واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: قـهـرمـانهـاي مـجـازي در سـيـنـمـا
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: نگاهي به وبلاگها
بيشك يكي از كاركردها و تكنيكهاي سينما، قهرمانسازي است و با توجه به بسط هژمونيك سينما در مناسبات و ساختار فرهنگي جهان مدرن، اقتدار و وجوه كاريزماتيك اين قهرمانهاي مجازي افزايش يافته و چه بسا تصوير يك قهرمان از واقعيت بيروني وي قدرتمندتر و موثرتر باشد.
به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگهاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، سيدرضا صائمي در وبلاگ"كوچه فرهنگ" به نشاني http://ssaemi.blogfa.com نوشته است: قهرمانها در سينما دو گونهاند؛ يكي قهرمانهاي مجازي و سينمايي كه محصول فرآيند فيلمسازي بوده و به وسيله فيلمنامهنويس، كارگردان و بازيگر خلق ميشوند. قهرمانهايي كه تنها روي پرده سينما موجوديت مييابند و هويتي مجازي و رسانهيي دارند و البته ممكن است تا سالها به عمر مجازي خويش در ذهن مخاطب تداوم بخشند. دوم قهرمانهاي تاريخي، ورزشي، علمي، ادبي و... هستند كه هويتي واقعي دارند و روي پرده سينما بازنمايي ميشوند. قهرمانهايي كه در زيست - جهان واقعي تربيت شدهاند و مستقل از ماهيت سينمايي خود هستند.
به تصوير كشيدن اين اسطورهها در قالب فيلمهاي سينمايي و سريالهاي تلويزيوني بسيار دشوارتر از خلق يك قهرمان مجازي است. قهرمانهاي داستاني و سينمايي بدون پيشينه تاريخي و ارجاع به واقعيت موجود، توليد ميشوند و ذهني هستند، اما قهرمانهاي واقعي، حقيقت و هويتي مستقل از سينما دارند و عيني هستند.
فيلمهاي بيوگرافيك به دليل به تصوير كشيدن يك قهرمان واقعي به ظرافت و دقت بيشتري محتاجند. يكي به اين دليل كه واقعيت خارجي دارند و محصول خيال پردازي و قصه گويي نيستند، دوم اينكه مخاطبان سينما به ويژه علاقهمندان و شيفتگان آن قهرمان از قبل نسبت به وي شناخت و اطلاعات دارند. اين امر به ويژه درباره قهرمانهاي ورزشي، مصداق بيشتري دارد. اگرچه آثار تاريخي نيز مشمول اين قاعده ميشوند اما دوري زماني و آگاهي كمتر مخاطبان نسبت به آنها در مقايسه با مشاهير معاصر واكنش كمتر مخاطبان را در پي دارد يا دست كم ميزان آن نسبت به قهرمانهاي ورزشي كه طيف گستردهتري از طرفداران خود را پشت سر دارند كمتر است.
نقطه عطف آسيبشناسي آثار سينمايي كه زندگي يك قهرمان را به تصوير ميكشند در همين تفاوت روايت فيلم و مخاطبان فيلم درباره آن قهرمان است. بسياري از مواقع تصوير ذهني كه مخاطبان از قهرمانهاي مورد علاقه خود دارند يا ساختهاند با آنچه كه بر پرده سينما ميينند متفاوت و گاه متضاد است. بر همين اساس اين ژانر سينمايي گاهي به آشنايي زدايي از يك چهره مشهور دست ميزند و وجوه اسطورهيي او را ميشكند. اين اتفاق به ويژه در ارتباط با قهرمانهاي ورزشي به دليل موقعيت كاريزماتيكي كه دارند بيشتر رخ ميدهد.
قهرمانهاي ورزشي همواره به واسطه هويت حرفهييشان شناخته ميشوند. هويتي كه به دليل تواناييهاي آنان در ورزشي خاص، قدرتمند و كاريزماتيك است، اما در سينما جنبههاي ديگري از زندگي و شخصيت آنان بازنمايي ميشود و مخاطبان قهرمان خود را در موقعيتهاي ديگري غير از ميدان بازي ميبينند يا اينكه سينما برخي از خصلتهاي منفي آن قهرمان را كه گاهي با زردنويسي مطبوعات به حاشيههاي جنجالي بدل ميشوند به تصوير ميكشد كه در عين واقعي بودن به مذاق مخاطبان خوش نميآيد و آن را پس ميزنند، لذا مقاومت مخاطبان آشنا در برابر تصويري كه سينما از قهرمانهاي ورزشي ارائه ميدهد، سختتر است.
اساسا همين كه زندگي يك قهرمان ورزشي به تصوير كشيده ميشود و كنشمنديهاي انساني و روزمره او به نمايش درميآيد، صورت اسطورهيي وي مخدوش ميشود و به سطح عرفي تنزل مييابد. البته بخشي از اين مساله به واقعيت تصوير برميگردد. سينما و تلويزيون به اندازه راديو از قدرت پروپاگاندايي برخوردار نيستند و به شكل ذاتي داراي خاصيت تقدس زدايي هستند. هرچند شيوه روايت و كارگرداني را نبايد در تصويري كه از يك قهرمان ارائه ميدهد، ناديده گرفت.
در سينماي ورزشي، قهرمان داستان كه همان قهرمان واقعي است از قبل داراي موقعيت رمانتيكي در عالم واقعي است كه اكنون در يك وضعيت دراماتيك داستاني قرار گرفته است كه ممكن است صورت رمانتيستي وي را كاهش دهد و با روايتي رئاليستي از وي اسطوره زدايي كند. تجربه نشان داده است تصوير قهرمانهاي ورزشي در ميدان بازي، اسطورهيي و جذابتر از چهره آنان در قاب تصوير است. گويي چهره اسطورهيي آنان در قاب دوربين شكسته ميشود و هويت مجازي آنها بر ماهيت واقعي و ورزشي سلطه مييابد. قدرت قهرمانهاي ورزشي ريشه در هويت حرفهيي و طرفداران آنها دارد. وقتي قهرمانهاي ورزشي به قهرمانهاي سينمايي بدل ميشوند اقتدار حرفهييشان به هويتي مجازي استحاله مييابد، اسطورهزدايي ميشود و افول ميكند.
دوشنبه 21 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 126]