واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: جامعه - آتشنشاني بعد از مدرسه
جامعه - آتشنشاني بعد از مدرسه
آيدا عزتي:اخيرا سازمان آتشنشاني تصميم گرفته در دورههاي 21 روزه به دانشآموزان دختر و پسر آموزشهاي اوليه آتشنشاني بدهد و مراسمي - ويژه آنان- با حضور مديران و مسوولان آموزش و پرورش و سازمان آتشنشاني برگزار كند تا دانشآموزان بتوانند كارهايي كه ياد گرفتهاند را نمايش دهند.
شنبه 12مرداد نوبت دانشآموزان دختر و پسر مناطق 17تا19 تهران بود تا در هنرستان دخترانه پروين اعتصامي نشان دهند در21 روز گذشته چه مهارتهايي ياد گرفتهاند. ديوارهاي مدرسه پر از پوسترهاي مربوط به آتشنشاني است و مقابل در ورودي مدرسه هم يك ماشين آتشنشاني پارك شده. از ورود هيچ كس جلوگيري نميشود و هر كس ميخواهد ميتواند بيايد اين نمايش را تماشا كند. مراسم هنوز شروع نشده و دخترها كاورهاي نارنجي روي مانتوهايشان پوشيدهاند و اين كاورها تنها چيزي است كه آنها را شبيه به هم ميكند. به همراه مربيشان درحال انجام آخرين تمرينات هستند. عدهاي از نردبان بالا و پايين ميروند و عدهاي ديگر مشغول پوشيدن دستگاه تنفسي هستند... مربيشان سوت ميزند ميخواهد دخترها به صف بايستند، سعي ميكند به دختري هم كه به اصطلاح ارشدشان است اين كار را ياد بدهد كه چه طور فرمان از جلونظام و خبردار بدهد، اما هم ارشد و هم بقيه براي صف بستن دچار مشكل هستند! انگار خوب با هم هماهنگ نشدهاند. اغلب دخترها قد چندان بلند و جثه بزرگي ندارند. حتي بعضيهايشان از قد و وزن متوسط هم برخوردار نيستند. مربي به دخترها 10دقيقه استراحت ميدهد تا آب بخورند و براي شروع مراسم آماده شوند و اين فرصت مناسبي براي خبرنگار است تا با آتشنشانهاي كوچك مصاحبه كنند.
دختري كه ارشدشان است تمايل زيادي به مصاحبه با شبكههاي تلويزيوني ندارد. 16ساله است و از طريق مدرسهاش با اين دورهها آشنا شده. آتشنشاني برايش هيجانانگيز است و البته فراموش نميكند كه «آتشنشاني علاوه بر هيجان، جذابيتهاي ديگري هم دارد، اينكه بتوانم به همنوعان و هموطنهايم كمك كنم لذتبخش است.» در جواب اينكه آيا حاضر است در دانشگاه هم اين رشته را بخواند و به طور حرفهاي و به عنوان شغل اصلي وارد اين سازمان بشود ميگويد «ميدانم كه حرفه سختي است. ما يك سري آموزشهاي مقدماتي مثل نردبان، لوله، كمكهاي اوليه، آبرساني، دستگاه تنفس و CPR ديدهايم. خيلي از بچههاي ما از همان دوره آموزش كمكهاي اوليه رفتند و ديگر براي بقيه آموزشها نيامدند. اين كار به خونسردي و علاقه زيادي احتياج دارد، البته ما استادهاي خيلي خوبي داشتيم ولي هنوز با فضاي آتشنشاني به خوبي آشنا نشديم و حتي خودم نميدانم به عنوان يك دختر ميتوانم وارد اين حرفه بشوم يا نه. حتي اگر هم نتوانم خوب است كه در اين حرفه كمي مهارت داشته باشم تا بتوانم در موقع نياز كمك كنم. البته ميدانم كه سه خانم در كرج استخدام رسمي آتشنشاني هستند.»
