته شد. طي اين دوران وي كارنامهاي از خود به جاي گذاشت كه با توجه به آن ميتوان او را توصيف كرد. صدام خود را رهبر مردم عراق ميناميد. اما نقش رهبري او براي مردم عراق چه بود.وي در آغاز راه جنگي را عليه ايران راه انداخت كه براي مردم اين كشور جز مرگ و ويراني ساختارهاي اقتصادي چيزي به ارمغان نياورد ودرنهايت نيز ناگزير شد از همه ادعاهاي جاهطلبانه خود در خصوص ايران صرفنظر كرده و تسليم واقعيت شود. صدام خود را رهبر مردم عراق ميناميد. اما انبوه ناراضيهاي تبعيدي اين كشور به اقصي نقاط جهان و كشتاري كه از مردم اين كشور كرد باعث شد تا هيچ آزادهاي اين ادعاي او را باور نكند. وي در حالي خود رافرزند مردم عراق ميناميد كه به بهانه يك سوء قصد به جانش روستايي را با همه ساكنانش اعم از زن و كودك به كام نيستي فرستاد-و سرانجام براي همين جنايت به اعدام محكوم شد-وي در واقعه انفال گروه عظيمياز مردم كرد را از سرزمين خود آواره ساخت و در واقعه بمباران شيميايي كردستان عراق نام خود را به عنوان بزرگترين جنايتكاري كه مرگ و تباهي براي مردماش به ارمغان آورد ثبت كرد. جنايات صدام عليه مردم عراق افزون بر اين موارد است. پس از سرنگوني دولت بعثي خيابانهاي عراق محل فروش انواع فيلمهايي بود كه همگي از شكنجه و اعدام شهروندان عراقي به دست صدام يا مقابل چشمان او حكايت داشت. صدام خود را رهبر امت عرب ميناميد اما هرگز نگفت اين چگونه رهبري است كه برخلاف هر اصول بينالمللي و اخلاقي به كويت حمله كرد و اين در حالي بود كه كويت از حاميان اصلي صدام در جنگ عليه ايران بود و حتي كويتيها در مقاطعي نفت خود را به عنوان نفت عراق در بازارها به فروش رسانده وپول آن را وارد خزانه عراق ميكردند. صدام خود را مبارزي ضد امپرياليسم ميناميد،اما در همان حال بيشترين مراودات را با آمريكا داشت و اسنادي كه پس از سرنگوني رژيم بعثي منتشر شد حكايت از همكاري او با سازمان سيا در دوران جواني تا رسيدن به رياست جمهوري عراق داشت. صدام ميگفت در آرزوي تحقق آرامش در منطقه خليج فارس است،اما تجاوز وي به ايران و حملهاش به كويت عملا بهانهاي مناسب براي آمريكا بود كه رزمناوها و سربازاناش را به اين منطقه گسيل كرده و كار را به جايي رساند كه بسياري از كشورهاي عربي از ترس وي رسما از آمريكا خواهان حضور در اين منطقه شدند. صدام در پايان راه براي جلب توجه مردم منطقه با قران وارد جلسات دادگاه ميشد،اما تكثير فليمهاي خصوصي از زندگي وي و رهبري يك حزب كاملا غير ديني(حزب بعث) نشان ميدهد كه اين ادعا فريبي بيش نبوده است. صدام جاهطلبي بود كه باعث ويراني عراق،كشتار مردم بيگناه اين كشور،مشروعيت ظاهري براي حضور آمريكا در خليج فارس بود. صدام نه عاشق عراق بود و نه يك ناسيوناليست عرب. صدام نه مسلمان بود و نه دشمن اسرائيل. صدام به واقع ديكتاتوري بود كه براي تحقق ميل استبدادي خود از هر ابزاري براي تحميق تودههاي عرب و كشورش استفاده ميكرد و سرانجام ويراني را براي مردم اين كشور به عاريت گذاشت
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 348]