ليلا حصاري دختر ديگري است كه فكر ميكرده آتشنشاني خيلي كار سختي است ولي حالا به اين نتيجه رسيده كه چندان هم سخت نيست! بلكه خيلي شغل مهيج و جذابي است. وقتي از او ميپرسم كه براي انتخاب افراد براي آموزش چه معيارها و تواناييهايي مدنظر بوده، ميگويد «هيچي! يك روز آمدند مدرسه مان و فرمهايي پخش كردند و هركس دوست داشت اين مهارتها را ياد بگيرد فرم را پر كرد. هيچ تستي از ما نگرفتند و ما قد و وزن و يك سري اطلاعات ديگر را نوشتيم و بعد با ما تماس گرفتند كه براي آموزش برويم.»
ميخواهند برنامه را شروع كنند مجري از خبرنگارها ميخواهد كنار ديوارها بروند. محوطه خالي ميشود تا آتشنشانهاي داوطلب بتوانند مانور بدهند و عكاسها و فيلمبردارها هم براي فيلمبرداري و تصويربرداري مشكلي نداشته باشند.
موقع خواندن قرآن به هر يك از داوطلبها يك شاخه گل داده ميشود كه آنها هم بعد از قرآن شاخه گلها را تقديم مهمانهاي ويژه مراسم ميكنند، مهمانهايي مانند شوراي ياري محله، مسوولان آموزش و پرورش منطقه 17 و مسوولان آتشنشاني مثل محمدرضا حاجيبيگي مديرعامل سازمان آتشنشاني و خدمات ايمني شهرداري، محمد بيات معاون عملياتهاي آتشنشاني و...
در اولين مانور امروز قرار است شاهد پهن كردن لولههاي 5/1 و 5/2 اينچي باشيم. گروه پرتاب لوله و باز كردن و جمع كردن لوله با رعايت فاصه پشت هم ميايستند و با شنيدن صداي سوت شروع به پهن كردن لولهها ميكنند. ركورد اين كار يك دقيقه است. كار بعدي پوشيدن دستگاه تنفس است كه به گفته مجري يكي از سختترين كارهاست، با اعلام ركورد اين بخش مسوولان آتشنشاني هيجانزده ميشوند و شروع به دست زدن ميكنند. 34 ثانيه، يعني شش ثانيه كمتر از ركوردجهاني! كار بالا رفتن از نردبان هم با ركوردي مناسب به انجام ميرسد و نوبت به هيجانانگيزترين و البته خطرناكترين بخش مانور ميرسد؛ خاموشكردن آتش. حريق مايعات قابل اشتعال، حريق بر اثر آتش و در كل حريقهايي كه ممكن است در شهري اتفاق بيفتد. نيروهاي آتشنشاني آتشها را روشن ميكنند و ما كه فقط نظارهگر ماجرا هستيم چند قدم عقب ميرويم.
دخترها به سرعت وارد عمل ميشوند و با استفاده از عمليات كف و آبرساني كه در دورههاي آموزشي ياد گرفتهاند آتشها را خاموش ميكنند و چند نفري هم به صورت نمادين مصدومها را جابهجا ميكنند. مانور دخترها تمام ميشود، همه راضي هستند و به افتخارشان دست ميزنند البته خودشان هم راضي هستند و بيشتر از بقيه براي خودشان دست ميزنند! عمليات دخترها تمام ميشود و پسرها در حالي كه به صورت نظامي ميدوند، وارد حياط مدرسه ميشوند. آنها علاوه بر كاور نارنجي بلوز آتشنشاني را هم پوشيدهاند. سريع به ترتيب قد صف ميكشند و شمارههايشان را بلند ميگويند. دخترها كه انگار انتظار آمدن آنها را نداشتند شوكه شدهاند و ميگويند «مگه اينجا پادگانه!؟»
آتشها دوباره در چند نقطه مختلف حياط روشن ميشود و پسرها سريع شروع به خاموش كردن آن ميكنند. هنوز نميدانيم دقيقا بايد كدام سمت را ببينيم كه تمام آتشها خاموش ميشود و دود تمام فضاي حياط را پر ميكند!
يكي از پسرها شير كپسول آتشنشاني را بدون دستكش ميبندد و مربياش سرش فرياد ميزند «جان خودت هم مهم است، ديگر نبينم از اين كارها بكني!» ماموران آتشنشاني از مانور پسرها حسابي سرذوق آمدهاند و برايشان كف ميزنند. اما دخترها كه معلوم است از آمدن پسرها خيلي خوشحال نشدند، مرتب ميگويند كار ما بهتر بود و از ديگران تاييديه ميخواهند.
البته كمي هم دلخور از اين هستند كه آموزش پسرها با آموزش آنها فرق داشته. بار ديگر دخترها و پسرها به صف ميشوند تا به آنها كارت آتشنشان داوطلب و لوح يادبود و هديه بدهند.
محمدرضا حاجيبيگي خطاب به آتشنشانهاي داوطلب ميگويد «اجراي طرح آتشنشان داوطلب در ارتقاي فرهنگ ايمني جامعه بسيار موثر است. اجراي اين طرح و برنامههايي در اين زمينه ميتواند ياريگر سازمان آتشنشاني و خدمات ايمني در انجام ماموريتها و عمليات ويژه امداد و نجات حوادث بزرگ شود و آتشنشانان داوطلب در هر لباس و پيشهاي كه باشند، ميتوانند با حضور موثر در صحنه و اقدام به موقع، موجبات كاهش حوادث را فراهم آورند» و اعلام كرد «در پنج منطقه آتشنشاني شهر تهران بنا داريم تا در هر منطقه 1200 آتشنشان داوطلب داشته باشيم كه از اين تعداد 50 درصد آنان را دختران تشكيل ميدهند.» حاجيبيگي همانجا به آتشنشانهاي داوطلب پسر قول ميدهد كه در اولويت استخدام آتشنشاني قرار گرفتهاند.
بعد از تمام شدن سخنراني حاجيبيگي از او ميپرسم چرا فقط به پسرها قول استخدام داديد و اگر حضور دخترها برايتان مهم نيست چرا براي آموزش دادن به آنها وقت و انرژي ميگذاريد؟
مي گويد «برايمان مهم است كه دخترها هم براي حوادث احتمالي آماده باشند. آنها ميتوانند در حوادثي كه شاهدش هستند با نشان دادن كارت آتشنشان داوطلب به خانمهاي آسيبديده كمك كنند اما براي استخدام نميتوانيم به آنها قولي بدهيم چون هنوز برنامهاي براي استخدام خانمها نداريم و و تمام خبرهايي كه تاكنون در مورد استخدام آنها در آتشنشاني منعكس شده حقيقت ندارد.» مديرعامل آتشنشاني آنقدر صريح و قاطع تمام خبرهايي كه تا به حال در روزنامهها و خبرگزاريها خواندهايم را تكذيب ميكند كه نميتوان ارتباط درستي بين آن و برنامهاي كه امروز برگزار شد پيدا كرد؛ اينكه دوستان آتشنشان هنوز با پشتكار عجيبي به خاطر روزي كه خانمها شاهد حريقي احتمالي باشند به آنها مهارتهاي آتشنشاني را ياد ميدهند. البته اگر آن روز خانم كارت آتشنشان داوطلب را همراه داشته باشد و كسي هم آنجا باشد كه در آن وضع اورژانسي حوصله كند كارت او را چك كند.
امكان حضور خانمها در آتشنشاني وجود ندارد
درخصوص چرايي برگزاري چنين برنامههايي توسط سازمان آتشنشاني با محمد بيات، معاون عمليات سازمان آتشنشاني گفتوگوي كوتاهي انجام دادهايم كه در ادامه ميآيد:
جايگاه آتشنشاني ايران نسبت به بقيه كشورها چگونه است؟
نسبت به بقيه كشورها چندان عقب نيستيم و با آنها برابري ميكنيم اما مشكل ما قانون است. ما براي انجام بسياري از كارها احتياج به قانون داريم. نياز است كه مجلس بعضي از مصوبات را تاييد كند و پشتيبان داشته باشيم. براي خريد امكانات جديد و آموزش نيروها نياز به بودجه ميباشد. اگر به اين مسائل توجه شود بسياري از مشكلات آتشنشاني بر طرف ميشود.
تجهيزات آتشنشاني درچه وضعيتي است؟
در آتشنشاني اولويت كاري ما توسعه ايستگاههاي آتشنشاني، آموزش نيروها، به روز كردن تجهيزات و امكانات و رعايت استانداردهاي ايمني است. سيستم GPSو GIS در آتشنشاني فعال شده و تمام خودروها به GPSمجهز هستند. 20خودروي جديد و بالابر خريداري كردهايم... بنا داريم تا دو سال آينده ناوگان آتشنشاني را تجهيز كنيم.
نظرتان درباره مانور امروز چيست؟
بسيار خوب بودند. بچهها پتانسيل زيادي براي كار دارند و مربيهاي آتشنشاني هم آموزشهاي خوبي به آنها دادهاند. همانطور كه ديديد ركوردهايي كه زدند مشابه ركوردهاي جهاني است. در بخش پوشيدن دستگاه تنفسي هم كه شش ثانيه زودتر از ركورد جهاني اين كار را انجام دادند. آتشنشاني نيازمند يك ميليون و 400 هزار آتشنشان داوطلب است كه از دانشآموزان براي آموزش شروع كرديم. نيمي از آنها دختر و نيمي ديگر پسر هستند.
آتشنشانهاي داوطلب چه آموزشهايي ديدهاند؟
آنها در دورهاي 21 روزه، آموزشهاي مقدماتي مثل نردبان، لوله، كمكهاي اوليه، آبرساني، دستگاه تنفس و CPR را ديدهاند.
حضور آتشنشانهاي زن در ايستگاههاي آتشنشاني در دستور كار سازمان هست؟
خير. امكان حضور خانمها در اين سازمان وجود ندارد، به دلايل مختلف نميتوانيم خانمهاي آتشنشان را استخدام كنيم.
پس چرا به آنها آموزش ميدهيد؟
اينكه آمادگي داشته باشند و در مواقع اضطراري بتوانند به نيروهاي آتشنشان كمك كنند اصلا بد نيست در ضمن آتشنشاني هيچ وقت قول استخدام خانمها را نداده است.
پس آن سه خانمي كه در كرج مشغول به كار هستند چه؟
آنها در قسمت اداري كار ميكنند و به عملياتها اعزام نميشوند. حتي اگر در گذشته گفته شده آتشنشاني نيروي زن استخدام ميكند، براي اين قسمتها بوده. حتي كارهاي مربوط به امدادرساني و پشتيباني هم توسط نيروهاي مرد انجام ميشود.
در آينده هم نيروهاي زن شانسي براي حضور در عملياتهاي آتشنشاني ندارند؟
فرهنگ جوامع غربي با ما فرق ميكند. آنها ميگويند هر كس هر كاري بلد است انجام دهد و به جنسيت توجه نميكنند. آنجا زن و مرد ميتوانند در ايستگاههاي كاري كنار هم زندگي كنند اما در ايران نميشود اين كار را كرد. فرهنگ جامعه ما اين را قبول نميكند. ما بايد به تواناييها و استقامت بدني خانمها هم توجه كنيم. فكر نميكنم به اين زوديها زنها بتوانند در عملياتهاي آتشنشاني حضور داشته باشند. غير از اين، مگر چند حادثه فقط براي خانمها رخ ميدهد كه ما بخواهيم براي آنها گروههاي امدادرساني جداگانه با حضورخانمها تشكيل دهيم؟
دوشنبه 21 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 142]